eitaa logo
مسند نهج البلاغه
145 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
45 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه 👆👆👆👆 شرح: آب، در اصل خود، پاک است؛ زلال، شفاف، حیات‌بخش. و اگر در مسیر طبیعی‌اش حرکت کند، رود می‌شود، می‌رود و می‌رویاند. از دل خاک خشک، سبزه‌ها می‌دمد، دشت‌ها را زنده می‌کند و جان تازه می‌بخشد. درختان به‌خاطرش جان می‌گیرند، خاک‌ها شکوفا می‌شوند و زندگی ممکن می‌شود. اما اگر همین آب، فقط کمی از مسیرش منحرف شود، چه می‌شود؟ در جایی جمع می‌شود، راکد می‌ماند، کم‌کم گند می‌زند و بو می‌گیرد. به جای گل و گلزار، لجن و لجنزار به بار می‌آورد و به جای حیات و زندگی، بیماری و مرگ می‌پراکند. و این فقط از یک انحراف آغاز شد. پس انحراف آب، آغاز گنداب شدن است؛ و نقطه آغاز باتلاق شدن، همان لحظه‌ای است که آب می‌توانست رود باشد، اما حالا مرده است. چیزی که قرار بود حیات ببخشد، حالا خودش بوی مرگ می‌دهد. دل انسان نیز مثل جریان آب است. اگر در مسیر حق باشد ـ یعنی مسیر صداقت، عدالت، مهربانی، تواضع، تقوا و حقیقت ـ هم خودش زنده می‌ماند و هم دیگران را زنده می‌کند. اما اگر منحرف شود، کم‌کم راکد می‌شود. تکبر و خودخواهی جای فروتنی را می‌گیرند، توجیه‌گری جای صداقت را، تردید جای ایمان را، و نفس‌پرستی جای بندگی را. در نهایت، این دل به لجنزار تبدیل می‌شود. و این‌جاست که امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید: «انحراف، ستون کفر است.» چون انحراف با دل آدمی همان می‌کند که با آب می‌کند. ما معمولاً وقتی می‌شنویم «انحراف از حق»، ذهن‌مان می‌رود به سمت گناه‌های بزرگ و آشکار. اما همیشه این‌طور نیست. گاهی انحراف فقط یک بی‌توجهی ساده است. کفر همیشه از طغیان نمی‌آید، از کجراهه‌های آرام آغاز می‌شود. کسی یک‌شبه کافر نمی‌شود، همان‌طور که یک‌شبه خائن یا ظالم نمی‌شود. همه این‌ها از یک نقطه انحرافی کوچک شروع می‌شوند، مثل همان آب که روزی به جای ادامه دادن مسیر رود، پیچید سمت مرداب. فرض کن در محل کار، مدیر اشتباهی کرده و از تو می‌خواهد برای لاپوشانی‌اش دروغ بگویی. تو هم با اینکه می‌دانی این کار انحراف از صداقت است، به خودت می‌گویی: «همین یک‌بار، اشکالی ندارد.» همین یک قدم شاید در ظاهر چیزی را تغییر ندهد، اما وجدانت یک‌ذره تیره‌تر می‌شود. بار بعد راحت‌تر دروغ می‌گویی. بعدتر، خودت را توجیه می‌کنی: «همه دارن همین کار رو می‌کنن.» و این یعنی تو قدم در یک مسیر لغزنده گذاشته‌ای. همین کج شدن کوچک، کم‌کم تبدیل به سقوط کامل می‌شود. کسی که برای فرار از مسئولیت، دروغ کوچکی به دوستش می‌گوید، شاید ابتدا از این کار شرم داشته باشد، اما بار دوم برایش عادی می‌شود. بار سوم دیگر مهم نیست. بعد به جایی می‌رسد که اعتماد هیچ‌کس برایش ارزشی ندارد. او دیگر رود نیست، مرداب شده است. انحراف‌های کوچک روزمره، اگر اصلاح نشوند، تبدیل به عادت می‌شوند، سپس باور و در نهایت سرنوشت. آدمی باید همیشه خودش را در مسیر نگه دارد و از همان یک قدم انحراف هم بترسد. تمام لجنزارهای دنیا از انحراف یک قطره آغاز شده‌اند. از این‌رو، امیرالمؤمنین علیه‌السلام نمی‌گوید کفر از گناه بزرگ آغاز می‌شود، بلکه می‌فرماید از انحراف شروع می‌شود. انحرافی که شاید در ابتدا زیبا و بی‌خطر به‌نظر برسد، اما پایانش تاریکی، مرداب و تباهی است. دل آرام‌آرام از نور فاصله می‌گیرد، عقل مشغول توجیه کجی‌ها می‌شود، اعمال رنگ ریا و نفاق می‌گیرند و انسان از درون فاسد می‌شود؛ حتی اگر ظاهرش مذهبی یا موجه باشد. این همان لحظه‌ای است که امام علیه‌السلام آن را تولد کفر می‌نامد. انحراف ستون کفر است؛ یعنی اگر همان ابتدا متوقف نشود، دیر یا زود به کفر می‌انجامد. همان‌طور که لجن از انحراف یک رود پاک پدید می‌آید. پس حتی یک چرخش کوچک از صداقت، پاکی یا انصاف را هم باید جدی گرفت. از قطره تا باتلاق شدن، فقط یک پیچ کافی‌ست. و از نگاه امام، انحراف به‌خودی‌خود شاید کفر نباشد، اما قطعاً آغاز راه کفر است. انحراف، نگاه انسان را وارونه می‌کند. زشتی‌ها در چشم او زیبا می‌شوند و زیبایی‌ها بی‌ارزش. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «وَ مَنْ زَاغَ سَاءَتْ عِنْدَهُ الْحَسَنَةُ وَ حَسُنَتْ عِنْدَهُ السَّيِّئَةُ وَ سَكِرَ سُكْرَ الضَّلَالَةِ»؛ کسی که منحرف شود، زیبایی را زشت و زشتی را زیبا می‌بیند و در مستی گمراهی فرو می‌رود. مثل همان آب گل‌آلود که دیگر آسمان را شفاف نمی‌بیند. وقتی انسان از مسیر حق منحرف می‌شود، نه فقط اعمالش، بلکه ادراک و معیارهایش هم تغییر می‌کنند. ظلم را قاطعیت می‌بیند، چاپلوسی را مهارت ارتباطی می‌نامد، ریاکاری را نشانه دیانت می‌داند، بی‌غیرتی را روشن‌فکری می‌پندارد و خودخواهی را عزت نفس تعبیر می‌کند. این وارونگیِ ادراک، آغاز نابودی انسان است. چون وقتی معیار عوض شود، دیگر اشتباه، اشتباه شمرده نمی‌شود. بلکه به آن افتخار هم می‌شود. و انسان مست می‌شود؛ مست از قدرت، گناه، شهوت، مقام، دنیا و نفس. ادامه 👇👇👇👇👇
👆👆ادامه👆👆 چون عقل رفته، فطرت خوابیده، وجدان خاموش شده، دل پوسیده، راه گم شده و حق فراموش شده است. چهارمین ستون کفر، به فرموده امام علیه‌السلام، شقاق است؛ یعنی دشمنی با خدا. دشمنی با اولیای خدا، یعنی بی‌اعتنایی به سخن‌شان، نشنیدن و نشنیده گرفتن کلام‌شان. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «وَ مَنْ شَاقَّ وَعُرَتْ عَلَيْهِ طُرُقُهُ وَ أَعْضَلَ عَلَيْهِ أَمْرُهُ وَ ضَاقَ عَلَيْهِ مَخْرَجُهُ»؛ کسی که با خدا دربیفتد، راهش هموار نمی‌شود، کارش دشوار می‌گردد و در تنگنای بی‌راهی می‌افتد. --- نتیجه‌گیری کوتاه: هر انحراف کوچکی، اگر بی‌توجه رها شود، می‌تواند آغاز گندابی بزرگ باشد. آغاز کفر و تباهی از همان لحظه‌ای است که دل از مسیر نور و حقیقت منحرف می‌شود. برای پیاده‌سازی این حکمت در زندگی: ۱. هر شب دقایقی برای بررسی نیت‌ها و رفتارهایت وقت بگذار؛ آیا نشانه‌ای از انحراف بوده؟ ۲. از دروغ، حتی به شوخی یا برای مصلحت‌سازی، اجتناب کن. ۳. دوستی انتخاب کن که اهل تذکر و صداقت باشد؛ آیینه‌ای برای دل تو. ۴. نهج‌البلاغه را بخوان و بر کلمات امام علیه‌السلام تأمل کن؛ معیارهایت را با آن بسنج. ۵. از قدم‌های کوچک غلط بترس، و آن‌ها را نادیده نگیر. اصلاح زودهنگام آسان‌تر از درمان دیرهنگام است. ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با لینک منتشر کنید. متشکریم👇👇 مسند نهج البلاغه https://eitaa.com/joinchat/1323761855C2e67316f89 @Mosnad http://Eitaa.com/Mosnad
32.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷نهج‌البلاغه 🔷حکمت :،31 سی و یکم بخش هشتم 🌷در محضر نهج البلاغه⚫️🌸🌼 به روش ساده و جذا ب وشیرین دلنشین 🌷 حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا محمد رضا رنجبر🌷👇👇👇👇 مسند نهج البلاغه https://eitaa.com/joinchat/1323761855C2e67316f89 @Mosnad http://Eitaa.com/Mosnad