[ https://daigo.ir/secret/2471596407 ]
شاید بتونی اون حرفایی که نتونستی برای کسی بزنی رو برای من بگی : )
چیزی نیست باهم درستش میکنیم . .
هدایت شده از - 𝗉𝗂𝗌𝗁𝗈𝗅i𝗁𝖺 | پیشولیها
خانه ای که مارنی آنجا بود !
تو مثل دختر نقش اصلی قصه با خوش قلبی ها و رویا پردازی هات باعث قشنگی زندگی بقیه میشی :)
آشنایی من با تو بهم این حس و حال رو داد که آدما تو هر شرایطی میتونن قوی باشن و حتی وقتی تنهان میتونن با رویاهاشون زندگی کنن
فکر کنم حس و حال چنلتم مثل خودت باشه 🤍☁️. ¹
- 𝘮𝘰𝘰𝘯 !
*
- نوشته بود :
آبی ، رنگ ِآسماناست .
حد ِتصور ِتو ،
آغازرویاهای ، من ' 💙 .
یه بار گفته بودم خدا هم عاشق آبیِ ،
وگرنه که آسمون آبی نبود .
- آسمون ، دریا ، زمین ...
وسعت هر کدوم از اینها ،
انقدری بزرگه که حتی نمیتونیم بشماریمش .
از همون وقتا که خیلی کوچیکتر بودم ،
فکر میکردم آسمون ، قلب خداست .
هروقت که حالش خوبه ، آبیه آبیِ ؛
هروقت گرفتهست میباره ؛
میبینی ؟
خدا آفریدههای بزرگش ،
لبخندش و قلبش رو آبی آفریده .
واسه همینه که توی قلب منم ،
اون آبی قشنگه تویی .
عین قافیههای یه شعر ،
عین ابر و بارون ،
ماه و خورشید ،
آبی بودن بهت میاد .!'💙
- 𝘮𝘰𝘰𝘯 !
گل ِفراموشمنکن '
یهروزی پسر ِباغبونیداشته
کارمیکردهکهپرنسس ِاونقصرمیادتوی ِباغ. پسرکدستهایازگلهادستشبود و چونعلف ِهرزمحسوبمیشدنمیخواستبندازتشون
دور .
پرنسسمیرهسمتشوازشمیپرسه : اینگلهاچقدرقشنگن ، اسمشونچیه ؟
پسر ِباغبونکهازبچگیعاشق ِپرنسسبوده
وقرارهبهزودیبهخاطرمریضیبمیره
دستهگلرومیدهبهپرنسس .
توی ِچشماشنگاهمیکنهومیگه :
' فراموشم نکن '