مستندعشق 🌷
ماجراي وصلت عجيب شهيد مدافع حرم #عبدالمهدیکاظمی در گفتگوی"جوان"با همسر شهید(#قسمتدوم)؛ خواستگ
ماجرای وصلت عجیب شهیدمدافع حرم #عبدالمهدیکاظمی در گفتگوی "جوان" با همسر شهید (#قسمتسوم)؛
که سیدمجتبی به خوابم آمد و گفت كه از راه دور مهمان دارم. به مسافرت نرويد. عدهاي ميخواهند به منزل ما بيايند. مادر شهيد استقبال گرمي از همسرم و دوستانش كرده بود. با گريه گفته بود شماها خيلي برايمان عزيزيد. شما مهمانهاي سيد مجتبي هستيد. در همان جلسه خواستگاري و بعد از آن همسرم خيلي از معجزههاي اين شهيد برايم تعريف كرد. ميگفت مادر شهيد برايمان خاطرهاي از فرزند شهيدش روايت كرد. مادر شهيد علمدار گفته بود: من از سيد مجتبي گله كردم كه روز مادر است تو هم به من يك تبريكي بگو يك علامتي، چيزي كه من هم دلخوش باشم به اين روز. سيد مجتبي در خواب مادرش گفته بود مادر جان! من هميشه در كنارت هستم و بعد دست مادر را بوسيده و يك انگشتري به دست مادرگذاشته بود. وقتي مادر از خواب بيدار شده بود انگشتر اهدايي شهيد علمدار به مناسبت روز مادر در دستش بود. مادر شهيد انگشتري را به همسرم نشان داده بود و همان جا هم ايشان از شهيد علمدار همسري خوب ميخواهند و كمي بعد هم به خواستگاري من ميآيند.
زمان ازدواج، شغل همسرتان چه بود؟
همسرم آن زمان درس طلبگي ميخواند و ميگفت: من طلبه هستم و مالي از دنيا ندارم. داراييام همين كاپشني است كه پوشيدهام. نبايد از من توقع زياد داشته باشيد. من اينطوري هستم اگر ميتوانيد قبول كنيد. ميدانم كه ارزش شما بيش از اين حرفها است. ان شاءالله بعدها اگر توانستم جبران ميكنم. الان من درس ميخوانم و حقوقي ندارم. دوست دارم همسرم سادهزيست باشد. اگر قرار است نان خالي يا غذاي خوب هم بخوريم بايد با دل خوش باشد. زندگي بالا و پايين دارد، تلخي هست، سختي هست. همسرم به احترام نسبت به پدر و مادر بسيار تأكيد ميكرد. براي خودم من هم ايمان و تقوا مهم بود. دوست داشتم مرد زندگيام مؤمن و استاد اخلاق من باشد. آنقدر همسرم از لحاظ ايمان و اخلاق در درجه بالا باشد كه بتواند من را رشد دهد. واقعاً هم عبدالمهدي در مدت زندگي براي من مثل استاد اخلاق بود. امروز كه ميبينم عبدالمهدي در كنارم نيست گويي از بهشت بيرون آمده باشم. من هر چه دارم را مديون و مرهون شهيدم ميدانم.
در زندگي پيش آمده بود حرفي از شهادت پيش بكشد؟
اتفاقا عبدالمهدي يك بار يك خوابي ديده بود. بعد از آن رفت پيش يكي از علماي اصفهان و خواب را تعريف كرد. آن عالم گفته بود براي تعبيرش بايد بروي قم با آيت الله بهجت ديدار كني. همسرم به محضرآيتالله بهجت شرفياب ميشود تا خوابش را به ايشان بگويد. آقا هم دست روي زانوي عبدالمهدي گذاشته و ميگويند ...
(ادامه دارد)
@madhinonlin
i-love-muhammad.jpg
2.14M
🌺 من محمد(ص) را دوست دارم 🌺
📌فایل با کیفیت بالا (سایز پروفایل)
#لبيك_يا_رسول_الله
#من_محمد_را_دوست_دارم
#ابليس_پاريس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
محمد
رحمت للعالمین است
رسول آسمانی بر زمین است...
#من_محمد_را_دوست_دارم
#لبیک_یا_رسول_الله
#پیامبر_رحمت
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
آقای سلمان پرورم را دوست دارم💕
پروفایل 🌹
من محمد را دوست دارم ❤️
#من_محمد_را_دوست_دارم
#لبیک_یا_رسول_الله
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2232221757Cf1782c7b68
و صلـوات بر پیامبـر🌱
تنـها عبـادتی بـود،
که خـدا فرمود: من انجام میدهم؛
پس شما هم انجام دهید!
🌸🍃اللّهـم صـلّ علی محمّـد وآل محمّـد و عجّـل فرجهـم....🍃🌸
#من_محمد_را_دوست_دارم
#لبیک_یا_رسول_الله
🌱روزی ابوذر از رسول خدا پرسید: نخستین نعمت کدام است؟
❤️پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمودند: حلال زادگى. ما را دوست نمى دارد، مگر کسى که حلال زاده باشد.
📗امالی صدوق، ص ۴۵۵
#من_محمد_را_دوست_دارم
#فداکیارسولالله
علیالهادیدوماهقبلشهادتش
میگفتیکشبتوخواب🙈
دوستشهیدمودیدم.😍
پرسیدمشماشهیداحمد
مشلب هستی؟🤓
گفت:بله🌈
گفتمازشمایک☝️
درخواستدارموآناینکه
اسممنرانیزجزوشهدا،📝
درلیستیکهحضرتزهرا
سلاماللهعلیهامینویسدوشمارا
گلچینمیکندبنویسی؟✏️
شهیداحمدمشلببهمنگفت:
اسمتچیست؟!🤔
گفتم:علیالهادی!🤗
شهیداحمدمشلبگفت:
ایناسمبرایمنآشناست،😍
مناسمتورادرلیستیکهنزد
حضرتزهرا(سلاماللهعلیها)😇
بوددیدهاموبهزودیبه
ماملحقخواهیشد.😘
#من_محمد_را_دوست_دارم
#لبیک_یا_رسول_الله
#ابلیس_پاریس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 تویی که بهانهیِ تمام خلقتی 🌸
🌸 نبیِّ رحمتی ... 🍃
🍃 🌸 نبیِّ رحمتی ... 🌸
✨
#لبيك_يا_رسول_الله
#من_محمد_را_دوست_دارم ❣
مستندعشق 🌷
ماجرای وصلت عجیب شهیدمدافع حرم #عبدالمهدیکاظمی در گفتگوی "جوان" با همسر شهید (#قسمتسوم)؛ که سی
ماجرای وصلت عجیب شهیدمدافع حرم #عبدالمهدیکاظمی در کفتگوی"جوان" با همسر شهید( #قسمتچهارم )؛
دست روي زانوي عبدالمهدي گذاشته و ميگويند جوان شغل شما چيست؟! همسرم گفته بود طلبه هستم. ايشان فرموده بودند: بايد به سپاه ملحق بشوي و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشي. آيت الله بهجت در ادامه پرسيده بودند اسم شما چيست ؟ گفته بود فرهاد. (ابتدا اسم همسرم فرهاد بود) ايشان فرموده بودند حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا عبدالمهدي بگذاريد. آيتالله بهجت فرموده بودند: شما در تاجگذاري امام زمان (عج) به شهادت خواهيد رسيد. شما يكي از سربازان امام زمان (عج) هستيد و هنگام ظهور امام زمان(عج) با ايشان رجوع ميكنيد. وقتي عبدالمهدي از قم برگشت خيلي سريع اقدام به تعويض اسمش كرد. با هم رفتيم گلستان شهدا و سر مزار شهيد جلال افشار گفت ميخواهم يك مسئلهاي را با شما در ميان بگذارم كه تا زندهام براي كسي بازگو نكنيد بين خودم، خودت و خدا بماند. عبدالمهدي گفت شما در جواني من را از دست ميدهيد. من شهيد ميشوم. گفتم با چه سندي اين حرف را ميزنيد. گفت كه من خواب ديدم و رفتم پيش آيتالله بهجت و باقي ماجرا را برايم تعريف كرد. من خودم را اينگونه دلداري ميدادم كه انشاءالله امام زمان (عج) ظهور ميكند. ايشان در ركاب امام زمان(عج) خواهند بود. امروز كه جنگي نيست كه شهادتي باشد. اين حرفها را با خود مرور ميكردم تا اينكه عبدالمهدي كاظمي با لباس سبز سپاه به جمع مدافعان حرم پيوست.
پس عاشق شهدا و شهادت بود؟
بله، هر جا مينشست از شهدا ميگفت. پيش مادرش كه ميرفت از شهدا تعريف ميكرد و ميگفت كاش همه با حالت شهدا به ديدار خدا برويم. ميگفت مادر دعا كن من شهيد شوم وقتي شهيد شوم رويتان پيش حضرت زهرا(س) سفيد ميشود. مادرش ميگفت هر شب از شهادت ميگويي، اما عبدالمهدي ميگفت يك مادر شهيد بعد از سالها انتظار آمدن فرزندش، دلخوشياش تنها به يك تكه استخوان است. وقتي استخوان شهيدش را ميآورند چقدر خوشحال ميشود و ميگويد اين هديه من به اسلام است و ناقابل است. شما هم بايد اينطور باشید..
(ادامه دارد...)
#قرارِشبانه
#وصالمقدس
#ازدواج
#سلامبرمحمد
#منمحمدرادوستدارم
کانال خودتون👇🍎
https://eitaa.com/joinchat/2232221757Cf1782c7b68