جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسید
دل بجان آمد و او بر سر ناز است هنوز
گرچه بیگانه ز خود گشتم و دیوانه ز عشق
یار عاشق کش و بیگانه نواز است هنوز
گرچه هر لحظه مدد میدهدم چشم پر آب
دل سودا زده در سوز و گداز است هنوز
همه خفتند به غیر از من و پروانه و شمع
قصه ما دو سه دیوانه دراز است هنوز
گرچه رفتی ، ز دلم حسرت روی تو نرفت
در این خانه به امید تو باز است هنوز
این چه سوداست عمادا که تو در سر داری
وین چه سوزیست که در پرده ساز است هنوز
« نــٰادِم | ɴᴀᴅᴇᴍ »
﴾🩷🎀﴿
عباس هم ز ديدن او دل نميكَنَد
از گفتن عزيز عمو دل نميكَنَد 💕'🦋:)ヅ
« نــٰادِم | ɴᴀᴅᴇᴍ »
﴾🩷🎀﴿
شعبان ࢪسید و حال حسین است خوب خوب💫؛
حالا ولۍ بہ لطف قدوم تو بهتࢪ است..🫶🏼'💚:)↯
« نــٰادِم | ɴᴀᴅᴇᴍ »
﴾🩷🎀﴿
تو پا گشودے و همہ دنیا بهشت شد🌳؛
دیگࢪ زمین بہ یمن تو از عࢪش سࢪ تࢪ است🌝'🫧:)☆
« نــٰادِم | ɴᴀᴅᴇᴍ »
_
باباییتریندختردنیا؛
تولدت مبارک:))♥️"`✨~