هدایت شده از آرشیو فایل
9.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤🌺🖤🌺🖤
#حضرت_زهرا
شعر بی نقطه در وصف #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
سر در گم سرّ سحرم مادر گل ها
دل مردۀ اسرار درم مادر گل ها
ای محور درد همه ی عالم وآدم
ای هالۀ احساس وکرم مادر گل ها
هم اسوۀ مهر و مدد و گوهر علمی
هم سورۀ طاهای حرم مادر گل ها
علامه دهری وسراسر همه عدلی
ای حامی و امدادگرم مادر گل ها
در معرکه گل کرده همی آه کلامی
گاهی سر و گاهی کمرم مادر گل ها
ای ماه دل آرای علی در دم مرگم
دل گرم طلوعی دگرم مادر گل ها
#صلی_الله_علیک_یا_فاطمة_الزهرا
#فاطمیه
@NafasseAmigh
🌺🖤🌺🖤🌺
#حضرت_زهرا
باز هم اي دختر ِ پيغمبر ِ اكرم بمان
مَرهَم ِ دردِ علي ، اي دردِ بي مَرهَم بمان
دستهايِ تو شكستَش هم پناهِ مرتضاست
تكيه گاهِ محكم ِ من پيش ِ من محكم بمان
كم ببوس دستِ مرا دارم خجالت ميكشم
من حلالت ميكنم اما تو هم يك كم بمان
رفته رفته كار ِ من دارد به خواهش ميكشد
التماست ميكنم پيشم بمان پيشم بمان
#فاطمیه
@NafasseAmigh
#فاطمیه
هنـوز کـوچـه به کـوچـه
حکـایـت از مـردی اسـت ...
که دسـتِ بستـهی او
عـاشـقـانـه میـلـرزد ...
#میلاد_عرفان_پور
#صلی_الله_علیک_یا_فاطمة_الزهرا
#حضرت_زهرا
@NafasseAmigh
#صلی_الله_علیک_یا_فاطمة_الزهرا
#حضرت_زهرا
.
شعرے به نام نامے ما"در" شروع شد
اشڪے به حال غربت حِی"در" شروع شد
این "در"ڪه قافیه ست مگوهاست در دلش
اصلا تمام فاجعه از ""در"" شروع شد
#فاطمیه
@NafasseAmigh
همه دلخوشی اش، داشتن فاطمه بود
دل زهرایی مولا، وطن فاطمه بود...
#فاطمیه
@NafasseAmigh
با اینکه پیکرِ پسرش بوریا شود
عریان به روی خاک بیابان رها شود
با اینکه از قضیّه خبر داشت فاطمه
با اینکه دردِ دست و کمر داشت فاطمه
پا شد برای امرِ مهمی وضو گرفت
آهی کشید و بغضِ بدی در گلو گرفت
صندوقچه ی لباس و کفن را که باز کرد
نفرین به اهل کوفه و شام و حجاز کرد
میدید فاطمه شده پنجاه سال بعد
در قتلگاه آمده سرباز اِبن سعد
با نیزه اش به روی تن شاه میکشد
نقشه برای پیروهن شاه میکشد
زهرا که دید واقعه را سوخت عاقبت
با آه و گریه پیروهنی دوخت عاقبت
با بازوی شکسته ی خود… روزِ آخری
با چشم نیم بسته ی خود… روزِ آخری
پیراهن حسین خودش را قواره کرد
گریه برای آن بدن پاره پاره کرد
هر سوزنی که رفت به دستش دلش شکست
میدید نیزه ای وسط سینه اش نشست
پیراهنش همینکه به زیر گلو رسید
در قتلگاه پنجه ی قاتل به مو رسید
تا روی پیکر پسرش یک سپاه رفت
خولی رسید و فاطمه چشمش سیاه رفت
#رضا_قربانی
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
@NafasseAmigh
#حضرت_زهرا
با گزیدنهای لب این درد را پنهان مکن
هرچه خواهی کُن ولی این خانه را ویران مکن
یاکه جارو میزنی یاکه غذا را میپزی
جانِ زینب این مکن ، جان حسینت آن مکن
منکه میدانم که از این زخم میپیچی به خود
تاکه میآیم به زور این چهره را خندان مکن
زینبت را میکُشی وقتی که خود را میکِشی
مردِ خود را بیش از این شرمنده از طفلان مکن
سرفههایت را رها کُن لااقل آهی بکش
شیشهام میپاشی از هَم سینه را زندان مکن
بر تَرکهایت ضرر دارد بغل وا میکنی
با بغل واکردنت این جمع را گریان مکن
بشکند دستِ کسی که دستِ او دستت شکست
هیچ کس آنجا نگفت اینگونه با قرآن مکن
چهره پنهان کن وصیت کن شکایت کن ولی
با فشردنهای دندان درد را پنهان مکن
#حسن_لطفی
#فاطمیه
@NafasseAmigh
#آجرک_الله_یا_بقیة_الله🥀
بشکند پاے کسے کہ لگدش سنگین بود
تـا ڪہ زد سلسلہ ي #آل_عبـا ریخٺ بهـم
ثلـث سـاداٺ ميـان در و ديـوار افـتـاد
نسل ساداٺ بہ يك ضربہ ي پا ریخٺ بهم
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
@NafasseAmigh
#فاطمه_جانم
رفته رفته کار من دارد به خواهش میکشد...
التماست میکنم ، چیزی نمیخواهم ، بمان...
#فاطمیه
#لعن_الله_قاتلیک_یازهرا
✨🖤✨🖤✨
#حضرت_زهرا
#مرثیه_حضرت_زهرا
در بین بستری و مداوا نمی شوی
بانوی آسمانی من! پا نمی شوی!؟
برخیز ای شکوفه ی باغ بهاری ام
برخیز ای توسلِ شبزندهداری ام
برخیز و حال و روز مرا روبه راه کُن
با چشم کَم سویات به علیّ ات نگاه کُن
زهرِ بدونِ یارشدن را چشیده ام
من کم محلی از همه ی شهر دیدهام
تنها تو اعتنا به کلامم کُنی بس است
جای تمام شهر سلامم کُنی بس است
برخاستی و شد پُر خون جای پیکرت
آلاله کاشتی وسط باغ بسترت
خونابه را به ورطه ی سیلاب می کِشی
این رختخواب را چِقَدَر آب می کِشی!
مَرهَم به پیش زخم تنت سد نمی شود
ردِّ غلافِ بازوی تو رد نمی شود
دردت به جانِ من..،تو قنوتِ دُعا نگیر
با دستِ بی تعادل خود رَبَّنا نگیر
حجم غم تو در دل من بی حساب شد
آن بانویِ رشیدهی من آبِ آب شد
ثانیه های رفتن تو تند می شود
دارد نفس نفس زدنت کُند می شود
با سنگ،شیشه ی دل من را محک زدند
آئینه ی مرا وسط کوچه چک زدند
در کوچه..،خاک بوی لباس تو را گرفت
آن تکّهگوشوارِ تو را مجتبی گرفت
لطفاً بیا بمان و نرو یارِ غارِ من
زهرا!نمی شود نَروی از کنارِ من!؟
مهتابِ من سری به دلِ شب نمی زنی!؟
شانه به زلف درهم زینب نمی زنی!؟
گیسوی پُر گره شده را غرق بوس کن
زهرا بمان و زینبمان را عروس کن
خانُم!دعای رفتَنَت از خانه زود بود
خانُم!سه ماه آخرِ عمرت کبود بود
آه اِی کتاب عشق که بندت گسسته شد
آه ای کبوتری که پر تو شکسته شد
لطفاً بمان و ترک نکن اهل لانه را
بگذار روبه راه کنم وضع خانه را
من آن دری که بر سر تو خورد..،می کَنم
آن میخ کج که بر پر تو خورد..،می کَنم
ای خانه دارِ عرش! سرت درد می کند
جارو نزن..،تمام پرت درد می کند
این آسیا ست گریه نموده به حال تو
دستاسِ خانه سُرخ شد از شرمِ بال تو
من دست هم به لقمه یِ امشب نمی زنم
نانی که پختهای بخدا لب نمی زنم
دست از کفن بشوی و علی را کفن نکن
این قدر خون به قلبِ نحیف حسن نکن
بس کن!که آفتاب امیدم غروب کرد
دیدی! لب حسین تو را گریه چوب کرد
بی تو حسین چشم به خوابی نمی بَرَد
این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد
باشد..،برو..،محل نده زهرا به اشک و آه
باشد..،قرار و وعده ی ما بین قتلگاه
#بردیا_محمدی
#فاطمیه
@NafasseAmigh
✨🖤✨🖤✨