💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكمتآميزش به يكى از تفاوتهاى ميان افراد با شخصيت و بزرگوار و افراد پست و بىارزش اشاره مىكند و مىفرمايد: «بترسيد از حملۀ افراد با شخصيت به هنگام نياز و گرسنگى و از حملۀ افراد پست به هنگام سيرى»؛ (احْذَرُوا صَوْلَةَ الْكَرِيمِ إِذَا جَاعَ، وَ اللَّئِيمِ إِذَا شَبِعَ) . در اينكه منظور از گرسنگى و سيرى در اين عبارت حكيمانه معناى كنايى آن مراد است يا معناى حقيقى در ميان مفسران نهجالبلاغه گفت و گو است؛ جمعى گرسنگى را كنايه از هرگونه نياز و يا تحت فشار و ظلم واقع شدن دانستهاند بدين ترتيب معناى جمله چنين مىشود: افراد بزرگوار و با شخصيت تنها هنگامى دست به حمله مىزنند كه به آنها ستم شود و يا نياز مبرم براى ادامۀ حيات پيدا كنند كه در اين صورت براى گرفتن حق خود و دفاع در مقابل ظالمان غيرت آنها به جوش مىآيد و حملۀ جانانهاى مىكنند
#حکمت_49
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكمتآميزش به يكى از تفاوتهاى ميان افراد با شخصيت و بزرگوار و افراد
💠ادامه حکمت۴۹
🔹ولى لئيمان هنگامى كه به نوايى برسند و بر مراد خويش سوار گردند طغيان مىكنند و افراد بىگناه را مورد حمله قرار مىدهند همچون حيوانات درندهاى كه پس از سيرى، مست مىشوند. در حالى كه بعضى ديگر معتقدند «جُوع» در اينجا به همان معناى حقيقى يعنى گرسنگى است و «شَبَع» به معناى سيرى است و آن را اشاره به اين نكته مىدانند كه افراد شجاع و با شخصيت پيش از رفتن به ميدان نبرد كمتر غذا مىخوردند مبادا ضربهاى بر شكم آنها وارد شود و غذا بيرون ريزد و موجب سرافكندگى آنان شود؛ ولى لئيمان چنين نيستند و در هر حال تفسير اول مناسبتر به نظر مىرسد. شاعر عرب مىگويد: لاٰ يَصْبِرُ الْحُرُّ تَحْتَ ضَيْمٍ وَ إنَّمٰا يَصْبِرُ الْحِمارُ آزادمرد در زير ستم صبر نمىكند. اين الاغ است كه صبر مىكند! شاعر ديگرى نيز مىگويد: إذٰا أنْتَ أكْرَمتَ الكَريٖمَ مَلَكَتَهُ وَ إنْ أنْتَ أكْرَمتَ اللَئيمَ تَمَرَّدَا اگر شخص كريم را اكرام و احترام كنى مالك او مىشوى ولى اگر لئيم را اكرام كنى (بيشتر) سرپيچى مىكند
#حکمت_49
🔶 @Nahj_Et
فرق بین { علم و دین } ✨💢
انسان علم را در اختیار میگیرد و در هر جهت که بخواهد آن را به کار میبرد؛
امّا دین انسان را در اختیار میگیرد، جهت انسان را و مقصد انسان را عوض میکند.
ویل دورانت در مقدّمه لذّات فلسفه درباره «انسان عصر ماشین» میگوید:
«ما از نظر ماشین توانگر شدهایم و از نظر مقاصد فقیر.»
استاد مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص88 🦋
🔶 @Nahj_Et
💠🔹از توصيههاى امام عليه السلام به عبد اللّٰه بن عباس است هنگامى كه وى را به فرماندارى بصره منصوب كرد. توصيه در يك نگاه از كتاب الامامة و السياسة استفاده مى شود كه امام عليه السلام اين سخن را به عبد اللّٰه بن عباس پس از پايان جنگ جمل و تسخير بصره در حالى كه ابن عباس را به فرماندارى آن شهر انتخاب كرده بود به او فرمود و در مجموع به او مداراى با مردم و خويشتندارى در برابر ناملايمات و توجّه به خدا در هر حال را درس مىدهد. *** سَعِ النَّاسَ بِوَجْهِكَ وَمَجْلِسِكَ وَحُكْمِكَ، وَإِيَّاكَ وَالْغَضَبَ فَإِنَّهُ طَيْرَةٌ مِنَ الشَّيْطَانِ. وَاعْلَمْ أَنَّ مَا قَرَّبَكَ مِنَ اللّٰهِ يُبَاعِدُكَ مِنَ النَّارِ، وَمَا بَاعَدَكَ مِنَ اللّٰهِ يُقَرِّبُكَ مِنَ النَّارِ. ترجمه با چهرهاى باز با مردم روبهرو شو، و مجلست براى خاص و عام گشاده دار و در حكم و داورى همه را يكسان بنگر. از خشم و غضب (به شدت) برحذر باش، چرا كه يكى از سبكمغزىهاى شيطانى است و بدان آنچه تو را به خدا نزديك مىسازد از آتش جهنم دور مىكند و آنچه تو را از خدا دور مىسازد به آتش دوزخ نزديك مىسازد. شرح و تفسير همه را با يك چشم بنگر
#نامه_76
🔶 @Nahj_Et
💠🔹اين خطبه بعد از «ليلة الهرير» (يكى از شبهاى بسيار پر حادثه جنگ صفين) ايراد شده، هنگامى كه يكى از همراهان امام عليه السّلام برخاست و عرض كرد تو ما را از قبول حكميّت نهى كردى، سپس ما را به آن امر فرمودى ما نفهميديم كدام يك از اين دو دستور صحيح است؟ امام عليه السّلام (از اين سخن سخت ناراحت شد) دست بر پشت دست زد، سپس (اين خطبه را ايراد) فرمود. خطبه در يك نگاه براى پى بردن به عمق محتواى خطبه، قبلا بايد نگاهى به شأن ورود آن كرد. اين سخن مربوط به جنگ «صفّين» است كه امام عليه السّلام مردم را از تسليم در برابر قبول پيشنهاد «حكميّت» نهى كرده بود و سپس آنها را به قبول آن دعوت كرد، ماجرا از اين قرار بود، كه «عمرو عاص» در آستانه شكست لشكر شام، حيلهاى انديشيد و دستور داد قرآنها را بر سر نيزهها كنند و اصحاب و ياران على عليه السّلام را دعوت به «حكميّت قرآن» كنند؛ گروه زيادى از ساده لوحان فريب خورده، دست از جنگ برداشتند، پيشنهاد شاميان را پذيرفتند و براى بررسى حكم قرآن دربارۀ سرنوشت جنگ، اصرار نمودند، كه يك نفر از لشكر امام به عنوان «حكميّت» پذيرفته شود و يك نفر از لشكر شام حتّى امام را تهديد كردند كه: «إن لم تفعل قتلناك كما قتلنا عثمان؛ اگر اين پيشنهاد را عمل نكنى تو را مىكشيم همان گونه كه عثمان را كشتيم». امام عليه السّلام كه به خوبى مىدانست اين دام خطرناكى است كه بر سر راه آنها گذاشته شده با اين كار مخالف بود و اصرار بر ادامۀ نبرد داشت؛ ولى به حكم اجبار، تن به مسألۀ حكميّت داد و همين امر سبب شد كه بعضى از سادهلوحان به امام خرده گيرند كه چرا يك روز ما را از اين كار نهى كردى، و روزى به آن امر مىكنى؟ اين خطبه پاسخى است، به اين ايراد
#خطبه_121
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکمت_ربانی
🎥بیانات حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی
«فرازهایی از تفسیر کلمات حکیمانه امیر المؤمنین سلام الله علیه»
شماره 19
🔶 @Nahj_Et
💠🔹يعسوب» به ملكۀ زنبوران عسل گفته مىشود كه هر گاه به پرواز درآيد تمام زنبورانى كه در آن كندو با او زندگى مىكردند به دنبال او به پرواز درمىآيند. سپس به رئيس هر قومى يعسوب اطلاق شده است. عجيب اين است كه بعضى از ارباب لغت، امير و رئيس زنبوران عسل را مذكّر شمردهاند، در حالى كه مؤنث است و به همين دليل همه جا در فارسى از آن به ملكه ياد مىكنند. واقعيت عينى نيز همين معنا را تأييد مىكند كه ملكه از جنس مادّه باشد نه مذكّر. در واقع امام عليه السلام فرق ميان افراد با ايمان را كه به معنويات مىانديشند با افراد مادى و بىايمان كه تنها به ثروت مىانديشند، بيان كرده، مىگويد: من پيشواى مؤمنانم؛ ولى پيشواى فاجران مال و ثروت است. در عصر آن امام عليه السلام اين معنا به خوبى آشكار شد: عدهاى دنياپرست از اطرافيان آن حضرت، او را رها كرده و به دليل وعدههاى هنگفت مالى معاويه به شام رفتند و به او پيوستند و با اين عمل باطن خود را آشكار كردند.
#حکمت_316
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹يعسوب» به ملكۀ زنبوران عسل گفته مىشود كه هر گاه به پرواز درآيد تمام زنبورانى كه در آن كندو با او
💠ادامه حکمت۳۱۶
🔹در واقع آنچه امام عليه السلام در اينجا فرموده محك خوبى است براى شناختن افراد در هر عصر و زمان. افراد با شخصيت و ظاهراً مؤمنى را ديديم كه خود را به اموال نامشروع فروختند در حالى كه مؤمنان راستين گاهى با فقر زندگى مىكردند و در برابر آن اموال زانو نمىزدند. همانگونه كه پيش از اين نيز اشاره شد، اين لقب را رسول اكرم صلى الله عليه و آله به اميرمؤمنان على عليه السلام داده است. ذهبى در ميزان الاعتدال از ابن عباس نقل مىكند كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به أمسلمه فرمود: «إنَّ عَلِيّاً لَحْمُهُ مِنْ لَحْمي وَ هُوَ بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسىٰ مِنِّي غَيْرَ أَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدي؛ اى امّ سلمه! گوشت على از گوشت من است و او نسبت به من به منزلۀ هارون (برادر موسى) نسبت به موسى است جز اينكه بعد از من پيغمبرى نخواهد بود»
#حکمت_316
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام نورانى به آثار زيانبار طمع اشاره كرده مىفرمايد: «طمع بردگى جاويدان است»؛ (اَلطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ) . حقيقت طمع، علاقۀ شديد به امور مادى است كه در دست ديگران است و شخص طماع براى رسيدن به آن هر گونه خضوع و ذلت را مىپذيرد و به همين دليل همچون بردهاى است در برابر كسى كه طمع از او دارد و طماع غالباً اين صفت رذيله را با خود حفظ مىكند از همين رو امام عليه السلام آن را نوعى بردگى ابدى شمرده است. افراد طمعكار انسانهاى ضعيف، زبون، دونهمت و فاقد شخصيتاند و چون اعتماد به نفس ندارند سعى مىكنند از طريق وابستگى به ديگران به مقصود خود برسند. در مقابل اين صفت رذيله فضيلتى است كه از آن به عنوان «يأس عَمّا في أيدِى النّاسِ ؛ قطع اميد از آنچه در دست ديگران است» تعبير شده و به بيان ديگر قناعت به آنچه خود دارد. در احاديث اسلامى به اين موضوع اشاره شده است.
#حکمت_180
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام نورانى به آثار زيانبار طمع اشاره كرده مىفرمايد: «طمع بردگى جاويدا
💠🔹در مورد اصل طمع مرحوم كلينى بابى در جلد دوم كافى عنوان كرده و احاديث نابى در ذيل آن آورده است؛ از جمله از امام باقر عليه السلام نقل مىكند كه فرمود: «بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ لَهُ طَمَعٌ يَقُودُهُ وَ بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدُ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ ؛ چه بد انسانى است آن كس كه طمعى دارد كه وى را به هر سو مىكشاند و چه بد انسانى است كسى كه علاقه به چيزى دارد كه سبب ذلت او مىشود». در مورد قطع اميد از آنچه در دست مردم است امام على بن الحسين عليهما السلام مىفرمايد: «رَأَيْتُ الْخَيْرَ كُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ في قَطْعِ الطَّمَعِ عَمّا في أيْدِى النَّاسِ ؛ تمام خوبىها را در قطع اميد از آنچه در دست مردم است ديدم». حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم در جواب اين سؤال كه چه چيز ايمان را در قلب راسخ و ثابت مىدارد مىفرمايد: «الْوَرَعُ» (تقوا و پرهيزگارى) و در پاسخ اين پرسش كه چه چيز ايمان را از قلب انسان خارج مىكند مىفرمايد: «الطَّمَعُ»
#حکمت_180
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به نكتهاى اشاره مىكند كه در همه شئون زندگى سارى و جارى است مىفرمايد: «بسيار مىشود كه يك وعده غذا (غذاى نامناسب) از وعدههاى فراوان غذا (غذاى خوب) جلوگيرى مىكند»؛ (كَمْ مِنْ أَكْلَةٍ مَنَعَتْ أَكَلَاتٍ) . چه بسا انسان غذايى را كه دوست دارد بيش از حد تناول مىكند و بيمار مىشود و روزهاى متوالى يا ميل به غذا ندارد و يا اينكه طبيب، او را از غذاهاى مختلف چرب و شيرين باز مىدارد، بنابراين در هيچ كار نبايد افراط كرد كه اين افراط ممكن است او را از همان كار در آينده به كلى باز دارد. اين سخن ضرب المثلى است براى تمام كسانى كه راه افراط را پيش مىگيرند؛ مثلاً كسى كه آنقدر در دوستى پافشارى مىكند، آن دوست از او منزجر مىشود و براى هميشه از وى فاصله مىگيرد و يا اينكه ديگرى را آنقدر به عبادت دعوت مىكند كه براى هميشه از عبادت بيزار مىگردد.
#حکمت_171
🔶 @Nahj_Et
🔸 استاد مطهری 🔸
انسان آن چیزی است که خودش بخاهد باشد ، زیبا ⤵️👌
انسان در نحوه وجود و واقعیتش با همه موجودات دیگر- اعم از جماد و نبات و حیوان- متفاوت است از این نظر که هر موجودی که پا به جهان میگذارد و آفریده میشود همان است که آفریده شده است، یعنی ماهیت و واقعیت و چگونگیهایش همان است که به دست عوامل خلقت ساخته میشود، اما انسان، پس از آفرینش، تازه مرحله اینکه چه باشد و چگونه باشد آغاز میشود. انسان آن چیزی نیست که آفریده شده است، بلکه آن چیزی است که خودش بخواهد باشد؛ آن چیزی است که مجموع عوامل تربیتی و از آن جمله اراده و انتخاب خودش او را بسازد.
استاد مطهری، انسان در قرآن، ص65🇮🇷 🖇
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکمت_ربانی
🎥بیانات حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی
«فرازهایی از تفسیر کلمات حکیمانه امیر المؤمنین سلام الله علیه»
شماره 20
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به نكتهاى اشاره مىكند كه در همه شئون زندگى سارى و جارى اس
💠ادامه حکمت۱۷۱
🔹شبيه اين سخن گفتار حكيمانۀ ديگرى است كه از آن حضرت نقل شده كه مىفرمايد: «كَمْ مِنْ شَهْوَةٍ ساعَةٍ أوْرَثَتْ حُزْناً طَويلاً ؛ چه بسا يك ساعت هوسرانى كه موجب اندوه طولانى (براى ساليان دراز) مىشود». جمعى از شارحان نهج البلاغه يا محدثان اين گفتار حكيمانۀ امام عليه السلام را به عنوان دستورى طبى مطرح كرده و حتى آن را جزء مجموعههايى كه مربوط به دستورات طبى است آن را قرار دادهاند. اگر منظورشان اين است كه معنى مطابقى اين سخن دستورى طبى است هرچند معانى التزامى آن شامل تمام مسائل مربوط به زندگى مادى انسان مىشود، بحثى نيست ولى اگر بخواهند آن را منحصر به دستور طبى كنند اشتباه روشنى است و ازاينرو بسيارى از محققان اين جمله را ضرب المثلى تلقى كردهاند كه در موارد مختلف از آن استفاده مىشود حتى بعضى گفتهاند كه اين ضرب المثل در ميان عرب در عصر جاهليت نيز بوده است و امام عليه السلام آن را اقتباس فرموده همان گونه كه گاه از اشعار شعرا نيز امام عليه السلام در سخنان خود استفاده مىكند
#حکمت_171
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السّلام در اين خطبه پيرامون فرشتۀ مرگ، و قبض روح توسط او، و ناتوانى بندگان از وصف خداوند سخن مىگويد. خطبه در يك نگاه اين خطبه، كه قرائن نشان مىدهد بخشى از خطبۀ مفصّلترى بوده، در واقع براى بيان اين نكته است كه: انسانها قادر به درك كنه ذات و صفات خدا نيستند زيرا هنگامى كه آنها نتوانند فرشتۀ مرگ و صفات و كارهاى او را دقيقا بشناسند چگونه مىتوان انتظار داشت كه ذات و صفات خالق را آن گونه كه هست بدانند. از كتاب «تمام نهج البلاغه» چنين استفاده مىشود كه، اين خطبه، بخشى از خطبۀ معروف «اشباح» است كه امام عليه السّلام آن را در بارۀ عجز انسان از درك كنه صفات الهى ايراد فرموده است و به يقين تعبيرات اين خطبه، با تعبيرات خطبۀ اشباح متناسب است و هر گاه هر دو خطبه در كنار هم قرار گيرند، انسان مىتواند باور كند كه امكان دارد خطبۀ مورد بحث، بخشى از آن باشد
#خطبه_112
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السّلام در اين خطبه پيرامون فرشتۀ مرگ، و قبض روح توسط او، و ناتوانى بندگان از وصف خداو
🔹ادامه خطبه۱۱۲
💠
هَلْ تُحِسُّ [يُحَسُ] بِهِ إِذَا دَخَلَ مَنْزِلًا، أَمْ هَلْ تَرَاهُ إِذَا تَوَفَّى أَحَداً؟ بَلْ كَيْفَ يَتَوَفَّى الْجَنِينَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ؟ أَ يَلِجُ عَلَيْهِ مِنْ بَعْضِ جَوَارِحِهَا، أَمْ الرُّوحُ أَجَابَتْهُ بِإِذْنِ رَبِّهَا، أَمْ هُوَ سَاكِنٌ مَعَهُ فِي أَحْشَائِهَا؟ ف يصف إلهه من يعجز عن صفة مخلوق مثله! ترجمه آيا هنگامى كه (فرشتۀ مرگ) وارد منزلى مىشود، احساس مىكنيد؟ و آيا وقتى كسى را قبض روح مىكند وى را مىبينيد؟ از آن بالاتر (آيا مىدانيد) چگونه (گاهى) جنين را در شكم مادر، قبض روح مىكند؟ آيا وارد شكم مادر از طريق بعضى اعضاء مىشود يا از برون، روح جنين را به سوى خود فرا مىخواند؟ و او به اذن پروردگار اجابت مىكند، يا با او در شكم مادر، همراه است؟! چگونه كسى كه از توصيف و تعريف مخلوقى همانند خود، ناتوان است، مىتواند خالق و معبودش را توصيف كند؟! شرح و تفسير سايه فرشتۀ مرگ در همه
#خطبه_112
🔶 @Nahj_Et