eitaa logo
🇮🇷مستندعشق
335 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
27 فایل
﷽ بترسید از آنان که دعای بعدِ نمازشان شهادت است...💔 . . ویژه یاد و خاطره شهداء . . محفل شهداء را ترک نکنید🌷 کپی مطالب آزاد🥀 خادم‌الشهداء: @MoghuofehMahdavi9401
مشاهده در ایتا
دانلود
!! 📌سال ۷۳ در محور «» مشغول تجسس پيكرهای شهدا بوديم. منطقه مورد نظر محلی بود كه برادرانمان قبلاً پيكر تعدادی از شهدای شهرستان «كاشان» را در آن‌جا پيدا كرده بودند.... پيش روی ما گودال بزرگی بود كه بسيار مشكوك به نظر می‌رسيد. حدس بچه‌ها اين بود كه تعدادی «شهيد» نيز بايد در اين گودال مدفون باشند. همين احتمال، بچه‌ها را به «كندن» واداشت. خاك را به كلی كنار زدند.... 💔پيكر ۱۳ شهيد درحالی‌كه پاهای آن‌ها به وسيله‌ی طناب بسته شده بود از زير خاك نمايان شد! منظره عجيبی بود. شهدا طوری كنارِ هم قرار گرفته بودند كه همگی دست در دست يكديگر داشتند؛ يعنی شهيد اولی با شهيد دومی.... و شهيد سومی الی آخر دست در دست هم داده و به شهادت رسيده بودند. معلوم بود كه عراقی‌ها، روی اين عزيزان، زنده زنده خاك ريخته بودند. آن‌ها تا آخرين لحظات حيات، برادريشان را حفظ كرده بودند...! 🔖راوی: جستجوگر نور آقای سعید پرورش 🌹شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_
!! 💐 يه روز داشتیم با ماشین تـو خیابون می‌رفتيم، سر یه چراغ قرمز پیرمـرد گل فروشى با یه کالسکه ایستاده بود. منوچهر داشت از برنامه‌ها و کارایی‌ که داشتیم می‌گفت. ولى مـن حواسـم به پیرمرده بود. منوچهر وقتی دید حواسم به حرفاش نیست، نگاهمو دنبال کرد و فکر کرده بود دارم به گلا نگاه می‌كنم.... 💐 توى افکار خـودم بودم کـه احسـاس کـردم پاهام داره خیس می‌شه...!!! نـگاه کردم دیـدم منوچهر داره گلا رو دسته دسته می‌ريزه رو پاهام. همه گلاى پیرمردو یه جا خریده بود!! بغل ماشین ما، يه خانوم و آقا تو ماشین بودن. خانومه خیلى بد حجاب بود. ‼️به شوهرش گفت: "خاااااک بر سرت…!!! اين حزب اللهیا رو ببین همه چیزشون درسته...." 🌷يه شاخه برداشت و پرسيد: "اجازه هسـت؟" گفتـم: "آره." داد به اون آقاهه و گفت: "اینو بدید به اون خواهرمون." اولين کاری که اون خانومه کرد، اين بود که رژ لبشو پـاك کرد و روسریشو کشـید جلو!!! به اندازه دو، سه چراغ همه داشتـن ما رو نگاه می‌کردن...!!! 🔖خاطره اى به ياد فرمانده شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_
دعای عهدAUD-20210719-WA0049.mp3
زمان: حجم: 1.78M
هر صبح بخوانیم و بخواهیم ظهور مولایمان مهدی (عجل‌الله) ❤️ ✨جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا صلوات
🍀 هرچه از اخلاقش بگويم كم است، بسيار مهربان بود در مدت كوتاه زندگي با هم بحثي نداشتيم، هميشه مرا مهديه‌ خانم صدا مي‌كرد، حنانه را خيلي دوست داشت وقتي قصد رفتن داشت صداي لالايي‌اش را ضبط كرد و گفت در نبودم صدايم را براي حنانه بگذار تا با صداي من بخوابد. 🌹 در اجتماع هم بسيار فعال و شبيه‌خوان روز عاشورا بود، هميشه از شهدا حرف مي‌زد و يادواره شهدا و بنر شهدا را خودش كار مي‌كرد. مدافع حرم
 ۲



🌦 در یکی از روزهای اعزامِ نیرو از پادگان امام حسین علیه السلام که هوا هم بشدت بارانی بود ؛ دیدم شهید عبدالمهدی مغفوری خم شد و پیشانی بندی را از میان گل‌ولای برداشت! روی پیشانی بند عبارت « » نوشته شده بود گفتم حاج آقا از این پیشانی بند ها زیاد داریم![خب غافل بودم و نمی‌دانستم] 
‼️چنان نگاهی به من کرد که جا خوردم! 
گفت:« غفوری زنده باشد و نام امام زمان زیر پا و میان گل‌ولای افتاده باشد؟!»💔

 فوری رفت و پیشانی بند را شست و نزد خود نگه داشت.

✨هدیه به روح این شهید بزرگوار 
 

 
۳ 🕌 یکی از زمین های خود را به ساخت «مسجد المهدی عجل الله» اختصاص داد. در اواخر سال ۶۰ وقتی برای مرخصی آمده بود در گوشه‌ای از مسجد برای خود قبری ساخت؛ اما این قبر کوچکتر از قامت رشید او بود! وقتی از او علت را سوال کردند، گفت: نه ، همین اندازه خوب است. 💥 شب عملیات فتح المبین در سنگر نشسته بود؛ بچه ها مشغول صحبت بودند که یک دفعه گفت: بچه ها! ساکت باشید! 🌸 ناگهان بوی عطر دل انگیزی در فضای سنگر پیچید. آن شب پس از اصرار مکرر بچه ها به شهید ملک پور گفت: 💚 وقتی داخل سنگر بودیم عنایتی از طرف عجل الله به من و دو نفر دیگر شد! روز بعد شیرعلی سلطانی و آن دو نفر که نام برده بود به درجه رفیع شهادت رسیدند. عجیب بود! مزار کوچک او درست اندازه اش بود! پیکر شیرعلی بدون سر بازگشته بود! هدیه به روح این شهید بزرگوار
۴ 🔶 زمانی که شهید حاج حسین بهمنی مجروح شد و در بیمارستان بستری بود کنار حاجی بودم. شب دوم تقریباً ساعت ۲ بامداد بود که شروع کردم به خواندن دعای توسل، حاجی هم بیهوش بود. آرام آرام دعا را می‌خواندم زمانی که رسیدم به اسم آقا عجل الله, حسین با دست به من زد دعا را قطع کردم. گفت:« دستت را به گردن من بیانداز، من را بلند کن و نیم خیز کن.» من گمان می‌کردم حاجی بیهوش است غافل از آنکه او به هوش آمد و دعا را گوش می‌کرد . بلند شدم و ایشان را به حالت نیم خیز نشاندم. 🌹 تا این اندازه برای ائمه احترام قائل بود که حاضر نشد در آن شرایط سخت بیماری به آقا ادای احترام نکند. هدیه به روح این شهید بزرگوار
🖇 دل کـہ هوایـے شود، پرواز است کـہ آسمانیت مےکند و اگر بال خونین داشتہ باشے دیگر آسمان، طعم ڪربلا مےگیرد؛ دلـ‌ها را راهے کربلاے جبـ‌هہ‌ها مےکنیم و دست بر سینہ، بہ زیارت "شــ‌هـــداء" مےنشینیم.. ✨‌﷽✨ 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ 🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ 🕊اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم.. ✨ شادی روح تمام شهــدا، و امام شهدا و سلامتی وتعجیل در فرج مولا صاحب الزمان عج
۵ شهید محمدرضا تورجی زاده در یکی از نوارهای مصاحبه اش می گوید: 💢 «راه را گم کرده بودیم، همه‌ی ابزارهای مادی از کار افتاده بود! دیگر هیچ امیدی نداشتیم... بچه ها مضطرب به سمت من آمدند، پرسیدند تورجی! راه را پیدا کردی؟کمی نگاهشان کردم، چیزی نگفتم اما گویی کسی در درونم حرف میزد! کسی راه درست را نشان میداد! ✴️ گفتم : «بچه ها ! فقط یک راه وجود دارد.» همه‌ی نگاه‌ها به من بود، بعد ادامه دادم ما یک امام غائب داریم ایشان فرمودند: در سخت‌ترین شرایط به داد شما میرسم. فقط باید از همه جا قطع امید کنیم با خلوص کامل حضرت را صدا بزنیم مطمئن باشید حضرت ما را کمک می‌کنند شک نکنید!» بعد مکثی کردم و گفتم:« الان هر کسی به سمتی حرکت کند همه فریاد بزنیم: !» 🔸 بیشتر بچه ها حرکت کردند همه اشک می‌ریختند و از عمق جان را صدا میزدند... یکدفعه دیدم چند نفر از دور با لباس پلنگی به سمت ما می آیند! ما سریع پشت درختان و صخره‌ها مخفی شدیم؛ دقایقی بعد سرم را کمی بالا آوردم، آنها را می‌شناختم با خوشحالی از جا بلند شدم ، فریاد زدم و صدایشان کردم! آنها هم با خوشحالی به سمت ما آمدند. ❤️گفتم :«بچه‌ها دیدید امام زمان ما را تنها نگذاشت؟!» ✨هدیه به روح این شهید بزرگوار
دعای عهدAUD-20210719-WA0049.mp3
زمان: حجم: 1.78M
هر صبح بخوانیم و بخواهیم ظهور مولایمان مهدی (عجل‌الله) ❤️ ✨جهت تعجیل در فرج و شادی روح شهدا صلوات
🧡 خدایا تو شاهدی که چیزی جز این به من ارزانی داشته ندارم که در راه تو کنم . این بدن باید در راه تو شود . تا دینم و اسلامم و رهبرم و خطم که است پایدار و استوار بماند خدایا با چه صورتی در روز حاضر شوم در صورتی که مولایم حسین بدنش پاره پاره شد و من با اندکی جراحتی ادعای پیروی از او را بکنم . فرازی از شهیدوالامقام