فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایتهای عجیب از زمینه سازی ظهور در ایران
🎙استاد عالی
@Nadebun
🔰 كارت بانكيم را به فروشنده دادم و باخيال راحت منتظر شدم تا كارت بكشه ،
ولى در كمال تعجب ، دستگاه پيام داد :
"موجودى كافى نميباشد ! "
امكان نداشت ، خودم ميدونستم كه اقلا سه برابر مبلغى كه خريد كردم در كارتم پول دارم،
با بيحوصلگى از فروشنده خواستم كه دوباره كارت بكشه و اين بار پيام آمد:
"رمز نامعتبر است"
اين بار فروشنده با بيحوصلگى گفت:
آقا لطفا نقداً پرداخت كنيد ، پول نقد همراهتون هست؟....فكر كنم كارتتون را پيش موبايلتون گذاشتين كلاً سوخته
در راه برگشت به خانه مرتب اين جمله ى فروشنده در سرم صدا ميكرد
"پول نقد همراهتون هست"؟.......
خدايا ما در كارت اعمالمان كارهاى بسيارى داريم كه به اميد آنها هستيم
مثلا عبادتهايى كه كرديم ،
دستگيرى ها و انفاق هايى كه انجام داديم و ..
نكند در روز حساب و كتاب بگويند موجودى كافى نيست ،
وما متعجبانه بگوييم :
مگر ميشود ؟؟؟؟
اين همه اعمالى كه فكر ميكرديم نيك هستند و انجام داديم چى شد؟؟؟؟
و بگويند اعمالتان را در كنار چيزهايى قرار داديد كه كلاً سوخت و از بين رفت ...
كنار بخل .....كنار حسد .....، كنار ريا ....، كنار بى اعتمادى به خدا... ، كنار دنيا دوستى و .....
نكند از ما بپرسند نقد با خودت چه آورده اى ؟؟؟؟
و ما كيسه مان تهى باشد ، دستمان خالى ..
@Nadebun
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
#تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_589
🌹 آیات 118 و 119 سوره نساء
🌹 بخش دوم
🌸 لَعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيباً مَفْرُوضاً (118) وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَأَمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ ءَاذَانَ الأَنْعاَمِ وَ لأَمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ يَتَّخِذِ الْشَّيْطَانَ وَلِيّاً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَاناً مُبِيناً (119)
🍀 ترجمه: خداوند شيطان را از رحمت خود دور كرده و شيطان گفت: من حتماً از ميان بندگانت سهمى معیّن خواهم گرفت. (118) و حتماً آنان را گمراه مى كنم و حتماً به آرزوهاى پوچ و بى اساس سرگرمشان مى سازم و به آنان دستور مى دهم كه گوش چهارپایان را بشكافند و به آنان دستور مى دهم كه آفرینش خدا را تغییر دهند. و هر كسی به جاى خدا، شیطان را سرپرست و دوست خود انتخاب کند، بى تردید سخت ضرر كرده است، ضرری آشكار (119)
🔴 در جلسه قبلی به شرح آیات پرداخته شد و در این جلسه پیام های آیات بیان می شود
🔹 پيام هاى آیات118و119 سوره نساء
✅ شرک ورزیدن در دام #شیطان قرار گرفتن است.
✅ ریشه ى همه ى شقاوت هاى شیطان، ملعون شدن اوست.
✅ #شیطان، دشمن دیرین انسان است، به هوش باشیم در دام او نیفتیم.
✅ شیطان براى گمراهى #انسان، آخرین تلاش خود را مى كند.
✅ #شیطان، همه را نمى تواند گمراه كند.
✅ #شیطان، خالقیّت خدا را قبول دارد.
✅ خطر وسوسه ها، جدّى و دائمى است، دشمن خود را بشناسیم. (حرف لام كه بر سر تمام افعال آمده است نشانه جدّى بودن خطر است)
✅ #شیطان، هر كسى را به نحوى گمراه مى كند. بدعت در دین، تغییر در آفرینش.
✅ آرزوهاى طولانى و پوچ از القاهای شیطان است.
✅ #شیطان، ابتدا در فكر و روح انسان اثر مى گذارد، سپس او را تسلیم خود مى گرداند.
✅ #انسان فطرتاً در مسیر حقّ است.
✅ #شیطان مردم را به حرام كردن حلال هاى الهى دعوت مى كند.
✅ #خرافات، از القاهای شیطانى است.
✅ تغییر مخلوقات (نظیر زن را به مرد و مرد را به زن تبدیل كردن) كار حرام و شیطانى است.
✅ اطاعت از #شیطان در حقیقت پذیرش ولایت اوست.
✅ تنها #خداوند شایسته ولایت بر انسان است.
@Nadebun
جستجوی گلهای بنفش_2.mp3
10.93M
🌹#جست_و_جوی_گلهای_بنفش🌹
🙍♂بالای ۴ سال
🎤با اجرای : اسماعیل کریم نیا
#عمو_قصه_گو
🗣قرائت :سوره ی تین
🎶تدوین : عموقصه گو
📚منبع :کتاب جستجوی گلهای بنفش
@Nadebun
🔴زندگینامه شیطان(قسمت آخر)
سخنی با مخاطبین:
داستان شیطان ممکنه یک جاهاییش معتبر نباشه چون روایات مختلفه و ما نزدیکترین حدس ها رو نوشتیم و گذاشتیم اما کلیت داستان و خیلی از قسمتهاش مورد تاییده فقط یه جاهاییش ممکنه دخل و تصرف باشه که مربوط به جزییاته.
و حالا ادامه داستان:
🔥شیطان در جواب گفت :اول آن که ، اجازه دهى تا روز قیامت زنده باشم .
🌺خدا در جوابش فرمود: اگر مى خواهى از صدمه مرگ و جان کندن نجات یابى اراده من بر این است که هر کس به دنیا آید مزه مرگ را بچشد
چون نجات از مرگ براى کسى نیست ؛ تو را مهلت مى دهم تا روزى که معلوم است.
☘شاید مراد روز ظهور امام عصر - عجل الله تعالى فرجه الشریف - باشد که به دست لشکر آن حضرت کشته مى شود و شاید هم روز آخر دنیا باشد.
🔥شیطان گفت: دوم این که ، خدایا! از تو مى طلبم که در مقابل هر یک از فرزندان آدم ، دو فرزند به من عطا کنى !
♻️از این رو، در اخبار وارد شده : برابر هم یک نفر از اولاد آدم که متولد مى شود، دو شیطان بر او مسلط است و او را اغوا مى کنند.
🔥سوم،گفت:خدایا! از تو مى خواهم که مرا در بدن اولاد آدم مانند خون جریان دهى که از هر جاى بدن او بخواهم ، بتوانم او را به معصیت بکشانم.
🔥چهارم ،از تو مى خواهم که فرزندان آدم ما را نبینند، ولى ما آنها را ببینیم !
🔥پنجم ، از تو مى خواهم این قدرت را به من بدهى که به هر صورت بخواهم بتوانم در آیم .
بنابر این (در هر جا و هر شکلى که مى خواهد در مى آید تا شاید مردم را فریب دهد).
⚡️همان طور که در اول خلافت ابوبکر به شکل پیرمردى زاهد در آمد، اول به ابوبکر بیعت کرد تا مردم تشویق شدند. و ده ها داستان دیگر...
🔥ششم . پروردگار! از تو مى خواهم تا روح در بدن اولاد آدم است بر آن مسلط باشم !
🔥هفتم ، عرض کرد: خدایا! از تو مى خواهم مرا مخصوصا در سینه آدم و اولاد او مسلط گردانى تا او را وسوسه کنم . چنان چه در قرآن مى فرماید« الخناس الذى یوسوس فى صدور الناس من الجنه و الناس »
« شیطانى که وسوسه و اندیشه بد در دل مردم مى افکند، وسوسه او، هم در دل جن باشد و هم در دل انسان »
❤️خداوند هم در پایان هر یک از خواسته هاى او فرمود: راضى شدم .
🔥 وقتى شیطان این حاجات را از خداوند گرفت ، عرض کرد: « فبعزتک لاغوینهم اجمعین
اى خدا! به عزت و بزرگوارى خودت ، همه آنها را گمراه و از راه راست منحرف مى کنم .
🔴من آنها را از پیش رو (آنها که آخرت را در پیش دارند در نظرشان کوچک و ساده جلوه مى دهم )
و از پشت سر (آنها را که به جمع آورى اموال و ثروت مشغول هستند به بخل و نپرداختن حقوق واجب دستور مى دهم )
و از طرف راست (امور معنوى را به وسیله شبهه و شک و تردید ضایع مى سازم )،
و از طرف چپ (لذت مادى و شهوات را در نظر آنها جلوه مى دهم .) و سراغشان مى روم و تو اکثر آنها را شکر گزار نخواهى یافت...
پایان
📗مثنوى ، مولوى ، دفتر اول ، ص 201.
کتاب سلیم بن قیس
ناس آیه 4 و 5.
ص ، 38، آیه 81.
اعراف آیه 16؛ بحار، ص 274.
@Nadebun
🌺🌺جملاتی برای بالا بردن اعتمادبنفس کودکان:
1. من به تو اعتماد دارم.
2. حضور او در جمع خانواده را مهم بدانید. مثلا بگویید «وقتی خدا تو رو به ما داد، می دانست ما چه چیزی در زندگی احتیاج داریم»
3. ببخشید عزیزم.
4.من تو را می بخشم.
5.امشب می خواهم فقط وقتم را با تو بگذرانم. چه کاری دوست داری که انجام بدهیم؟
6. بله،امشب غذایی رو میپزم که دوستش داری.
7. از تو ممنون هستم.
8.بکار بردن صفات مثبت. نمی توانم باور کنم که تو چقدر ... هستی.
9.به تو افتخار می کنم.
10. برایت روی میز پول گذاشتم.
11. حرفت را باور می کنم.
@Nadebun
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 کوری شفا یافته...
🔹شخصی به نام اعمش میگوید:
کنیزی سیاه چهره ی نابینا را در مدینه دیدم که آب به مردم میداد و میگفت:« در راه محبت علی بنوشید.»
🔹پس از مدتی او را در مکه دیدم که بینا بود و به مردم آب میداد و میگفت:
«در راه محبت سرورم علی علیه السلام آب بنوشید، آن کس که خداوند به خاطر او بیناییام را دوباره به من عنایت کرد.»
🔹نزدیک رفتم، گفتم:
شما را چندی پیش در مدینه دیدم به مردم آب میدادی و نابینا بودی و امروز میبینم بینا هستی، قضیه بینایی تو از چه قرار است؟
🔹گفت: روزی شخصی از من پرسید: تو کنیز آزاد شده علی بن ابی طالب علیه السلام و از ارادتمندان او هستی؟
گفتم: آری
گفت: خدایا! اگر این کنیز راست میگوید بینایی اش را به او باز گردان.
به خدا سوگند! بعد از دعای آن مرد خداوند نعمت بینایی را به من بازگرداند و بینا شدم.
به او گفتم: تو کیستی؟
گفت: من خضر پیغمبر، و از شیعیان امیرالمومنین علی علیه السلام هستم.
📚 بحارالانوار، ج ۴۲، ص ۹.
@Nadebun
🌱ما منتظریم از سفر، برگردی
یکروز شبیه رهگذر برگردی...
🌱با کاسهی آب و مجمری از اسپند
ما آمده ایم پشت در، برگردی...
🌱وقتش نرسیده است ای مرد ظهور
با سیصدوسیزده نفر، برگردی؟
#العجلمولایغریبم
‼️حدیثی زیبا از امام رضا (علیه السلام )
دربارهی وظایف منتظران واقعی
مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف )
🌺انتظار فرج به چند چیز است:
✨صبور بودن
✨گشادهرویی
✨همسایهداری
✨خوشرفتاری
✨ترویج کارهای نیک
✨خودداری از آزار و اذیت دیگران
✨خیرخواهی و مهربانی با مومنان
📚تحفالعقول ص۴۱۵
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
@Nadebun
👌حکایت بسیار زیباااا
روایتی هست که میگوید :
خواجه شمسالدین محمد شاگرد نانوایی بود.
عاشق دختر یکی از اربابان شهر شد. که دختری بود زیبا رو بنام شاخ نبات.
در کنار نانوایی مکتب خانه ای قرار داشت که در آنجا قرآن آموزش داده میشد و شمسالدین در اوقات بیکاری پشت در کلاس مینشست و به قرآن خواندن آنان گوش میداد.
تا اینکه روزی از شاخ نبات پیغامی شنید که در شهر پخش شد " من از میان خواستگارانم با کسی ازدواج میکنم که بتواند 100 درهم برایم بیاورد!" 100 درهم، پول زیادی بود که از عهده خیلی از مردم آن زمان بر نمیآمد که بتوانند این پول را فراهم کنند.
عده ای از خواستگاران شاخ نبات پشیمان شدند و عده ای دیگر نیز سخت تلاش کردند تا بتوانند این پول را فراهم کنند و او را که دختری زیبا بود و ثروتمند به همسری گزینند .
در بین خواستگاران خواجه شمسالدین محمد نیز به مسجد محل رفت و با خدای خود عهد بست که اگر این 100 درهم را بتواند فراهم کند 40 شب به مسجد رود و تا صبح نیایش کند.
او کار خود را بیشتر کرد و شبها نیز به مسجد میرفت و راز و نیاز میکرد تا اینکه در شب چهلم توانست 100 درهم را فراهم کند و شب به خانه شاخ نبات رفت و اعلام کرد که توانسته است 100 درهم را فراهم کند و مایل است با شاخ نبات ازدواج کند.
شاخ نبات او را پذیرفت و پذیرایی گرمی از او کرد و اعلام کرد که از این لحظه خواجه شمسالدین شوهر من است. شمسالدین با شاخ نبات راجع به نذری که با خدای خود کرده بود گفت و از او اجازه خواست تا به مسجد رود و آخرین شب را نیز با راز و نیاز بپردازد تا به عهد خود وفا کرده باشد.
اما شاخ نبات ممانعت کرد. خواجه شمسالدین با ناراحتی از خانه شاخ نبات خارج شد و به سمت مسجد رفت و شب چهلم را در آنجا سپری کرد. سحرگاه که از مسجد باز میگشت چند جوان مست خنجر به دست جلوی او را گرفتند و جامی به او دادند و گفتند بنوش او جواب داد من مرد خدایی هستم که تازه از نیایش با خدا فارغ شدهام، نمیتوانم این کار را انجام دهم.
اما آنان خنجر را به سوی او گرفتند و گفتند اگر ننوشی تو را خواهیم کشت بنوش، خواجه شمسالدین اولین جرعه را نوشید آنان گفتند چه میبینی گفت: هیچ و گفتند: دگر بار بنوش، نوشید، گفتند:حال چه میبینی؟
گفت: حس میکنم از آینده باخبرم و گفتند :باز هم بنوش، نوشید، گفتند: چه میبینی؟ گفت :حس میکنم قرآن را از برم؛
و خواجه آن شب به خانه رفت و شروع کرد از حفظ قرآن خواندن و شعر گفتن و از آیندهی مردم گفتن و دیگر سراغی هم از شاخ نبات نگرفت!
تا اینکه آوازه او به گوش شاه رسید و شاه او را نزد خود طلبید و او از آن پس همدم شاه شد؛ و شاه لقب لسانالغیب و حافظ را به او داد.
(لسانالغیب چون از آینده مردم میگفت و حافظ چون حافظ کل قرآن بود).
تا اینکه شاخ نبات آوازه او را شنید و فهمید و نزد شاه است و به دنبال او رفت اما ...
حافظ او را نخواست و گفت : زنی که مرا از خدای خود دور کند به درد زندگی نمیخورد ... تا اینکه با وساطت شاه با هم ازدواج کردند.
این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد
اجر صبریست کزآن شاخ نباتم دادند.
@Nadebun
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
#تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_590
🌹 آیات 120 و 121 سوره نساء
🌸 يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيطَانُ إِلَّا غُرُوراً (120) أولئك مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصا (121)
ً
🍀 ترجمه: (شیطان) به آنان وعده می دهد و آنها را به آرزوها سرگرم می سازد و شیطان جز فریب، وعده اى به آنان نمى دهد. (120) آنان جایگاهشان جهنم است و هیچ راه فراری از آن نمی یابند. (121)
🌷 #یعدهم: به آنان وعده می دهد
🌷 #یمنیهم: آنها را به آرزوها سرگرم می سازد
🌷 #غرور: فریب
🌷 #مأواهم: جايگاه آنها
🌷 #لا_یجدون: نمی یابند
🌷 #مَحیصا: راه فراری
🌸 این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. آیه 120 سوره نساء مى فرمايد: يَعِدُهُمْ وَ يُمَنِّيهِمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلاّ غُرُوراً: شیطان به آنان وعده می دهد و آنها را به آرزوها سرگرم می سازد و شیطان جز فریب وعده ای به آنان نمی دهد. وقتى آیه ى 135 سوره آل عمران در مورد بخشایش #گناهان نازل شد ابلیس یارانش را جمع كرد و گفت: با توبه ى انسان، همه ى زحمات ما ناكام مى شود. هر یک سخنى گفتند. یكى از شیاطین گفت: هر گاه كسى تصمیم به توبه گرفت، او را گرفتار آرزوها و وعده ها مى كنم تا توبه را به تأخیر اندازد. ابلیس راضى شد. هم خدا و هم شیطان وعده داده اند، ولى وعده ى الهى راست است و وعده #شیطان دروغ و فریب است.
🌸 در آیه 121 سوره نساء سرنوشت نهايى پيروان شيطان چنين بيان شده أُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ لا يَجِدُونَ عَنْها مَحِيصاً :آنان جایگاهشان جهنم است و هیچ راه فراری از آن نمی یابند. کسانی که از #شیطان پیروی می کنند بی قراری و اضطراب در زندگی آنها نمایان است و هیچ آرامشی ندارند و دچار افسردگی می شوند و هم زندگی خود را در دنیا #آتش می زنند و هم در آخرت جایگاه آنها آتش است و برای همیشه در #آتش هستند.
🔹 پيام های آیات120و121سوره نساء
✅ دلبستگى به #آرزوها، افتادن در دام فریب شیطان است.
✅ آنان كه به دیگران حتّى به كودكان، وعده ى #دروغ مى دهند، كارى شیطانى انجام می دهند.
✅ #جهنم، براى پیروان شیطان جایگاهی همیشگی است.
✅ #هشدار به مجازات و كیفر، یكى از شیوه هاى جلوگیرى از فساد است. از همه ى ناگوارى هاى دنیا مى توان فرار کرد، ولى از عذاب آخرت هرگز نمی توان #فرار کرد.
✅ در #آخرت، برگشت امكان ندارد، پس تا از دنیا نرفته ایم از بدى ها برگردیم.
@Nadebun