eitaa logo
مستندعشق 🌷
355 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
26 فایل
﷽ بترسید از آنان که دعای بعدِ نمازشان شهادت است...💔 . . ویژه یاد و خاطره شهداء . . محفل شهداء را ترک نکنید🌷 کپی مطالب آزاد🥀 خادم‌الشهداء: @MoghuofehMahdavi9401
مشاهده در ایتا
دانلود
مستندعشق 🌷
#زندگینامه #شهید_محمد_معماریان قسمت هجدهم حالا كه از همه‌چيز دل بريده بود، تازه معناي دل را مي‌فه
قسمت نوزدهم دشمن آتش‌باري‌اش شدت عجيبي داشت. عمليات لو رفته بود. كار خيلي سخت‌تر از آنچه فكر مي‌كردند شد. بچه‌ها مقاومت مي‌كردند. گوشت بچه‌ها سپر گلوله‌ها بود. محمد از جايش بلند شد و داشت مي‌رفت عقب‌تر. فرمانده فكر كرد محمد ترسيده. صدايش زد و پرسيد: كجا مي‌روي؟ مگر وضعيت را نمي‌بيني؟ كمي نيرو و آتش دشمن را؟ محمد گفت: حاج آقا، خيالت راحت باشد، دارم مي‌روم نماز بخوانم. امام حسين(علیه‌السلام) هم ظهر عاشورا در موقع اذان، اول نماز خواند، حاج آقا آسمان را نگاه كرد. وقت نماز بود. محمد با پوتين و اسلحه‌به‌دست قامت بست. زير آن باران گلوله نماز خون خواند و سريع برگشت. يك‌ساعتي از ظهر نگذشته بود. درگيري نفس بچه‌ها را بريده بود. لحظه‌به‌لحظه يك گل پرپر مي‌شد كه ناگهان محمد بلند شد و تمام قامت ايستاد. با تعجب نگاهش كردند. محمد دستش را به طرف بچه‌ها بلند كرد و با صداي رسايي گفت: بچه‌ها من هم رفتم، خداحافظ. آرام زانو زد و افتاد. حاجي دويد طرف محمد و ديد كه گلولة آر‌پي‌جي پشت محمد را كاملاً برد و تنها صورتش است كه سالم مانده. محمد رفت مثل همة دوستانش، اما جنگ ادامه داشت. بدن محمد ماند زير آفتاب داغ جنوب، سه روز پيكرش تندي خورشيد را تحمل مي‌كرد. . . . ادامه دارد... اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @Mostanade_Eshq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫دوباره حال قلبمو نگات عوض ڪرد ...💖 💫✨🌸✨💫 ❤️ رضایت‌ مادر ♨️ برادرم فتحعلی که شهید شد کار رفتن محمد به جبهه گره خورد. مادرم راضی نمی‌شد. خیلی به این در و آن در زد اما فایده نداشت. 🕌 قرار بود پدر و مادرم بروند مشهد وقت رفتنشان، یک نامه و یک اسکناس پنجاه تومانی آورد، داد به مادرم و گفت: «مادر این نامه و پول رو بندازید توی ضریح امام رضا علیه السلام ❗️مادرم پرسید: توی نامه چی نوشتی پسرم؟! محمد جواب داد: چیز مهمی نیست یه مشکل کوچیکی دارم که از آقا خواستم حلش کنن. کنجکاو شده بودم. پرسیدم: داداش توی نامه چی نوشتی؟! 🌹گفت: بذار جوابش رو بگیرم بعد برات میگم. درست فردای روزی که پدر و مادرم از مشهد برگشتند محمد آماده شده برای رفتن به جبهه. تازه سِرّ آن نامه را فهمیدم. علیه السلام مادرمان را راضی کرده بود. اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج @Mostanade_Eshq
🌷شهید حسن باقری: فعلاً انقلابِ ما همچون تیر زهرآگینی برای تمام مستکبران درآمده است .. 🕊 اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
da(11).mp3
5.21M
🎧 📕 دا ( قسمت11) اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج ┄┅═✦❁🌴❁✦═┅┄ قسمت 10👇🏻 https://eitaa.com/Mostanade_Eshq/10865
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در دفتر خاطرات ما بنویسید: ماهرچه داریم ازشهدا داریم
🌱🔸🌱🔹🌱🔸🌱🔸🌱🔹 💠هئیت دخترانه ریحانه های بهشتی برگزار میکند: 💠جلسه و دورهمی صمیمانه 💠زمان: پنجشنبه مورخ ۶ مهرماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۶ 💠مکان : مدرسه علمیه فاطمه الزهراء سلام الله علیها کوهدشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
155-araf-ar-parhizgar.mp3
1.11M
سوره مبارکه قاری: اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج @Mostanade_Eshq
بسم الله الرحمن الرحیم 📖 صفحه155 شرکت در ختم قرآن برای فرج @Mostanade_Eshq
{🌹☫🌹} 🌷سلام‌برشهدا کہ حافظ بیت‌المال بودند نہ شریڪ آن ؛ 🌷سلام‌برشهدا کہ حامے ولایت بودند نہ رقیب آن ؛ 🌷سلام‌برشهدا کہ خدارا حاضروناظر مےدیدند نہ ڪدخدا را... 🌷سلام بر شهدا که به خاطرحفظ وطن،ناموس و رفتند نه برای حفظ پست و مقام. 🇮🇷هفته و یاد و خاطره ی گرامیباد 🇮🇷 اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج ═══════•●❥🌷☫🕊•══ @Mostanade_Eshq
🖇 دل کـہ هوایـے شود، پرواز است کـہ آسمانیت مےکند و اگر بال خونین داشتہ باشے دیگر آسمان، طعم ڪربلا مےگیرد؛ دلـ‌ها را راهے کربلاے جبـ‌هہ‌ها مےکنیم و دست بر سینہ، بہ زیارت "" مےنشینیم...♥️ 🕊 زیارت نامهٔ شهدا بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌱 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَاللہ وَاَحِبّائَہُ، اَلسَّلامُ عَلَیـڪُم یَـا اَصـفِـیَـآءَ اللہ و َاَوِدّآئَـہُ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصَـارَ دینِ اللہِ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ، اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُـحَـمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـےّ الـوَلِـےّ النّـاصِحِ، اَلسَّـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبـدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّـے طِبتُم وَ طابَـتِ الاَرضُ الَّتی فیهـا دُفِنتُم، وَ فُـزتُم فَـوزًا عَظیـمًا فَیـا لَیتَنـے کُنـتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...✨ 🌷شادے ارواح مطهر صلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ اللہم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج @Mostanade_Eshq
🌹شهیدی که می ایستاد روی موتور گازی اش و می گفت سردار شهید عبدالمهدی مغفوری... 📢 هر جا که بود اذان می گفت... 🌺در دوران دبیرستان یک موتور گازی داشت موقع اذان هر جا که بود می رفت بالای موتور و اذان می گفت. 🌺اگر در خانه بود می رفت پشت بام ؛همین عملش شور و شوق در بچه های محله انداخته بود... 🌺حتی موقعی که مشغول فوتبال بودیم دست از بازی می کشید و اذان می گفت. اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج
مستندعشق 🌷
#زندگینامه #شهید_محمد_معماریان قسمت نوزدهم دشمن آتش‌باري‌اش شدت عجيبي داشت. عمليات لو رفته بود.
قسمت بیستم بدن محمد را آوردند. مادر از همان شب شهادت محمد كه دلش لرزيده بود، قلبش تير كشيده و بي‌خواب شده بود. مي‌دانست كه ديگر نبايد منتظر باشد و حالا بعد از سه روز، خبر پرواز محمد آمد و جنازه‌اش. پدر، جبهه بود. سه روز هم جنازه در سردخانه ماند تا پدر بيايد. مادر، صبح زود تنهايي به ملاقات محمد رفت. او را بلند كرده و بوسيده و بوييد. حرف‌هايش را با محمد زد. با اينكه چند روز از شهادت محمد مي‌گذشت، زير آفتاب داغ مانده بود، در سردخانه بود، باز خون بدنش تازه بود و روان. محمد را طبق خواستة دلش، بردند مسجد المهدي(عجل‌الله) براي وداع. بعد مادر رفت توي قبري كه نگاه محمد دنبالش بود. محمد را در آغوش گرفت و آرام خواباند. بعد به محمد گفت: لحظه‌به‌لحظه وصيت كردي، من هم عمل كردم. حالا تو سلام مرا به مادر پهلو شكسته‌ام برسان و بگو آن موقع كه هيچ‌كس به دادم نمي‌رسد، موقع وحشت و تنهايي قبر، مادر تو به داد من برس. مادر سرش را بلند كرد و آرام و سربلند از قبر بيرون آمد. . . ادامه دارد... اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @Mostanade_Eshq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
24.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 امروز میخوایم بریم یه جای نورانی😍 مزار شهیدی ۱۸ ساله 🍏خاطره_ای_از_کرامت_شهید_فاطمی 🌷میگفت: هر هفته میومدم گردوخاک مزار سید یدالله رو با آب می شستم. یه روز وقتی اومدم گلزار، دیدم آب ها قطع شده و نتونستم آبی پیدا کنم. آخه خیلی این شهید مظلوم بود. حتما باید سنگ مزارش رو تمیز می کردم.🥀 🍂خلاصه خیلی گشتم ولی آبی پیدا نکردم. همینطور که در محوطه گلزارشهدا قدم میزدم، یکدفعه دیدم یه جوان بسیجی با یه کلمن آب اومد نزدیک من، و کلمن رو داد دستم.☘ 🌺منم خیلی خوشحال شدم و کلمن آب رو از دستش گرفتم و تشکر کردم. خیلی دقت نکردم که این جوان کیه... اون لحظه فقط تو فکر این بودم که آب از کجا پیدا کنم. چون باید مزار شهید رو از خاک و گردوغبار تمیز می کردم. آخه خیلی بهش داشتم. خلاصه کلمن آب رو از دست اون پسر بسیجی گرفتم، کمی که گذشت، به ذهنم اومد چطور شد که این جوان فهمید من آب نیاز دارم؟! اصلا این جوان کی بود؟ 🌹برگشتم و نگاهی بهش انداختم، خوب که دقت کردم دیدم خود شهید سید یدالله فاطمی هست. ⭕️تعجب کرده بودم... شهید نگاهی به من کرد و لبخندی زد و رفت. منم اینقدر متحیر شده بودم که پاهام خشک شده بود و نتونستم خودمو به شهید برسونم. 💚کمی بعد که به خودم اومدم، هرچقدر گشتم دیگه پیداش نکردم‌ و متوجه شدم که شهید به دیدار من اومده بود🥺 اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج @Mostanade_Eshq
👈پوستر ( نقش زنان در دفاع مقدس) اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج
da(12).mp3
4.79M
🎧 📕 دا ( قسمت12) اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج ┄┅═✦❁🌴❁✦═┅┄ قسمت 11👇🏻 https://eitaa.com/Mostanade_Eshq/10882
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا بگو چه شد که من این‌قدر دوستت دارم؟ بگو رفـاقـت ما ریشه در ازل دارد…❤️ 🖤🥀
حرف دل خیلیامون...
17.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
|🥀‌"💔| 💔دلنوشته ای به یاد شیر مرد با غیرت شهید " حسین زینال زاده " 🌹رفاقت تا شهادت ✨🥀به مناسبت ششم مهرماه سالروز تولد اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج @Mostanade_Eshq
بوی شهادت می آید ....
🇮🇷سعید پناهی (طایفه اولاد قباد ساکن خیابان بوعلی ) از ماموران نیروی انتظامی استان هرمزگان در بندر عباس در حین ماموریت به درجه رفیع شهادت نائل گردید 😭😭شهادتت مبارک مدافع امنیت😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دخترباشی اونم ۱۷ ساله، بسیجی و چادرے هم باشی، بعد بشی اولین دختر بسیجی خلبان 👏👏 آفرین به این تربیت 👌 راستی طرفدارای ز.ز.آ اینو دیدن؟ 👤س.بابائی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا