eitaa logo
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
4.5هزار دنبال‌کننده
59.4هزار عکس
54.3هزار ویدیو
1.7هزار فایل
https://eitaa.com/joinchat/3122724864Cdeade52bf9 (لینک مادرتلگرام) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://کانال.شهیدنوری https://t.me/Noori82325 #یازهرای_مرضیه #حضرت_زهرا #زهرا #مادر #ایام_فاطمیه #فاطمیه #عزاداری #فاطمه_الزهرا #حضرت_فاطمه #فاطمه_پاره_تن_من_است_هرآنكس_كه.
مشاهده در ایتا
دانلود
شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽یادخاطرات_شهدا 🌕شهید مدافع‌حرم حامد رضایی ♨️حسّاسیّت ویژه به بیت‌المال 🌻مادر شهید نقل می‌کند: حامد، عزیز دلم و همدمم بعد از فوت پدرش بود. از ابتدای جنگ سوریه در این کشور حضور داشت. سوم فروردین‌ماه پس از پنج‌بار اعزام از ما خداحافظی کرد. آخرین صحبت‌هایمان این بود که گفت مراقب خودم باشم و مثل همیشه که محکم هستم، اگر اتفاقی هم افتاد، محکم بایستم. حامد گفت مراقب دخترم باش! او یک دختر کوچولو به نام روشنا دارد. ❤️همیشه می‌گفت «نیاز است ما به آنجا برویم. مرزهای اسلام جوان می‌خواهد.» می‌گفتم آنجا امنیت ندارد و ممکن است اتفاقی برای تو بیفتد، می‌گفت «شهادت لیاقت می‌خواهد، اگر قسمت من مُردن باشد، فردا تصادف می‌کنم؛ پس چه بهتر شهید شوم». او ۲۰فروردین۱۳۹۷ طیّ حمله‌ی هوایی رژیم صهیونیستی به پایگاه هواییT4 سوریه به شهادت رسید. 🌻حامد خیلی در استفاده از اموال بیت‌المال حسّاسیّت داشت؛ تا جایی که حتی یک خودکار هم از پادگان با خودش به خانه نمی‌آورد و می‌گفت مال خودم نیست. او خیلی در این موارد دقت داشت. 🎂 ✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات 💐اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💐 🦋🦋🦋
10.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 کلیپ | اسمش قاسم بود.. 🔹میدونی معنیش چیه؟ یعنی تقسیم میکرد..! 🔸میگفت: غصه و غم مال من شادی ها برای شما حاج قاسم بود دیگه ... 🎙حاج حسین یکتا 🇮🇷مکتب حاج قاسم "استان کرمان"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داغ هنوز روی قلب مردم عزیز کشور ما هست و انتقام سختی در راه هست شادی روح تمام شهدا امنیت شا
🎐 | | 🔸ترس از غلبه هوای نفس 🔹خدایا وحشت همه وجودم را فرا گرفته است. من قادر به مهار نفس خود نیستم، رسوایم نکن.
°•🌱 یکی از بچه‌ها مزاحم نوامیس مردم می‌شد. به سید میلاد ماجرا را شرح دادم. گفت تو کارت نباشه وایسا کنار. من گفتم الآن است که بزند توی گوش آن پسر، ولی با صحنه عجیبی مواجه شدم! سید طوری با این نوجوان صحبت کرد که من جا خوردم. روز بعد گفتم: سید چی شد؟ من گفتم الآن طرف رو چنان می‌زنی که دیگه نتونه بلند شه. خندید و گفت: یه جور دیگه زدمش!! راست می‌گفت. چنان زده بود که من از فردا آن جوان را در مسجد می‌دیدم. بله. سید میلاد، شیطان درون آن نوجوان را زده بود. سید برای آن شخص وقت گذاشت. آن پسر را در طی یک ماه چنان تغییر داد که من کم آوردم! آن سال همان پسر را با خودش برد و خادم‌الشهدا کرد. شهید مدافع حرم . از این شهید خیلی ها حاجت گرفتند
11.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️عاقبت بخیر شدم روزی که لباس نوکریتو پوشیدم اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللّه ُآخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ.
سید مجتبی علمدار فرزند سید رمضان در سحرگاه بیست و یکم ماه رمضان (اذان صبح)، روز یازدهم دی‌ماه ۱۳۴۵ در شهر ولایت‌مدار ساری و در خانه‌ای که با عشق به اهل‌بیت علیهم‌السلام مزین شده بود دیده به جهان گشود. پدرش کفاش ساده‌دل و متدینی بود که بیش‌ از همه‌چیز به رزق حلال اهمیت می‌داد. سید مجتبی دوران تحصیل را در مدارس زادگاهش سپری کرد. سال ۱۳۶۲ در ایام هنرستان که ۱۷ سال بیشتر نداشت، به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان، خمینی کبیر، لبیک گفت و راهی جبهه شد. از کوه‌های سر به‌ فلک‌کشیده غرب تا دشت‌های تفتیده‌ی جنوب، در همه عملیات‌ها حضور او برای فرماندهان و رزمندگان نعمت بود. قدرت بدنی بالا شجاعت ایمان و تهوع و برخورد صحیح از او انسان کاملی ساخته بود.