فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا حضرت آقا نگران مهد کودکهاست؟
👇👇👇
تو کرج مهدکودک زدن، بچهها رو گرسنه نگه داشتن، بهشون گفتن منتظر باشید تا مهدی براتون غذا بیاره. بعد از چهار ساعت لباس زورو تنِ یکی از بچهها میکنن و با یه کیک میفرستنش داخل، میگن مهدی نیومد، به جاش زورو براتون غذا آورد...
وقتی مسئولین کشور خواب هستن، مسیحیها و بهاییان میان مهد کودک میزنن و ذهن بچه شیعه رو اینطور که میخوان میسازن. تو این جریان واقعا داره کوتاهی میشه....
#جریان_تحریف
#سند۲۰۳۰
■● #عوامل_و_زمینه_های_رخداد_عاشورا (قسمت اول )●■
■●مردم #كوفه دو مشكل جدّی دارند:
1⃣یکی اینکه #معرفت عميقی نسبتبه حجّت خدا ندارند. البتّه این بحثی است که نمیرسم باز کنم؛ اینکه حتّی روزی كه عثمان كشته شد و مردم درِ خانهی حضرت علی علیه السلام ريختند، [اصلاً این مردم حضرت را بهعنوان امام قبول نداشتند!] در خطبهی شقشقيّه، اميرالمؤمنين علیه السلام میفرمايند: ازدحام جمعیّت طوری بود كه حسنين داشتند زير دست و پا خفه میشدند و لباس من به تنم پاره شد؛ درِ خانهی من هجوم آوردند كه بياييد با شما بيعت كنيم.
■●آيا واقعاً مردمی که ریختند درِ خانهی حضرت امیر علیه السلام ، آمدند با اميرالمؤمنين علیه السلام بهعنوان حجّت معصوم خدا كه امام است و خلافت و حكومت ایشان را خدا مقرّر داشته و پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم بارها اعلام كرده و در غدير خمّ نسبتبه اين فرمان الهی از مردم بيعت گرفته، بیعت کنند؟ آیا این مردمی که برای بیعت درِ خانهی حضرت علی علیه السلام ریختند، به اين عنوان آمدند؟ يعنی بهعنوان یک شيعهی امامشناسِ پذيرای امام؟!
قطعاً اينگونه نبود! یقیناً اينطور نبود!! يعنی فكر نكنيم مردم بعد از قتل عثمان همه شیعه شدند! این جمعیّتی که آمدند با امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت کردند، شیعه نشدند؛ در واقع اینها ابوبكر و عمر و عثمان را تجربه كردند و تلخی رفتارهای بیرويّهی آنها را با همهی وجود لمس كردند، ظلم و ستم و تبعيض و غارت بيتالمال و فساد و فحشايی كه دستگاه خلافت مستقيم و غيرمستقيم ترويج كرد، اينها را لمس كردند و با همهی وجود به تنگ آمده بودند؛ دنبال يكی ديگر ميیگشتند كه او اين ظلمها را به آنها نكند؛ اين تعدّیها، این تبعيضها، اين فاميلبازیهايی كه عثمان كرد، اين كارها را نكند؛ و ديدند علی علیه السلام اينگونه است.
■●علی علیه السلام انسان عادلی است؛ علی علیه السلام انسان زاهدی است؛ انسان پاكی است. آمدند با علی علیه السلام بهعنوان يك انسان معمولی بيعت كنند؛ نه بهعنوان حجّت معصوم خدا. همهی مردم زمانب كه آمدند با علی علیه السلام بيعت كردند شيعه نشدند. بهعنوان یک خلیفه، چهارمين خليفه، با ایشان بيعت كردند. لذا خودشان هم میگویند خلفای راشدین چهار نفرند؛ چهارمی علی علیه السلام است. اکثریّت مردم به این عنوان آمدند بیعت کردند.
■●شيعيان نابِ خالصی كه حضرت را بهعنوان حجّت معصوم خدا و امام مفترضالطّاعهای میشناختند كه از جانب خدای متعال ولايت او مقرّر شده و مردم ملزم به پذيرش و تمكين از ولايت او هستند، بسيار نادر بودند. در زمانی هم كه اميرالمؤمنين علیه السلام در كوفه حكومت میكنند، ماجرا همين است. يعنی وقتی از مدينه آمدند و مقرّ حكومتشان را به كوفه منتقل كردند، [مردم کوفه شیعه نبودند.] حالا علل و عوامل این انتقال چه بود، بحث مفصّلی ميیبرد و یک كار پژوهشی جدّی میطلبد كه چه شد اصلاً اميرالمؤمنين علیه السلام مقرّ حكومت را از شهر مدينه كه شهر رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم بود به شهر كوفه منتقل كردند. علیایّحال بعد از اين انتقال مقرّ حكومت، بسياری از مردم كوفه هم اميرالمؤمنين علیه السلام را بهعنوان يك زمامدار سياسی، يك خليفه و يك حاكم ميیشناختند. اینها باور ناب شيعی بهعنوان حجّت معصوم خدا راجعبه حضرت علی علیه السلام نداشتند.
■●لذا آن معرفتي كه در زيارت عاشورا از خدا درخواست ميكنيم، فَاَسْأَلُ اللهَ الَّذِي اَكْرَمَنِي بِمَعْرِفَتِكُمْ وَ مَعْرِفَةِ اَوْلِيائِكُمْ، اين معرفت حجّت خدا، معرفۀالحجّۀ، حسابش جداست از اينكه بگوييم اين شخص، انسان خوبی است. بسياری از اهلسنّت كه امروز در دنيا زندگی میكنند راجعبه حضرت علی علیه السلام میگويند: بله، حضرت علی علیه السلام انسان خوبي بود؛ خليفهي چهارم بود؛ قبولش داریم. پسرعموی پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم هم بود؛ داماد پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم هم بود؛ جزو کبار صحابهی رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم هم بود و دوستش داريم. اين ادّعا را دارند و بسياری از آنها هم ممکن است واقعاً راست بگویند و واقعاً از ته دل دوست داشته باشند. برخی از اهلسنّت اينطورند؛ مثل شافعیها كه واقعاً هم يك محبّت قلبی به اهلبیت علیهم السلام دارند و ابراز ارادت هم میكنند. امّا اين ابراز ارادت و ابراز محبّت بهعنوان فاميل پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و اینكه انسان خوبی بود و جزو صحابهی فاضل و باسواد پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بود، غير از این است که ما اميرالمؤمنين علیه السلام را به عنوان حجّت معصوم خدا و امام مفترضالطّاعه و ولیاللهالاعظم باور داشته باشيم.
#ادامه_دارد...
#سیره_و_تاریخ
#امام_حسين_علیه_السلام
#موکب_سلیمانی
□○#استاد_علّامه_ما○□
□○زمانی که انسان صدای غیبی بشنود یا چیزی به قلبش الهام شود، اگر قلبش آرام و مطئمن باشد، نشانۀ این است که القائی رحمانی بوده است.
□○همانطور که اضطراب و تشویش نشانۀ شیطانی بودن آن است و مانند آن است حالت شتاب زدگی و بی تابی و سبُک سَری و شبیهِ اینها.
□○«المیزان فی تفسیر القرآن» ج ۳ ص ۲۲۱○□
#موکب_سلیمانی
□● شبیه ترین مردم به رسول الله صلی الله علیه و آله (۱) ●□
□امام حسین (علیه السلام) وقتی میخواستند فرزند بزرگوار و پسر رشیدشان، حضرت علیاکبر (علیه السلام) را به میدان بفرستند، به خدای متعال عرضه داشتند:
□«اللّـٰهُمَّ اشْهَدْ» خدایا گواه و شاهد باش.
□«فَقَدْ بَرَزَ اِلَيْهِمْ غُلامٌ» پسر رشیدی از فرزندان من به میدان مبارزه با آنها میرود و بر آنها حملهور میشود
□«اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسولِكَ» (۱)
□که شبیهترین مردم از نظر خلقت، منش و منطق به رسولالله(صلی الله علیه وآله) است.
□شاید این تعبیر رساترین تعبیر در عظمت شخصیت حضرت علی اکبر است. تاریخ خلقت، انسانی عظیمتر از رسولالله (صلی الله علیه وآله) ندیده است و در همه ی ابعاد وجودی، در معرفت، کمالات وجودی، اخلاق، فضائل و مکارم اخلاقی و رفتار و کردار، اشرف خلایق، وجود مقدّس خاتمالنّبیّین، محمّد مصطفی(صلی الله علیه وآله) است، بهگونهای که قرآن خُلق ایشان را تمجید کرد:
«اِنَّكَ لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ».(۲)
□بحثهایی وجود دارد مبنی بر اینکه جنبهی خلقت جسمانی هر شخص سهم خاصّی در استعداد کمالی او دارد و اگر وجود ما در جنبهی پیکر جسمانی، اعتدال و تعادل را به طور کامل نداشته باشد، این مرکب کشش اینکه ما بتوانیم پروازهایی را به اوج قلّههای بلند کمال انسانی داشته باشیم، ندارد. بحث اعتدال جسم جای خاصّی دارد و اشرف مخلوقات خدا، از لحاظ جسمی در اوج مرتبهی اعتدال است.
□امام حسین (علیه السلام) میفرمایند علیاکبر (علیه السلام) «اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً» یعنی از نظر خلقت و آفرینش، هم از بُعد جسمی و هم از بُعد روحی، شبیه به رسولخدا(صلی الله علیه وآله) هستند. یعنی از نظر همهی سرمایههایی که در آفرینش و جنبهی تکوینی، چه جنبههای روحانی و چه جسمانی، به پیغمبراکرم(صلی الله علیه وآله) عطا و عنایت شده است؛ شبیهترین مردم در سرمایههای خلقتی و آفرینشی به رسولالله(صلی الله علیه وآله) که اشرف خلایقند، علیاکبر (علیه السلام) هستند.
□امام معصوم بر این موضوع گواهی میدهند. یک ذرّه اغراق و زیادهگویی در آن نیست. اینگونه نیست که بگوییم فرزندشان بوده و علاقه و عشق پدر و فرزندی سبب شده است که العیاذ بالله اغراق کنند. امام معصوم اهل اغراق نیستند.
□●۱- سیّدبن طاووس، لهوف، ص ۱۱۳ و مجلسی، بحار، ج ۴۵، ص ۴۳
۲- سوره ی قلم، آیه ی ۴.●□
#موکب_سلیمانی
مولا در این بخش از سخنان حکمت آمیز خود اشارات لطیفی به عظمت آفرینش انسان و تدبیر عظیم خالق بشر میکند و مخصوصا بر این معنا تکیه دارد که یکی از ویژگیهای خلقت خداوند قادر توانا این بوده که با وسایل کوچکی مسايل مهمی را ایجاد کرده و میکند
1_ از این انسان تعجب کنید که با یک قطعه پیه مى بیند ؛ (اعْجَبُوا لِهَذَا الاِْنْسَانِ یَنْظُرُ بِشَحْم).
مى دانیم بافت هاى بدن انسان عمدتا از گوشت تشکیل شده، گوشتى که استخوان ها آن را برپا مى دارد، ولى چشم در واقع یک قطعه پیه شفاف است که ساختمان بسیار عجیب و دقیقى دارد، از هفت طبقه که روى هم قرار گرفته اند و سه ماده سیال و شفّاف که در میان آنها قرار دارند تشکیل شده و یک دنیا نظم و حساب بر آن حاکم است.
دقیق ترین وسایل فیلم بردارى هرگز قدرت چشم را ندارد، زیرا بدون این که نیاز به این داشته باشد که فیلمى در آن بنهند گاه هفتاد یا هشتاد سال کار فیلم بردارى خود را انجام مى دهد و تمام فیلم هاى او سه بعدى است و در آن واحد مى تواند خود را بر دور و نزدیک منطبق کند و در جهات چهارگانه با سرعت حرکت مى کند بى آنکه نیاز به تنظیم کردن داشته باشد.
از عجایب چشم این که به طور خودکار خود را براى عکس بردارى از صحنه هاى مختلف آماده مى کند، در جایى که نور زیاد باشد مردمک چشم به سرعت تنگ مى شود تا نور کمترى وارد شود نه چشم آسیب ببیند و نه عکس بردارى خراب شود و در جایى که کم باشد مردمک چشم بسیار فراخ مى شود تا نور بیشترى را وارد چشم کند
اشک چشم از بیش از بیست ماده ترکیب شده که براى تغذیه چشم و شست و شو و ضد عفونى کردن آن کاملاً مؤثر است و اگر بشر بتواند ماده اى مانند اشک چشم بسازد به گفته بعضى یک غذاى کامل مقوى خواهد بود و اشک هاى مصنوعى که امروز ساخته اند هیچ کدام به پاى اشک چشم نمى رسند.
شگفتى هاى ساختمان چشم بیش از آن است که در یک کتاب بگنجد و از اینجا به عظمت کلام مولا مى توان پى برد که مى فرماید: «انسان با یک قطعه چربى کوچک مى تواند این همه صحنه ها را ببیند».
2_ «و (تعجب کنید که انسان) با قطعه گوشتى سخن مى گوید ؛ (وَیَتَکَلَّمُ بِلَحْم).
با این که سخن گفتن براى ما کار بسیار ساده اى به نظر مى رسد که حتى از کودکى با آن آشنا بوده ایم ولى اگر درست بیندیشیم کار بسیار پیچیده اى ست
به هنگام اداى یک جمله زبان باید با سرعت روى مخارج متعدد حروف بچرخد و مخرج لازم را مثلا براى حرف «ز» انتخاب کند و بلافاصله به سراغ حرف «ب» برود و آنگاه آرام بگیرد و اجازه دهد حرف «الف» از فضاى دهان پخش شود بلافاصله روى مخرج «نون» قرار گیرد تا واژه زبان تلفظ شود
حال فکر کنید وراى خواندن یک مقاله یا بیان سخنرانى این زبان چه جوالانى باید در درون دهان داشته باشد که مسلسلوار جاى خود را تغییر دهد که اگر دیر بجنبد کلمه غلطى بر زبان جارى مى شود و جالب این است که چنان این جابجایى عادت انسان مى شود که گویى به صورت خودکار در آمده است و انسان مى تواند همه حوادث عالم هستى را با همین قطعه گوشت بسیار ساده ادا کند
از آنجا که اگر این زبان دائماً تر و تازه نباشد نمى تواند چنین حرکات سریعى از خود نشان بدهد خداوند چشمه هایى جوشان در زیر زبان و دهان انسان قرار داده است که مرتباً بزاق از آن تراوش مى کند و زبان را نرم و فعال نگه مى دارد و دیده ایم به هنگام تشنگى شدید و کم شدن آب دهان انسان بسیار به زحمت سخن مى گوید.