◽️ بازگشت به تنظیمات کارخانه!
حتما دیدهاید وقتی تلفن همراه مدتی استفاده میشود حجم فضای ذخیرهای زیاد شده و عملکرد گوشی تلفن کُند و بعضی مواقع با اختلال مواجه میشود
گاهی با حذف برخی فایل ها اصطلاحا گوشی را سبک میکنیم ولی پس از مدتی تنها چارهی بهبود عملکرد "بازگشت به تنظیمات کارخانه" است.
عید فطر هم بازگشت به تنظیمات کارخانه برای روزهداران است.
عید از ماده "عود" است یعنی بازگشت و فطر به معنای خلقت اولیه و ذاتی انسان یا همان فطرت الهی اوست.
عید فطر برای روزهدار کلید آخر برای بازگشت به حالت سبکبالی و بهبود عملکرد است.
انبوهی از فایلهای خراب و بیهوده که موجب کندی انسانیت و معنویت ما میشود به شرط روزهداری برطرف خواهد شد ان شاءالله.
امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه روز عید فطر این معنا را چنین فرمودند:
وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ أَدْنَی مَا لِلصَّائِمِینَ وَ الصَّائِمَاتِ أَنْ یُنَادِیَهُمْ مَلَکٌ فِی آخِرِ یَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ أَبْشِرُوا عِبَادَ اللَّهِ فَقَدْ غُفِرَ لَکُمْ مَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِکُمْ فَانْظُرُوا کَیْفَ تَکُونُونَ فِیمَا تَسْتَأْنِفُونَ
و بدانید ای بندگان خدا که کمترین مزد مرد و زن روزه دار آنست که ندا دهد آنها را فرشته ای در روز آخر ماه رمضان مژده گیرید بندگان خدا که آمرزیده شد برای شما آنچه گذشته از گناهان شما و مراقب باشید در آینده چطور خواهید بود.
◽️ در باب حرف مردم
مغالطاتی که حول محور آزادی مردم میچرخد تقریبا بدون استثنا ناشی از اشتراک لفظ است. آزادی معانی بسیار زیادی دارد. برخی از این معانی ارزشمند و برخی ضد ارزشاند.
رئیس جمهور پرحاشیه دولتهای نهم و دهم ضمن اهانت به رهبر انقلاب میگوید:
"این حاکمیت شیطان است که اجازه ندهیم مردم حرفشان را بزنند،
منطقشان این است که مردم اشتباه میکنند، خب اشتباه کنند! اگر خدا میخواست مردم اشتباه نکنند آنها را به گونهای دیگر میآفرید".
ملاحظاتی که بر اینکلمات پر مغالطه وجود دارد:
۱) انسان برای تحصیل کمالی افزون از کمال موجودات غیر مختار، دارای اختیار آفریده شده است و ارزش افعال او به اختیاری بودن آنهاست.
اما
همین طبیعتی که انسان را مختار قرار داده اختیار او را از دو جهت محدود کرده است:
👈اولا انسان "بینهایت خواه" است و منابع دنیای مادی قلیل و اندکاند و همین موجب تحدید اختیار میشود.
👈 ثانیا زندگی اجتماعی انسانها سبب میگردد اختیار یک حد بزرگ دیگر داشته باشد: شما آزادید مادامی که آزادی دیگران را به خطر نیندازید.
۲) هر انتخابی موجب ارزشمند بودن آدمی نیست، انتخاب بین خوردن غذای طیب و طاهر و یا خوردن نجاسات چیزی نیست که آدمی را ارزشمند کند.
همچنین در انتخاب حاکم، انتخاب بین یک دزد قالتاق منافق و یک شخصیت پاک آسمانی ارزشمندی برای انسان به دنبال نمیآورد.
۳) خدا میتوانست کاری کند که مردم اشتباه نکنند!
خب البته میتوانست و هیچ محالی هم لازم نمیآمد اما این هم مغالطه است،
خداوند خواسته که مردم اشتباه کنند اما نخواسته که مردم اشتباه کنند!!
"خواسته" اول مربوط به تکوین و خلقت آدمی است یعنی خداوند انسان را به گونهای آفریده که بتواند اشتباه کند.
اما "نخواسته" یعنی قانونی قرار داده که دستور داده مردم اشتباه نکنند.
۴) دوست دارم بدانم این آقا مطابق کدام سند میگوید شیطان مخالف آزادی مردم است!!
اتفاقا شیطان از آزادی این قدر استقبال میکند که اسمش هم تناسب با آزادی دارد تا اخلاق مداری!
۵) اگر این آقا اعتقادی به امیرالمؤمنین علیه السلام دارد بیاید توضیح بدهد آیا مطابق معیارهای امروزی حاکمیت امام، "دمکراتیک" و آزادی خواهانه است؟
آیا پیامبر از مردم نظرشان را پرسید که میخواهید بعد از من چه کسی حاکم باشد؟
آیا خود امیرالمؤمنین علیه السلام وقتی سه گروه بزرگ در حکومت او علیه او جنگیدند از حکومت کنار رفت که مردم مرا نمیخواهند؟!
البته اتفاقا مردم سراغ علی رفتند و او را به حکومت رساندند ولی این غیر از آن است که خداوند و پیامبر هیچ کاری به رای مردم نداشته باشند و علی را برگزینند.
۶) میگوید بگذارید مردم اشتباه کنند!
چرا این حرف را درباره اصل نبوت نمیزنید؟!
اعتقادی به پیامبر هنوز در شما باقی مانده یا بت بزرگ شما رای مردم است؟
چرا خداوند پیامبر بفرستد؟
بگذارد مردم آن قدر اشتباه کنند که بعد از هزاران سال بفهمند راه صحیح چیست.
اگر بگویید پیامبران مانع شقاوت اخروی میشوند عین کلام را همین جا میگوییم، گاهی تصمیممردم موجب شقاوت اخروی میشود مثل انتخاب قوم لوط در گذشته و قوم لوطهای معاصر.
این چه منطقی است که بگذاریم مردم اشتباه کنند!!
۷) همه سخن (و غرض و درد این آدم) شاید محدود به مسائلی از اداره کشور شود که احتیاج به رفراندوم هم ندارد و یا اگر دارد چندان لازم نیست به خاطر آنها زشتترین توهین را به کسی که نائب امام عصر علیه السلام است بکند و حرفهای بی سر و ته بزند.
۸) چه قسمتی از فرمایش رهبر انقلاب در باب رفراندوم غیر منطقی بوده که اینها چنین بی منطقی میکنند؟!
امور کلی که به مثابه مسائل اعتقادی است مثل اصل حاکمیت و قانون اساسی را مردم باید تشخیص دهند مثل اصول اعتقادی یعنی لازم است پیگیر ادله آن گردند.
اما امور جزئی که مثل فروع دیناند احتیاج به تخصص دارد، حرف این نیست که مردم بما هو مردم نباید تصمیم بگیرند، حرف این است که مردم از آن جهت که امکان تحلیل به جهت نبود تخصص ندارند معنایی ندارد که بخواهند نظر دهند.
اگر مردم را در امور اصلی و کلان بتوانیم وادار به مطالعه و تحقیق کنیم در همه امور که نمیشود چنین کرد.
◽️ چرا عاقلانه رفتار نمیکنیم؟!
برای مردم انقلابی کشورمان این امر واضح شده که دشمن برای مقصود و نیت خائنانهای که دارد اینک مساله حجاب را علم کرده هر چند برای او ذرهای آزادی و شادی بانوان ما ارزشی ندارد.
حال وقتی میدانیم قصد دشمن این است که یک انشقاق و گپ عظیم در جامعه با عنوان باحجاب-بیحجاب درست کند،
و همین طور علم داریم که این اتفاق ضد فرهنگی یک شبه رخ نداده که با چهار تا پلمب کردن و کارهای پلیسی دیگر جمع شود،
و میدانیم که اتحاد یک جامعه (چه مسلمان و چه غیر مسلمان) از هر چیز و از هر امری مهمتر است، چه این که هارون نبی شرک موقت بنیاسرائیل را بر اختلاف ترجیح داد و امیرالمؤمنین علیه السلام حاکمیت جبت و طاغوت را بر تکه تکه شدن جامعه اسلامی برگزید،
و میدانیم که ابزار دشمن از ابزارهای ما بسیار برندهتر و کارآمدتر است،
و نیز آگاه هستیم عامه مردم زیر فشار اقتصادی سنگینی هستند و کارآمدی نظام اسلامی در ادراک آنها شکست سختی خورده است،
چرا دائما در حال انتشار صحنههای بیحجابی و خطاب قرار دادن این مسئول و آن نهاد و ... هستیم که مثلا آقای قوه قضائیه مدیون خون شهدا هستی که سکوت کردهای!
چرا با خون شهدا به سوی پاره پاره کردن جامعه دست دراز میکنیم؟!
چرا فکر نمیکنیم باید با این پدیده غیر فرهنگی، عالمانه و با تأنی برخورد کرد؟ با صدها مطالعه و پژوهش و کار دقیق جامعهشناسانه و البته اقدام به موقع و استفاده از ظرفیتهای فراوانی که در مناسبتهای مذهبی ما وجود دارد.
این گونه پیامها سبب تحریک برخی جوانان متدین ولی ناآگاه شده و باعث میشود اتفاقات ناگواری مثل باغ شازده کرمان رخ دهد.
خدا بخیر کند!
◽️ کار فرهنگی چه مصادیقی دارد؟
مقصود از کار فرهنگی را پیشتر عرض کردیم اما مقدماتی بر فهم کار فرهنگی وجود دارد:
۱) فرهنگ سازی یعنی نهادینه کردن یک هنجار یا ناهنجار بین عامه مردم.
این کار بدون انجام مقدمات تقریبا محال است و با مقدمات کار صعب و دشواری است.
۲) هنجارها برای رفع نیازهای انسان هستند وبنابراین لازم نیست به انسانها نیازهایشان را گوشزد کنیم بلکه مهم این است که بتوانیم ثابت کنیم ارضای فلان نیاز با این نوع هنجار بهتر و ارزشمندتر و انسانیتر است و نه آن یکی هنجار.
مثلا نیاز به خوردن در انسان، غریزی است، حال آیا در حال راه رفتن و بی قرار غذا بخورد
یا سر سفره و به هنگام آرامش
با دستهای آلوده یا دستهای پاکیزه
خوردنیهای ممنوع چیستند و خوردنیهای مجاز کداماند
اینها همه بخشی از هنجارهایی برای یک نیاز انسانیاند.
۳) هر جا فرهنگ و هنجاری برای ارضای نیاز وجود داشته باشد غنای فرهنگی است و هر جا نباشد فقر فرهنگی رخ میدهد.
و چون انسان نمیتواند نیازهایش را تعطیل کند برای ارضای نیازی که در آن فقر فرهنگی وجود دارد سراغ بیگانگان خواهد رفت و آن گاه معلوم نیست فرهنگ و هنجاری که از بیگانه تمنا میکند صحیح است یا غیر آن.
۴) ریل مهمی که برای ایجاد فرهنگهای اجتماعی باید گذاشته شود آموزش است. نظام آموزشی یکی از وظایفی که بر عهده دارد تعلیم "هنجارها" و تعلیم "فلسفه هنجارها" و برتری "هنجارها" نسبت به بیگانه است. (ادع الی سبیل ربک بالحکمه، و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن)
نظام آموزشی ما (اعم از دانشگاه و حوزه و آموزش و پرورش و صدا و سیما) غلط نیست بلکه آفت زده است و باید آفت زدایی شود.
۵) ریل مهم دیگر در فرهنگ سازی، فضا سازی است.
فضای فیزیکی "شهر" خود بخود هنجار متناسب میطلبد.
حرم امام رضا علیه السلام یک هنجار متناسب میطلبد و پارک شهر یا کنار دریا هنجار دیگر.
اینجا اهمیت فضاسازها روشن میشود.
اما چه کسانی فضا میسازند؟
اول شهرداریها،
دوم مکانهای آموزشی،
سوم مکانهای تفریحی (برخی کنسرتها به تنهایی برای تولید یک فرهنگ ضد دینی کافیاند)
چهارم ادارات دولتی،
پنجم مراکز خرید مثل پاساژها و مالها و ...
۶) بخشی از این مراکز را میشود تعطیل یا اصلاح کرد اما راه چاره مقابله به مثل پرحجم در تولید فضای معنوی است.
مثلا اتفاقاتی مثل راهپیمایی غدیر و اربعین که بحمدالله در حال انتشار است و نیز فضای اعتکاف و ...
روشن است که در این فضاسازی بایست سلیقه به خرج داد و از افراط و تفریط پرهیز کرد.
#کار_فرهنگی
باسمه تعالی شانه
قبل از ماه مبارک رمضان موضوعاتی را دنبال میکردیم که به دلیل مشغله در این ماه عزیز فرصت نمیشد آن را ادامه دهیم.
مباحثی که ان شاءالله مستمر خواهد بود و دوستان عزیز میتوانند پیشینه آن را در کانال پیگیری بفرمایند:
۱) #مغالطات
بررسی مغالطات از کتاب دکتر علی اصغر خندان
۲) #بیت_الغزل_معرفت
راهی به سوی خداشناسی عرفانی در شرح غزلیات خواجه حافظ شیرازی
۳) #چهل_حدیث
شرح چهل حدیث حضرت امام
مبحث #چگونه_بحث_کنیم نیز که به صورت تصویری در ۱۲ جلسه ضبط شده است درباره برخی مهارتهای بحث و گفتگوی موثر است که میتوانید ملاحظه بفرمایید.
مغالطات، ج ۸.mp3
1.92M
🔰 مغالطات
بررسی مغالطات رایج بر اساس کتاب "مغالطات" نوشته دکتر علی اصغر خندان
⭕️ جلسه هشتم
فصل اول؛ تبیینهای مغالطی
(۷) مغالطه مهم "تفسیر نادرست"
◽️ تفسیر نادرست؛ مغالطه محوری جنگ ادراکی
◽️ تعریف مغالطه
◽️ چگونه در دام این مغالطه نیفتیم؟
◽️ تفکیک بین مشاهده خالص و تفسیر امر مشهود (تفکیک Fact و Explanation)
◽️ گامهایی برای در دام نیفتادن:
۱. آیا فکتها کاملا بیان شدهاند؟
۲. آیا گوینده غرض ورزی ندارد؟
۳. آیا گوینده ذهنیت و زاویه دید خاصی نسبت به واقع ندارد؟
#مغالطات
@elmetawhid
در ۲۰۱۹ که این زن به نماد اعتراضات سودان تبدیل شده بود این کشور برای غربیها مهم بود، مدام اخبار میگذاشتند و برای مردم مظلومش اشک میریختند...
وقتی سودان اسرائیل را به رسمیت شناخت و کوتاه آمد
و هم اقتصاد مفلوکش مفلوکتر شد،
هم تجزیه شد،
و هم، اکنون درگیر جنگ داخلی است،
دیگر سودان برای هیچ کدام از سینه چاکان حقوق بشر ذرهای اهمیت ندارد!
آنچه در سودان، لیبی و سوریه تجربه شد همگی را سرجمع در پاییز ۱۴۰۱ مشاهده فرمودید!
◽️ در کلاس دانشگاه چه گذشت؟
بخش سوم
دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان سه گروه بودند:
جمعی از آنها شاید حدود ۵-۶ نفر در کلاس ۴۰ نفره انقلابی و با حجاب متفاوت بودند.
چند نفری در همین حدود بسیار تند و افراطی از اغتشاشات دفاع میکردند،
ولی اکثرشان خیلی در فضا نبودند.
جالب بود که اغتشاشیها فکر میکردند همه کلاس با آنهاست، ولی از سوالها و نحوه برخوردها معلوم بود چنین نیست، لکن توهم شدیدی آنها را احاطه کرده بود.
ویژگی دیگر اغتشاشیها جرات و جسارت بیشتر بود و احتمالا اگر از توبیخهای دانشگاه نمیترسیدند هنجار شکنی هم داشتند.
در این بین اشخاصی با رفتار معقول هم وجود داشتند که اتفاقا در صدد آرام کردن بقیه برای ادامه بحث بودند.
یکی از همینها پرسید: چه زمانی اوضاع مملکت درست میشود؟
گفتم وقتی دو اتفاق خوب بیفتد:
اول قانون اساسی به طور کامل اجرا شود،
دوم در جنگ بین المللی با غرب به رهبری آمریکا به توفیق دست پیدا کنیم.
گفت خب چرا قانون اساسی را اجرا نمیکنید؟!
گفتم قانون اساسی بخشنامه نیست که با یک ابلاغ اجرا شود، بسیار کلان و در مقیاس عظیم کشوری و با تعهدات بزرگ است، هر دولتی نهایتا بتواند یک یا دو اصل قانون اساسی را اجرا کند، مثل اصل شوراها، اصل ۴۴، اصل هدفمندی و ... .
در بخش دوم هم مشکل باز جدی است، شاید کلمه پیچ تاریخی را شنیده باشید؛ پیچ تاریخ یعنی قرار است مسیر اتفاقات عوض شود.
مشابه این وضعیت را در جنگ جهانی اول داشتیم، مسیر تاریخ به طور کلی تغییر کرد و نظام شاهنشاهی در اکثر دنیا به نظامهای دموکراتیک تبدیل شدند.
البته جغرافیای جدیدی در عالم نیز به وجود آمد.
ما هم اکنون در شرایطی مشابه جنگ جهانی اول هستیم که منشا و نظام قدرت در حال تغییر است.
با این تفاوت که سختیهای اکنون ما در مقایسه با آن زمان مثل یک نسیم در مقایسه با طوفان است.
👈 البته اینمطالب را شما به راحتی میخوانید اما من به هزار زحمت و با ده بار تکرار کردن و سوء تفاهم ها را برطرف کردن بیان کردم😊.
◽️ خشک مغزی!
ادیان الهی همیشه با پدیده خشک مغزی برخی پیروانشان روبرو بودهاند، سطحی نگری در فهم دین به بسیاری از نزاعها و تنشها منجر شده است.
مقصودم این است که پدیدههایی مثل وهابیت و سلفی گری ناشی از یک طبیعت سطحی نگرانه و غیر عمیق در بعضی از اهل ایمان است.
دین علیرغم این که بنا دارد دست ما را بگیرد و به باطن عالم هستی سیر دهد استعداد عجیبی برای سطحی فهم شدن هم دارد!
چرا؟
چون دین از یک سو به معارف باطنی هستی متصل است اما از سوی دیگر برای همین مردمان این جهانی سخن میگوید، لذا بایست سادهسازی کند.
قرآن کریم چرا امر به "تدبر " میکند؟
تدبر یعنی پشت صحنهها و باطنها را دیدن
قرآن میفرماید در ظاهر من متوقف نشو!
تفقه کن!
به باطن دستورات و معارف مرتبط شو!
اما امان از خشک مغزی!
مساله ما با وهابیت ناشی از خشک مغزی است،
خشک مغزی است که نمیتواند اعماق را ببیند!
اگر ادبیات عرفانی مثل حافظ و مولوی و نیز معارف فلسفی مثل سخنان ابن سینا و ملاصدرا را در جامعه رواج دهیم گام مهمی برای جلوگیری از گسترش این مذهب ساخته دست استعمار برداشتهایم!
البته در خوزستان گسترش وهابیت معمولا ناشی از مشکلات اقتصادی است که امیدواریم خداوند فرجی حاصل کند!
#هشتم_شوال
◽️ محل رفت و آمد ملائکه
قبور مطهر امامان معصوم نقطه تلاقی آسمان و زمین است.
منظور از آسمان همان جایی است که رزق و اجل ما و سایر موجودات مادی در آن رقم میخورد: وَفِي السَّمَآءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ.(سوره ذاریات، ۲۲)
مقدرات به وسیله ملائکه بر امامان معصوم علیهم السلام نازل شده و از ایشان به مخلوقات مادی میرسد. اینجا مختلف الملائکة است یعنی محل آمد و شد ملائکه است و ملائکه مدبرات امور عالماند.
در زیارت اول سید الشهداء علیه السلام آمده:
اراده خداوند در تقدیر مقدرات امور اهل زمین نخست بر بیوت شما نازل میشود و سپس از آنجا به اهل زمین صادر میشود.(ارادة الرب فی مقادیر اموره تهبط الیکم و تصدر من بیوتکم)
در اذن دخول مشاهد مشرفه هم میخوانیم:
اللهم انی وقفت علی باب من ابواب بیوت نبیک...
لذا این قبور، مثل سایر قبرها نیست، اینجا نقطه اتصال زمین و آسمان است.
این بیوت را خداوند اذن داده که نامشان مرتفع و بلند گردد و لعنت بر کسی که به آنها جسارت کند.
#هشتم_شوال
◽️ خشم علیه روحانیت!
۱) خشم یک احساس منفی است که به یک باره غلیان میکند و خیلی زود فرومینشیند اما تاثیرات منفی فراوانی میتواند بار آورد.
از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده:
الغضب جنون فإنٌ صاحبَهُ يَنْدَم!
خشم یک نوع دیوانگی است چون شخص خشم گیرنده بعد از فرونشست آن احساس از کارش و از حالتش پشیمان میشود.
۲) این که وضعیت معیشتی و اقتصادی سبب خشم و عصبی شدن مردم شده است امر قابل انکاری نیست هر چند بایست کار تبلیغی دشمن را نیز در تشدید این احساس منفی فراموش نکرد.
اما روحانیت چه گناهی کرده؟
درست است که اگر کسی منطقی فکر کند به این نتیجه نمیرسد که تک تک روحانیون در این وضع مقصرند اما مشکل حالت خشم این است که قوه عاقله را تعطیل میکند و نباید انتظار تفکر منطقی داشت.
این عده تصور میکنند حتی آن آخوند غیر مسئول به دلیل حمایتی که از نظام اسلامی میکند مقصر است و هنگام خشمگین شدن از دم دستترین مقصر شروع میکند هر چند تقصیر او به اندازه آن بالاسریها نباشد و این میشود که آیت الله سلیمانی و آن دو طلبه مظلوم دیگر هدف حمله قرار میگیرند.
۳) چه باید کرد؟
اولا باید هیجان "خشم" را شناخت:
خشم چیست و چگونه بیشتر میشود؟
چه رفتارهایی از سیاستمدارها سبب خشم بیشتر میشود؟ چه کارهایی سبب آرامش از خشم میشود؟ چه کلماتی انسانها را آرام میکند؟
ترکیب خشم و هیجانهای منفی دیگر مثل ترس یا یأس چه پیامدهایی دارد؟
نقش علم و هنر در فروکاهش خشم چیست؟
یک نماینده مجلس هست که شدیدا مخالف ورود خودروهای خارجی است ولی این مقصود را با کلمات نفرت پراکن انجام میدهد که مسلما سبب خشمگین شدن میشود. 🤦♂
ثانیا روشن است که تبیین صحیح سبب آرامش میشود و در مقابل توجیه باعث خشمگینتر شدن میشود.
آقا تبیین سواد میخواهد!
تبیین فوروارد کردن پست از گروه به آن گروه نیست آن هم در فضای ایتا که همه بالاتفاق خودیاند.
تبیین مباحث اقتصادی یا مسائل سیاسی و اجتماعی احتیاج زیادی به دانایی و توانایی دارد.
پس باسواد بشویم.
#خشم
🔰 با خشم اجتماعی چه کنیم؟
یکی از راهکارهای آرامش از خشم این است که سازوکاری طراحی شود که مردم حرفشان را بزنند!
مثلا برنامه نود فردوسی پور درباره موضوعات ورزشی چنین چیزی طراحی کرده بود که مثلا مردم با پیامک نسبت به فلان موضوع رای بدهند.
میشود در برنامههای تلویزیونی گفتگو محور در حالی که یک طرف نماینده بخشی است که کمتر در تلویزیون نظراتشان انعکاس داشته رای گیری پیامکی برای موضوعات کمتر حساسیت برانگیز و در عین حال اجتماعی برگزار شود.
مثلا درباره واردات خودروهای دست دوم و کارکرده،
یا درباره مالیات برای خانههای خالی
یا مالیات از عایدی سرمایه و ...
◽️ چرخه باطل خشونت!
دقیقا همان مسیر غرب است:
اول پوشش آزاد میشود،
سپس تعرضها افزون میشوند،
بعد عدهای قربانی تعرض میگردند،
یا عدهای برای دفاع از نوامیس قربانی میشوند،
بعدتر تعداد کسانی که از طرق خشن تعرض میکنند بیشتر میشود،
سپس پلیس مجبور میشود خشنتر شود،
و تعدادش هم بیشتر و بیشتر شود،
کنترلها زیادتر میگردد،
دوربینها افزونتر میگردند،
قانون برای دفاع از پلیس در مقابل اراذل دست پلیس را بازتر میکند،
خشونت پلیس بیشتر میشود،
تعداد کسانی که به خاطر تشخیص اشتباه پلیس کشته میشوند بیشتر میشود،
و یک چرخه باطل و پر هزینه ادامه پیدا میکند چون آن خانم میخواهد در پوشش آزاد باشد!
#شهید_الداغی
◽️ الحجاب الاکبر!
اولا تا شما مثلا ملاحظات فقهیات را میکنی که برای دفاع از دین و اخلاق و مردم وارد صحنه بشوی جوانان با غیرت به شهادت رسیدهاند و نزد سید الشهداء علیه السلام متنعم شدهاند و به سوادت میخندند.
ثانیا احتمال خطر همیشه رافع تکلیف نیست، اگر یک اصل شرعی در حال نسیان باشد هم باید به میدان زد ولو بلغ ما بلغ. مثل امام حسین علیه السلام که هر چند شهادت خود و اصحابش مسلم بود ولی عقب ننشست.
ثالثا به قول مولوی:
آن که مردن پیش چشمش تهلکه است،
نهی لا تلقوا بگیرد او به دست،
و آنک مردن پیش او شد فتح باب
سارعوا آید مرورا در خطاب،
مرگ هر یک ای پسر همرنگ اوست
پیش دشمن دشمن و بر دوست دوست!
◽️ غیرت یا حسادت؟!
"غیرت" از شگفتانگیزترین رابطهها میان شخص و علاقهمندیهای اوست.
کجا رویش میکند؟ جایی که نوعی رابطه اختصاصی در میان باشد؛
مثل وطن نسبت به اغیار،
همسر نسبت به نامحرم،
دین نسبت به کافر حربی.
منشا این رابطه اختصاصی ارزشمندی است نه حسادت.
شخصی که از وطن خود مقابل "غیر" دفاع میکند وطن برایش ارزشمند است نه این که حسود باشد.
مقابل این مفهوم جالب، بهرهکشی منفعت طلبانه است.
بهره کشی منفعت طلبانه از وطن یا زن تا وقتی شخص منافعش تامین شود، مثل استعمار دشمن خارجی.
کسی که "غیرت" ندارد دنبال رابطه بهرهکشی از زنان است.
یعنی تو ارزش نداری من به خاطرت هزینه دهم..
کسی که به غیرت شهید سبزوار میتازد برایش چیزی ارزش ندارد، نه وطن، نه همسر نه هیچ چیز دیگر.
اگر واقعا چنین اشخاصی وجود داشته باشند در واقع از حیز انسانیت بیروناند.
#شهید_الداغی
چهل حدیث، سال دوم، ج ۱۳.mp3
2.43M
شرح چهل حدیث حضرت امام خمینی سلام الله علیه
جلسه دوازدهم، حدیث سوم، چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
◽️ تکبر و فرق آن با عجب
◽️ اهمیتی که اسلام به واقعگرایی میدهد
#چهل_حدیث
@elmetawhid
◽️ ساندویچ فلافل و کمال گرایی!
۱. کمال گرایی را اخیرا یکی از ناهنجاری های روحی انسانها شمرده اند که البته اغلب ما کم و زیاد به آن دچار هستیم و انصافا هم مشکل بزرگی برای مسیر رشد است.
شاید این روحیه نکات منفی زیادی داشته باشد اما از نقطه نظری که عرض میکنم یک مشکل جدی است:
انسان کمالگرا شرایط را سیاه و سفید یا صفر و یک میبیند، یعنی یا همه چیز درست است و در نقطه مطلوب است یا هیچ چیز خوب نیست.
۲. دوست عزیزی میگفت یک فلافل فروشی در قم همه جور با مشتری راه میآمد، ساندویچ ۵ قرص یا ۴ قرص یا حتی یک قرص!
و نیز با سالاد یا بدون آن، با خیار شور و گوجه یا بدون آن! میگفت یک نفر مراجعه کرد و گفت من فقط به اندازه نان ساندویچی و سس انبه پول دارم!! ساندویچ فروش او را نیز دست خالی برنگرداند(:
این را مقایسه کنید با بعضی ساندویچ فروشها که حتی ساندویچ بدون نوشابه یا نوشابه بدون ساندویچ را هم نمیفروشند.
این مساله ظهور کمال گرایی در مدیریت است که نقطه مقابل آن میشود مدیریت فازی.
۳. برخی در ارزیابی حاکمیت اسلامی چنیناند، یعنی تصور میکنند یا همه اسلام باید اجرا شود تا حکومت اسلامی باشد یا اگر برخی احکام اجرا نشد پس حکومت اسلامی نیست.
حکومت از این جهت چیزی غیر از جمع افراد نیست، اگر شما فقط به کسی که همه احکام را اجرا میکند مسلمان میگویید وشخص گناهکار را نامسلمان میدانید درباره حاکمیت هم باید چنین قضاوتی داشته باشید، ولی این نوع قضاوت همان است که در تفکر تنگ نظرانه خوارج وجود داشت.
۴. روایت زیبا و درس آموزی در تایید این نکته عرض کنم:
زراره نقل میکند امام صادق علیه السلام برای تشییع جنازه مردی در مدینه حاضر شد، عطاء ابن ابی رباح که از علمای سرشناس طرفدار حکومت بود نیز حضور داشت.
یکی از زنانی که نسبتی احتمالا با متوفی داشت داد و فریادهای بلندی میکرد.
عطاء گفت یا ساکت میشوی یا من برمیگردم!
آن زن ساکت نشد،
عطاء برگشت.
زراره میگوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم شما بر نمیگردید؟ [مجلس وضعیت مناسبی ندارد]
حضرت این نکته طلایی در رد کمال گرایی را فرمودند:
"اگر ما شيوۀ باطلى را در كنار سنت بر حق مشاهده نمائيم و قرار باشد كه به خاطر آن شيوۀ باطل، سنت بر حق را ترك بگوئيم، نمىتوانيم حق مسلمانان را ادا نمائيم". (فَلَوْ أَنَّا إِذَا رَأَيْنَا شَيْئاً مِنَ اَلْبَاطِلِ مَعَ اَلْحَقِّ تَرَكْنَا اَلْحَقَّ لَهُ لَمْ نَقْضِ حَقَّ مُسْلِمٍ..تهذیب، ج۱، ص ۴۵۴)
چنین نیست که یا همهچیز مطابق میل ما باشد یا ما کلا زیر میز میزنیم و مثل عطاء بن ابی رباح جمع مسلمین و حق مسلمین را ترک میکنیم!
◽️ فروش قشم و کیش و خوزستان!
یکی از اساتید حوزه علمیه قم که سر و سری با آیت الله العظمی بهجت رضوان الله علیه داشت از قول ایشان نقل میکرد:
"ما باید روزانه بنشینیم و درباره عرفیات فکر کنیم که چگونه آنها را به درستی انجام دهیم!"
منظور ایشان از عرفیات آداب و رسوم است، یعنی ما طلبهها لازم است درباره چگونه تعامل کردن با جامعه یک زمان ویژه داشته باشیم که فقط در آن زمان فکر کنیم که چه بگوییم چه نگوییم! چه کار کنیم و چه کار نکنیم!
این دستور العمل برای مسئولان جمهوری اسلامی دو چندان اهمیت دارد، باید روزانه درباره کلمات و جملاتی که انتخاب میکنند بنشینند و فکر کنند که نکند تلاطمات بیخود و بی جهت به بار آورد و برای کشور هزینه الکی درست کند.
آقایان مسئول!
باور کنید کلمات شما روح و روان مردم را میتواند آزار دهد یا آرامش ببخشد،
میتواند آتش تهیه دشمن را تشدید کند یا سلاح او را کُند کند.
میگویند این آقا که گفته برای فلان مقصود کیش و قشم و خوزستان را بفروشیم آدم باهوش و نخبهای است و از دهانش در رفته که این جور گفته یا جلسه خصوصی بوده!!
جلسه خصوصی را ضبط ویدئویی میکنند؟
آقای نخبه!
نخبگی در علوم ریاضی و مهندسی برای مدیریت کافی نیست، جامعه و انسان را بشناس!
فرمود:
"من لم یهذب نفسه فضحه سوء العادة"
کسی که خود را تهذیب نکند بالاخره یک جا سوء عادت او را مفتضح میکند.
آقایان مسئول! از مفتضح شدن بترسید و عادات حسن در خود ایجاد کنید!
فاجعه سه بعدی!
فاجعه یک بعدی صرف رنجاندن است،
دو بعدی این است که یک روحانی به خاطر امر به معروف و نهی از منکر دیگران را به ناحق برنجاند(بعضی از رنجاندن ها هیچ اشکالی ندارد و به حق است، به قول فقها ادله امر به معروف و نهی از منکر بر ادله ایذاء مومن حکومت دارد )
فاجعه سه بعدی این است که آقای روحانی که نماینده ولی فقیه در یک استان است بلند شود و اعلام هم کند که از این مقام سخن میگوید و سپس داد بزند من از خانمهای بیحجاب حاضر در جلسه بیزارم!!!
لا اله الا الله!