ملت کفش پاشنه بلند میپوشن چهار شبانه روز در نمیارن، من دو ساعت با یه کفش راه میرم بعدش باید قید انگشتامو بزنم.
وای بچه ها من خیلی خرم، دوستامم شبیه خودم خر کردم، اگر میخواین خر نشین با من رفاقت نکنید. من خر کنندگی میارم.
الان باید برم خونه
و کارایِ دو هفتهیِ کلاسایِ تخصصیم رو انجام بدم. این وضعیت فاجعه است. میخوام از زندگی کنار بکشم یعنی نمیشه؟
یاسهاسبزخواهندشد ؛
اینجا یکی تو مترو یاس دستشه، یاس میخوام.
یاس چیه؟ نرگس منظورمه.
امروز خیلی نیاز داشتم که تو بشینی جلویِ روم و من برات حرف بزنم. در واقع امروز نه امروز هایِ زیادی هست که این وضعیت رو دارم. خیلی بیشتر از قبلا ها اتفاقاتی میفته که دلم میخواد برات تعریفشون کنم. دلم میخواد اونجا جلویِ من رو صندلیایِ مترو بشینی یا چه میدونم مثلِ اون زوجی که امروز تویِ ایونت دیدم کنار دستم حتی نشسته باشی، یا یه همچین جایی. دلم میخواد بیشتر بنویسم برات، از این نوشته قشنگا. دلم میخواد بهت بگم که دلم برای خودم تنگ شده و دلم میخواد دستتو بذاری رو قلبم و درونمو بکاوی. ولی ده لامصب تو اصلا نیستی.