باهات صادق باشم خداجون؟ جدیدا دارم ازت، میترسم، خیلی زیاد. میترسم از چیزهایی که میخوای پیش بیاری، میترسم از اینکه هر بار یه چیزی رو میپذیرم دقیقا از همون رخنه وارد میشی تا حس کنم، بندهیِ بد و آدمِ بد و خودخواهیم.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
باهات صادق باشم خداجون؟ جدیدا دارم ازت، میترسم، خیلی زیاد. میترسم از چیزهایی که میخوای پیش بیاری، م
اشکالی نداره که تو معصومه خانم بازی در میاری و من رو پارکِ مورد علاقم نمیبری. من این رو میپذیرم و به رضات راضی میشم. ولی من فقط اون پارک رو دوست داشتم، سرسره و تاپ اونجا رو میخواستم، دیگه هیچوقت هیچ پارکی نمیرم.
هدایت شده از MoWji 🌊
سلام بچهها جون، برای شنبه هفته بعد یه عکاس ساکن تهران میخوام که کار پوشاک انجام داده باشه.
اگه کسیو میشناسید معرفی کنید لطفاااا
@RealMowjii
وقتی آدمهای نزدیک وقایعی که من با جزئیات بسیار و با هیجان فراوون براشون تعریف کردم رو یادشون میره، یا وقتی من به یه موضوع خاصی که هردوتامون میدونیم چیه اشاره میکنم و طرف نمیگیره، احساس میکنم مدت هاست دارم با خودم حرف میزنم و عمیقا همه آدمها موظف نیستن واو به واو مهمهای من رو به خاطر بسپرن. منهم شاید نباید.
همه کلاسهای استاد به صحبت درباره آینده با هوش مصنوعی میگذره و استاد سعی میکنه مارو قانع کنه که در آینده همه کارهای سخت رو میشه راحت با هوش مصنوعی انجام داد و اصلا کار دست نمیصرفه. همچنان استاد دنبالِ صرفیدنه، همچنان.
یاسهاسبزخواهندشد ؛
همه کلاسهای استاد به صحبت درباره آینده با هوش مصنوعی میگذره و استاد سعی میکنه مارو قانع کنه که در آ
این ادم هیچکاری جز نا امید کردن دانشجوهاش نمیکنه. استاد خوب و رفیق و دوستداشتنیایه، ولی همیشه بحث توی کلاسش یا پیرامون ایت موضوع میچرخه یا اینکه ادواتِ عکاسی و گرافیک چقدر گرون شده و نمیشه خرید : ))))
خب دانشجو این رشته بره چیکار کنه استادِ عزیز. بره بمیره به نظرِ شما :)))))