دیگر به راستی میدانم که درد یعنی چه...
درد به معنای کتک خوردن تا حد بیهوش شدن نبود.
بریدن پا بر اثر یک تکه شیشه و بخیه زدن در داروخانه نبود.
درد یعنی چیزی که دلِ آدم را در هم میشکند و انسان ناگزیر است با آن بمیرد بدون آنکه بتواند رازش را با کسی در میان بگذارد، دردی که انسان را بدون نیروی دست و پاها و سر باقی میگذارد و انسان حتی قدرت آن را ندارد که سرش را روی بالش حرکت دهد.
#واسکونسلوس
#درختزیبایمن
در عشقْ حسد نیست مگر بر دو مقامم
آنجا که نه من باشم و جایی که تو باشی!
#نظیری_نیشابوری
#شعر
آنچه موجب رنجش آدم ها از یکدیگر می شود، این است که: غالبا ما آدم ها توقع داریم طرف مقابلمان، به تمام وقایع دنیا از زاویه ی دید ما نگاه کند! در صورتی که درون هر آدمی، دنیای متفاوتی وجود دارد که با پذیرش این تفاوت ها، روابط شکل مناسب تری خواهند داشت...
#گونتر_گراس
من قصهی فراق تو را خاک کردهام. حاصل چه شد؟
جوانه زدی، بیشتر شدی.
#سعید_شیروانی
#شعر
هدایت شده از اتاقِآخرِآسایشگاه...
نگرانم که به تو هدیه کنم شعرم را؛
و تو آنرا به کسی...
وای!
ولش کن اصلا...