eitaa logo
' نجواۍدل
1.6هزار دنبال‌کننده
26 عکس
823 ویدیو
2 فایل
صداۍدل‌ھـاۍ‌خستہ‌‌برسہ‌به‌ارباب!( : جز حسین و راه ِ حسین؛ داروئی تسکین بخش قلب نیست. -شهید چمران
مشاهده در ایتا
دانلود
جای‌ماالان‌بقیع‌خالی ِ امشب‌بشینیم‌بقیع‌برات‌گریه‌کنیم دوسه‌شب‌دیگه‌هم،همه‌ازبقیع‌بریم‌کوفه توحرم‌مسلم‌داد‌بزنیم: این‌شبا،شبایی ِکه‌مسلم‌داره‌توکوچه‌هامیگرده
هستی ما همه در کرببلا رفت به باد💔
ان‌شاءالله‌مدینه‌روببینید اگه دیدی کناره دسته یه جوره دیگه گریه میکنه با یه حالی ، با یه اشکی ، بدون یه شب مدینه رو دیده بقیع رو زیارت کرده(:
من بعضی وقت ها به بعضی رفقا میگم اگه میخواید مدینه برید دعا کنید شب مدینه نرسید میگن،چرا؟ مدینه،مدینه‌ست دیگه! میگم نه،روز برسید مدینه باز بهتره همه ی مدینه روشنه،افتاب هست، اما وقتی شب میرسید مدینه نگاه میکنی، فقط یه گوشه تاریکه..
همه ی مدینه پر از چراغه همه ی خیابون ها، فقط یه گوشه تاریکه، میخوای دق کنی می خوای داد بزنی.
میگی بابا اینجا چهارتا امام ما زیر خاکن شب خیلی سخته مدینه رسیدن،
الان دل تک تک شما یه بقیع ِ از قبر پیغمبر بیا از پله های بقیع برو بالا جلوی در بسته ی بقیع همچین که میرسید یه صحنه ای صدای ناله ات رو بلند میکنه، میبینی یه قفل بزرگ به در زدن یعنی همون جا باید بایستی جلوتر ممنوعه!
بندگی را تو یادمان دادی دل ما شد اسیر چشمانت
فکر نکنی به همین راحتی گریه ها و روضه ها به دست من و تو رسیده ها! امام سجاد بعد هم امام باقر خون دل خوردن تا این روضه ها مونده گار شد.
دم به دم در فرات چشمانت ماتم کربلا مجسم بود
امام باقر کسی ِ که همه چیز و به چشم خودش دیده مگه میشه امام باقر بگی از کربلا نگی؟
چشمه تو لحظه ای نمی آسود همه‌ی عمر تو محرم بود
معلومه میخوای ناله بزنی هرکی‌میخوادروزی‌بگیره‌برامحرم امشب شبشه(:
ان شاء الله این ناله رو محرم بهت بدن اگه تا حالا ناله نزدی با این بیت ناله بزن(:
دل تو روی نیزه ها می رفت دستهایت اسیر سلسله بود
قاتلت زهر کینه ها، نه نه! قاتلت خنده های حرمله بود
' نجواۍدل
جان مادرت زهرا از درت مران ما را بی تو در جنان عاشق بنده ای است زندانی
اقاجان امروز شاگردات اومدن، قریب به چندصد شاگرد، چه‌شاگردایی امروز اومدن بدنت رو با احترام تو مدینه برداشتن شنیدم چند تا کفن داشتی شنیدم بدنت رو زمین نمونده!!
شنیدم کسی به بدنت بی احترامی نکرده اما آقا جان کربلا کار به جایی رسید که عمه جانت دید بابات داره میلرزه(:
عمه زینب اومد کنار زین العابدین گفت: عزیز برادرم، نبینم این طوری داری میلرزی داداشم تو رو به من سپرده چی شده عمه جان،چه اتفاقی افتاده؟
صدا زد عمه نگاه کن ببین اینها دارن کشته هاشون رو دفن میکنن هیچ کس به بدن بابام نگاه نمیکنه هنوز بدن بابام رو خاکه(:
هرجایی‌هستی دستت‌وبزارروقلبت،سه‌باربگو‌یاحسین(:
اگه‌دلت‌شکست ، اگه‌دلت‌هوایۍشد اگہ‌یه‌قطره‌اشك‌ازچشمات‌روون‌شد بنده‌رو‌ازدعای‌خیرت‌محروم‌نکن(:🌿
شنواۍنظرات‌قشنگتون‌هستیم🌱 https://harfeto.timefriend.net/16666346601320