••
.
تو بهارِ همهٔ فصلهای من بودی
تو بهارِ همهٔ دفترچههایی که چیزی درشان ننوشتم...
#بیژن_الهی
.
•••
••
.
حدود فصل بهار بود...
در جادهای حرکت میکردم
و درختانِ دو طرف آن را که از شکوفه پر شده بودند، میدیدم
احساس شرمندگی میکردم که یک بهار
بر این چوب گذشته و این قدر شکوفه آورده؛
ولی چهل بهار از عمرم گذشته؛
ولی هنوز شکوفه ندادهام..!
-اخبات/ص۸۶
.
•••
••
.
ذکر تو از زبان من، فکر تو از خیالمن
چون برود!؟ که رفتهای در رگ و در مفاصلم!
#ارسالی_شما 🌱
.
•••
••
.
ای خوشدل و خوشدامن!
دیوانه تویی یا من!؟
درکش قدحی با من، بگذار ملامت را...!
#ارسالی_شما 🌱
.
•••
••
.
بیمعرفت نشست برای تو شعر خواند
اما نگفت شـــاعر این شعــرها منم...(:
#رسول_احدی
.
•••
••
.
یَا کَامِلُ
اے بینقص ..
ماجرای یک تیر و دو نشان است
ماجرایِ مهمانی رمضان!
هم عطشِ دلتنگی رفع میشود و هم ملاقات، به ایجادِ تکامل و به خلقِ یک اثر در عالم میانجامد!
و تمام ضعفِ میهمان در کمالِ میزبان حل خواهد شد، اگر میهمان خود را با اعتماد در آغوشِ پروردگارِ کاملش رها کند🍃
#جوشن_کبیر
#ماه_رمضان
.
•••
••
.
ما در طــریق بندگیت گر پیــادهایم...
مارا به شهسوارعرب، مرتضی ببخش
#الهیوربی
.
•••
••
.
خدایا خوش دارم گمنام و تنها باشم
تا در غوغای کشمکشهای پوچ
دفن نشوم..!
#شهیدمُصطفی_چمران
.
•••