یکی از دلایل تعدد کاندیدا در جبهه انقلاب ترس از تخریب شدن توسط طرف مقابل است. جریان غرب‌گرا و جریان انقلابی -عموما- هر دو در انتقاد از رقیب پا را از اخلاق فراتر می‌گذارند. اما غرب‌گراها به گونه‌ای دیگر اخلاق را لجن‌مال می‌کنند. یادتان هست سید مظلوم را در سال ۹۶ چگونه با دروغ‌های شاخداری مثل آیت الله اعدام و دیوار کشی در پیاده‌رو متهم کردند. اکنون نیز اگر جبهه انقلاب بر یک شخص متفق شوند تمام دستگاه اصلاحاتی‌ها به علاوه سایبری‌های بیرون آب بر لکه‌دار کردن حیثیت و آبروی او متمرکز خواهند شد. امیدواریم اجماع در بهترین زمان ممکن رخ دهد و الا تکرار ۹۲ دور از ذهن نیست.

اصلاح‌طلب‌ها خودشان بدنه اجتماعی‌شان را تبدیل به برانداز و ضد نظام کردند. این جریان، همواره با مطالبات عموم پسند مثل آزادی و غرب‌گرایی بخشی از طیف خاکستری را با خود همراه می‌کنند اما وقتی توان برآوردن وعده‌های خود را ندارند انگشت اتهام به سوی نظام و انقلاب می‌برند. نتیجه این فرآیند تولید ضد انقلاب از بدنه طرفدار اصلاح طلب است. من به دور و بر خودم که نگاه می‌کنم اغلب کسانی که در دوم خرداد طرفدار سرسخت جریان چپ بودند را اکنون ضد انقلاب می‌بینم. این، اتفاقی نیست.

فکر می‌کنم هم آقای قالیباف و هم آقای جلیلی نقطه‌های حسن زیاد و نقاط ضعف بحرانی را توأمان دارا هستند. طرفداران این دو عزیز پاسخ قانع کننده‌ای درباره نقاط ضعف ندارند. الان هم زمان تمرکز بر این مسائل نیست. از طرف دیگر کشور به هر دو نیاز دارد؛ هم فرماندهی میدان قالیباف و هم ضد فساد بودن و ساختار گرایی جلیلی. بنده تا روزهای پایانی انتخابات صبر می‌کنم و هر کدام را که احساس کردم رای بیشتری دارند انتخاب خواهم کرد ان شاءالله. احساس می‌کنم جزم‌اندیشی در این موضوع چندان قرین صواب نیست.

سلام شاهد قتل اکبر شاهد ذبح اصغر هم نفس رقیه به پای روضه سر😭 #یا_باقر_العلوم

▫️ چرا پزشکیان نه؟! اگر شخصیتی صلاحیت برای ریاست جمهوری داشته باشد فرقی بین اصلاح طلب و اصول‌گرا و غیر آن وجود ندارد ولی آقای دکتر پزشکیان به چند دلیل صلاحیت ندارد هم‌چنان که بعضی دیگر از همین شش عزیز صلاحیت ندارند. دلیل اول- پزشکیان با آمادگی وارد صحنه ریاست جمهوری نشده است. این را از صحبت‌های ایشان کاملا می‌توان فهمید، تکرار همان صحبت‌های قدیمی که ‌در ۷۶ و ۹۲ سبب فریب شد حاکی از آن است که برنامه‌ای برای اداره کشور جز همان سیاست‌ بازی‌های پرتنش ندارند. دوم- شاید خود آقای پزشکیان انسان مومن و متعهد به انقلاب باشد اما قاعدتا کابینه و مدیرانی که استفاده می‌کند اصلاح طلب خواهند بود و این یعنی دوباره دعوای دین و مدرنیزم را در پی خواهیم داشت. بدون تردید نتیجه حضور اصلاح طلبان،‌ بیشتر به حاشیه رفتن دین و تشیع خواهد بود. درباره این مساله می‌شود بیشتر سخن گفت که در صورت لزوم عرض خواهم کرد. سوم- مقاومت در منطقه به نقطه بسیار حساسی رسیده است و اصلاح طلبان معمولا در این موضوع کارشکنی فراوان دارند. هر چند سپاه قدس نیروی مستقل از دولت است اما بر آگاهان پوشیده نیست که دیپلماسی اگر پشت سر میدان باشد چقدر مشکل گشا خواهد بود. چهارم- حضور اصلاح طلبان یعنی تجربه کردن دوباره فرمول برجام و برجام خواهی. برجام برای عده زیادی عبرت نشده و هنوز فکر می‌کنند می‌شود از این طریق به رشد اقتصادی رسید. پنجم- پیرو نکته اخیر، این را نیز باید توجه داشت که زحمات فراوان دولت آقای رئیسی عزیز در همگرایی با منطقه و با کشورهای شرقی همگی هبا و هدر شده و دوباره صحبت از رابطه با چند کشور متکبر پرنخوت غربی به میان می‌آید. دوباره همه تجربه‌های گذشته تکرار خواهد شد و مجبور به عقب نشینی در موضوع دیگری -غیر از هسته‌ای- خواهیم شد. ششم- کسی که هنوز نیامده برای حجاب و پوشش خط و نشان می‌کشد قاعدتا دغدغه فرهنگی هم برای آن ندارد که اگر داشت در فکر و مشی و گفتمانش مشخص می‌نمود. اساسا آنچه اصلاح طلب را اصلاح طلب می‌کند اولویت دادن ارزش آزادی بر ارزش تقوا و اخلاق و شریعت‌مدار بودن است. @Mousavi_Fard

چه صحنه غم‌باری!! تمام همت نیروهای انقلاب صرف خاکمال کردن یکدیگر شده! و همه توان اصلاحات متمرکز بر قهرمان سازی از یک ناآماده برای ریاست جمهوری! سزاست یک بار دیگر هم ببازید بلکه هشت سال بعد از این‌ خواب جزمیت بیدار شوید.. @Mousavi_Fard

خوب نبودن این جزمیت مشهود در بعضی طرفداران قالیباف-جلیلی این است که اگر بنا شد به هر دلیلی یکی از این عزیزان انصراف دهد طرفداران دو آتشه سرخورده می‌شوند و از لجاجتِ این انصراف به آن که انصراف به نفع او بوده رای نمی‌دهند. این هم، در دوره قبل تجربه شده بود. برادرانه توصیه می‌کنم از کاندیدای خود بت نسازید. @Mousavi_Fard

آزاد شدن آقای حمید نوری خبر بسیار خوبی بود. این آزادی، صرفا آزاد شدن یک شهروند ایرانی نیست. معنای این آزادی وجود تدبیر و قدرت توامان برای تسلیم کردن اروپای بی‌منطق و ذلیل آمریکاست. منافقین حیوان صفت ضربه سختی خوردند. تقریبا می‌توان مطمئن بود که اگر دیپلماسی انفعال حاکم بود چنین اتفاق بزرگی نمی‌افتاد. @Mousavi_Fard

ابکی للحسین و لآل الحسین علیه السلام 😭

▫️ معنای اجزاء زندگی (۱) (خانواده) داشتن فرزند به طور قطع هر گونه نگرانی در مورد نداشتن خلاقیت را برطرف می‌کند، و حسادتی را که ممکن است به ابتکار آمیز بودن کارهای دیگران احساس می‌کنیم از بین می‌برد. شاید آن‌ها ترانه‌ای شورانگیز ساخته باشند، شرکتی زیست مهندسی را راه اندازی کرده و به فروش رسانده باشند، یا رمانی گیرا و جذاب نوشته باشند، ولی ما عجیب‌ترین و در عین حال الهام بخش‌ترین اثر هنری و علمی را به وجود آورده‌ایم 😊😉 اثری که زنده است، چیزی که کانون شادی و رازداری خود را به وجود خواهد آورد، چیزی که روزی مشق خواهد نوشت، شغلی پیدا خواهد  کرد، ما را خواهد بخشید، و در نهایت بر خلاف میلش کمی شبیه به ما خواهد شد، و سرانجام خود، انسانی دیگر را به وجود خواهد آورد که می‌تواند برای جاودان ماندنِ نام‌ شما زاد و ولد کند. آلن دوباتن، معنای زندگی، ص ۲۷ #معنای_زندگی @Mousavi_Fard

سلطان ضربه‌ها😄 @Mousavi_Fard

◽️معنای اجزاء زندگی (۲) (عشق) ممکن است مردم با ما مهربان باشند، شاید به مراسم ها دعوت‌مان کنند یا رفتار تاثیر گذاری از خودشان نشان دهند اما به سختی می‌توانیم از حس مداوم مشروط بودنِ علاقه و توجهی که دریافت می کنیم، رهایی یابیم. ما ملزم به درک این هستیم که حتی بهترین دوستان ما نیز همیشه در دسترس نیستند و باید بدانیم خواسته هایی که می‌توانیم از آنها داشته باشیم همیشه محدودند. هم چنین باید این را بپذیریم که افراد بخش زیادی از شخصیت ما را بلافاصله درک نمی کنند. بعضی از عمیق‌ترین دلواپسی‌های ما با نفهمیدن، کسالت یا ترس پاسخ داده خواهند شد. بیشتر مردم اصلا اهمیتی نخواهند داد. 🔺مجبوریم در ذهن تقریبا همه افراد هم چون پاراگرافی خوشایند اما مختصر باشیم.🔻 [اما] عشق وعده بهبود بخشیدن این جنبه های زندگی انفرادی را به ما می دهند. در حضور همسر تقریبا هیچ گونه محدودیتی برای میزان نگرانی، توجه و آزادی‌هایی که به دست می آوریم نیازی نیست. کم و بیش همان طور که هستیم پذیرفته خواهیم شد. بد خلقی کردن، آواز خواندن، یا گریه کردن ایرادی ندارد. اگر زیاد جذاب نباشیم یا مدتی رفتاری ناپسند داشته باشیم تحمل مان خواهد کرد. می توانیم همسرمان را گاه و بیگاه در شبانه روز از خواب بیدار کنیم و از غم ها و هیجانات‌مان با او حرف بزنیم. به کوچک‌ترین آزردگی های مان توجه خواهد شد. در حضور همسر، قضاوت ها دیگر آن قدر تند و تیز و بدبینانه نیستند. او وقت خود را بی دریغ صرف ما خواهد کرد. وقتی [در بیان مشکلات] به لکنت می افتیم از ما می‌خواهند به حرف مان ادامه دهیم. این طور نیست که فقط بگویند «حیوونکی» و بعد راه‌شان را بگیرند و بروند. به دنبال جزئیاتِ مرتبط خواهند بود؛ تصویری دقیق خواهند ساخت از آن چه درون ما را نشان می دهد. بخش های شکننده وجودمان پیش او جای امنی خواهد داشت. [عشق یعنی] از این احساس همیشگی و خرد کننده که می‌گوید «تنها راه این که افراد دوست‌مان داشته باشند این است که بخش زیادی از شخصیت مان را پنهان کنیم» رهایی خواهیم یافت. آلن دوباتن، معنای زندگی، صص ۱۶ و ۱۷ #معنای_زندگی @Mousavi_Fard