ای شهیـد ،🌷
دستـی بـر آر ✋
نفْس ما را هم تخریب کن 😔
تا معبرِ آسمان
به روی ما هم بازشود🌱
#مستند_عشق
فیروز سرتیپ نیا دوم تیر۱۳۴۰ در شهرستان #کوهدشت در خانواده ای متدین و مذهبی به دنیا آمد پدرش فتح الله کشاورز بود و مادرش صاحب نام داشت تا پایان دوران متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت با توجه به علاقه ایشان به #سپاه به استخدام سپاه پاسداران درآمد و به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت ایشان اعزامهای زیادی به مناطق غرب و جنوب و شمال غرب کشور داشت در جبهه های شوش منطقه سایت۴ قرارگاه #کربلا، نفاط مختلف کردستان، بانه،سردشت، و منطقه زبیدات #مجاهدت بیشماری انجام داد.
در عملیاتهای فتح المبین، والفجر مقدماتی، والفجر۵، والفجر۹، حاج عمران، تپه دوقلو، تک دربندری خان، و کربلای۵ حضور فعال داشت.
این بزرگوار سمت هایی چون فرماندهی گروهان، مسئولیت #بسیج اشنویه، معاون گردان، و فرماندهی گردان را عهده دار بود این #شهید گرانقدر عاشق خدمت در #جبهه بود، شروع هر سخن و سخنرانی او با ایاک نعبد و ایاک نستعین بود، دائم الوضو بود.
سرانجام در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۹ در عملیات کربلای۵ با سمت فرمانده گردان #کمیل تیپ۵۷ ابوالفضل در #شلمچه به همراه برادرش حجت سرتیپ نیا به درجه رفیع #شهادت نائل آمد.🥀
#مستند_عشق
مستندعشق 🌷
#شهید_فیروز_سرتیپ_نیا #مستند_عشق
#کلام_شهید 🌸
می خواهم به عنوان وصیت نامه چند دقیقه ای صحبت نمایم، و خواست و هدفم را دوباره در پیشگاه خدا با زبانی گرفته و بیانی ناقص عرض نمایم، امت #حزب_الله،امت مسلمان، امت قهرمانم، بالاخص پاسداران انقلاب و خانواده های شهدا، دوستان و آشنایان، خانواده ام، همسرم،فرزندم از امام اطاعت محض کنید، از #انقلاب پشتیبانی کنید، سپاه قلب من است. سپاه جسم من است. سپاه آبروی من است، سپاه معشوق من است، سپاه شخصیت من است، سپاه معنویت من است، سپاه حقسِتان ضعیفان است، سپاه اساسنامه اش خون شهداست، سپاه بازوی #امام است، دشمنِ سپاه سرمایه دار است، دشمنِ #سپاه ملحدین و کمونیستها هستند، دشمن سپاه بی عقل و بی منطق است، در مقابل توطئه ها و کار شکنی ها و تحریک ها مثل کوه استوار باشید. جنگ را نعمت بدانید تا #رستگار و سرافراز باشید. 🥀
#شهید_فیروز_سرتیپ_نیا
#مستند_عشق
❉دلگير ڪہشدیاززمانہ
تعطیلڪنزندگیرا
برسبہداددلت
❉حرماگرنیافتیشهداهستند
گلزارشانمیشودمأمنیبرایدلت...💔🥀
#مستند_عشق
امام سجاد میگن حضرت زینب
با اون همه مشکلات در اسیری بازم
نماز شبش ترک نشد..
ولی ما ها نماز صبحامونم قضا میشه..!
محمد صادق زیدی در سال۱۳۲۷ در یک خانواده#مذهبی در روستای اولادقباد از توابع شهرستان#کوهدشت دیده به جهان گشود.
#عشق به وطن و شوق خدمت به #انقلاب همواره در وجودش موج می زد.خدمت در #سپاه کرمانشاه جان بی تابش را تسلی نمی داد.پیوسته از اشتیاق شدیدش برای بودن در صف مقدم دفاع از کشور و انقلاب سخن می گفت.با اینحال آرزویش به تعویق می افتاد.او که بر اثر سانحه رانندگی از ناحیه مچ پا مصدوم شده بود، همان شب #سانحه از درگیری در جاده بیستون، سقز با خبر شد احساس مسئولیت بالایی که در وجودش بود باعث شد تا با همان پای آسیب دیده خود را به همراه دیگر همرزمان به محل #درگیری برساند پایش را در قرارگاه گچ می گیرند و دکتر اصرار می کنند تا بهبودی کامل به منزل برود اما آن شوق و بی تابی که سراسر وجودش را گرفته بود امانش را بریده بود نمی توانست کشور و دیگر همرزمانش را حتی در حالت مصدومیت تنها بگذارد.
کشور از هر طرف در خطر بود از یک طرف بعثیان حمله کرده بودند و از سوی دیگر عوامل مزدور و خود فروخته در داخل کشور مناطق غربی ایجاد نا آرامی کرده بودند او تردید نکرده و راهی سفر شد. سفر عشق سفری که مدتها آرزویش را با خود زمزمه کرده بود. کسی نمی دانست چه خواهد شد اما او گویی بهتر از هرکسی می دانست که تا رسیدن به آرزوی دیرینه اش چند قدم بیشتر نمانده است.
در شامگاه۱۳۶۳/۴/۲۳#شهید زیدی با جمعی دیگر از همرزمانش در#منطقه جنگی کردستان مورد حمله ناجوانمردانه مزدوران و سرسپردگان کومله و#دمکرات قرار گرفتند و به فیض#شهادت نائل گردیدند.🥀
#مستند_عشق