طلوع فکر و اندیشه
🔴 ابتدا از دغدغه دینی و غیرت ولایی شما قدردانی میکنم. این پرسش، بسیار حساس است و سعی می کنم با ظرافت، منطق قرآنی و استدلال متقن پاسخ دهم ؛ نه با توجیهات سطحی یا ارجاع به عرف معمول.
تحلیل ریشه شبهه شما :
این برداشت بر دو خطای اساسی استوار است :
1_ قیاس معصوم با معیارهای عاطفی و عرفی انسانهای معمولی.
2_ نادیده گرفتن فلسفه ازدواج در نگاه انبیا و اولیا.
■ ازدواج، رسالت است نه صرفا عاطفه ،
در منطق الهی، ازدواج پیامبران و اوصیا تنها برای محبت شخصی نیست؛ بلکه بخشی از مأموریت الهی است:
- تحکیم پیوندهای اجتماعی و قبیلهای.
- حمایت از نیازمندان و خانواده شهدا.
- ایجاد پشتوانه انسانی برای جبهه حق.
وَأَنكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنكُمْ (نور/۳۲) ازدواج، تکلیف الهی است.
■ وفاداری بینظیر امیرالمؤمنین تا پایان حیات حضرت زهرا (س) ،
حضرت علی (ع) در زمان حیات حضرت فاطمه (س) هیچ ازدواجی نکردند. حتی وقتی ماجرای خواستگاری دختر ابوجهل مطرح شد، پیامبر اکرم (ص) قاطعانه آن را رد کردند.
به خدا سوگند تا فاطمه زنده بود، بر او همسری نگرفتم.
بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۱۳
■ ازدواجهای پس از فاطمه (س):
مصلحتمحور و جهادی ؛
- ازدواج با امامه بنت زینب برای حمایت از خانواده شهید.
- پیوندهایی برای تقویت وحدت میان مسلمانان و قبایل.
- تربیت فرزندانی که بعدها ستون مقاومت شدند :
- محمد بن حنفیه
- عباس بن علی (ع)
- امکلثوم اسماء
بدون این ازدواجها، بسیاری از قهرمانان کربلا و تاریخ شیعه به دنیا نمیآمدند.
■ رضایت فاطمه (س) و وصیت ایشان ؛
حضرت زهرا (س) خود، در وصیتشان به امیرالمؤمنین (ع) فرمودند با امامه ازدواج کنند تا در مسیر رسالت و حفظ خانواده یاری شوند.
بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۹۱
■ معیار داوری : حکمت معصوم ،
معصوم (ع) عملی برخلاف عقل و حکمت انجام نمیدهد. اهل بیت علیهم السلام معصوم بودند : انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت (احزاب/۳۳) تصمیمات معصوم بر اساس مأموریت الهی است، نه هوای نفس.
✅ خلاصه ؛ امیرالمؤمنین (ع) تا لحظه شهادت فاطمه (س) همسری برنگزید. ازدواجهای بعدی، تکلیف الهی و مأموریت جهادی برای تقویت اسلام، حمایت از خانواده شهدا و پرورش نسلهای مجاهد بود. معصوم بر مدار حکمت عمل میکند، نه احساسات معمولی. اگر آن ازدواجها نبود، بسیاری از قهرمانان تاریخ اسلام، از جمله یاران کربلا، وجود نمیداشتند
برای ما کافی است که فاطمه (س) از علی (ع) راضی بود، و رضایت آنان رضایت خداست. کسی که فاطمه از او خشنود باشد، عظمتش فراتر از سنجش ماست.
فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنّی، مَن آذاها فقد آذانی
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7133
🔴 #فتنه_سقیفه و #جنگ_صفین درس تاریخاند :
تصمیم شتابزده و قدرت بدون عدالت، جامعه را میشکند؛ عقلانیت و نص الهی همیشه برترند. امروز هم، هر سیاست و مدیریتی بدون خرد و اخلاق، سرنوشتی جز شکاف و بیاعتمادی ندارد.
#عقلانیت
#عدالت
#تاریخ_درس
✍ موسی آقایاری
🆔https://eitaa.com/Myidea/7135
طلوع فکر و اندیشه
■ اولا – درباره واژه وفات و شهادت توجه کنیم که :
در منابع تاریخی ، واژه وفات همیشه به معنای مرگ طبیعی نیست؛ حتی درباره شهدا نیز به کار رفته است. استفاده از واژه شهادت در دورههای بعد برای تأکید روی مظلومیت و روشن سازی حقیقت بود نه ایجاد حادثه جدید.
امام صادق(ع) صریحا میفرماید :
إنّ فاطمة صدیقة شهیدة
فاطمه، راستگو و شهید است.
آیا این را علما ساختهاند یا معصوم فرموده؟
■ ثانیا – نسبت خانوادگی هرگز مانع ظلم نیست
استدلال شبههافکن که عمر داماد بود، پس نمیتواند ظلم کند ، با منطق قرآن و تاریخ در تضاد است :
پسر نوح علیه او ایستاد
همسر نوح و لوط خائن بودند
قابیل برادرش را کشت
یزید با وجود نسبت سببی با خاندان پیامبر، حسین(ع) را شهید کرد
پس حقانیت با نسبت خانوادگی تعریف نمیشود، بلکه با ملاک اطاعت از حق و ولایت.
■ ثالثا – زمان احتمالی ازدواج (در صورت پذیرش اصل ادعا) بعد از شهادت حضرت است
حتی اگر ازدواج عمر با امکلثوم را بپذیریم ، که محل اختلاف جدی است ، باز هم این ازدواج (طبق همان نقلهای ادعایی) پس از شهادت حضرت زهرا(س) بوده، نه قبل از آن.
پس هیچ ارتباطی با ماجرای حمله به خانه حضرت ندارد.
■ رابعا – امکلثومِ مورد ادعا، دختر حضرت زهرا سلاماللهعلیها نبود
بر اساس تحقیق دقیق تاریخی :
امکلثومی که نقل ازدواج درباره او آمده، دختر اسماء بنت عُمَیس بوده، نه دختر حضرت زهرا(س).
اسماء پس از شهادت جعفر طیار، همسر امیرالمؤمنین(ع) شد و فرزندی به دنیا آورد که نامش را امکلثوم گذاشت. این دختر امکلثومِ صُغری بود، نه امکلثوم کبری دختر حضرت زهرا(س).
دانشمندان بزرگی اسلامی مانند :
علامه سید مرتضی
شیخ طوسی
علامه مجلسی
این ازدواج را یا جعلی میدانند یا مربوط به دختری غیر از امکلثوم بنت فاطمه(س).
پس سؤال شبههافکن از اساس برنامهریزی بر یک اشتباه هویتی است. او دارد درباره شخصی حرف میزند که اصلاً دختر حضرت زهرا(س) نبوده.
✅ خلاصه ، شبههای که بر مبنای اشتباه تاریخی، برداشت غلط از اصطلاحات و نادیدهگرفتن تصریح معصومین شکل گرفته، ارزش علمی برای پاسخ ندارد. اما برای تمام کردن بحث میگویم :
نه وفات حضرت به مرگ طبیعی بود، نه آن ازدواج قطعی است، نه ارتباط زمانی صحیح دارد، و نه حتی آن امکلثوم، دختر حضرت زهرا(س) بوده. وقتی چهار ستون استدلال تو فرو میریزد، چه چیزی از شبهه باقی میماند؟
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7139
طلوع فکر و اندیشه
■ اولا ؛ تعدد زوجات حضرت علی(ع) بعد از شهادت حضرت زهرا(س) بود
حضرت علی (ع) تا زمانی که حضرت زهرا(س) زنده بودند، هرگز همسر دیگری اختیار نکردند.
این موضوع در منابع شیعه و سنی، متواتر تاریخی است.
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند :
فاطمه مانع من از ازدواج دوباره بود تا زمانی که زنده بود.
رسول خدا(ص) فرمودند :
اى علی، فاطمه پاره تن من است.
پس تعدد زوجات بعد از شهادت حضرت بود، نه در زمان حیات ایشان؛ این یعنی نهایت احترام و عشق به حضرت زهرا(س).
■ ثانیا ، ازدواجهای حضرت علی (ع) صرفا شخصی نبود؛ مأموریت اجتماعی و انسانی بود
امام علی(ع) حاکم جامعه، رهبر معنوی امت و پدر یتیمان بود. در آن زمان بعد از جنگها هزاران زن بیسرپرست، اسیر و آسیبدیده وجود داشت.
ازدواجهای ایشان با :
بیوههای شهدا
اسیرانی که آزاد شدند
زنانی که در معرض سقوط اخلاقی یا فقر بودند
صرفاً برای حفظ کرامت، تأمین امنیت، و بازگرداندن جایگاه اجتماعی آنان بود.
در آن زمان زن بیسرپرست = در معرض نابودی اخلاقی و اقتصادی
ازدواج با آنها = بالاترین نوع ایثار و انسانیت
■ ثالثا ، ازدواج با کنیزان یعنی آزادسازی انسانها از بردگی، نه بهرهکشی
آنچه امروز اشکال گرفته میشود، در واقع حرکت اصلاحگرایانه و ضدبردهداری بوده.
وقتی امام علی(ع) با کنیزی ازدواج میکردند :
اول آزادش میکردند
بعد به او احترام همسر میدادند، نه جایگاه خدمتکار
توجه کنید که :
در زمان جاهلیت برده زن = کالا
در مکتب امیرالمؤمنین(ع) = بانوی آزاد، دارای کرامت انسانی و همسر مشروع
این یعنی امیرالمؤمنین (ع) اولین مبارز عملی علیه سیستم بردهداری بوده، نه تأییدکننده آن.
■ رابعا ؛ اگر تعدد زوجات ایراد است، چرا قرآن آن را برای نبی اکرم نیز مشروع دانست؟
قرآن کریم در سوره نساء آیه ۳ اجازه تعدد زوجات میدهد در شرایط اجتماعی خاص .
پیامبر(ص) نیز همین کار را کردند و هیچکس در صدر اسلام آن را غیراخلاقی نمیدانست، چون برای مصلحت امت ، نه هوس شخصی بود.
اعتراض امروز، ناشی از فهم معیارهای جدید است نه درک مصلحت تاریخی.
لذا ، تعدد زوجات امیرالمؤمنین (ع) نه از جنس شهوت، بلکه از جنس رسالت بود. اگر امام برای آرامش قلبی خود میخواست، در زمان حیات حضرت زهرا(س) انجام میداد؛ اما انجام نداد، چون عاشق او بود. پس ازدواجهای بعدی او نه رقابت با فاطمه بود، بلکه ادامه دفاع از انسانیت فاطمه بود. اشکال گرفتن به این موضوع یعنی ندیدن حقیقت در پس تاریخ.
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7141
🔹این پیکر #شهید_روحالله_عجمیان است پس از آنکه شانزده نفر وحشیانه او را با مشت و لگد و سنگ و چاقو مورد ضرب و شتم قرار دادند...
🔸این تصویر نمادی است بر شقاوت و پستی کفتارهای زن زندگی آزادی و مظلومیت مدافعان امنیت و اخلاق
🔹این شهید مظلوم بر زمین افتاده تا صدای حقانیت مستضعفین باشد
علیه جنبش فواحش و جبهه تروریست و خون آشام و ایران ستیز و اسلامستیز ززآ.
🌹شادی روح ایشان صلواتی بفرستید
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7142
🔴 گلایهنامهای از جنس درد
چقدر تلخ است وقتی دستهای امیدت را همان دستی رها کند که روزی برایش تکیه گاه بودی.
گاه نه از بیگانه، که از خودی تیر میخوری؛ و اینجاست که زخم، دیگر تنها جسم را نمیسوزاند، بلکه بر جان مینشیند.
نمیدانم کدام واژه میتواند عمق رنج کسی را روایت کند که سالها بیادعا، بار مسئولیتها را بر دوش کشید، بیچشمداشت،
اما امروز، سر بر بالین غربت میگذارد نه از سوی دشمن،
که از سردی نگاه کسانی که روزی گرما بخش مسیر و تشویق کننده بودند.
ای کاش بیمهریها را میشد به حساب غفلت نوشت،
ای کاش این فراموشیها فقط اشتباه بود و نه انتخاب.
گاهی آنقدر بغض در مسیر گلو سنگینی میکند که تنها پناه، سکوت است.
و چه سخت است سکوتی که از فریاد پرتر است…
با خود میگویم :
مگر نه اینکه گفته بودند اگر برای خدا بود، توقعی نخواهی داشت؟
آری، درست است…
اما مگر این دلِ خاکیِ بیپیرایه گاهی جای سرّ خدایی ندارد؟
مگر میتوان تمام فاصله میان تکلیف و احساس را در یک جمله فرو برد؟
من گلایهای ندارم…
اگر هم دارم، نه برای انتقال رنج خود؛
که برای آنکه شاید کسی در این رنج، حقیقتی را به خود آورَد :
ما را نه بیگانه کنار زد، نه دشمن…
ما در ازدحام دستهای آشنا، تنها شدیم.
و این درد، آهسته در گوش جانم زمزمه میکند :
اگر نگاهها تو را ندیدند، مهم نیست… کافیست خدا دیده باشد.
با اینکه قلبم زخمی بیمهری و بیوفایی است،
اما هنوز امیدم را از سر سفره محبت او جمع نکردهام.
و من این گلایه را نه از سر شکایت که برای ثبت یک حقیقت مینویسم :
که گاهی نزدیکترینها، دورتریناند.
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7144