🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌷 #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_250
🌷 آیه 233 سوره بقره- شماره2
🌸 وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الْرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَاتُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَآرَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَ تَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا ءَاتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِير
ٌ
🍀 ترجمه:مادرانى كه مىخواهند دوران شیردهى را كامل سازند، دو سال تمام فرزندانشان را شیر دهند. و خوراك و پوشاک این مادران، به طور شایسته بر عهده (پدر) صاحب فرزند است. هیچ كسی جز به قدر توانش مكلف نمىشود. هیچ مادرى به خاطر فرزندش ونیز هیچ پدرى به خاطر فرزندش نباید دچار ضرر شود. و (اگر پدر نباشد، هزینه خوراک و پوشاک مادر) بر عهده وارث اوست. و اگر پدر و مادر با توافق و مشورت یكدیگر بخواهند كودک را (زودتر از دو سال) از شیر بازگیرند، گناهى بر آنها نیست. و اگر خواستید دایه اى براى فرزندانتان بگیرید، گناهى بر شما نیست، به شرط اینكه آنچه را قرار گذاشته اید به طور شایسته بپردازید. و تقوای خدا را پیشه کنید همانا خداوند به آنچه انجام مىدهید بیناست.
🌷 #الوالدات:مادران
🌷 #یرضعن:شیر دادن
🌷 #أولادهن:فرزندانشان
🌷 #حولين_کاملین:دو سال کامل
🌷 #یتم:تمام کند ، به پایان رساند
🌷 #الرضاعة:شير دهى
🌷 #المولود_له:کسی که فرزند برای او متولد می شود
🌷 #کسوتهن:لباس هایشان
🌷 #والدة:مادر
🌷 #ولد:فرزند
🌷 #فصال:باز کردن طفل از شیر
🌷 #تشاور:مشورت کردن
🌷 #لا_جناح:گناهی نیست
🌸 هنگامی که مادر ، بچه را در آغوش می گیرد ، او را نوازش می کند ، روح و روان مادر و کودک از عشق و امید به زندگی سرشار می شود. کودک هنگام خوردن شیر ، با شنیدن صدای تپش قلب مادر آرامش می یابد. و ارتباط عاطفی شدید و لذت بخش میان مادر و کودک ایجاد می شود توصیه می شود در هنگام شیر دادن مادر با وضو باشد تأثير زيادى در روحيه کودک دارد مناسب است که در هنگام آغوش گرفتن و شیر دادن صورت کودک را درسمت چپ یعنی نزدیک قلب خود قرار دهد که حس فوق العاده ای هم برای مادر و کودک دارد و در تغذیه نوزاد بسیار مؤثر است. در جلسه قبلی به تفسیر و توضیح این آیه پرداختیم در این جلسه پیام های این آیه را بیان می کنیم.
🔹 پيام های آیه233سوره بقره 🔹
✅ #اسلام، دینى جامع است. حتّى براى تغذیه مناسب #نوزاد با شیر مادر، برنامه دارد. «والوالدات یرضعن»
✅ حتّى #مادرِ طلاق داده شده، در شیر دادن نوزادش بر سایرین اولویّت دارد. «والوالدات یرضعن»
✅ مدّت شیر دادن #كامل دو سال است. «حولین كاملین»
✅ باید #حقوق_مالى و مادّى مادر و دایه در برابر شیر دادن فرزند پرداخت شود.«وعلى المولود له رزقهن و كسوتهن... اذا سلّمتم ما آتیتم»
✅ مقدار #خرجى باید بر اساس عرفِ شناخته شده و به قدر توانایى باشد. «بالمعروف لا تكلّف نفس الاّ وسعها»
✅ #تكلیف، براساس قدرت و به اندازهى توانایى انسان است. «لا تكلّف نفس الاّ وسعها»
✅ باید زندگى #مادر در دوران شیردهى تأمین شود، هرچند پدر فرزند از دنیا رفته باشد. «وعلى الوارث مثل ذلك»
✅ از شیر گرفتن #کودک ، نیاز به مشورت و توافق والدین دارد.
✅ در شیر دادن اولویت با مادر است ، اگر مادر توانایی نداشت بعد دایه
✅ رعایت #تقوا در تغذیه کودکان ، بر عهده والدین است.
@Nadebun
1_695578114.mp3
7.36M
🌷کتاب صوتی "حاج قاسم" در ده قسمت تقدیم اعضای محترم کانال نادبون میگردد.
🌺قسمت چهارم
@Nadebun
✨🌸﷽🌸✨
📖 آبلیموی تقلبی
✍نقل است عطاری که مشهور به تقوا بود مریض و مرضش طولانی شد. یک نفر از دوستان به عیادتش رفت و دید از وسائل زندگی و خانه چیزی برایش نمانده. حصیری زیر پایش و متکائی زیر سرش هست و این آقای تاجر به چنین روزی افتاده. پسرش وارد شد گفت پدر برای نسخه امروز پول نیست تا دوا بخرم ، متکای زیر سرش را به او داد و گفت این را هم ببر و بفروش ببینم راحت می شوم یا نه؟ دوستش پرسید موضوع چیست؟ گفت من در کربلا نمایندگی فروش آبلمیوی شیراز را داشتم ، آبلیمو وارد میکردم به مبلغ گزاف می فروختم. ناگهان در کربلا تب حصبه عمومی شد و طبیب ها مداوای عام کردند که آبلیمو نافع است. مردم برای خرید آمدند ، از فردا به خودم گفتم چرا آبلیمو را ارزان بفروشم حالا که خریدار فراوان دارد دو برابر و بعد چند برابر کردم مردم بیچاره هم ناچار می خریدند. بعد دیدم آبلیمو دارد کم می شود و هر چه گران می کنم می خرند ولی تمام می شود. شروع کردم آب در آبلیمو کردن و سپس آبلیموی مصنوعی و تقلبی درست کردم ، مال فراوانی به دست آوردم ، مدتی بعد در اثر این بیماری بستری شدم. آنچه پول آبلیمو به دست آوردم دادم تا امروز که دیدی همین مُتَکا باقی مانده بود این را نیز دادم ببینم راحت می شوم یا نه؟
فاعتبروا یا اولی الابصار ، پس عبرت گیرید ای دارندگان چشم!!
@Nadebun
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۹)
💠همان طور که به راه خویش می رفتیم، صدای وحشتناکی، توجه مرا به خود جلب کرد.
💥 به سمت چپ بیابان نگاه کردم، آنچه دیدم باعث شد که وحشتزده خود را از دوش نیک به زمین اندازم و بی اختیار خود را پشت او مخفی کنم.
❌دو شخص با قیافه هایی بزرگ و سیاه که از دهان و بینی شان، آتش و دود شعله ور بود و موهایشان بر زمین کشیده می شد، در حالی که در دست هر کدام یک گرز آهنی تفتیده به چشم می خورد، در حرکت بودند...🔥
🔅با نگرانی به نیک گفتم: اینها کیستند، نکند به سمت ما می آیند؟!
نیک لبخند زنان گفت: نترس. اینها نکیر و منکرند، می روند از کافری که تازه از دنیا آمده، بپرسند آنچه از تو پرسیدند.
❇️ گفتم: اینها وحشتناک ترند. گفت: زیرا با کافر سروکار دارند.
فاصله ای نشد که صدای فرود آمدن چیزی، زمین زیر پاهایم را به شدت لرزاند، وقتی از نیک علت را جویا شدم، گفت: ضربه آتشی بود که بر آن کافر فرود آمد.
⭕️از این به بعد نیز این گونه صداها که زمین را به لرزه می آورد بسیار خواهی شنید.
🔰 نیک مسیر راه را از روی تپهها و گاه از درون درههایی کوچک و بلند انتخاب میکرد تا اینکه به ناگاه خود را لب پرتگاه بزرگ و عظیمی دیدم.
🌀 از نیک پرسیدم: باید از پرتگاه نیز بگذریم؟ گفت: آری.
با وحشت به ته دره نگاه کردم، به قدری عمیق بود که انتهایش پیدا نبود. برگشتم و به نیک گفتم: تو که دوست و همراه منی چرا اینهمه آزارم میدهی؟! گفت: چطور؟ گفتم: آیا واقعا در این برهوت راه دیگری، که اندکی راحتتر باشد وجود ندارد؟!
🔶نیک دستی به سرم کشید گفت: راه عبور در این وادی بسیار است، اما هرکس را مسیری است که به ناچار باید از آن بگذرد.
🔘 با ناراحتی گفتم: آیا لیاقت من این بود که از بالا، آتش و دود آزارم دهد و از پایین، تپهها و درههای سخت و جان فرسا محل عبورم میباشد؟!
♦️یک لبخندی زد و گفت: دوست من بدان این زجرها، بازتاب کردارهای زشت تو در دنیاست. اگر در این مسیر عذاب آنها را تحمل نکنی هرگز به وادی السلام نخواهی رسید. کوچکترین عمل زشت تو در دنیا ضبط گردیده، اینها تاوان آنهاست...
⚡️ مدتها با رنج و مشقت بسیار مشغول پایین رفتن از دره بودیم که ناگاه، صدای ریزش سنگلاخها، از بالای دره، مرا به خود آورد. فورا خود را به نیک رساندم، تا چنانچه مشکلی پیش آید، به کمکم بشتابد
☄ وحشتزده و مضطرب، در حالیکه چشمانم از حدقه بیرون آمده بود، دیدم که مردی همراه با سنگهای کوچک و بزرگ در حال سقوط به ته دره میباشد.
🌷نیک به من اشاره کرده و گفت: نگاه کن!
به بالای دره نگاه کردم، هیکل بزرگ و سیاهی که قهقه زنان شادی میکرد، بر بالای دره ایستاده بود.
نیک گفت: این هیکل، گناه آن شخص است که در حال سقوط بود و به واسطه قدرتی که داشت، توانست بر عمل نیک آن مرد چیره گردد و در نتیجه او را به ته دره پرتاب کند...
✍ادامه دارد...
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
@Nadebun
🌺🌺تربیتی
بچه ها به دستورات پدر و مادرهایی که به اندازه ی نیاز به آنها محبت نمی کنند و به اندازه ی نیاز احترام نمی گذارند، بعنوان دستورات خودخواهانه نگاه می کنند و از آنها فراری هستند.
و این تصویر نمی گذارد که آنها با دل و جان به حرف های آنها گوش بدهند.
@Nadebun
#امام_زمان_عج
#معرفت
#انتظار_فرج
✔️ نتایج(آثار) و فوائد دعا برای تعجیل فَرَج
📌جلسه صد و چهل و سوم
۶۰ - حضور فرشتگان
مجلسی که در آن برای حضرت قائم علیه السلام دعا شود، جایگاهی برای حضور فرشتگان گردد. و همچنین است تمام مجالس دعا، فرشتگان اهل آن مجالس را در دعا یاری میدهند. دلیل بر این معنی چند روایت است، از جمله: در مجلّد اول بحار از پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم مروی است که فرمود: اگر به بوستانهای بهشت گذرتان افتاد در آنها به گردش و تنعم بپردازید. عرض کردند: یا رسول اللَّه، بوستانهای بهشت چیست؟ فرمود: حلقههای ذِکر؛ که خداوند را کاروانهایی از فرشتگان است که در پی حلقههای ذکر میگردند، پس هنگامی که به آنها برسند پیرامونشان را میگیرند (۱) ....
می گویم: از این حدیث شریف چند نکته استفاده میشود:
اوّل:
اینکه مجالس ذکر از بوستانهای بهشتی است، و این یا از باب نامگذاری سبب به نام مسبَّب است، به جهت اینکه نشستن در آن مجالس سبب دخول در بهشت میباشد. و یا از این جهت که آن مجالس در حقیقت بهشت است، یعنی: منظور از بهشت دارالقرب و جایگاه ابرار و نیکان باشد. مؤیّد این احتمال علّت آوردن آن حضرت است، اینکه: خداوند را کاروانهایی از فرشتگان است که در پی حلقههای ذکر میگردند.... و به عبارت دیگر: بهشت محل الطاف خداوند و منزلگاه کرامت او است. پس اگر بنده ای اهل کرامت باشد، هم در دنیا و هم در برزخ و هم در قیامت و بعد از آن در بهشت خواهد بود.
و نیز مؤیّد این معنی است آنچه در روایت آمده: قبر، یا یکی از بوستانهای بهشت است و یا گودالی از گودالهای جهنّم، زیرا که مخفی نیست قبر که در زمین واقع است غیر از آن بهشت موعود میباشد که در آسمان واقع است - چنانکه در اخبار وارد شده -. و ممکن است منظور از بهشت همان بهشت موعود؛ و تعبیر از حلقههای ذکر به بهشت، از باب استعاره باشد، و وجه شباهت همان باشد که گفته شد یعنی: سرای نزدیکی به حق، و منزلگاه نیکان بودن. و اللَّه العالم.
(۱) بحار الانوار، ۱ / ۲۰۵
📚مکیال المکارم فی فوائد الدّعاء للقائم(ع)،ج۱،بخش پنجم،ص ۶۱۹ ، ۶۲۰
@Nadebun
#آل_یس
✔️معرفت امام زمان در زیارت آل یاسین
📌[جلسه صد و بیست و یکم]
➖➖📖📝〰〰✏️
💢گفتار سیزدهم:
آینه ی تمام نمای ربوبیت خداوند
📝 داستان یاقوت روغن فروش
مرحوم حاج میرزا حسین نوری در کتاب «جنة المأوی» از شيخ علی دشتی نقل می کند که او می گوید: مردم فارس به کربلا آمدند و در
سامرا خدمت میرزای بزرگ [میرزای شیرازی] رسیدند وگفتند: منطقه ی فارس و شیراز ، عالِم بزرگ ندارد. شما یکی از شاگردانتان را
که مجتهد است به ما معرفی کنید که مجتهد ما باشد. شیخ علی دشتی را بردند. می گوید: زمانی که شیخ علی دشتی از شیراز برگشته بود، با او
خیلی معاشرت داشتم.
✏️شیخ علی دشتی می گوید: یک بار به زیارت امام حسین رفته علیه السلام رفته بودم و به طرف نجف از راه فرات بر می گشتم. سوار لنج کوچکی شدم که بین کربلا و طُویرج بود. عده ای اهل طویرج سوار آن بودند. کسانی که در این لنج سوار شده بودند، همه اهل حلّه بودند و خیلی شوخی و حرکات سبکی انجام می دادند؛ اما یک نفر را دیدم که با این ها بود، ولی مثل این ها نبود. او خیلی باوقار و متین بود و سکوت های طولانی داشت.
آثار سکینه و وقار در او پیدا بود و حتی گاهی به آنها تذکر می داد که مثلا این قدر شوخی های بدنکنید! در راه بازگشت از کربلا به جایی
رسیدیم که عمق آب آن جا کمتر بود. صاحب لنج به ما گفت: این جا پیاده شوید و کمی جلوتر بروید و آب که کمی بیشتر شد، دوباره لنج را
آن طرف تر ببریم و سوار شویم. من آمدم با این مرد صحبت کردم و گفتم: تو با این که با این جمعیت هستی، چرا این ها را مذمت می کنی؟
📝گفت: این ها همه فامیل های من هستند و همه از اهل سنت اند. پدر من هم اهل سنت است؛ اما مادرم شیعه بود و من هم مدت ها به تبعیت از
پدرم اهل سنت بودم، بعد شیعه شدم. گفتم: چرا شیعه شدی؟
گفت: نام من یاقوت است و روغن فروش هستم. محل کارم در پل بغداد است و همه ی مردم مرا می شناسند. ما بیرون شهر بغداد به ویژه
اطراف حله می رفتیم و از آنجا روغن جمع می کردیم و می فروختیم و استفاده می کردیم. یک بار از حله خیلی بیرون رفتیم و از اصل قریه و
شهر دور شدیم و یک جایی استراحت کردیم و من خوابیدم. بلند شدم دیدم که همه ی رفقایم رفته اند! راهمان هم راه خشک و بی آب و علف
و بدون نشانه بود. در این راه درندگان بسیاری هم بودند. در آن اطراف هم، شهر و ده و قریه ای نبود. تنها بودم و چاره نداشتم. یک چهارپا
داشتم، مجبور شدم روغن ها را بار کنم و راه افتادم. یک مرتبه حالت ترسِ از درندگان بر من وارد شد. روز بود و آفتاب می تابید. آب نداشتم
و تشنه هم بودم و راهم را گم کرده بودم.
✏️به خلفا و مشایخی که می شناختم توسل کردم و پناه طلبیدم. اولی و دومی و سومی را اسم بردم و از آنها کمک خواستم و خیلی تضرع کردم. مدتی با این حال راه رفتم، ولی نتیجه نگرفتم. به یادم آمد از مادرم شنیده بودم که می گفت: فرزندان من! شما به تبعیت پدرتان اهل
سنت هستید. ما یک امام زنده ای داریم که نامش اباصالح المهدی است که گمشده ها را راهنمایی می کند، بیچاره ها را پناه می دهد و ضعیفان را
کمک می کند. با خدا عهد کردم که اگر به آن اباصالح استغاثه کنم و از مرگ نجات پیدا کنم و راهم را پیدا کنم، به دین مادرم بر می گردم. او را
ندا کردم و یاری خواستم.
📝مکرر صدا می زدم: «یا اباصالح؛ اغثنی اغثنی، یا اباصالح اغثنی اغثنی»؛ ناگهان دیدم شخصی در کنار من است و عمامه ی سبز دارد و با
من راه می رود.
فرمود: یاقوت! چه کسی را صدا کردی؟ با چه کسی حرف زدی و استغاثه کردی؟ یاقوت! عهدی با خدا بستی! پرسیدم: عهد من چیست؟
فرمود: عهدت این بود که اگر راه را پیدا کنی، به دین مادرت درآیی .
سپس به جایی رسیدیم که فرمود: اینجا قریه ای است که دوستانت می آیند. هنوز نرسیدند و تو به آنها ملحق می شوی.
گفتم: شما با من نمی آیید؟ فرمود: خیر. عرض کردم: چرا؟
فرمود: خیلی ها در اطراف زمین مرا صدا کردند، دیگر وقت ندارم و می خواهم سراغ آنها بروم. سپس از من غائب شد. (۱)
➖➖📖📝〰〰✏️
(۱) بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۲۹۲
📚نگاهی به مهربان ترین،(سیدحسین حسینی)
ج ۲،ص ۳۵ ، ۳۶
@Nadebun
@dars_akhlaq (7).mp3
3.11M
🌸حضرت آيت الله #جوادی_آملی
⭕️ موضوع: در جامعه مودبانه رفتار کنیم
@Nadebun
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌷 #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_251
🌷 آیه 234 سوره بقره - بخش1
🌸 وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِى أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِير
ٌ
🍀 ترجمه:و كسانى از شما كه وفات می کنند و همسران خود را ترک می کنند، آن زنان باید چهار ماه و ده روز خویشتن را در انتظار نگه دارند پس اگر به پایان مهلت (عدّه)شان رسیدند، پس گناهى بر شما نیست در آنچه درباره ى خودشان به طور شایسته انجام دهند. (ازدواج كنند) و خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است.
🌷 #یتوفون:وفات می کنند ، می میرند که از توفی می آید به معنای جدایی کامل روح از جسم که از این دنیا گرفته شده و در عالم دیگر گذاشته می شود.
🌷 #یذرون:ترک می کنند
🌷 #أزواجا:همسران
🌷 #يتربصن:انتظار می کشند
🌷 #أنفسهن: خودشان
🌷 #أربعة_أشهر_و_عشرا:چهار ماه و ده روز
🌷 #بلغن:تمام شدن ، به پایان رسیدن
🌷 #أجلهن: مهلت ،منظور عده زنان
🌷 #فلا_جناح:پس گناهی نیست
🌷 #خبير:آگاه، با خبر
🌸 یکی از مسائل و #مشکلات اساسی زنان ، زندگی بعد از مرگ شوهر است. لذا همیشه در قبایل و سرزمین های مختلف گاهی #زنان را در بن بست و اسارت قرار می دادند و گاهی جنایت آميزترين کارها را در مورد آنها مرتکب می شدند قبل از دین اسلام ، بعضی اقوام مانند هندوها معتقد بودند كه باید بعد از مرگ شوهر، زن را زنده بسوزانند. و بعضى قبایل دیگر مى گفتند كه او را به همراه #شوهر، زنده در زیر خاک دفن كنند. بعضى از اقوام مرتکب قتل نمی شدند ولی براى همیشه ازدواج مجدّد همسر را ممنوع مىدانستند. و بعضى زودتر از یک سال را مجاز نمى دانستند. و بعضى قبایل نیز #زن را مجبور می کردند که در کنار قبر شوهر خود زیر خیمه سیاه شب و روز خود را بگذراند.
🌸 کدام #فرهنگ باید با آن مقابله کند و از مقام زنان دفاع کند و زن را در اوج #آزادی و #عزت قرار دهد اینجاست که اسلام در میان این فرهنگ های غلط ظهور کرده است و به عنوان مدافع واقعی زن با این عقاید و خرافات و جنایات مقابله می کند و می فرماید فقط 4 ماه و 10 روز نباید ازدواج کنند به این دوره عده می گویند عده زنان مطلقه که در آیات قبل بیان شد 3 ماه است عده طلاق به خاطر این است که از سه حیض یا همان عادت ماهیانه پاک شوند و #عده وفات شوهر به خاطر این است که کسی در این مدت به خواستگاری زن نیاید و مدتی بگذرد زیرا اگر بلافاصله کسی به خواستگاری آید آن زن و اقوام آن شوهر را جریحه دار می کند و هم به خاطر این است که اگر آن زن در این مدت علایم بارداری در او نمایان شد باید صبر کند تا وضع حمل کند بعد می تواند #ازدواج کند.
🌸 { و الذین یتوفّون منکم و یذرون أزواجا يتربصن بأنفسهن أربعة أشهر و عشرا فإذا بلغن أجلهن فلا جناح عليكم فيما فعلن فى أنفسهن بالمعروف:و کسانی از شما كه #وفات مى کنند و همسران خود را ترک می کنند ، آن زنان باید چهار ماه و ده روز خودشان را در انتظار نگه دارند پس اگر به پایان عده رسیدند پس گناهی بر شما نیست در آنچه درباره خودشان به طور شایسته انجام دهند } در احاديث داريم المرأة ريحانه: #زن گل است. شما اگر یک گل را از گلدان بیرون آوردید باید آن را در گلدان دیگری بکارید. اگر این کار را انجام ندهید آن #گل پژمرده می شود زن مثل گل روح لطیفی دارد اگر یار و همدم او وفات کرد نباید مانع ازدواج مجدد او شد.
🌸 اگر عده #زن تمام شد دیگر زن کاملا آزادی و اختیار دارد با هر کسی که خواست ازدواج کند حتی نیاز به اجازه کسی ندارد که بخواهد مانع ازدواج او شود. این یعنی معنای واقعی #آزادی است وقتی زن در فرهنگ گذشته بعد از مرگ شوهر به او جنایت می شد اکنون در کمال آزادی برای #ازدواج مجدد حتی نیاز به اجازه پدر ندارد و هر کسی از اقوام شوهر مانند برادر شوهر ، پدرشوهر بخواهد دخالت کند اسلام او را محکوم می کند.کلمه معروف یعنی ازدواج بطور شایسته باشد با یک مرد شایسته که در زمینه ازدواج با #مشورت پدر و بستگان و تحقیق باشد ولی نیاز به اجازه آنها ندارد.
⬅️ ادامه در جلسه بعدی ...
@Nadebun
1_695578407.mp3
10.03M
🌷کتاب صوتی "حاج قاسم" در ده قسمت تقدیم اعضای محترم کانال نادبون میگردد.
🌺قسمت پنجم
@Nadebun