🔸امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند:
🔹الْمَنِيَّةُ وَ لَا الدَّنِيَّةُ، وَ التَّقَلُّلُ وَ لَا التَّوَسُّلُ؛ وَ مَنْ لَمْ يُعْطَ قَاعِداً، لَمْ يُعْطَ قَائِماً. وَ الدَّهْرُ يَوْمَانِ، يَوْمٌ لَكَ وَ يَوْمٌ عَلَيْكَ، فَإِذَا كَانَ لَكَ فَلَا تَبْطَرْ، وَ إِذَا كَانَ عَلَيْكَ فَاصْبِرْ.
🔸 مرگ بهتر از تن به ذلّت دادن و به اندك ساختن بهتر از دست نياز به سوى مردم داشتن است. اگر به انسان نشسته در جاى خويش چيزى ندهند. با حركت و تلاش نيز نخواهند داد.
روزگار دو روز است، روزى به سود تو، و روزى به زيان تو است، پس آنگاه كه به سود تو است به خوشگذرانى و سركشى روى نياور، و آنگاه كه به زيان تو است شكيبا باش.
📙 #حکمت_396
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠گزیده سخنان مشکل امام علی علیه السلام👇 🔹هذا مَعْنى ما ذَكَرَهُ اَبُوعُبَيْد الْقاسِمُ بْنُ سَلاّم،
💠گزیده سخنان مشکل امام علی علیه السلام👇
🔹وَ فى حَديثِهِ عَلَيْهِ السَّلامُ:- اِنَّ الاْيمانَ يَبْدُو لُمْظَةً فِى الْقَلْبِ،
در گفتار آن حضرت است: ایمان چون نقطه ای سپید در دل پیدا می شود،
🔹كُلَّمَا ازْدادَ الاْيمانُ ازْدادَتِ اللُّمْظَةُ.
هرچه ایمان زیاد شود آن نقطه سپید زیادتر می گردد.
🔹- وَاللُّمْظَةُ مِثْلُ النُّكْتَةِ اَوْ نَحْوِها مِنَ الْبَياضِ. وَ مِنْهُ قيلَ: فَرَسٌ اَلْمَظُ،
«لُمظه چون نقطه یا مانند آن است از سپیدی، از همین معنا گفته شده: «فَرَسٌ اَلْمَظ»
🔹اِذا كانَ بِجَحْفَلَتِهِ شَىْءٌ مِنَ الْبَياضِ.-
هرگـاه لب زیرین اسب را خالی سپید باشـد.
ادامه دارد......
🔶 @Nahj_Et
حکمت 9-إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْیَا عَلَى أَحَدٍ أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَیْرِهِ….mp3
1.61M
نهج البلاغه
🌸🍃 🍃 #امیرالمؤمنین علیه السلام: 🌸 بدترین دوست کسی است که آدمی به خاطر او به سختی افتد... 📚 نهج ال
💠🔹پذیرائی از مهمان و دوست یک وظیفه انسانی و اخلاقی است اما موقعی که دعوت کرده باشد و آنگاه که بدون دعوت کسی پیش کسی رفت نباید توقع تشریفات داشته باشد که به فرمایش امام (علیه السلام) بدترین دوست خواهد بود. زیرا اطراف خانه ها دیوار است و انسان از درون آنها خبر ندارد. یکی فقیر و آبرودار است، دیگری کمککار ندارد، سومی پول و کارگر دارد وسیله پذیرائی نیست امام موقعی که دعوت کرده است قبلا همه کارها را تهیه دیده است. پذیرائی از مهمان یک سنت ریشه دار است که در میان ملتها و تاریخ نمونه های فراوان دارد. داستان مهمان نوازی حضرت لوط پیامبر (صلی الله علیه و آله) تا آنجا که برای حفظ و احترام آنان حاضر شد دختران خود را به دشمنان مهمانان بدهد و داستان مهمان نوازی ابراهیم که گوشت بریان آورد و مهمانها نخوردند از این نمونه هاست.
💠شرح #حکمت_479
📙حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص483
🔶 @Nahj_Et
💠فَمَنْ وَصَفَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ وَ مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ وَ مَنْ ثَنَّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ وَ مَنْ جَهِلَهُ فَقَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ وَ مَنْ أَشَارَ إِلَيْهِ فَقَدْ حَدَّهُ وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ.
وَ مَنْ قَالَ فِيمَ فَقَدْ ضَمَّنَهُ وَ مَنْ قَالَ عَلَامَ فَقَدْ أَخْلَى مِنْهُ.
🔹پس هر کس خدای سبحان را با صفتی وصف کند او را با قرینی پیوند داده و هر که او را با قرینی پیوند دهد دوتایش انگاشته و هر که دوتایش انگارد، دارای اجزایش دانسته و هر که او را دارای اجزاء داند، حقیقت او را نفهمیده و هر که حقیقت او را نفهمد، برایش جای اشاره پنداشته و هر که برای او جای اشاره پندارد محدودش شمرده و هر که محدودش بداند چون معدود به حسابش آورده.
و کسی که گوید: در چیست؟ حضرتش را در ضمن چیزی درآورده و آنکه گفت: بر فراز چیست؟ آن را خالی از او تصوّر کرده.
💠بخشی از#خطبه_1
📙ترجمه استاد حسين انصاريان
🔶 @Nahj_Et
💠اطلاعات مختصری درخصوص نهجالبلاغه:
1. نهجالبلاغه دارای 241 خطبه میباشد.
2. نهجالبلاغه دارای 79 نامه میباشد.
3. نهجالبلاغه دارای 480 حکمت میباشد.
4. طولانیترین خطبه، خطبه 192 میباشد که به خطبه قاصعه مشهور است.
5. کوتاهترین خطبه، خطبه 61 نهجالبلاغه است، که در مورد خوارج میباشد(لا تقاتلوا الخوارج ...)
6. طولانیترین نامه، نامه53 است، که مشهور به عهدنامه مالک اشتر میباشد.
7. کوتاهترین نامه، نامه 79 است که خطاب به فرماندهان لشکرها می باشد.
8. طولانیترین حکمت، حکمت 147 میباشد که خطاب به کمیل بن زیاد نخعی فرموده است.
9. کوتاهترین حکمت، حکمت 187 میباشد که درباره کوچ کردن از دنیا است. «الرحیل و شیک» کوچ کردن(از دنیا) نزدیک است! و حکمت 418 که درباره صبر و بردباری میباشد«الحلم عشیره» حلم و بردباری قوم و عشیره است.
10. نهجالبلاغه توسط سید ابوالحسن محمدبن حسین الطاهر المناقب مشهور به سید رضی(رحمه الله علیه) جمعآوری شده است.
11. جمع آوری نهجالبلاغه در ماه رجب سال 400 ه.ق به اتمام رسیده است.
12. آخرین جمله نهجالبلاغه درباره دوست میباشد که میفرماید: «اذا احتشم المؤمن اخاه فقد فارقه».
به خشم آوردن و شرمنده ساختن دوست مقدمه جدایی از دوست است.
13. در اکثر خطبهها حضرت علی ـ علیه السلام ـ به «تقوی» که مانع انجام همه گناهان است اشاره کرده است.
14. نام«قرآن» 41 بار در نهجالبلاغه ذکر شده است. (توضیح اینکه مراد فقط کلمه قرآن است) البته در نهجالبلاغه ازقرآن تعبیرات دیگری شده است مثلا «کتاب»، «کتاب الله»، «کتابه» و غیره.
15. موعظه از مجموع 241 خطبه نهجالبلاغه 86 خطبه موعظه و یا لااقل مشتمل بر یک سلسله مواعظ است مانند خطبه 176 که با جمله «انتفعوا ببیان الله» آغاز میشود و خطبه 192 که به خطبه قاصعه و خطبه 193 که به خطبه متقین معروف است. و از مجموع 79 نامه در نهجالبلاغه، 25 نامه تماما موعظه و یا متضمن جملههایی در نصیحت و اندرز و موعظه است. مانند اندرز نامه آن حضرت به فرزند عزیزش امام مجتبی ـ علیه السلام ـ که نامه 31 میباشد و فرمان معروف آن حضرت به مالک اشتر که طولانی ترین نامهها است(نامه 53) و نامه 45 که همان نامه معروف آن حضرت به عثمان بن حنیف والی بصره است. و از مجموع 480 حکمت موجود در نهج البلاغه تماما مشتمل بر پند، اندرز و نصیحت و موعظه میباشد.
16. 87 آیه از 43 سوره قرآن در نهج البلاغه آمده است.
17. در نهج البلاغه 16 حدیث نبوی ذکر شده است.
🔶 @Nahj_Et
🍃(قَالَ علیه السلام تَکَلّمُوا تُعرَفُوا فَإِنّ المَرءَ مَخبُوءٌ تَحتَ لِسَانِهِ)
🍃🌹شرح:
ابن ابی الحدید در توضیح مطلب می نویسد: (این مطلبی است که نمی توان ارزش و قیمت آن را بدست آور … ). اگر چه امام (علیه السلام) ارزش را به زبان معرفی کرده است، ولی در حقیقت، ارزش مخصوص فکر، روح و معنویت انسان است و از این نظر که زبان ابزار معرفی فکر است، شخصیت به زبان نسبت داده شده است. شاعر عرب می گوید: لسان الفتی نصف و نصف فواده فلم یبق الا صوره اللحم و الدم نصف عظمت انسان به زبان است و نصف دیگر به قلب (فکر) پس از آن غیر از گوشت و خون چیزی نیست. از این نظر که عظمت انسان به فکر است اسلام آن همه سفارش به تقویت فکر، اراده و تصفیه روح و تکمیل معنویت نموده است.
شرح #حکمت_392
📙حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص396
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃قَالَ علیه السلام البُخلُ عَارٌ وَ الجُبنُ مَنقَصَةٌ وَ الفَقرُ یُخرِسُ الفَطِنَ عَن حُجّتِهِ وَ المُقِلّ غَرِیبٌ فِی بَلدَتِهِ
🌹🍃(البخل عار) بخیلی نمودن، سرزنش مردمان است در روزگار بلکه سبب درآمدن است در نار. چنانکه در جای دیگر اشاره به این فرموده که: البخیل یکسب العار و یدخل النار هیچ ممسک ننگرد روی بهشت بلکه با او کم رسد بوی بهشت باش از بخل و بخیلی برحذر تا نسوزد مر تو را نار سقر
🍃 کلمه پنجم: (و الجبن منقصه) و ترسناکی و بددلی محل نقصان است و کمی زیرا که کسب غنایم در دنیا و حصول درجه علیا و مرتبه عظمی در عقبی، متفرع است بر شجاعت نه به خیانت، پس همچنانکه شجاعت، اصل کمالات است در انسان، جبانت اصل نقصان است در ایشان
🍃کلمه ششم: (الفقر یخرس الفطن عن حجته) درویشی گنگ می سازد زیرک را از حجت او یعنی منقبض می سازد نفس او را و سست می گرداند زبان او را از حجت آوردن و اقامه برهان نمودن. چه فقیر می ترسد که به واسطه بی اعتباری او نزد مردمان رو نکنند بر او به سخنان، پس سکوت اختیار می کند و اقدام نمی نماید به مقاومت خصمان
🍃کلمه هفتم این است: (المقل غریب فی بلدته) اندک مال، غریب است در شهر خود به جهت عدم التفات مردمان به او...
شرح #حکمت_3
📙حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص8
🔶 @Nahj_Et
🍃🌹وفرموده است آن عالی حضرت بیست و یک کلمه را در بیان آداب مردم بر مکارم اخلاق.
🍃کلمه اولی این است که: (ازری بنفسه من استشعر الطمع) حقیر داشت و پست گردانید نفس خود را کسی که شعار خود ساخت طمع را یعنی آن را ملاصق و ملازم نفس خود گردانید همچو شعار که جامعه ای است که ملاصق و مماس بدن است. و جای دیگر می فرماید که: الطامع فی وثاق الذل و نعم ما قیل العبد حر ما منع و الحر عبد ما طمع شعر: مرد طامع دارد اندر خانه خواری مقام از طمع خیزد مذلت و از قناعت احترام
🍃کلمه دوم: (و رضی بالذل من کشف عن ضره) راضی شد به مذلت و خواری کسی که برداشت پرده را از بدی حال خود یعنی ظاهر ساخت به مردمان پریشانی و تنگی معیشت خود را پس باید که فقیر، ننماید خود را در نظر مردمان، حقیر کلمه سوم: (و هانت علیه نفسه من امر علیها لسانه) ذلیل و خوار شد بر او نفس او کسی که امیر ساخت بر نفس خود زبان خود را یعنی کسی که زبان خود را محافظت ننمود و قادر نشد بر ضبط آن به مرتبه ای که بی تامل و تفکر آنچه مشتهی طبع او بود بر زبان راند و قدر و منزلت او نزد مردمان باقی نماند و بسا که از جانب ایشان ایذاء به او برسد همچنانکه از جانب او ایذاء به ایشان رسید. پس معلوم شد که در اکثر زمان، زبان زیان مرد است در هر دو جهان و گاه است که موجب قتل او می شود در زمان زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد خموش باش که سر در سر زبان نکنی و کلمه (راحه الانسان فی حفظ اللسان) اشاره بدین معنی است. و ما احسن ما قال: ناصر زیان تو همگی از زبان بود یکی نقطه بر زبان چو فزائی زیان بود.
شرح#حکمت_2
📙حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص7
🔶 @Nahj_Et
💠و قَالَ علیه السلام بِکَثرَةِ الصّمتِ تَکُونُ الهَیبَةُ وَ بِالنّصَفَةِ یَکثُرُ المُوَاصِلُونَ وَ بِالإِفضَالِ تَعظُمُ الأَقدَارُ وَ بِالتّوَاضُعِ تَتِمّ النّعمَةُ وَ بِاحتِمَالِ المُؤَنِ یَجِبُ السّؤدُدُ وَ بِالسّیرَةِ العَادِلَةِ یُقهَرُ المنُاَو ِئُ وَ بِالحِلمِ عَنِ السّفِیهِ تَکثُرُ الأَنصَارُ عَلَیهِ
🔹به سکوت زیاد هیبت و شکوه پدید آید، و در اثر انصاف دوستان زیاد شوند، و با نیکی کردن، منزلتها بزرگ شود. و با فروتنی، نعمت کامل گردد، و با تحمل رنجها بزرگی حتمی می شود، و با حسن رفتار دشمن شکست می خورد، و با بردباری در برابر نادان، یاوران بیشتری در مقابل او به هم می رسند). امام (علیه السلام) به هفت فضیلت اشاره کرده است و به دلیل این که هر یک از آنها مستلزم خیر و نیکی است مردم را به کسب آن فضایل ترغیب فرموده است: 1- سکوت زیاد، و لازمه ی آن باشکوه و هیبت شدن شخص خاموش است در انظار مردم، زیرا خاموشی، در بیشتر اوقات از پیامدهای خرد است، و شکوه خردمندان امری است روشن. پس اگر کسی دانست که زیاد خاموش ماندن شخص کم سخن در اثر عقل اوست، شکوه و جلالش بیشتر شود، و اگر ندانست، این احتمال را می دهد که شاید از کمال عقل او باشد....
ادامه دارد.....
📙شرح #حکمت_224
📙حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص228
🔶 @Nahj_Et
🍃🌹قَالَ علیه السلام العَجزُ آفَةٌ وَ الصّبرُ شَجَاعَةٌ وَ الزّهدُ ثَروَةٌ وَ الوَرَعُ جُنّةٌ وَ نِعمَ القَرِینُ الرّضَی
🍃🌹ناتوانی بلا است. کلمه ی العجز لفظ مهملی است که احتمال دارد منظور ناتوانی جسمی باشد یعنی ناتوانی بر دخل و تصرفات بدنی از کارهایی که باید توان انجام آنها را داشته باشد، و ممکن است مقصود ناتوانی روحی، یعنی ناتوانی در برابر هوای نفس و جلوگیری از آن باشد. نوع اول، بلای جسمانی و کمبود در آن است، و دومی، بلا و نقصی در عقل و هوش است. نهم- بردباری دلاوری است، بردباری فضیلتی از شاخه های پاکدامنی و تعریف آن چنین است ایستادگی در برابر هوای نفس تا انسان را به سمت لذتهای ناروا سوق ندهد. یعنی مبارزه با نفس اماره که لازمه اش داشتن فضیلت شجاعت است، از این رو حمل کلمه ی: الشجاعه بر کلمه ی الصبر حمل لازم بر ملزوم به شمار می آید...
ادامه دارد....
📙شرح#حکمت_4
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص9
🔶 @Nahj_Et
🍃🌺وَ قَالَ علیه السلام صَدرُ العَاقِلِ صُندُوقُ سِرّهِ وَ البَشَاشَةُ حِبَالَةُ المَوَدّةِ وَ الِاحتِمَالُ قَبرُ العُیُوبِ
وَ روُیِ َ أَنّهُ قَالَ فِی العِبَارَةِ عَن هَذَا المَعنَی أَیضاً المَسأَلَةُ خِبَاءُ العُیُوبِ وَ مَن رضَیِ َ عَن نَفسِهِ کَثُرَ السّاخِطُ عَلَیهِ
🍃🌺سینه ی عاقل گنجینه ی راز اوست. گشاده رویی دام دوستی است. تحمل ناملایمات پوشنده ی عیبهاست (صلح و سازش، باعث نهان ساختن عیبهاست) سینه ی عاقل گنجینه ی راز اوست. عبارت صندوق السر، را استعاره از سینه آورده است، از آن رو که سینه هم چون صندوق، محتوای خود را نگهداری می کند. و این عبارت در حقیقت، دستوری برای انسان است، تا راز خود را پنهان دارد، و با آوردن کلمه ی عاقل او را وادار و تشویق کرده است. گویا فرموده است: خردمند کسی است که سینه ی خود را گنجینه ی راز و نگهبان آن قرار دهد.
🍃گشاده رویی دام دوستی است. کلمه الحباله یعنی دام را استعاره از گشاده رویی آورده است از آن رو که انسان بدان وسیله مردم را جلب کرده و دلشان را برای دوستی و محبت خود به دست می آورد، مانند، دام شکارچی که پرنده را با آن صید می کند.
🍃 تحمل ناملایمات، پوشنده ی عیبهاست، مقصود امام (علیه السلام) تحمل سختی و اذیت از طرف دوستان و سایر مردم است که خود فضیلت بزرگی از شاخه های شجاعت می باشد. عبارت: قبر العیوب را به اعتبار این که عیبهای شخصی را در نزد مردم می پوشاند، استعاره آورده است، همانطوری که قبر لاشه ی مرده را که در داخل آن قرار گیرد، می پوشاند
ادامه دارد..
📙شرح#حکمت_6
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص11
🔶 @Nahj_Et
حکمت 10-خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَهً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا ….mp3
3.06M
💠🔹وَ قَالَ علیه السلام العِلمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ وَ الآدَابُ حُلَلٌ مُجَدّدَةٌ وَ الفِکرُ مِرآةٌ صَافِیَةٌ
💠🔹دانش میراثی ارزشمند است. آداب پسندیده، زیورهایی تازه و کهنگی ناپذیرند. اندیشه ی آدمی، آیینه ای صاف است. دوازدهم- خوشنودی به قضای الهی همدمی نیکوست. قبلا روشن شد که خوشنودی به قضای الهی، و آنچه مقدر باشد، خود دری بزرگ از درهای بهشت، و از جمله نتایج صفات پسندیده است. بدیهی است که چنین چیزی در دنیا و آخرت همدمی نیکوست. سیزدهم- دانش میراثی ارزشمند است، علم و آگاهی فضیلت نفس عاقله و بالاترین کمالی است که مورد توجه است، و به همین جهت میراث ارزشمند دانشمندان بلکه ارزشمندترین میراث و دستاورد است. مقصود امام (علیه السلام) وراثت معنوی است چنان که در قرآن آمده است: فهب لی من لدنک ولیا یرثنی و یرث من آل یعقوب، یعنی دانش و حکمت. چهاردهم- آداب پسندیده، زیورهای تازه و کهنگی ناپذیرند. مقصود امام (علیه السلام) آداب شرعی و اخلاقی پسندیده است، کلمه ی الحلل و المجدده را استعاره آورده است به اعتبار زینت دائمی انسان به وسیله ی آداب، و تازگی شوکت و زیبایی رضای روحش در طول زمان، با رعایت آنها و بروز آثار نیک، آداب نیک، مانند زیورهایی که پیوسته صاحب زیور را تازه و باطراوات نشان می دهد...
ادامه دارد....
📙شرح #حکمت_5
📙حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص۱۰
🔶 @Nahj_Et
🍃🌹وَ الصّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنجِحٌ وَ أَعمَالُ العِبَادِ فِی عَاجِلِهِم نُصبُ أَعیُنِهِم فِی آجَالِهِم
🍃🌹هرکه از خود راضی باشد، خشم گیرنده ی بر او بسیار است. صدقه دارویی مفید و شفابخش است. کردار بندگان خدا، در آخرت مقابل چشمانشان قرار می گیرد). نوزدهم- هر که از خود راضی باشد، خشم گیرنده بر او بسیار است و این مطلب به دو جهت است: یکی آن که شخص از خودراضی، معتقد است که از دیگران کاملتر است و به دیگران با چشم کاستی می نگرد، و حقوق دیگران را ادا نمی کند، در نتیجه افراد زیادی نسبت به او خشم می گیرند. دوم این که: با اعتقاد بر برتری خود نسبت به دیگران خود را بیش از اندازه تصور می کند در صورتی که دیگران او را در حد و مقدار خودش می بینند، به این ترتیب خرده گیران و خشمگینان بر او، روزافزون می گردند. بیستم: صدقه دارویی مفید و شفابخش است. عنوان داروی مفید و شفابخش را استعاره برای صدقه آورده است، از آن رو که صدقه همانند دارو است، اما در دنیا به دلیل حدیث نبوی (صلی الله علیه و آله): (بیمارانتان را با صدقه به درمان برسانید) و راز مطلب آن است که صدقه باعث جلب همتها و همسویی دلها بر محبت صدقه دهنده و گرایش به خداوند پاک در برطرف ساختن ناراحتیها از وی به منظور بقای اوست، بنابراین صدقه در این جهت همچون دارویی شفابخش است
ادامه دارد...
📙شرح#حکمت_7
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص۱۲
🔶 @Nahj_Et
💢قَالَ علیه السلام اعجَبُوا لِهَذَا الإِنسَانِ یَنظُرُ بِشَحمٍ وَ یَتَکَلّمُ بِلَحمٍ وَ یَسمَعُ بِعَظمٍ وَ یَتَنَفّسُ مِن خَرمٍ
💢در مورد این انسان در شگفت باشید که به وسیله ی پیهی (چشم) می بیند و با گوشتی (زبان) سخن می گوید، و به وسیله ی استخوانی (گوش) می شنود، و از شکافی نفس می کشد). امام (علیه السلام) به ظرافت آفرینش انسان، نسبت به برخی از رازهای حکمت خدا درباره ی آن توجه داده است، و هدف نهایی آن حضرت استدلال در حکمت آفریدگار و هستی بخش انسان بوده است و چهار مورد از موارد توجه و بیداری را یادآوری کرده است که عبارتند از ابزار دیدن، سخن گفتن، شنیدن، و نفس کشیدن، و این موارد را به خصوص یادآوری کرده است، از آن رو که اینها با همه ی ناچیزیشان در هستی انسان با تمام بزرگی و مقام بلندی که در میان مخلوقات دارد، ضرورت دارند، و هستی انسان وابسته به آنهاست، تا این که جای تعجب و هوشیاری نسبت به آفریدگار دانا باشد، و مقصود امام (علیه السلام) همان چیزی است که به وسیله آن دیدن انجام می گیرد، همان ماده ی نرمی که در اصطلاح پزشکان تخم، نامیده می شود، و یا همان زجاجیه چشم است، زیرا چشم از هفت پرده و سه نوع ماده ی نرم تشکیل شده و هر کدام نام مخصوصی دارند.
ادامه دارد....
📙شرح#حکمت_8
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص13
🔶 @Nahj_Et
🔆قَالَ علیه السلام إِذَا أَقبَلَتِ الدّنیَا عَلَی أَحَدٍ أَعَارَتهُ مَحَاسِنَ غَیرِهِ وَ إِذَا أَدبَرَت عَنهُ سَلَبَتهُ مَحَاسِنَ نَفسِهِ
🔆مقصود امام (علیه السلام) آن است که هرگاه دنیا برای فراهم آوردن وسایل خوشبختی دنیوی، با جاه و مال بر گروهی روآور شود، مردم به آنها توجه پیدا می کنند و به خاطر علاقه و دلبستگی به دنیا، با هر وسیله ی ممکن به ایشان نزدیک می شوند، و اینان در نظر مردم خوب جلوه می کنند، در نتیجه اوصاف خوبی را که در دیگران است- هر چند که در حقیقت آنطور نیستند- برای آنها به عاریه می گیرند، بطوری که نادان را به داشتن علم، و اسرافکار را به داشتن سخاوت، و بی باک را به دلاوری، می ستایند، و همچنین، آدم پررو و بی حیا را به داشتن ظرفیت و خوشخویی معرفی می کنند. و چه بسا که روآوردن دنیا به ایشان نیز باعث آمادگی آنها برای کسب کمالات نفسانی و ملکات برجسته ای می گردد که- هر چند که آنان قبلا شایستگی برای هیچ یک از اینها را نداشتند- این کمالات صفات خوبی برای افراد پیش از آنها بوده است. و احتمال دارد که مقصود از این نیکوییها، خوبیهای دنیوی از قبیل مرکب سواری، لباس، شکوه و حسن سیاست و تدبیر باشد، و این مطلب روشنی است. عاریه بودن اینها نیز به اعتبار ناپداری اینهاست. و همچنین وقتی که دنیا- برحسب فراهم آمدن وسایل بدبختی- بر گروهی پشت کند، در برابر چشم مردم بد جلوه کنند، بطوری که اگر فردی از آنها دارای فضیلتی هم باشد، مردم آن فضیلت را انکار و او را برخلاف آن معرفی کنند، اگر در دنیا پارسا باشد، او را به ریا و سمعه نسبت دهند، و اگر خوشخوی باشد به سبکی و بی حیایی معرفی کنند، و اگر شجاع و دلیر باشد او را به بی باکی و دیوانگی نسبت دهند. و این برگشت دنیاست که در حقیقت خوبیهای خود را از آنان سلب کرده است، چه بسا که بدین وسیله شخص دارای فضیلتی آماده ی رها کردن و یک سو نهادن فضیلت شود و متخلق به خوبی مخالف آن گردد، به حدی که بطور کلی فضیلت از او رخت بربندد.
📙شرح#حکمت_9
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص14
🔶 @Nahj_Et
❇️قَالَ علیه السلام خَالِطُوا النّاسَ مُخَالَطَةً إِن مِتّم مَعَهَا بَکَوا عَلَیکُم وَ إِن عِشتُم حَنّوا إِلَیکُم
❇️رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بهترین نمونه این فرمایش است. دوست و دشمن برای آن حضرت احترام قائل بودند، زیرا آن حضرت با همه مردم خوشرفتاری داشت تا آنجا که ابن ابی الحدید می نویسد: (دیدند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) کنار پیر زنی در راه ایستاد، از او احوال پرسی کرد، با صدای بلند با هم سخن گفتند: سپس حضرت فرمود: رعایت سابقه دوستی از علامت ایمان است این پیر زن در زمان خدیجه به دیدن ما می آمد. این یکی از امتیازات آن حضرت بود که رحم دل و به آن مامور بود.)
📙شرح#حکمت_10
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص15
🔶 @Nahj_Et
🌸🍃🌸🍃
🍃
🍃قَالَ علیه السلام أَعجَزُ النّاسِ مَن عَجَزَ عَنِ اکتِسَابِ الإِخوَانِ وَ أَعجَزُ مِنهُ مَن ضَیّعَ مَن ظَفِرَ بِهِ مِنهُم
🌹ناتوانترین مردم کسی است که از یافتن دوستان، ناتوان باشد، و ناتوانتر از او کسی است که یاران به دست آورده را از دست بدهد). اخوان، جمع اخو است مانند خربان که جمع خرب است، مقصود دوستان صمیمی است. و در عبارت ترغیبی بر اخلاق پسندیدهاست، زیرا دوستان جز با اخلاق کریمه فراهم نیایند. و امام (علیه السلام) فرد ناتوان از دوستیابی را از آن رو ناتوانترین مردم، دانسته است که دوستیابی، نه به صرف نیروی بدنی نیاز دارد و نه به اعمال نیروی عقلی، بلکه تنها به اخلاق خوب و حسن رفتار و برخورد با گشاده رویی و چهره ی باز، نیازمند است. و این امور هم در بیشتر مردم، طبیعی و آسانترین کار برای آنهاست، بنابراین کسی که از اینها ناتوان باشد، ناتوانترین فرد بر انجام کارهاست. و اینکه امام (علیه السلام) آن کسی را که دوستی داشته و بعد از دست داده، ناتوانترین شخص شمرده است از آن روست که دوستیابی ناگزیر زحمتی برای شخص دارد، اما کسی که دوستی، فراهم آورده است، دیگر نیازی به این مقدار زحمت نیز ندارد، بنابراین، نگهداری دوستان آسانتر است از دوستیابی، پس کسی که دوستان را از دست می دهد، به خاطر ناتوانی در نگهداری از چیزی که آسانترین کارهاست، از کسی که در دوستیابی ناتوان است، ناتوانتر می باشد. اگر کسی اشکال کند که امام فرمود: کسی که دوستان را از دست بدهد، ناتوانتر از ناتوانترین مردم است، بنابراین مردم (به دلیل وجود ناتوان تر از خود) ناتوانترین مردم نمی شود، این خلف است در پاسخ می گوییم: لفظ الناس مطلق است، در صورتی خلف لازم می آمد که افاده ی عموم می کرد.
📙شرح#حکمت_12
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص17
🔶 @Nahj_Et
🔶🔸قَالَ علیه السلام إِذَا قَدَرتَ عَلَی عَدُوّکَ فَاجعَلِ العَفوَ عَنهُ شُکراً لِلقُدرَةِ عَلَیهِ
🔶🔸هرگاه بر دشمنت مسلط شدی، عفو و گذشت از او را، شکر و سپاس نعمت قدرتی بدان که نسبت به او یافته ای). این عبارت توجه دادن به فضیلت گذشت است، و امام (علیه السلام) با این بیان که گذشت، سپاسگزاری به خاطر توانمندی می باشد. یعنی لازمه ی شکر نعمت قدرت، گذشت و بخشش است، بر این فضیلت دعوت کرده است، توضیح آن که دست یافتن بر دشمن، نعمتی از طرف خداست که سپاس بر آن، و ایمان و خضوع در برابر خدا را می طلبد. و لازمه ی سپاس و ایمان نرم دلی و فرونشاندن آتش خشم است و به دنبال آن عفو و گذشت. به این ترتیب گذشت را جای سپاس قرار داده است از آنجا که این دو لازم و ملزومند. و چون شکر واجب است، عفو و گذشت نیز لازم است.
📙شرح#حکمت_11
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص16
🔶 @Nahj_Et