💠🔹يعسوب» به ملكۀ زنبوران عسل گفته مىشود كه هر گاه به پرواز درآيد تمام زنبورانى كه در آن كندو با او زندگى مىكردند به دنبال او به پرواز درمىآيند. سپس به رئيس هر قومى يعسوب اطلاق شده است. عجيب اين است كه بعضى از ارباب لغت، امير و رئيس زنبوران عسل را مذكّر شمردهاند، در حالى كه مؤنث است و به همين دليل همه جا در فارسى از آن به ملكه ياد مىكنند. واقعيت عينى نيز همين معنا را تأييد مىكند كه ملكه از جنس مادّه باشد نه مذكّر. در واقع امام عليه السلام فرق ميان افراد با ايمان را كه به معنويات مىانديشند با افراد مادى و بىايمان كه تنها به ثروت مىانديشند، بيان كرده، مىگويد: من پيشواى مؤمنانم؛ ولى پيشواى فاجران مال و ثروت است. در عصر آن امام عليه السلام اين معنا به خوبى آشكار شد: عدهاى دنياپرست از اطرافيان آن حضرت، او را رها كرده و به دليل وعدههاى هنگفت مالى معاويه به شام رفتند و به او پيوستند و با اين عمل باطن خود را آشكار كردند.
#حکمت_316
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹يعسوب» به ملكۀ زنبوران عسل گفته مىشود كه هر گاه به پرواز درآيد تمام زنبورانى كه در آن كندو با او
💠ادامه حکمت۳۱۶
🔹در واقع آنچه امام عليه السلام در اينجا فرموده محك خوبى است براى شناختن افراد در هر عصر و زمان. افراد با شخصيت و ظاهراً مؤمنى را ديديم كه خود را به اموال نامشروع فروختند در حالى كه مؤمنان راستين گاهى با فقر زندگى مىكردند و در برابر آن اموال زانو نمىزدند. همانگونه كه پيش از اين نيز اشاره شد، اين لقب را رسول اكرم صلى الله عليه و آله به اميرمؤمنان على عليه السلام داده است. ذهبى در ميزان الاعتدال از ابن عباس نقل مىكند كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به أمسلمه فرمود: «إنَّ عَلِيّاً لَحْمُهُ مِنْ لَحْمي وَ هُوَ بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسىٰ مِنِّي غَيْرَ أَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدي؛ اى امّ سلمه! گوشت على از گوشت من است و او نسبت به من به منزلۀ هارون (برادر موسى) نسبت به موسى است جز اينكه بعد از من پيغمبرى نخواهد بود»
#حکمت_316
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام نورانى به آثار زيانبار طمع اشاره كرده مىفرمايد: «طمع بردگى جاويدان است»؛ (اَلطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ) . حقيقت طمع، علاقۀ شديد به امور مادى است كه در دست ديگران است و شخص طماع براى رسيدن به آن هر گونه خضوع و ذلت را مىپذيرد و به همين دليل همچون بردهاى است در برابر كسى كه طمع از او دارد و طماع غالباً اين صفت رذيله را با خود حفظ مىكند از همين رو امام عليه السلام آن را نوعى بردگى ابدى شمرده است. افراد طمعكار انسانهاى ضعيف، زبون، دونهمت و فاقد شخصيتاند و چون اعتماد به نفس ندارند سعى مىكنند از طريق وابستگى به ديگران به مقصود خود برسند. در مقابل اين صفت رذيله فضيلتى است كه از آن به عنوان «يأس عَمّا في أيدِى النّاسِ ؛ قطع اميد از آنچه در دست ديگران است» تعبير شده و به بيان ديگر قناعت به آنچه خود دارد. در احاديث اسلامى به اين موضوع اشاره شده است.
#حکمت_180
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام نورانى به آثار زيانبار طمع اشاره كرده مىفرمايد: «طمع بردگى جاويدا
💠🔹در مورد اصل طمع مرحوم كلينى بابى در جلد دوم كافى عنوان كرده و احاديث نابى در ذيل آن آورده است؛ از جمله از امام باقر عليه السلام نقل مىكند كه فرمود: «بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ لَهُ طَمَعٌ يَقُودُهُ وَ بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدُ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ ؛ چه بد انسانى است آن كس كه طمعى دارد كه وى را به هر سو مىكشاند و چه بد انسانى است كسى كه علاقه به چيزى دارد كه سبب ذلت او مىشود». در مورد قطع اميد از آنچه در دست مردم است امام على بن الحسين عليهما السلام مىفرمايد: «رَأَيْتُ الْخَيْرَ كُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ في قَطْعِ الطَّمَعِ عَمّا في أيْدِى النَّاسِ ؛ تمام خوبىها را در قطع اميد از آنچه در دست مردم است ديدم». حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم در جواب اين سؤال كه چه چيز ايمان را در قلب راسخ و ثابت مىدارد مىفرمايد: «الْوَرَعُ» (تقوا و پرهيزگارى) و در پاسخ اين پرسش كه چه چيز ايمان را از قلب انسان خارج مىكند مىفرمايد: «الطَّمَعُ»
#حکمت_180
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به نكتهاى اشاره مىكند كه در همه شئون زندگى سارى و جارى است مىفرمايد: «بسيار مىشود كه يك وعده غذا (غذاى نامناسب) از وعدههاى فراوان غذا (غذاى خوب) جلوگيرى مىكند»؛ (كَمْ مِنْ أَكْلَةٍ مَنَعَتْ أَكَلَاتٍ) . چه بسا انسان غذايى را كه دوست دارد بيش از حد تناول مىكند و بيمار مىشود و روزهاى متوالى يا ميل به غذا ندارد و يا اينكه طبيب، او را از غذاهاى مختلف چرب و شيرين باز مىدارد، بنابراين در هيچ كار نبايد افراط كرد كه اين افراط ممكن است او را از همان كار در آينده به كلى باز دارد. اين سخن ضرب المثلى است براى تمام كسانى كه راه افراط را پيش مىگيرند؛ مثلاً كسى كه آنقدر در دوستى پافشارى مىكند، آن دوست از او منزجر مىشود و براى هميشه از وى فاصله مىگيرد و يا اينكه ديگرى را آنقدر به عبادت دعوت مىكند كه براى هميشه از عبادت بيزار مىگردد.
#حکمت_171
🔶 @Nahj_Et
🔸 استاد مطهری 🔸
انسان آن چیزی است که خودش بخاهد باشد ، زیبا ⤵️👌
انسان در نحوه وجود و واقعیتش با همه موجودات دیگر- اعم از جماد و نبات و حیوان- متفاوت است از این نظر که هر موجودی که پا به جهان میگذارد و آفریده میشود همان است که آفریده شده است، یعنی ماهیت و واقعیت و چگونگیهایش همان است که به دست عوامل خلقت ساخته میشود، اما انسان، پس از آفرینش، تازه مرحله اینکه چه باشد و چگونه باشد آغاز میشود. انسان آن چیزی نیست که آفریده شده است، بلکه آن چیزی است که خودش بخواهد باشد؛ آن چیزی است که مجموع عوامل تربیتی و از آن جمله اراده و انتخاب خودش او را بسازد.
استاد مطهری، انسان در قرآن، ص65🇮🇷 🖇
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکمت_ربانی
🎥بیانات حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی
«فرازهایی از تفسیر کلمات حکیمانه امیر المؤمنین سلام الله علیه»
شماره 20
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به نكتهاى اشاره مىكند كه در همه شئون زندگى سارى و جارى اس
💠ادامه حکمت۱۷۱
🔹شبيه اين سخن گفتار حكيمانۀ ديگرى است كه از آن حضرت نقل شده كه مىفرمايد: «كَمْ مِنْ شَهْوَةٍ ساعَةٍ أوْرَثَتْ حُزْناً طَويلاً ؛ چه بسا يك ساعت هوسرانى كه موجب اندوه طولانى (براى ساليان دراز) مىشود». جمعى از شارحان نهج البلاغه يا محدثان اين گفتار حكيمانۀ امام عليه السلام را به عنوان دستورى طبى مطرح كرده و حتى آن را جزء مجموعههايى كه مربوط به دستورات طبى است آن را قرار دادهاند. اگر منظورشان اين است كه معنى مطابقى اين سخن دستورى طبى است هرچند معانى التزامى آن شامل تمام مسائل مربوط به زندگى مادى انسان مىشود، بحثى نيست ولى اگر بخواهند آن را منحصر به دستور طبى كنند اشتباه روشنى است و ازاينرو بسيارى از محققان اين جمله را ضرب المثلى تلقى كردهاند كه در موارد مختلف از آن استفاده مىشود حتى بعضى گفتهاند كه اين ضرب المثل در ميان عرب در عصر جاهليت نيز بوده است و امام عليه السلام آن را اقتباس فرموده همان گونه كه گاه از اشعار شعرا نيز امام عليه السلام در سخنان خود استفاده مىكند
#حکمت_171
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السّلام در اين خطبه پيرامون فرشتۀ مرگ، و قبض روح توسط او، و ناتوانى بندگان از وصف خداوند سخن مىگويد. خطبه در يك نگاه اين خطبه، كه قرائن نشان مىدهد بخشى از خطبۀ مفصّلترى بوده، در واقع براى بيان اين نكته است كه: انسانها قادر به درك كنه ذات و صفات خدا نيستند زيرا هنگامى كه آنها نتوانند فرشتۀ مرگ و صفات و كارهاى او را دقيقا بشناسند چگونه مىتوان انتظار داشت كه ذات و صفات خالق را آن گونه كه هست بدانند. از كتاب «تمام نهج البلاغه» چنين استفاده مىشود كه، اين خطبه، بخشى از خطبۀ معروف «اشباح» است كه امام عليه السّلام آن را در بارۀ عجز انسان از درك كنه صفات الهى ايراد فرموده است و به يقين تعبيرات اين خطبه، با تعبيرات خطبۀ اشباح متناسب است و هر گاه هر دو خطبه در كنار هم قرار گيرند، انسان مىتواند باور كند كه امكان دارد خطبۀ مورد بحث، بخشى از آن باشد
#خطبه_112
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السّلام در اين خطبه پيرامون فرشتۀ مرگ، و قبض روح توسط او، و ناتوانى بندگان از وصف خداو
🔹ادامه خطبه۱۱۲
💠
هَلْ تُحِسُّ [يُحَسُ] بِهِ إِذَا دَخَلَ مَنْزِلًا، أَمْ هَلْ تَرَاهُ إِذَا تَوَفَّى أَحَداً؟ بَلْ كَيْفَ يَتَوَفَّى الْجَنِينَ فِي بَطْنِ أُمِّهِ؟ أَ يَلِجُ عَلَيْهِ مِنْ بَعْضِ جَوَارِحِهَا، أَمْ الرُّوحُ أَجَابَتْهُ بِإِذْنِ رَبِّهَا، أَمْ هُوَ سَاكِنٌ مَعَهُ فِي أَحْشَائِهَا؟ ف يصف إلهه من يعجز عن صفة مخلوق مثله! ترجمه آيا هنگامى كه (فرشتۀ مرگ) وارد منزلى مىشود، احساس مىكنيد؟ و آيا وقتى كسى را قبض روح مىكند وى را مىبينيد؟ از آن بالاتر (آيا مىدانيد) چگونه (گاهى) جنين را در شكم مادر، قبض روح مىكند؟ آيا وارد شكم مادر از طريق بعضى اعضاء مىشود يا از برون، روح جنين را به سوى خود فرا مىخواند؟ و او به اذن پروردگار اجابت مىكند، يا با او در شكم مادر، همراه است؟! چگونه كسى كه از توصيف و تعريف مخلوقى همانند خود، ناتوان است، مىتواند خالق و معبودش را توصيف كند؟! شرح و تفسير سايه فرشتۀ مرگ در همه
#خطبه_112
🔶 @Nahj_Et
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
#حکمت_289 نهج البلاغه: «الگوی کامل انسانیت»
وَ قَالَ (علیه السلام): «وَ كَانَ لَا يَشْكُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ بُرْئِهِ. وَ كَانَ يَقُولُ مَا يَفْعَلُ وَ لَا يَقُولُ مَا لَا يَفْعَلُ. وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْكَلَامِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ، وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ. وَ كَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ، يَنْظُرُ أَيُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى، [فَخَالَفَهُ] فَيُخَالِفُهُ. فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا، فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهَا، فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِيلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ الْكَثِير.»
و درود خدا بر او، فرمود: «از درد شكوه نمى كرد، مگر پس از تندرستى و بهبودى، آنچه عمل مى كرد مى گفت، و بدانچه عمل نمى كرد چيزى نمى گفت، اگر در سخن گفتن بر او پيشى مى گرفتند در سكوت مغلوب نمى گرديد. و بر شنيدن بيشتر از سخن گفتن حريص بود.
اگر بر سر دو راهى دو كار قرار مى گرفت، مى انديشيد كه كدام يك با خواسته نفس نزديك تر است با آن مخالفت مى كرد.
پس بر شما باد روى آوردن به اينگونه از ارزش هاى اخلاقى، و با يكديگر در كسب آنها رقابت كنيد، و اگر نتوانستيد، بدانيد كه به دست آوردن برخى از آن ارزش هاى اخلاقى بهتر از رها كردن همه است.»
ترجمه مرحوم «استاد محمد دشتی»
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به اثر زيانبار ترك صبر و پيشه نمودن جزع اشاره كرده مىفرمايد: «كسى كه صبر و شكيبايى او را نجات ندهد بىتابى او را از پاى در مىآورد»؛ (مَنْ لَمْ يُنْجِهِ الصَّبْرُ أَهْلَكَهُ الْجَزَعُ) . به يقين در طول زندگى انسان، مصائب و مشكلات فراوانى است كه هيچكس از آن بر كنار نمىماند. عكس العملى كه انسان مىتواند در مقابل اين حوادث دردناك و غمانگيز نشان بدهد يكى از دو چيز است: نخست صبر و تحمل و شكرگزارى به درگاه خدا و دقت در يافتن راه نجات از آن مشكل يا مصيبت و حداقل كاستن از آثار زيانبار آن است. ديگر جزع و بىتابى است كه هم اعصاب انسان را در هم مىكوبد و او را گرفتار بيمارىهاى مختلف كرده و گاه به مرگ مىكشاند و هم سبب ناشكرى به درگاه خداوند و وزر و وبال براى سراى ديگر مىشود. انسان عاقل راه نخست را بر مىگزيند كه هم اجر صابران را دارد و هم فوايد و بركات صبر را. بنابراين مفهوم اين كلام حكيمانه بسيار روشن و شفاف است و اينكه بعضى تصور كردهاند در مفهوم آن پيچدگى است كاملاً اشتباه است.
#حکمت_189
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به اثر زيانبار ترك صبر و پيشه نمودن جزع اشاره كرده مىفرم
💠ادامه حکمت ۱۸۹
🔹در ضمن از آنچه گفته شد معلوم شد كه هلاكت در اين جمله هلاك دنيوى و اخروى هر دو را شامل مىشود همانطور كه (نجات) در پرتو صبر نيز نجات دنيوى و اخروى را در بر مىگيرد، هرچند گاهى در بعضى از روايات تنها به هلاكت اخروى اشاره شده؛ مانند حديثى از امام صادق عليه السلام كه مىفرمايد: «اتَّقُوا اللّٰه وَ اصْبِرُوا فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ يَصْبِرْ أهْلَكَهُ الْجَزَعُ وَ إنَّما هَلاكُهُ فِى الْجَزَعِ أَنَّهُ إذا جَزِعَ لَمْ يُؤجَرْ ؛ تقواى الهى پيشه كنيد و در برابر مشكلات و مصائب صبر و شكيبايى داشته باشيد، زيرا كسى كه صبر نكند جزع او را هلاك خواهد كرد و هلاكت او در جزع اين است كه وقتى بىتابى كند اجر و پاداشى به او داده نخواهد شد»
#حکمت_189
🔶 @Nahj_Et
🔸خود شناسی انسان🔸⤵️🍃
خودشناسی به معنی این است که انسان مقام واقعی خویش را در عالم وجود درک کند؛ بداند خاکی محض نیست، پرتوی از روح الهی در او هست؛ بداند که در معرفت میتواند بر فرشتگان پیشی بگیرد؛ بداند که او آزاد و مختار و مسئول خویشتن و مسئول افراد دیگر و مسئول آباد کردن جهان و بهتر کردن جهان است
(او شما را از زمین بیافرید و عمران آن را از شما خواست) (1)؛ بداند که او امانتدار الهی است؛ بداند که بر حسب تصادف برتری نیافته است تا استبداد بورزد و همه چیز را برای شخص خود تصاحب کند و مسئولیت و تکلیفی برای خویشتن قائل نباشد.
استاد مطهری، انسان در قرآن، ص29
🍃✨
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکمت_ربانی
🎥بیانات حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی
«فرازهایی از تفسیر کلمات حکیمانه امیر المؤمنین سلام الله علیه»
شماره21
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹مىدانيم عبادات نيز مانند انسان، روح و جسمى دارند. امام عليه السلام در اين كلام حكيمانهاش اشاره
💠ادامه حکمت ۱۴۵
🔹مثلاً در نماز اگر حضور قلب نباشد و انسان اذكار و افعال آن را در حالى بجا آورد كه فكر او مشغول برنامههاى دنياى مادى اوست به يقين از نتايج تربيتى آن كه باز داشتن از گناه (نهى از فحشا و منكر) و قرب الى اللّٰه (الصَّلاةُ قُرْبانُ كُلُّ تَقِىٍّ) و شستشوى دل از زنگار گناه است محروم خواهد ماند. همچنين روزه برنامههاى ظاهرى مانند خوددارى از خوردنى و نوشيدنى و بعضى ديگر از لذات نفسانى دارد و فلسفهاى كه عبارت از تقويت ايمان و اراده و مبارزه با هواى نفس و شيطان است كه اگر آنها حاصل نشود نتيجۀ روزه كه تقوا است: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» حاصل نمىگردد و انسان را از عذاب الهى باز نمىدارد و سپرى در برابر آتش نمىشود. به همين دليل در روايات اسلامى تأكيد زيادى بر آداب نماز و روزه و ساير عبادات شده است تا عبادات افزون بر اسقاط تكليف به درجۀ قبولى در نزد پرورگار برسد
#حکمت_145
🔶 @Nahj_Et
💠🔹كتاب «غارات» ثقفى چنين بر مىآيد كه امام عليه السّلام اين خطبه را زمانى ايراد كرد كه دو نفر فرستاده محمّد بن ابى بكر براى تقاضاى كمك قبل از وقوع جنگ ميان او و «عمرو بن عاص» در سرزمين مصر، نزد امام عليه السّلام آمدند. امام عليه السّلام برخاست و مردم را به مسجد دعوت كرد و ماجرا را براى آنها بيان كرد؛ اما گروه اندكى براى جهاد اعلام آمادگى كردند. شب هنگام به سوى اشراف كوفه فرستاد و آنها را به دار الاماره جمع فرمود؛ در حالى كه بسيار اندوهگين بود؛ زيرا مىدانست شكست محمّد بن ابى بكر و افتادن مصر به دست طرفداران معاويه، ضربۀ بسيار سنگينى است. امام عليه السّلام اين خطبه را در نكوهش ياران نافرمان خويش ايراد كرد و از همه براى دفع فتنه ابن عاص از مصر كمك خواست. از آن چه گفته شد محتواى خطبه به خوبى روشن مىشود؛ مجموعهاى است از كلمهها و سرزنشها و تشويقها و ترغيب به جهاد با دشمن و ذكر عواقب شوم سستى و تنبلى در اين راه. *
#خطبه_180
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه، آيندۀ شوم بناهايى را بيان مىكند كه با وسائل غصبى ساخته شوند، مىفرمايد: «سنگ غصبى در بناى خانه گروگان ويرانى آن است»؛ (الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا) . اشاره به اينكه همانگونه كه «رهن» و گروگان، سبب مىشود انسان، مطالباتش را وصول كند، سنگ غصبى هم سبب مىشود كه ويرانى براى خانه وصول شود. مرحوم مغنية در كتاب فى ظلال نهج البلاغه در شرح اين كلام حكيمانه مىگويد: كسى كه بنايى كند يا چيزى در اختيار بگيرد يا بخورد يا بنوشد يا به هر صورتى، از اموال ديگران (بدون رضاى آنها) بهره گيرد، سرانجام كارش وبال و خسران است، هرچند اين زيان پس از مدتى صورت گيرد و اگر كسى بپرسد اين آسمانخراشهايى كه از خون ملتهاى بىگناه بنا شده و محكم در جاى خود ايستاده و ويران نمىشود چگونه است؟ در پاسخ آنها مىگوييم: اگر اينها ويران نشود بناكنندۀ آنها به زودى آنها را ترك گفته و به قبور تاريك و متعفنى پناه مىبرند... اضافه بر اين، بناى راسخ، همان وجدان پاك و روح آرامى است كه انسان بدون هرگونه نگرانى زندگى كند. (آيا بانيان آنها چنيناند؟ قطعاً نيستند). مرحوم طبرسى در مجمع البيان از ابن عباس نقل مىكند كه مىگويد: من از قرآن به خوبى استفاه كردهام كه ظلم و ستم خانهها را ويران مىسازد. سپس به آيۀ شريفۀ سورۀ «نمل» تمسك مىكند كه مىفرمايد: «فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خٰاوِيَةً بِمٰا ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» ؛ اين خانههاى آنهاست در حالى كه بهخاطر ظلم و ستمشان فرو ريخته؛ و در اين نشانۀ روشنى است براى كسانى كه آگاهند»
#حکمت_240
🔶 @Nahj_Et