••
.
از آنجايى شروع شد که براى اولين بار نگاهم در نگاهت گره خورد...
آن نگاه، گرماى مطبوعى داشت...
روح منجمدم آرام آرام شروع کرد به زنده شدن..
عکسى از چشمانت را بر ديوار قلبم آويزان کردم تا روحم به زنده ماندن ادامه دهد..!
دستانم را گرفتى...چشمانم را بستم..
گفتى تا آخر مى مانى...من هم باور کردم..
نگاهى به قلبم انداختم...ديگر زخمى، نمیديدم...آرى قلبم داشت التيام مىیافت...
دوباره به چشمان آتشينت خيره شدم..
اين بار خودم را مى توانستم ببينم
اما تنها نبودم...تو را کنارم مىديدم..
عشق پاک و خالصانهات را مىتوانستم ببينم...زندگى و آيندهام را همه و همه را در چشمانت ديدم...
شبنم اشک بر روى لبخندم نشست..
از آن لحظه به بعد چشمانم جز توکسى را نديد...قلبم جز تو نخواست...
وجودت وجودم را فرا گرفته...لحظهاى از من جدا نيستى..
هر جا را نگاه مى کنم تو را مى بينم..لحظهاى از من دور نيستى..
با من بمان تا زيبايى هاى دنيا را نشانت دهم..
با من بمان تا باهم به اوج برسيم!
بگذار عقربه ها جلو بروند تا عشقم را به تو ثابت کنم!
عشقی که به تو دارم صادقانه عاشقانه است
اى جاودانهى من عاشقت خواهم ماند تا به قيامت...
#لاادرے
.
•••
••
.
در دلم یک حرف سنگین مانده اما بیخیال
حرف سنگینم نمیارزد به دل آزردنت🍂
#حرفدلدردلبماندبهتراست
.
•••
••
.
آنقَدَر نیمهنماها به تنم زخم زدند؛
نیمهی گمشدهام آمد و نشناخت مرا!
#فرانک_فردوسی
.
•••
••
.
حافظهی آدم، در ندارد که آدم ها برای رفت و آمدشان، اجازه بگیرند.
در زندگیِ هر کس، چند نفری هستند که برای رد شدن از مرزِ ذهن، ویزا لازم ندارند و خواسته و ناخواسته، همه جا با او هستند.
تا پای گور هم...!
#فریبا_وفی
.
•••
••
.
اگر عاشــق نمیبودیم صائب!
چه میکردیم با این زندگانی؟
#صائب_تبریزی
.
•••
••
.
ما دو تا داغِ دلِ زیرِ دو تا پیرهنیم
پرده بردار، جهنم به جهنم برسد..!
#شهرام_میرزایی
.
•••
••
.
اینجوریاست که هر کسی
نماز نخوند اوضاعِ واقعا خوبی نداره
اما اینجوری نیست که هر کسی نماز خوند
بهشتی باشه _ وگرنه آیات
ویلٌللمصلین [وای بر نمازگزاران]
همینطوری نازل نشده
#براےتفکر
.
•••
••
.
ای خدای بزرگ
تو را شکر میکنم که علی را آفريدی؛
تا در عشق و دردِ تنهایی،
مَظهرِ خدایی باشد...
و دردمندانِ دلسوخته، در عالم تنهایی به او بیندیشند
و از تصور چنین محبوبی خدایی،
آرامش یابند :)🌿
#شهید_چمران
- ۱٤روز تا #غدیر
.
•••