eitaa logo
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
1.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
494 ویدیو
0 فایل
هوالمعشوق؛ ای بسیجی، هرگاه پرچم محمد رسول الله را بر افق عالم زدی آنگاه حق داری استراحت کنی. [حاج احمد متوسلیان] • یاس ها سبز خواهند شد و ما رشد خواهیم کرد؛ زیرِ سایه‌یِ یک چنار. • ده روز مانده به پایانِ تابستانِ چهارصد.
مشاهده در ایتا
دانلود
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
درباره کنکور، یه سری حرف‌ها هست که باید بزنم ولی این‌ها فقط در رابطه با کنکور هنره و شاید درباره بقی
من واقعا خوب درس نخوندم بچه‌ها جون. خیلی جدی میگم، چیزایی که بهتون میگم چیزاییه که شاید اگر خودم بیشتر انجام میدادم الان دارتم خورده بود به دایره قرمز وسطِ سیبل.
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
من واقعا خوب درس نخوندم بچه‌ها جون. خیلی جدی میگم، چیزایی که بهتون میگم چیزاییه که شاید اگر خودم بیش
درباره خود درس خوندن، از نظر من اگر شما یادگیریتون سر کلاس درس معمولیه و راحت یاد میگیرین، با چند بار مرور درسو یاد میگیرین و کلا، با مقوله درس خوب کنار میاید، نیازی نیست بیشتر از یک سال روی کنکور هنر وقت بذارید. مخصوصا که هنر مثل بقیه رشته ها نیست‌ کنکورش. تحلیلی نیست، مباحثش اونقدر سخت نیست، و متقاضیش هم کمه. تنها نقطه دردناکِ کنکور هنر رقابت شما با افرادی هست که از رشته های دیگه مثل ریاضی یا تجربی [تجربی کمتر] میان و ریاضیشون خیلی بهتره، و اینکه دروس کنکور هنر خیلی زیاده، و پراکنده، یعنی مثلا باید کتابای طراحی دوخت رو بخونی، گرافیک رو بخونی، انیمیشن رو بخونی، معماری رو بخونی و بعد همه رو تست بزنی و غیره..
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
درباره خود درس خوندن، از نظر من اگر شما یادگیریتون سر کلاس درس معمولیه و راحت یاد میگیرین، با چند با
چیزی که باید قبل از سال کنکور سعی کنی انجام بدی اینه که نذاری ذهنت از تحلیل بیفته. ریاضی ای که توی هنرستان تدریس میشه واقعا شاید یک‌صدم ریاضی ایه که توی کنکور میاد و سعی کنید کتابای ریاضی کنکور رو بگیرید از سالددهم اروم اروم باهاشون پیش برید و ذهنتون رو بهش عادت بدید. بقیه کتابارو میشه توی خود سال کنکور جمع کرد.
خیلی از کتابا هستن که برای دانش آموز همه کتابارو جمع بندی میکنن، همون کمک کتاب درسی. اینکارو نکنید و اونارو نخرید. کتابای خود اموزش پرورش که هر سال برای کنکور همون سال توی دفترجه اسمشون میاد رو یا دست دوم یا پی دی اف داشته باشید و اونارو با برنامه ریزی تاکید میکنم بخونید که زمان کم نیارید که خیلیاش بمونه. خیلی از این کتابا واقعا یک سوال ازشون میاد یا حتی اصلا شاید ازشون سوالی طرح نشه. الویت با کتاباییه که بیشترین حجم سوال ازشون طرح میشه.
درباره خود درس خوندن، هرکسی یه روشی داره. اینکه میگن فلان روش مطلق روش کاملیه و همه میتونن باهاش درس بخونن درست نیست. روی من که جواب نداد. مثلا اطرافیانی که من میدونستم مشاور دارن اکثرا تاکید میکردن به خلاصه نویسی مطالب، و من هرچی کتاب خوندن خلاصه کردم ولی میتونم بگم بیشتر چیزایی که یاد گرفتم از بخشایی بود که خلاصه نکردم. با روش خودتون درس بخونید، روشی که همیشه روی شما جواب داده.
تست زدن توی کنکور خیلی مهمه. من دو تا از تستای کنکور رو قبلا حل کرده بودم و عینش رو زده بودم و وقتی توی کنکور دیدم واقعا ذوق کردم. بخاطر همون دوتا شاید اینقدر خوشحال شدم که از هیجی دیگه بعد از اون خوشحال نشدم. پس تست زدن خیلی مهمه، من تا اواسط سال اینقدر برام کنکور ترسناک بود که حاضر نبودم حتی تست بزنم. میترسیدم از اینکه تا این حد وارد مباحث تخصصی کنکور بشم و بلدشون نباشم و احساساتِ بعدش. و یه حس دیگه هم که تا آخر سال کنکور عذابم داد، اینکه همه مشاور داشتن، همه کلاس کنکور میرفتن و من و چند نفر دیگه تنها کسایی بودیم که خودخوان جلو میرفتیم. تازه اوناهم از اواخر دی یا اسفند رفتن مشاور گرفتن. و این همیشه تا حد زیادی اعتماد به نفس من و کم میکرد و واقعا از ته دلم باور داشتم که اینا اطلاعاتی دارن که من ندارم. و حالا کاری نداریم، تست نمیزدم. و این بدترین کاری بود که کردم، شاید از اواخر پاییز باید تست زدنو خیلی جدی شروع میکردم تا تاثیرشو بذاره، تست زدن تثبیت چیزاییه که خوندین، چون اون تستا قطعا یه جای دیگه دوباره توی یه کتاب دیگه تکرار میشه و تو دوباره با زدنش یه مرحله بیشتر ته ذهتت سفتش میکنی. پس تست بزن.
کنکور اردیبهشت رو وقتی دادم و از جلسه اومدم بیرون فهمیدم که چقدر الکی همه بزرگش میکنن تا ازش پول در بیارن. نمیگم بزرگ نیست، هست آینده سازه، ولی نه اینقدر ترسناک که به چشم میاد. پس اینقدر بیخودی استرس نداشته باش. کاری که باید انجام بده، درستو بخون، تست بزن و بعدشم برو سر جلسه و تلاشاتو منتقل کن به برگه سوالا.
یاس‌ها‌سبز‌خواهند‌شد ؛
تست زدن توی کنکور خیلی مهمه. من دو تا از تستای کنکور رو قبلا حل کرده بودم و عینش رو زده بودم و وقتی
درباره این مشاور نداشتن و اعتماد به نفس نداشتن. بعد از کنکور به وضوح دیدم آدمایی که سر کلاسا و حتی زنگ تفریحا درس میخوندن، به شدت به نظر تلاشگر میومدن، سر کلاسا نمیومدن، مشاور داشتن، بهترین مشاورارو، کلاس میرفتن و ... رتبه های خوبی نیوردن. خیلیاهم بودن که همه اینارو داشتن و ترکوندن واقعا، توی کلاس ماهم از اینا بود و نوش جونشون، چرا؟ چون تلاشه آدمه که مهمه نه اسم مشاور و کلاس کنکورش. اونا در کنار همه امکاناتشون تلاش کردن و اونایی که رتبه های خوبی نیوردن در کنار امکاناتشون تلاش نکردن، این به تو برمیگرده. پس نکته اول توی این پاراگراف، اصلا مشاور داشتن، کلاس رفتن، و چیزی که از ظاهر آدما میبینی ملاکِ موفقیت نیست و دوم خودتو مقایسه نکن، به هیج وجه خودتو با هیچکس مقایسه نکن. حتی اگر این مقایسه باعث میشه اعتماد به نفس بگیری بازم نکن این کارو.
این چیزایی که میگم تجربیاتیه که من به خیلیاش عمل نکردم، و چون عمل نکردم میگم که شما عمل کنید.
من همه سال کنکور رو درست حسابی درس نخوندم و همه سال کنکور عذاب وجددانش رو داشتم که چرا درس نمیخونم. چون فکر میکردم من باید در طول روز حتما ۷،۸ ساعت درس بخونم و اگر‌نمیخونم خیلی بدختم و وا مصیبتا... در حالی برای من به شخصه روزی سه با ۴ ساعت کافی بود. واقعا اگر همینم خونده بودم الان خیلی اوضاع فرق داشت. من از یه هفته دو روز یا سه روز در حد ۶،۷ ساعت درس میخوندم و بعدش دو هفته درس نمیخوندم:)))))))))) و بزرگترین راز کنکور همینه، مداومت و استمرار. اینکه هر روز ذهنت تو عادت بکنه به پذیرفتن اطلاعات جدید حتی خیلی کم. و اینکه ادم وسط این درس خوندنا استراحت بکنه و به زندگیش برسه اصلا چیز بدی نیست و نباید باعث فروپاشی ذهنی آدم بشه. بلاخره هرکس یه توانی داره، یه نفر میتونه در طول روز خیلی درس بخونه، میخونه یکیم نمیتونه، هرکس به اندازه ای که میتونه باید تلاش کنه.
و آخرین نکته ای که تا اینجا به ذهنم میرسه اینه که از چیزی که میخونید لذت ببرید. من واقعا از خوندن کتابای موسیقی لذت نمیبردم و از یه جایی به بعد تصمیم گرفتم کلا نخونم. ولی خب معماری با اینکه رشته من نبود اما از خوندن کتاباش لذت میبردم و حتی چند بار درباره یه بخشاییش برای یه سری آدم ها توضیح و کنفرانس ارائه کردم. بیشتر اون کتابایی رو بخونید که بهش علاقه دارید. اونایی که علاقه دارید بیشتر توی ذهنتون میمونه. من الان میدونم چرا ژاپنیا به جای دیوار توی خونه هاشون از درهای کشوییِ چوبی استفاده میکنن، و فکر نمیکنمم دیگه هیچوقت یادم بره. مشخص کنید به چی علاقه دارید و هدفتون برای آینده زندگی چیه. از همین الان حتی وسط سال کنکور سعی کنید درباره اونم خیلی بدونید، خیلی بیشتر از چیزی که توی مدرسه یادتون میدن. چون توی دانشگاهم قطعا خیلی یادتون نمیدن و از همین الان که نمیدونم کجایین، دهمین، یازدهمین یا هرچیزی سعی کنید قدمای کوچیک در راستای هدفتون بردارید. چون حتی اگر دانشگاه نرید، درس نخونید یا یه رشته ای برید که دوسشم ندارید، تکلیفتون روشنه که علاقتون چیه، هدفتون چیه و میخواین به کجا برسید. اینطوری دیگه اون درس خوندن یا نخوندن یا.. مانع هدف شما نمیشه. اگر باز نکته ای با ذهنم برسه این پایین اضافش میکنم.
وقتی از طرف یه نفر به کسی معرفی میشم، و نمیتونم کارو درست انجام بدم، حس میکنم جز آبروی خودم دارم آبروی اون یه نفر رو هم می‌برم. و هیچ چیز ناامید کننده تر از این نیست.