این مرد خود پرست
این دیو، این رها شده از بند
مست مست
استاده رو به روی من و
خیره در منست
گفتم به خویشتن
آیا توان رستنم از این نگاه هست؟
مشتی زدم به سینهی او،
ناگهان دریغ
آیینهی تمام قد رو به رو شکست
#حمید_مصدق
#شعر
بگو از کجا میآیی؟ چرا به هیچکس شبیه نیستی؟ چرا به همه شبیهی؟ تو را همهجا میبینم: در قطرههای باران، بین غنچههای گل سرخ، سیبی که از شاخه میافتد، انگار در منی. حتّی برایت گریه کردهام، چون که تنهایی، کودکی و مثل ستارهی زهره، جرقّههای یخزده داری!
#خانهی_ادریسیها
#غزاله_علیزاده
دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین
سینه را ساختی از عشقش سرشارترین
آنکه میگفت منم بهر تو غمخوارترین
چه دل آزارترین شد چه دل آزارترین
#فریدون_مشیری
#شعر