چه حس عجیبی
تسبیحی که همیشه باهاش ذکر میگم داره میره مکه به خدا سلام بده ولی صاحبش بسیار از مکه دوره
در آن شهر خاطره هارا می فروختند؛ و من پیوسته به دنبال خاطراتی بودم که در آنها من، از "من" بودن هراسی نداشت.
هدایت شده از توییت فارسی 🇮🇷
امروز ینفر به برادرم زنگ زده که من از اورژانس بیمارستان فلانم. برادرت تصادف کرده و دست و پا و فکش خرد شده! بیا باهاش حرف بزن.
بعد مثلا صداشو عوض میکرده و آه و ناله میکرده(مثلا من بودم🤣)
بعد گفته ۱۰ میلیون بریز به این شماره کارت تا شما برسید ما کاراشو بکنیم
مرزهای کلاهبرداری رو جابهجا کردن😂
».M.«
@farsitweets