eitaa logo
پیچیدگی عرفانی
125 دنبال‌کننده
642 عکس
90 ویدیو
1 فایل
باشد که غم خجل شود از صبر بی‌صدای ما... جواب ناشناس و تقدیمی: @Mystical_complexity_2
مشاهده در ایتا
دانلود
درون من را هیچکس نمی تواند ببیند،حتی نزدیکترین کَسانِ من، تازه چه میتوانند بکنند؟! در نهایت احساس همدردی...
هر چه بود از دل به غیر نقش ابروی تو رفت عاقبت زین مسجد ویران، همین محراب ماند
سلام ای عشق دیروزی، منم آن رفته از یادی… که روزی چشمهایم را، به دنیایی نمیدادی سلام ای رفته از دستی، که میدانم نمی آیی وَ میدانم برای من، امیدی رفته بر بادی به خاطر داریَم آیا؟ ،به خاطر دارمت،آری! سلام ای باورِ پاکی، که از چشمم نیفتادی تو در من زنده ای،…هستی!، گمانم دوستت دارم که با هر واژه ی شعرم، عجینی، مثل همزادی سکوتم را نکن باور، خودت هم خوب میدانی که در اشعارِ من چیزی، شبیهِ داد و فریادی فلانی وصفِ این حسرت، مگر در شعر میگنجد؟! تصور کن درِ حجله، بمیرد تازه دامادی اسیرِ عشقِ من بودی، زمانی…لحظه ای، روزی رهایت کردم و گفتم: پرستویم تو آزادی نوشتی :بی تو میمیرم، خرابت میشوم عمری خلافِ آنچه میگفتی، ببین حالا چه آبادی!! نه پیغامی، نه پسغامی، چه راحت بردی از یادَم! نه حتی نامه ای…شعری، برایِ من فرستادی حقیقت زهر تلخی شد، که آگاهانه نوشیدم از این هم تلخ تر باشی، همان شیرینِ فرهادی
من از سیاه‌ترین شب، به آفتاب رسیدم.
‏وقتی میتوانستم صحبت کنم، گفتند: گوش کن. وقتی میتوانستم بازی کنم، مرا کار کردن آموختند. وقتی کاری پیدا کردم، ازدواج کردم. وقتی ازدواج کردم، بچه ها آمدند. وقتی آنها را درک کردم ، مرا ترک کردند. وقتی یاد گرفتم چگونه زندگی کنم، زندگی تمام شد...
عزیز من، از امیدوار شدن می‌ترسم. حقیقت این است که از امیدواری‌هایم بیش از ناامیدی‌ها رنج کشیدم.
این که جوانی، دوران شادی است، توهمی بیش نیست؛ توهم کسانی است که آن را از دست داده‌اند. اما جوان‌تر ها می‌دانند که بدبخت و بیچاره‌اند چرا که ذهن شان پر است از ایده‌آل‌هایی دروغین که به آن ها تزریق شده است؛ و هر زمان که با واقعیت رو به رو می‌شوند، فقط زخم و درد عایدشان می‌شود.
هدایت شده از هامون♡°
6.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاید بهتره ولش کنم برم نودلمو درست کنم🥲😔
پیچیدگی عرفانی
#ویدئو #هنر
481.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اوفِلیا رنگ روغنی از جان اِوِرِت میلِی، نقاش بریتانیایی است که بین سال‌های ۱۸۵۱ تا ۱۸۵۲ کشیده و اوفِلیا معشوقهٔ هملت را در حال آوازخوانی حین غرق‌شدن در رودخانه‌ای در دانمارک به تصویر می‌کشد.