▪️امام رئوف
ریان بن صلت از راویان عظیم الشأن قمی مهربانی امام رضا علیه السلام را چنین تعریف میکند:
هنگامی که قصد سفر به عراق را داشتم، برای خداحافظی نزد امام رضا (ع)رفتم.
در راه با خود گفتم: از امام تقاضا می کنم تا یکی از لباسهایش را به من ببخشد تا از آن برای خود کفنی تهیه کنم.
مقداری پول نیز از ایشان می گیرم تا برای دخترانم انگشتر بسازم.
اما زمانی که با امام (ع)وداع کردم از غم فراق گریستم و خواسته ام را بازگو نکردم.
ولی امام (ع)با صدای رسا مرا مخاطب ساخت و فرمود:
ای ریان! آیا دوست نداری چند درهم به تو بدهم تا برای دخترانت انگشتری بسازی. گفتم: ای مولای من، می خواستم امّا غم فراق مانع از اظهار شد. آنگاه حضرت یک لباس و چند درهم به من داد.»
روضه خوان امروز ما چنین گریز زد که این خانواده در بخشیدن پیراهن و خاتم، خود پیش قدم بودند.
نیازی نبود در کربلا بدن پسر فاطمه را عریان کنند و به انگشت مبارکش جسارت کنند.😭😭
لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
@Mousavifard
جوانتر که بودم با خودم میگفتم من روزی در زمان حسین یا مکان حسین از غم حسین جان میدهم..
به قول شاعر ما را به سخت جانی خود این گمان نبود.
محرم و صفر که به پایان میرسد نوکر امام حسین یک فکر و ذکر دارد:
خداوندا! وُصله و ارتباط ما با اباعبدالله الحسین را بیش از پیش حفظ کن!
مرگ ما را اگر شهادت مقدر نفرمودی هنگام روضه ارباب بی کفن قرار بده!
@Mousavifard
▫️دو قطبی! (۱)
۱) جامعه یک مرکب خاص است. نه مثل ترکیب آب از اکسیژن و هیدروژن است و نه مثل ترکیب ماشین از قطعات مختلف.
👈 اکسیژن و هیدروژن بعد از ترکیب هویت خود را از دست می دهند، دیگر آب خاصیت گازها را ندارد.
اما قطعات مرکبی مانند ماشین هویت خود را حفظ می کنند ولی در عین حال کار جمعی هم انجام می دهند.
جامعه نه این است و نه آن.
👈 تک تک انسانها قطعات مرکبی به نام جامعه اند که در عین استقلال وجودی از یکدیگر، هویت شان در هویت کل مضمحل می شود.
پس هم خاصیت ترکیب اول را دارند (باقی نماندن هویت شخصی) هم خصوصیت ترکیب دوم را (استقلال وجودی).
۲) چند سوال
سوال اول: چه چیزی این ترکیب را درست می کند؟
پاسخ: فرهنگ
آنچه موجب ترکیب آحاد انسانها و ایجاد مرکبی به نام جامعه می شود عبارت است از فرهنگ.
فرهنگ بسان چسب اجتماعی انسان ها را به یکدیگر پیوند می دهد.
سوال دوم:چه عاملی این مرکب را تهدید می کند؟
پاسخ:
عامل تهدید کننده چسب اجتماعی انواع مختلفی دارد اما دو قطبی شدن جامعه یکی از آن عوامل است.
سوال سوم: دوقطبی شدن چیست؟
فرض کنید در یک شهر نیمی از انسان ها لباس قرمز پوشیده اند و نیمی از آنها لباس آبی. مادامی که لباس قرمز و آبی فقط سلیقه و میل مردم آن شهر است هیچ مشکلی وجود ندارد و این تقسیم بندی دو قطبی درست نمی کند.
قرمزها و آبی ها همزیستی و بلکه الفت دارند و چسب اجتماعی خوب کار می کند. با هم ازدواج می کنند، رفت و آمد دارند و هیچ احساس دوگانگی مهمی بین شان وجود ندارد.
اما ناگاه یک عامل شیطانی قرمز بودن را عین حقانیت و آبی بودن را محض باطل بودن نشان می دهد. (به انگیزه های مختلف)
اینجاست که دو قطبی درست می شود یعنی سلیقه های موجود در جامعه که معیار حق و باطل یا تصمیم گیری های اساسی نبودند تبدیل به قطب های مثبت و منفی اجتماعی شده و برای قرمزها، صرف قرمز بودن برای «درست بودن» کافی است و برای آبی ها صرف آبی بودن.
۳) مثال واقعی این قضیه دو قطبی «شیعه-سنی» است. شیعه و سنی دو سلیقه مختلف نیستند بلکه دو عقیده متفاوت اند. اما ائمه شیعه دستور به حفظ وحدت و همان چسب اجتماعی را داده اند.
یعنی شما حق ندارید به خاطر اختلاف عقیده دو قطبی درست کنید و بگویید هر کاری یک «شیعه» کرد درست است و هر کاری سنی کرد «غلط».
حق ندارید روی اعصاب همدیگر راه بروید. دستور مدارا با پیروان مذهب عامه هر چند به کام عده زیادی تلخ است اما ولایت مداری ایجاب می کند نسبت به این دستور مهم خلاف میل خود رفتار کنیم.
روایات کتاب العشرۀ کافی (آداب معاشرت) برای فهم دستور اهل بیت علیهم السلام نسبت به ایجاد نکردن دو قطبی از عقیده شیعه و سنی کافی هستند:
🖊 معاوية بن وهب گويد:
به حضرت صادق علیه السلام عرض كردم: چگونه شايسته است براى ما كه با قوم خود (يعنى شيعيان) و مردمانى كه با ما آميزش دارند و شيعه نيستند رفتار كنيم؟
👈 فرمود: نگاه كنيد به پيشوايان خود كه از آنها پيروى میكنيد و هر طور آنها رفتار كنند شما نيز همان طور رفتار كنيد، به خدا سوگند آنها عيادت بيمارانشان را ميكنند، و بر سر جنازههاشان حاضر گردند و بسود و زيان آنها گواهى دهند و امانتهاى آنها را به آنها رد كنند.
در قسمت بعد به دو قطبی های سیاسی و اجتماعی خواهیم پرداخت.
@Mousavifard
▫️ دو قطبی شناسی (۲)
💠 انواع دو قطبی
۱) دو قطبی مفید
هر دو قطبی که ریشه در نگرشهای اصلی و اساسی داشته باشد دو قطبی مفیدی است.
مثلا فرهنگ ایمان و کفر دو قطبی شدیدی است که مبتنی بر فرهنگهای مختلف و مخالفاند.
کفر نوعی زندگی است که برائت از آن لازم است. در اغلب فیلم های سینمایی هالیوود فرهنگ غیر خدایی موج می زند که شاید بسیاری از بینندگان توجهی نداشته باشند.
بر این اساس در اندیشه دین اسلام «کافر» بودن کافی برای نادرست بودن در همه چیز از جمله فرهنگ است.
یعنی مهم نیست که فلان فرهنگ چگونه لباس می پوشد یا چگونه غذا می خورد، همین که کافر باشد کافی است برای این که از آن پرهیز کنید.
۲) دو قطبی مضر
دو قطبی های بر اساس مذاهب شیعه و سنی از جمله دو قطبی های مضر است.
حدس می زنم دلیل این که ائمه هدی علیهم السلام دستور به وحدت داده اند این باشد که اهل سنت بر اساس یک سوء تفاهم عجیب، پیچیده و پر دامنه معتقد به ولایت فلانی و فلانی شده اند.
لذا وظیفه شیعیان آن است که این سوء تفاهم را برطرف کنند نه این که آن را دستمایه اختلاف قرار دهند.
۳) دو قطبی ساختگی
در شماره قبل مثال قرمز و آبی را زدم ولی مثال های زیادتری وجود دارد. مثلا دوقطبی اصلاح طلب- اصولگرا یک دو قطبی ساختگی است. یعنی نه اصلاح طلب ها باطل محضاند و نه اصولگراها حق محض.
آنچه واقعی است دو قطبی ایمان و کفر است که اصلاح طلبی و اصولگرایی نمیتواند مصداق شفاف و روشنی از این دو قطبی باشد.
اگر جنبش اصلاح طلبی دنبال سکولاریزه کردن جامعه باشد البته مصداقی از کفر خواهد بود اما نه همه اصلاحطلب ها چنین اند و نه همه اصولگراها با سکولار کردن جامعه مشکل دارند.
لذا اساسا این دوگانه یک دوگانه گویا و نماینده جامعه نیست.
۴) دو قطبی کم اهمیت
موضوعاتی مثل حجاب هر چند اهمیت زیادی دارند اما ایجاد دو قطب در جامعه بر اساس این موضوعات کار غلطی است.
مسأله حجاب حتما سنگر مبارزه ما با فرهنگ کفر است اما ایجاد دو قطبی در این موضوع آدرس غلط دادن است.
بی حجابی گناه کبیره است اما معنایش این نیست که بی حجاب کافر است.
بله!
نکته مهمی که بسیاری از آن غفلت می کنند این است که فکر می کنند وقتی گفته شد بی حجابی نباید موجب ایجاد دو قطب شود معنایش این است که پس مراوده با ایشان مثل مراوده با انسان های مومنی است که دستورات دینی را رعایت می کنند.
قاعدتا هر مقدار فرهنگ کفر تاثیر می گذارد ارتباطات و چسب اجتماعی را ضعیف تر می کند. مساله این است که نباید به سبب گناهان کبیره چسب اجتماعی را بالکل از بین برد نه این که در هیچ شرایطی دچار ضعف و قوت نخواهد شد.
۵) دو قطبی تحمیلی
شاید تعبیر تحمیلی چندان گویا نباشد اما منظورم این است که گاهی شما نمی خواهید دو قطبی ایجاد کنید اما یکی از گروه های اجتماعی شما در دام جبهه کفر افتاده است. تلاش می کنید با ایشان مدارا کنید اما ایشان بر مواجهه با شما اصرار دارند. مثلا شیعه ای که به شیعه انگلیسی موسوم شده است مصداق واضح چنین دو قطبی ای است.
🖊 نکته مهم ۱:
تصور می کنم دو قطبی درست آن است که هم واقعی باشد و هم مفید. مفید بودن دو قطبی وابسته به این نکته است که هدف جامعه را تأمین کند. جامعه برای دست یابی به اهدافی تشکیل شده که به صورت فردی نمی توان به آنها رسید. حال گاهی وجود بعضی از افراد نه تنها کمکی به دست یابی نمی کند بلکه مضر است. مثل افراد کشتی شکسته ای که بر یک تخته پاره پناه برده اند و همه راه نجات به سوی خشکی را تشخیص داده اند اما یکی دو نفر با حماقت، تخته پاره را به اعماق اقیانوس ها می خواهند بفرستند.
🖊 نکته مهم ۲:
ایمان و کفر مرز جغرافیایی ندارد. گاهی مومن در جغرافیای بسیار دورتری از شماست و کافر همسایه شما. مهم نیست که شخص با شما هموطن باشد یا نباشد بلکه مهم این است که با شما هم عقیده باشد یا خیر. بر این اساس است که رهبر انقلاب علی رغم تاکیدات فراوان بر وحدت می فرماید باید مقابل کسانی که انقلاب را مقابل جبهه کفر جهانی نمی بینند ایستاد.
@Mousavifard
پاسخ به شبهه بعید بودن ارتداد صحابه در سه جلسه توسط برادر عزیز جناب استاد قربانی
شنیدنی است
این همان سوء تفاهمی است که عرض شد اهل سنت را گرفتار کرده است
@Mousavifard
▫️ تهوع روح!
۱) افسردگی حالتی است که طی آن بی حوصلگی و بی میلی شدت می گیرد.
هر بی حوصلگی یا بی میلی ای افسردگی نیست، اما تداوم این حالت حتما نشانه نوعی افسردگی است.
افسردگی در انسانها، حالتهای مختلفی را به جا میگذارد.
بعضی به خاطر افسردگی ناامیدی و پوچی را تجربه میکنند.
بعضی گرفتار اضطراب میشوند. برخی احساس بی ارزشی میکنند و بعضی دیگر بی قراری و عده ای هم حس شرمساری دارند.
۲) افسردگی نعمتی است که خداوند به وسیله آن ما را متوجه درون خودمان می کند. هشدار میدهد که بیش از اندازه از خودت غافل شدی!
اما مقدار زیادی از افسردگیهای جدید حالت تهوعی است که شخص از ورود بیش از اندازه تولیدات رسانه ای در ذهن و روحش گرفتار آن شده است.
شبیه حالت تهوعی که اشخاص از زیاد خوردن پیدا می کنند و میل خود نسبت به بهترین خوراکی ها را از دست می دهند چنین حالتی در انواع خاصی از افسردگی وجود دارد.
۳) تصور من این است که بخش قابل توجهی از نسل نوجوان و جوان در کشور ما و در سراسر دنیا گرفتار افسردگی شده اند و این به دلیل زیادی استفاده از شبکه های اجتماعی است. این نتیجه را هم از مواجهه با نوجوان ها می توان دریافت و هم آمارهای دلهره آوری که مراکز داخلی و خارجی منتشر می کنند موید آن هستند
.
در بعضی کشورها میانگین حضور نسل نو در اینستاگرام حدود ۶ ساعت است. این آمار فاجعه است.
۴) اینستاگرام چند ویژگی خاص دارد که موجب چنین حالت تهوعی در روح انسان می شود:
اول این که زندگی کارت پستالی دیگران را نشان می دهد. بعضی جوانترها فیلم زندگی خود را با یک عکس از زندگی دیگران مقایسه کرده و حس بی ارزشی در آنها ریشه می کند.
دوم- محیط اینستاگرام زمینه مسابقه تولیدات طنز و سرگرمی با چاشنی شهوت و غضب است.
تولید محتواهای طنز که به نام میم (meme) شناخته می شود به صورت انفجاری در حال گسترش است. این فعالیت ها اقتصاد خودشان را تأمین می کنند و همین مسأله باعث شده تا حد زیادی مستقل از نظارت های دولتی باشند. این گونه است که دیوانه وار در حال تولید محتواهای سرگرمی هستند.
مشاهده روزانه این محتواها در زمان زیاد حتما حالت تهوع روحی در انسان ایجاد می کند.
سوم- محتوای مجازی و خصوصا اینستاگرام نسبت به اظهار نظرهای کم ارزش واکنش خاصی ندارد. در اینتساگرام مهم نیست که مدرک تحصیلی شما چه اندازه است، مهم آن است که چقدر در تولید محتوا هنرمندید.
بسیاری از مباحث علمی با چنان اعتماد به نفسی بیان می شود که گویی سازنده این محتوا خود خود همان دانشمندی است که این مطالب را کشف کرده است.
۵) فکر می کنم تنها راه چاره این موضوع آن است که «اینستاگرام» را یک اعتیاد بدانیم. اعتیادی که ترک آن بسیار دشوار و تبعات معتاد بودن آن خیلی خیلی زیاد است.
@Mousavifard
فکر میکنم تنها یک راه وجود دارد که بدانیم تاخیر در پاسخ به رژیم جعلی، از روی ترس یا محافظهکاریِ نامطلوب است و آن تکرار مطالبه انتقام یا بیان انتقام در لسان فرماندهی کل قوا -دام ظله- است.
اگر انتقام، شدنی باشد،
و اگر مطلوب باشد،
و اگر اراده فرمانده بر پاسخ باشد،
که هست
یا مسئولان نظامی و سیاسی اطاعت میکنند یا اهمال روا میدارند،،
اگر دومی باشد عادت مألوف رهبری معظم اظهار عمومی این مطالبه خواهد بود.
ان شاءالله نبرد نهایی با دشمن اسلام و ایران رقم بخورد..
@Mousavifard
اگر خونه من ۱۰۰ متر باشه و ماشینم ۴۰۰ میلیون
و خونه دوست من ۱۰۰۰ متر باشه و ماشینش ۴ میلیارد؛
- یعنی ۱۰ برابر من از زندگی لذت میبره؟
و پس یعنی ثروتمندترین مرد دنیا میلیونها بار بیشتر از تک تک ما لذت میبره؟
- فرق رزق و ملک در چیه؟
- مقوله لذت با فرمول قابل محاسبه است؟
- میتونیم با فرمول بگیم اهل دنیا چقدر بیشتر لذت میبرند؟
- اصل زندگی لذته یا موفقیت؟
- کامل شدن چه نسبتی با لذت داره؟
- هدف خلقت کماله یا لذت؟
- اصالت وجود چه کمکی در این مساله به ما میکند؟
بحثی در فلسفه لذت...
@Mousavifard
23.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نظریه پنجرههای شکسته را بر مسأله حجاب تطبیق کنید!
چرا بی حجابی رو به گسترش است؟
چون پنجرههای شکسته شده توسط بعضی از مردم و نیز متولیان قانون و بعضی مسئولین بلافاصله ترمیم نشد و این حس در بسیاری به وجود آمد که گویا قانون متولی ندارد...
@Mousavifard