eitaa logo
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
4.4هزار دنبال‌کننده
56.7هزار عکس
50.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
https://eitaa.com/joinchat/3122724864Cdeade52bf9 (لینک مادرتلگرام) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://کانال.شهیدنوری https://t.me/Noori82325 #یازهرای_مرضیه #حضرت_زهرا #زهرا #مادر #ایام_فاطمیه #فاطمیه #عزاداری #فاطمه_الزهرا #حضرت_فاطمه #فاطمه_پاره_تن_من_است_هرآنكس_كه.
مشاهده در ایتا
دانلود
یاد و خاطره فرمانده سرفراز و مقتدر گردان مالک اشتر تیپ ۲۷ محمد رسول الله(ص) شهید احمد بابایی از شهدای محله نازی آباد شهادت: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ عملیات بیت المقدس تا پیش از تاسیس «تیپ ۲۷ محمد رسول الله(ص)، به عنوان یکی از پاسداران «پادگان ولی عصر عج» در جبهه های غرب کشور، «بازی دراز» و «سوسنگرد» حضور داشت و بعد از آن،  توسط «حاج احمد متوسلیان» به فرماندهی یکی از گردان های تیپ مزبور، به نام «گردان مالک اشتر » منصوب گردید. «احمد بابایی» در «عملیات فتح المبین» خوش درخشید و مدت کوتاهی پس از آن، به تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ شمسی، تقدیر چنین بود که در «عملیات الی بیت المقدس» با خون خویش وضو بگیرد. صَلی اَللهُ عَلیکْ یا اباعبدلله (ع)
⚪️ ای ساربان، آهسته ران کآرام جانم می‌رود... ▫️ سلیمانیه عراق / اسفند۶۴ 📷 انتقال پیکر شهدا به پشت جبهه / منطقه عملیاتی والفجر ۹ ▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ «ذوالجناح رزمندگان» ▫️به روایت حاج بخشی 🌿 گردانی در لشکر سیدالشهداء(ع) داشتیم به نام گردان «صابرین»، یا به قول رزمندگان لشکر «گردان قاطریزه». این گردان وظیفه‌اش از یک طرف رساندن آب و غذا و مهمات به رزمندگان در خط مقدم بود و از طرف دیگر انتقال مجروحین و شهدا به عقب جبهه 💠 حاجی بخشی, پیر روشن ضمیر جبهه ها، نقل می کرد: 🎙...به من مأموریت دادند که برای استفاده عملیات در مناطق کوهستانی تعدادی قاطر بخرم و من هم برای خرید این چهارپا به مناطق عشایری و روستایی رفتم در یکی از روستاها تعدادی قاطر انتخاب کردیم و قرار شد که نزد اهالی روستا بماند تا ما کامیون تهیه کنیم و آنها را به جبهه انتقال دهیم ما رفتیم و با کامیون برگشتیم و قاطرها را سوار کامیون کردیم. یکی از آنها کم بود. سراغش را گرفتیم و گفتند که صاحب قاطر برده لب رودخانه تا آبش بدهد.با ماشین رفتیم سمت رودخانه که از وسط  روستا رد می‌شد و با منظره عجیبی مواجه شدیم. دیدم یک پارچه سبزی روی این حیوان انداخته و با علاقه‌ای خاص دارد آن را شستشو می‌دهد و با این حیوان حرف  می‌زند. من به شوخی گفتم: «بابا چه کار می‌کنی؟ رهایش کن کار داریم. داری لوسش می‌کنی.» آن روستایی با صفا در جواب ما گفت: «حاجی این حیوان از این به بعد سعادتمند است. او انتخاب شده و مرکب مجاهدان راه خدا خواهد شد. و ذوالجناح رزمندگان خواهد بود» حاجی بخشی می‌گفت: این مرد روستایی آنقدر گفت تا اشک ما را درآورد.😭😭