eitaa logo
🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
850 ویدیو
46 فایل
@MLN1360 کانال دوم ما: 🎀دونفره های عاشقی🎀 💌 @DoNafarehayeAsheghi 💌
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️◾️▪️📚▪️◾️◼️ 📖درسهایی از عاشورا🏴 قسمت سوم🚩 ◼️◾️▪️📚▪️◾️◼️ 🌹 @nafasseamigh 🌹
🔺چه کنم‌باتو واین ریخت وپاشی که شده چه کنم‌باتو وبابردن این پیکرها 🔻آیه ات بخش‌شده آینه ات پخش شده که‌علی اکبرمن گشته علی اکبرها
هر کسی داد سَلامی به تو و اَشکَـش ریخت اونَظَرکَرده ی حَضرت زَهراست، اَباعبدالله...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از تبادلات گالری
5_6226492781402000110.mp3
4.67M
▫️در زدم بازم درو وا کردی ▫️منو مهمون کربلا کردی ▫️باز به دلم افتادکه بیام به هیئتت سر بزنم ▫️باز به دلم افتاد تو خودت،پشت دری بیام در بزنم 🎶کربلایی جواد مقدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارباً اربا تر از این قامت تو قلب من است  چــــــونکه باید بدن مختصـــــرت را ببرم شبــه پیغمبـــر من معجزه هـــا داری، حیف!  قســـمت من شــده شق القــمرت را ببرم @NafasseAmigh
°🏴°🏴°🏴° تپش نبض جهان از ضربان افتاده به رويِ خاك نه يك تن كه جهان افتاده يك طرف جسم كه نَه، سايه اي از جسم علي در كنارش پدري گريه كنان افتاده يك طرف پيكر بي جان و كمي آن سو تر سپر و نيزه و شمشير و كمان افتاده برگ ريزانِ قدش طعنه به پائيز زده هر طرف پيكرش از باد خزان افتاده @NafasseAmigh 🏴°🏴°🏴°🏴
#عاشورا دويده ام ز حرم تا که زنده ات نگرم مبند ديده کمی دست و پا بزن پسرم ز مصحف تنت اين آيه های ريخته را چگونه جمع کنم سوی خيمه ها ببرم @NafasseAmigh
☆🏴☆🏴☆🏴☆ ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان مثل تیری که رها می شود از دست کمان خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود مست می‌آمد و رخساره برافروخته بود روح او از همه دل کنده ، به او دل بسته بر تنش دست یدالله حمایل بسته بی خود از خود ، به خدا با دل و جان می‌آمد زیر شمشیر غمش رقص کنان می‌آمد یاعلی گفت که بر پا بکند محشر را آمده باز هم از جا بکند خیبر را آمد ، آمد به تماشا بکشد دیدن را معنی جمله در پوست نگنجیدن را بی امان دور خدا مرد جوان می‌چرخید زیرپایش همه کون و مکان می‌چرخید بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد رفت از میسره از میمنه بیرون آمد آن طرف محو تماشای علی حضرت ماه گفت: لاحول ولاقوه الابالله مست از کام پدر، زاده لیلا ، مجنون به تماشای جنونش همه دنیا مجنون آه در مثنوی‌ام آینه حیرت زده است بیت در بیت خدا واژه به وجد آمده است رفتی از خویش، که از خویش به وحدت برسی پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد به تماشای نبرد تو خداوند آمد با همان حکم که قرآن خدا جان من است آیه در آیه رجزهای تو قرآن من است ناگهان گرد و غبار خطر آرام نشست دیدمت خرم و خندان قدح باده به دست آه آیینه در آیینه عجب تصویری داری از دست خودت جام بلا می‌گیری زخم‌ها با تو چه کردند؟ جوان‌تر شده‌ای به خدا بیش تر از پیش پیمبر شده‌ای پدرت آمده در سینه تلاطم دارد از لبت خواهش یک جرعه تبسم دارد غرق خون هستی و برخواسته آه از بابا آه ، لب واکن و انگور بخواه از بابا* گوش کن خواهرم از سمت حرم می‌آید با فغان پسرم وا پسرم می‌آید باز هم عطر گل یاس به گیسو داری ولی این بار چرا دست به پهلو داری؟! کربلا کوچه ندارد همه جایش دشت است یاس در یاس مگر مادر من برگشته است؟! مثل آیینه در خاک مکدر شده‌ای چشم من تار شده؟ یا تو مکرر شده‌ای؟! من تو را در همه کرب و بلا می‌بینم هر کجا می‌نگرم جسم تو را می‌بینم ارباْ اربا شده چون برگ خزان می‌ریزی کاش می‌شد که تو با معجزه‌ای برخیزی مانده‌ام خیره به جسمت که چه راهی دارم باید انگار تو را بین عبا بگذارم باید انگار تو را بین عبایم ببرم تا که شش گوشه شود با تو ضریحم پسرم.. ✔️ ✔️ @NafasseAmigh 🏴☆🏴☆🏴☆🏴
13910821000468.mp3
4.19M
ناگهان قلب حرم واشد و یک مرد جوان مثل تیری که رها میشود از دست کمان .... ✔️ ✔️ @NafasseAmigh
●🏴●🏴●🏴● بخوان به گوش سحرها اذان، علی اکبر! بخوان دوباره برایم، بخوان علی اکبر! لب ترک ترکت را به هم بزن اما تکان نخور که نپاشد جهان، علی اکبر! دوباره داغ پیمبر تحمّلش سخت است نرو جوانی حیدر! بمان علی اکبر! به دست غصّه نده چشم دخترانم را تمام دل خوشی کاروان! علی اکبر ببین که تیر فراغت نشسته بر جگرم ببین قدم ز غمت شد کمان، علی اکبر عصای پیری بابا! مقابلم نشِکن توان بده به منِ ناتوان، علی اکبر کنار جسم تو رسم جهان عوض شده است نشسته پیر کنار جوان، علی اکبر مسیح زندگی ام روی خاک افتاده ست عجیب نیست شدم نیمه جان، علی اکبر بریده گریه امانِ مرا کنار تنت میان هلهله ها   الامان علی اکبر اگر چه پهلوی تو یاد مادرم افتادم شکسته کوفه سرت را چنان علی... اکبر ✔️ ✔️ @NafasseAmigh 🏴●🏴●🏴●🏴
🏴💔 🏴ای داغدار اصلی این روضه ها بیا صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا 🏴تنها امید خلق جهان یابن فاطمه ای منتهای آرزوی اولیاء بیا 🏴بالا گرفته ایم برایت دو دست را ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا 🏴💔
هدایت شده از سَمتِ بِهِشت
4_695743491741501272.mp3
5.1M
❀ ڪربلا تو قبلہ گـاه من ...❀ 🎵 شور بسیـــار زیبا 😔 📢 از کربلایے جواد مقـدم 🏴 😭 🔲 شب تاسوعای حسینے
در ڪلاس #عاشقے_عباس غوغا مےڪند در دل هر #عاشقے_عباس مأوا مےڪند هرڪسےخواهد رود درمڪتب عشق حسین ثبٺ نامش را فقط عباس امضا مےڪند #باب_الحوائج_حسینــــہ_آقام_ابالفضل 🌹 @nafasseamigh 🌹
.... خیز از جا ! بنگر پشت مرا خم کردی ماه برخیز ! مرا ماه محرّم کردی ... 😭😭😭 🌹 @nafasseamigh 🌹
لشگرم ریخٺ بهم یاررشیدم برگرد ناامیدم نڪن عباس،امیدم برگرد نگران حرمم جان حسین زودبیا حرف غارٺ شدن خیمہ شنیدم برگرد 💔 🌹@nafasseamigh 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
■🏴■🏴■🏴■ هر کسی حرف از وفاداری زند از علمداری و از یاری زند آورد نامی ز ایثار و ادب ذکری از سقایی آید روی لب گر جوانمردی دمی حاصل شود هر دلی مست ابوفاضل شود او که مردی و وفا را کرده مات تا ابد شرمنده اش آب فرات واله و مبهوت او شد علقمه هم گل ام البنین هم فاطمه ساقی بی دست جام کربلا تشنه لب آب آور دشت بلا بود او نور امید خیمه گاه یک تنه بهر حسینش یک سپاه در وجودش گشته حیدر منجلی جلوه ی کرببلایی علی دست حق باشد علی مرتضی او بود دست علی در کربلا خیمه ها را پاسداری می نمود شب به یمن او حرم آسوده بود تا سحر برگرد خیمه ذکر گفت تا سه ساله در حرم آرام خفت صبح عاشورا علم بر دوش بود لشگری از هیبتش مدهوش بود با وجودش کودکی سیلی نخورد هیچ کس راهی به خیمه ها نبرد هستی اش بهر حسین هدیه شده قلب او همچون حسینیه شده هر دلی شعله ور از احساس شد تا ابد مست می عباس شد مشک خالی اش سبوی کوثراست این سقایت از ولای حیدر است درجهانی که همه فضل علیست عالمی مات ابالفضل علیست بازوانش بوسه گاه مرتضی برق چشمانش نگاه مرتضی پرچمش بالاتر از اوج سپهر چهره چون ماه و درخشان تر زمهر هیبت و برق نگاهش هر زمان لرزه اندازد به قلب دشمنان می برد دیدار او از چهره غم مایه ی آرامش اهل حرم چون که شد هنگامه ی جنگ و ستیز از نبردش لشگری کرده گریز ناجوانمردان زپشتش آمدند تیرها با قصد کشتش آمدند او که رفته تا کند آب آوری می کند با گوشه چشمش دلبری تیر بر چشمان مشکینش نشست فرقش از یک ضربه ی آهن شکست دستهای نازنینش شد جدا ناله زد ادرک اخا ادرک اخا من که معراجم شده از علقمه گشته ام زائر به روی فاطمه ✔️ ✔️ @NafasseAmigh 🏴■🏴■🏴■🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه ‌ڪنم دست خودم نیست به دل غم دارم قد یڪ ڪوه ڪه نه، وسعت عالم دارم شده‌ام زار و پریشان نظری ڪن مولا ڪه فقط دیدن شش گوشه به دل ڪم دارم...
کرب وبلانبرزیادم جونیموپای تودادم😔😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️دلم کاری به آب گل ندارد ❣تو را دارم دگر مشکل ندارم 💔به دریای غمت دل بسته ام از آب 😔که این دریای غم ساحل ندارد 🏴پسر فاطمه مهدی جان اللهم عجل لولیک الفرج