eitaa logo
⌝ناحِلھ|🇵🇸Naheleh⌞
175 دنبال‌کننده
1هزار عکس
361 ویدیو
9 فایل
⸤﷽⸣ ⌝ناحِلھ|Naheleh⌞ -شࢪوع‌خـادمۍ:¹²آذر⁰¹ -ڪاوش: @SHOROT_Naheleh69 کپۍ:بلھ،‌فقط سہ‌صلوات واسہ‌ظهور آقا فراموش نشہ^^ لینک از روۍ عکس و کلیپ ها پاک نشہ(: ناحِلھ:دلداده متحول -این ڪانال وقف بانوۍِ دمشقِ♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
_محبوبم؟! برایت میخواهم فاش بگویم و از گفته خود بی باکم مخلوقاتت را بی رحم تر از حد تصورم آفریده ‌ای اما ای کاش جرعه ای از اکسیر عشقت را درون قلب هایشان می نشاندی شاید از بی رحمیشان ذره ای زدوده و عشق تو درون قلب های سیاهشان جای میگرفت انگاه شاید "امیدی" بود برای" زنده "شدن قلب های تیره و تارشان ..
_دلم ویرانه شد با رفتنت ای یار _بیا که باتو سازم ویرانه ام را ..
_در دل ویرانه من جای کسی هست که نیست _در قلب شکسته من یاد کسی هست که نیست ای یار قشنگم بی تو دردل من جای کسی نیست که نیست...
_من همه دارم چو حسین را دارم _تو هیچ نداری چو حسین را نداری:) ...
⌝ناحِلھ|🇵🇸Naheleh⌞
_من همه دارم چو حسین را دارم _تو هیچ نداری چو حسین را نداری:) #به_قلم_ناحله...
"بسم رب حسین " صبح روز جمعه بود،هنگامی که از خواب بلند شدم چشمانم به کتاب های سر میزم افتاد ،مدت ها بود خانه نبودم نزدیک کتاب هایم شدم،نگاهی به انها انداختم در نبودم حسابی غرق در خاک شده بودند. تصمیم گرفتم دستی بر روی آنها بکشم،کتاب هایم را پخش در زمین کردم ،یکی یکی آنها را برداشته لمس میکردم و میبوییدم با هر بار بوییدن آنها یاد ایامی می افتادم که انها را میخواندم چه روز های شیرینی بود ،روزهایی که آنقدر محو خواندن کتاب میشدم که گذر زمان برایم بی معنی بود ،زمان را هنگام بلند شدن، که از شدت شیرینی مبحث کتاب هایم ساعت ها جسمم مانند تکه گوشتی بی حرکت بر روی میز می نشت، و کل استخوان های بدنم به درد می امد احساس میکردم. با هر بار پاک کردن کتاب هایم،غرق در خیالات میشدم چقدر این خیالات شیرین را دوست داشتم ،بعد از به پایان رسیدن کتاب هایم ،ناگهان چشمانم به تابلویی که با عشق درست کرده بودم افتاد ،زیر لب نوشته رویش را زمزمه کردم 'رفیق قدیمی ام حسین(ع)" چقدر شیرینی این نام برایم لذت بخش بود حسین اری حسین (ع)،حسین در نظرم نامیست به وسعت تمام اسمان آه از حسین هرکجا مینگری نام حسین است حسین ای دمش گرم سرش رفت ولی قولش نه..! "پایان" ....