eitaa logo
نجوای عارفان
2.2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
3.1هزار ویدیو
14 فایل
💗اللهم عجل لولیک الفرج💗 🌾هدف از ایجاد کانال،بالا بردن ارزشهای‌معنوی،اخلاقی فرصتی برای یادگیری و رشد معنوی👌 ارتباط با ادمین 👈 @H_shokrgozar تبلیغ،تبادل 👈 @H_shokrgozar کپی مطالب با ذکر صلوات مجاز میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارتباط موفق_47.mp3
11.24M
۴۷ 🔚 بدی کردن عمدی در حق دیگری، مُهر پایان رابطه ‎شما با اوست! حتی اگر طرف مقابل به دلایل گوناگون، به رابطه‌ی شما نیاز هم داشته باشد؛ به جایی می‌رسد که نیازش را نادیده گرفته و ارتباط را قطع می‌کند. ✘ 💥 میل به جفاکاری و یا خلق جفاکاری، اگر در نفس کسی باشد؛ ذاتا دفع کننده‌ی دیگران از اطراف اوست! و محال است کسی توانِ جفاکاری داشته باشد؛ اما در نزد دیگران محبوب باشد. ⚡️ https://eitaa.com/joinchat/1461190940C8f999ea524
3325867898.mp3
3.39M
10 🔻اگه می بینی؛ با داشتن خیلی از نعمتها، هنوزاهلِ نق زدنی! 🔻اگه می بینی؛ از هر راهی میری، باز هم به آرامش نمیرسی؛ یه کم فکــر کن؛ شاید داری راهو اشتباه میری https://eitaa.com/joinchat/1461190940C8f999ea524
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادربزرگ میگفت: درست میشود و همیشه بعدش به آسمان نگاه میکرد و میخندید حتم دارم چیزهایی درباره خدا میدانست که ما بی خبر بودیم https://eitaa.com/joinchat/1461190940C8f999ea524 سلام دوستان صبحتون زیبا ❤️
.✨✨ 🔴 راههای مبارزه با نفس امّاره ✅یکی از علمای بزرگ میفرمودند: به شیخ حسنعلی نخودکی (رحمة اللَّه علیه) گفتم که میخواهم شاگرد شما بشوم مرا قبول کنید. 🔵فرمود: تو به درد ما نمیخوری. کار ما این است که همش بزنی توی سر نفس خبیثت و این هم از تو بر نمی آید. ♦️با اصرار گفتم: چرا آقا بر می آید.. ✨فرمودند: خُب از همین جا تا دم حرم با هم می آئیم ،این یک کیلومتر راه تو شاگرد و من استاد. 🔅گفتم: چشم. 🌾چند قدم که رد شدیم دیدم یک تکه نان افتاده گوشه زمین، کنار جوی آب. شیخ فرمود: برو اون تکه نان را بیاور. 🍁ما هم شروع کردیم توی دلمان به شیخ نِق زدن که، آخه اول میگویند این حدیث را بگو.این ذکر را بگو. انبساط روح پیدا کنی. این چه جور شاگردی است؟! به من میگوید برو آن تکه نان را بردار بیاور...!! 🌿دور و بَرَم را نگاه کردم، دیدم دو تا طلبه دارند می آیند، گفتم حالا اینها با خودشان نگویند این فقیر است؟! خلاصه هر طوری بود تکه نان را برداشتم. 🔰 دوباره قدری جلوتر رفتم دیدم یک خیار افتاده روی زمین، نصفش را خورده بودند و نصف دیگرش دم جوی آب بود. شیخ فرمود: برو اون خیار را هم بیاور. 💠چون تر و خاکی هم شده بود، اطرافم را نگاه کردم، دیدم همان دو طلبه هستند که دارند می آیند. 🌀در دلم گفتم:حیثیت و آبروی ما را این شیخ اول کار بُرد، خلاصه خم شدم و برداشتم، توی دلم شروع کردم به شیخ نِق زدن، آخه تو چه استادی هستی، نان را بیاور و خیار را بیاور...این که نشد درس! 🌹ناگهان شیخ فرمودند: که ما این خیار را می شوییم و نان را تمیز میکنیم ،ناهار ظهر ما همین نان و خیار است! 🍀خلاصه شیخ اینگونه با این عمل نفس ما را از بین برد... https://eitaa.com/joinchat/1461190940C8f999ea524
🔰تقویم نجومی ♻️امروز سه شنبه ۳ مرداد ۱۴۰۲ هجری شمسی ۷ محرم الحرام ۱۴۴۵ هجری قمری 🌸کربلا فرصتی بود که هر کس هر قشنگی که دارد به خدا هدیه کند. https://eitaa.com/joinchat/1461190940C8f999ea524
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا