••
.
روضہ خوانت میشوم
با روضہاے "تکمصرعی"
🍁بر زمین بودی
و بر جسم تو پیراهن نبود
#آرمان_علی_وردی
.
•••
••
.
قلب، خاکِ خوبی دارد
هر دانه که در آن بکاری، از هر جنس،
🍃از همان جنس، صدها دانه برمیداری
#نادر_ابراهیمی
.
•••
••
.
گنجِ حُسنِ دگران را چهکنم بی رخِتو؟
مـن بـرای تـو خـرابـم، تـو برای دگران
پيش ازين بود هوای دگران در سرِ من
خاکِ کـويت ز سـرم برد هــوای دگران
#هلالی_جغتایی
.
•••
••
.
گر بماندیم زنده،
بـردوزیـم
جامهای کَز فراق چاک شده!
ور بمُردیم،
عـذرِ ما بپـذیر
اے بسـا آرزو که خاک شده!
#فخرالدین_فخر_دهراجی
.
•••
••
.
【 درونِ خود】 را مانندِ زخمی باز کرد
تمامِ وجودِ خود را دید:
افکار،
افکارِ دربارهٔ افکار
افکارِ دربارهٔ افکارِ ناشی از افکار...!
#ژان_پل_سات
.
•••
••
.
گر بماندیم زنده،
بـردوزیـم
جامهای کَز فراق چاک شده!
ور بمُردیم،
عـذرِ ما بپـذیر
اے بسـا آرزو که خاک شده!
#فخرالدین_فخر_دهراجی
.
•••
••
.
نکند فکر کنی در دلِ من یادِ تو نیست..🍂
گوشکن، نبضِ دلم زمزمهاش با تو یکیست
#لاادرے
.
•••
••
.
📓در کتاب روزشمارِ راز نوشته:
همین حالا
حق انتخاب داری..
دلت میخواهد بر این باور باشی که صرفا بداقبالی باعث رخ دادن موارد ناخوشایند برایت میشود؟
دلت میخواهد باور کنی که میتوانی در مکان و زمانی عوضی باشی؟
و این که خودت هیچ کنترلی روی اوضاع و شرایط نداری؟
یا این که دلت میخواهد باور کنی که تجربهی زندگی در کنترل خود توست و فقط موارد خوب جذب و وارد زندگیات میشود چون خودت این گونه فکر میکنی؟
تو اختیار داری و هر کدام را برای فکر کردن انتخاب کنی، همان تجربهی زندگیات خواهد شد.
#راندا_برن
.
•••
••
.
وقتی از چهل و پنج سالگی گذشتم، فهمیدم هرچه زیستم اشتباه بود!
هرچه برایم ارزش بود، کم ارزش شد.
حالا میفهمم چیزی بالاتر از سلامتی، چیزی بهتر از لحظه حال، و بااهمیتتر از شادی نیست.
حالا میفهمم دستاوردهایم معادل چیزهایی که در مسیر به دست آوردن همان دستاوردها از دست دادم نیستند.
حالا میفهمم استرس، تشویش، دلهره، ترس کنکور و استخدام، ترس نتیجه، اضطراب سربازی، ترس از آینده، وحشت از عقب ماندن، دلهرهی تنهایی، نگرانی از غربت، غصههای عصر جمعه، اول مهر، بیکاری و … هرگز نه ماندگار بودند، نه ارزش لحظههای هدر رفتهام را داشتند.
حالا میفهمم یک فکر سالم چند برابر مدرکم ارزشمند است.
کلیههایم از تمامی کارهایم، دیسک کمرم از متراژ خانه، تراکم استخوانم از غروبهای جمعه، روحم از تمام نگرانیهایم، زمانم از همهی ناشناختههای آینده نیامدهام، شادیام از تمام لحظههای عبوسم، و امیدم از همهی ناامیدیهایم باارزشتر بودند.
حالا میفهمم یک ثانیه بیشتر کنار عزیزانم بودن، ارزش تمام شغلهای دنیا را دارد.
یقین دارم آدمهایی که قدر لحظههای بودنشان را میفهمند، هیچگاه آنها را با غبار غم و تردید و ترس و چه خواهد شدها، حرام نمیکنند…🍃
#دکتر_الهی_قمشهای
#متن_کوتاه
.
•••
May 11
••
.
هر که عاشق شد خدا را...یافت
و هر که خدا را یافت
. . . خود را فراموش کرد
#الهیوربی
.
•••
••
.
خوشبخت آن دلی که برای تو می تپید
خوشبخت آن دلی که برای تو تنگ بود
#رضا_نیکوکار
.
•••
|•ناڕوَݩ🌿'
•• . گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست #محمدعلی_بهمنی #امام
••
.
چقدر سنگیناند کلماتِ شعری
که از نبودنت سخن بگوید
#محمد_حمادی
#امام_زمان
.
•••
••
.
"هُنالك في أعماقنا ركن لا يتوقف فيه المطر..!"
گوشه ای در اعماق ما وجود دارد
که هرگز باران در آنجا قطع نمیشود..!
#أحلام_مستغانمي
.
•••
••
.
برکه میخشکید،
پس تسلیمِ ماهیخوار شد
مرگ بهتر!
چون که ماهی در لجن طاقت نداشت
#حسين_جنتى
.
•••
••
.
کاری مکـن که رو به در آســمان نهم
هر تیر ناله ای که بود در کمان نهم
کاری مــکن که پا کشم از آســتان تو
داغِصبوریای که ندارم بهجان نهم
کاریمکن که بدعت وارستگی ز عشق
من در میــان سـلسـلهٔ عاشـقان نهــم
کاری مکن که نیمهشب از رخنهقفس
راه گـریز پــیـش دل نـــاتــوان نهـم
کاری مکن که راز جگر سوز داغ را
با مرهم حرام نمـک، در میان نهم
انصاف نیست کز چمنت بعد صد بهار
بیبــرگ سـبز رو به در آشــیان نهــم
آخر چنانمکن که چو صائب ز زلفتو
دل برگرفته رو به صف نیکـوان نهم
#صائب_تبریزی
.
•••
••
.
به آدمها به خاطرِ سهمشان از شادی
🍂حسادت نکنید
چرا که سهمِ غمِ آنها دیده نمیشود
#لاادرے
.
•••