شخصیت: وایولت پار
«تمنای قاصدکی را دارم که نفس گرم او را به همراه پیام عشقش به سوی خانه ویران شدهی قلبم بیاورد.»
شاید قاصدیار؟
تقدیم به شما: numb
💛✨
شخصیت: جاناتان
«خواهان روحیهای فخرمند چون ذات کورش بزرگ و نیازمند سایهٔ همای سعادت بر شانه که نه؛ بر تمامی وجود.»
شاید روحبلندکورش؟
تقدیم به شما:@mannn96
💛✨
من در حضور باغ برهنه
در لحظه های عبور شبانگاه
پلک جوانه ها را
آهسته می گشایم و می گویم
آیا، اینان رویای زندگی را
در آفتاب و باران
بر آستان فردا احساس می کنند؟
#شفیعی_کدکنی
#شعر
شخصیت: Isla
«خودت نمیدانی. اما آسوهی!
چون شمعی روشن و سوزنده ای؛ که او به خواستنت اغوا میشود . اما میدانم آن پروانه سرنوشتی جز سوختن در آتش عشق تو ندارد و چه جان دادنی بهتر از این ..»
شاید آسوهی سوزنده؟
تقدیم به شما: @asohi_Chan
💛✨