چه قدر باعث ناراحتی است که در دست یا آغوش بعضی بانوان جوان، به جای فرزند، سگ می بینیم! و چه قدر باعث نگرانی است که گویا بعضی متولیان فرهنگی غافلند! حیف نیست که بانوان شیعه ایران با آن عاطفه و‌ توانایی در تربیت فرزند، به جای «مادر» تبدیل به «داگ واکر» بشوند؟ آیا نباید دلمان بسوزد!؟ ✍ محمد صالح مشفقی پور 💎 @Moshfeghoun 💐 ویراستی

هم آیة الله بود و هم علامه، اما برای من حاج آقا مصباح بود و هست.‌‌.. 🔸 هفده یا هجده ساله بودم... هم در حوزه و‌ هم در دانشگاه قبول شده بودم و‌ در گیر و دار انتخاب مسیر... 🔸 البته مدت ها قبل تصمیم داشتم به حوزه بروم، اما به قدری بعضی اطرافیان، دوستان و اساتیدم مرا تشویق به دانشگاه می کردند که متحیر شده بودم... 🔸 یک بار شیخ پاریس نشین فعلی همان آقای امجدِ سابق ما، دستم را گرفت و‌ گفت: «تا لیسانس نگیری، اجازه نداری به حوزه بروی!» 🔸 اما به لطف خدا، دلم آرام گرفت و‌ با اطمینان، حوزوی شدم... 🔸 یکی از دلایل آرام شدنم حاج آقا مصباح بود... ✅ رحمت و‌ رضوان خدا بر این مرد که گرچه معصوم نبود اما برای این روزگار هم نبود... و به گواه تاریخ بشریت، هر کس که برای روزگار خودش نباشد و‌ از زمان خودش جلوتر باشد، مظلوم است... 🔸 در آن سنین که نورس بودم، به خیال خام خود، تراوشاتی را (شامل نقد و‌انتقاد و درخواست دعا و ...) نوشتم و از طریق واسطه ای بزرگوار، به حاج آقا رساندم. 🔸 اصلا انتظار پاسخ شنیدن نداشتم... یک جوان نورس کجا و استادی مسلم کجا!؟ 🔸 اما جواب شنیدم: «حاج آقا گفتند حضوری بیاید که شما رو ببینند...!!» 🔸 بعد از مدتی خدمت ایشان رسیدم، نیم ساعت وقت داده بودند... 🔸 هنگام ورودم به اتاق، به احترام یک بچه! تمام قد ایستادند... از سر بچگی، بیست دقیقه!! را خودم حرف زدم🤦‍♂ ✅ این پیر مرد هفتاد ساله، متواضعانه نشست و شنید و تحمل کرد... تحت تأثیر هیبت ایشان بودم اما به قدری ملاطفت داشتند که بی تکلف و راحت حرف زدم... 🔸 شروع به صحبت کردند... بدون حاشیه، مستقیما سر درد و‌ دوای من رفتند... نکات و توصیه هایی کردند... ✅ از جمله گفتند: «این راه حوزه گرچه گمنامی دارد، بی پولی دارد، سختی دارد، بد و بیراه شنیدن دارد، شاید در آن بی نظمی هایی هم باشد ... اما راه درستی است...» 🔸 صحبت های دلنشینش را مسؤول دفترشان قطع کرد که آمد و گفت: «حاج آقا نفر بعدی جناب دکتر ... آمده اند» 🔸 من تشنه و‌ حسرت به دل بلند شدم... و ایشان با احترام کامل منِ بچه را بدرقه کردند و از مهمان جدیدشان، مثل استقبالی که از من داشتند، استقبال کردند... شادی روح حاج آقا صلوات... یاعلی🌹 #طلبه_ای_در_قم محمد صالح مشفقی پور 💎 @Moshfeghoun 💐

مشفقانه بخوانید... می دانم کمی سخت است اما لطفا این متن را با «عینک انتخاباتی» نخوانید! ✍ محمد صالح مشفقی پور 🔹 واقعیت تلخ این که با گذشت شش ماه از انتخابات، همچنان جریان انقلابی گرفتار دو قطبیِ جلیلی-قالیباف است! 🔸 البته دامن زدن به این دو قطبی، در رسانه های مربوط به یک طرف به طرز عجیبی بیشتر است! گاهی بوی تعفن کینه استشمام می شود! 🔹 رهبری به همین دلیل، در انتخابات ۹۶، به آقای احمدی نژاد توصیه کرد که در انتخابات شرکت نکند! 🔸 معتقدم در این انتخابات، متأسفانه این اتفاق افتاد و آقای قالیباف نقش آقای احمدی نژاد را بازی کرد! 🔹 هر چه دلسوزانه (و البته شاید بعضی هم مغرضانه) از ایشان که ریاست یکی از قوا را هم در اختیار داشت، خواسته شد که‌ ورود نکند، اما به دلیل مشاوره های غلط و عدم شناخت جامعه، ورود کرد! 🔸 حقیقتا شخصا توقع داشتم و هنوز هم - البته خیلی کمتر از قبل - توقع دارم که خود ایشان ورود کند و با عقلانیت انقلابی، قضیه را جمع کند و با بعضی افراد مدعی طرفداری از ایشان، مرزبندی کند! 🔹 اما اگر به هر دلیلی، تصمیم چنین کاری ندارد، باید قوه عاقله نظام تدبیری کند! تداوم این وضعیت، مطلوب نیست بلکه خطرناک است... پ.ن: عکس مربوط به بیانات رهبری در ابتدای درس خارج، در پنج مهر ۹۵ هست. 💎 @Moshfeghoun 💐 ویراستی

فرهنگ شیطانی، همچون سیل ویرانگر در جامعه جاری شده و قربانی می گیرد! بی تعارف، بسیاری از سیل بندها ویران شده و یا فایده حداقلی دارند! راه نجات #مقاومت است. یعنی: ۱. حفظ خود و‌ خانواده ۲. هشدار سیل به دیگران ۳. حفظ، ترمیم و ایجاد سیل بند پ.ن: به جای «سیل بند» بخوانید نهادها و متولیان فرهنگی! ✍ محمد صالح مشفقی پور 💎 @Moshfeghoun 💐 ویراستی

این روزها، چه قدر جای مرحوم آیة الله مصباح «برادر قدیمی و عزیزِ» رهبری که «زبان گویائی در اظهار حق» داشت، خالی است... ✍ محمد صالح مشفقی پور ای کاش کج فهمان در کشور، گوش شنوایی می داشتند! اما امروز به جای پشیمانی و‌ درس گرفتن، به جای عذرخواهی در برابر ملت، با این خیال که مردم، خراب کاریِ آنان را فراموش کرده اند! دوباره به‌ میدان آمده اند... یاعلی🌹 💎 @Moshfeghoun 💐 ویراستی