به مرحله جدیدی رسیدم، قبلا یه سری انیمیشن وجود داشت که من پس ذهنم داشتمشون ولی ندیده بودم و وقت هم نمیکردم ببینم، حالا یه سری انیمیشن دارم که دانلود کردم هنوز وقت نکردم ببینم.
اولین اسکچ بوکم، همونی که توش پر از نقاشیاییه که برای بقیه کشیدم، تموم شده و حالا میخوام از این فیلما ازش بگیرم که تک تک صفحه ها رو نشون میده، براش ذوق دارم.
یادتونه پارسال از یه آقایی میگفتم که هر روز صبح موقعِ رفتن به مدرسه تو مسیر میدیدمش؟ امسال اولش فکر کردم که نیست کلا دیگه نمیاد. ولی بعدش فهمیدم ساعت سرکار رفتنش انگاری اومده جلو تر و برای همین زودتر راه میفته، اون جایی دیگه نمیبینمش، یکم عقب تر میبینمش، خوشحالم :)
آقاهه منو نمیبینه من دیگه کاملا آقاهه رو میشناسم، حس جالبی داره برام.