♦️ادامه شرح حکمت ۲۲
♦️قَالَ علیه السلام لَنَا حَقّ فَإِن أُعطِینَاهُ وَ إِلّا رَکِبنَا أَعجَازَ الإِبِلِ وَ إِن طَالَ السّرَی
قال الرضی و هذا من لطیف الکلام وفصیحه ومعناه أنا إن لم نعط حقنا کنا أذلاء و ذلک أن الردیف یرکب عجز البعیر کالعبد والأسیر و من یجری مجراهما
♦️در دنبال آن ایستادگی و پایداری می کنیم، هر چند که روزگار درازی باشد. السری: حرکت در شب. به نظر من، آن کسی که هر سه احتمال را نقل کرده نظرش صحیح تر و به حقیقت نزدیکتر است زیرا سوار شدن بر پشت سر، محتمل است. خواری، سختی و عقب افتادن مقام و منزلت باشد و احتمال می رود تمام اینها مورد نظر امام (علیه السلام) باشد. ازهری بین مثل و کنایه تفاوت نگذاشته است، زیرا سواری بر پشت سر، کنایه از امور یاد شده است، و همچنین طولانی بودن حرکت در شب کنایه از مشقت زیاد است، زیرا این جای تصور و لازمه ی سیر طولانی در شب است، و احتمال دارد که عبارت امام (علیه السلام)، کنایه باشد، به صورت یک ضرب المثل.
📙شرح#حکمت_22
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص27
🔶 @Nahj_Et
💢قَالَ علیه السلام مَن أَبطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَم یُسرِع بِهِ نَسَبُهُ
💢هر کس را که عملش کند سازد، تبارش او را تند نگرداند). یعنی: هر کس که عمل شایسته ی خوب نداشته باشد و بدان جهت از مراتب بلند دنیوی و اخروی عقب بماند، بزرگی و شرافت خانوادگی- هر چند که دارای شرافتی باشد- او را تند نگرداند. کندی عمل، کنایه از نرسیدن او به نیکی است، به دلیل نداشتن چیزی از اعمال پاکیزه که او را به نیکی برساند. امام (علیه السلام) اسراع (تند گرداندن) را در برابر بطو (کند ساختن) قرار داده است.
📙شرح#حکمت_23
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص28
🔶 @Nahj_Et
💥قَالَ علیه السلام مِن کَفّارَاتِ الذّنُوبِ العِظَامِ إِغَاثَةُ المَلهُوفِ وَ التّنفِیسُ عَنِ المَکرُوبِ
💥ملهو: ستمدیده ای که یاور بطلبد تنفیس: رهایی از غمی که او را فراگرفته بود. (از کفاره های گناهان، به داد ستمدیده رسیدن، و غمگین را شاد گرداندن است). امام (علیه السلام) این اعمال را از کفاره های گناهان بزرگ قرار داده از آن رو که آنها فضیلت بزرگی هستند که فضیلتهایی همچون شفقت، عدالت، سخاوت، مروت و نظایر آنها را در پی دارند و بدیهی است که وجود این خصلتها در آدمی باعث پوشش و محو گناهان و از بین رفتن خصلتهای بدی می گردند که از آنها به بدیها و گناهان تعبیر می شود، چنان که قبلا به این مطلب اشاره شد
📙شرح#حکمت_24
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص29
🔶 @Nahj_Et
🍃🌸قَالَ علیه السلام یَا ابنَ آدَمَ إِذَا رَأَیتَ رَبّکَ سُبحَانَهُ یُتَابِعُ عَلَیکَ نِعَمَهُ وَ أَنتَ تَعصِیهِ فَاحذَرهُ
🍃🌸فرزند آدم! هرگاه دیدی پروردگار سبحان نعمتهایش را در پی هم به تو ارزانی می دارد در حالی که تو نافرمانی او را می کنی، پس برحذر باش و از او بترس). آدمی را از نافرمانی خدا، در حالی که نعمتهای الهی پیاپی به او می رسد، به وسیله ی ترس از خدا برحذر داشته است، توضیح آن که چون سپاس دائمی زمینه ساز فزونی نعمت است، ناسپاسی در برابر نعمت، و نافرمانی خداوند که مستلزم ناسپاسی است، موجب فزونی نیافتن نعمت بلکه زمینه برای کاستی نعمت و نزول بلاست، چنان که خدای تعالی فرموده است: و لئن کفرتم ان عذابی لشدید و همین است جای ترس از خدا. واو، در سخن امام: و انت واو حالیه است.
📙شرح#حکمت_25
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص30
🔶 @Nahj_Et
حکمت 14- مَنْ ضَیَّعَهُ الْأَقْرَبُ أُتِیحَ لَهُ الْأَبْعَدُ.mp3
1.92M
🌟قَالَ علیه السلام مَا أَضمَرَ أَحَدٌ شَیئاً إِلّا ظَهَرَ فِی فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَ صَفَحَاتِ وَجهِهِ
🌟فلته: کاری که بدون اندیشه سر بزند صفحه الوجه: ظاهر چهره (کسی چیزی را دل پنهان نمی کند مگر این که در بین سخنان نیندیشیده از رنگ رخساره اش آشکار می گردد). چون انسان مطلب مهمی از قبیل دشمنی، کینه و یا دوستی و نظایر اینها را در دل پنهان می دارد و پدیده های زبانی عبارت از نوعی وجود نفسانی و وسیله ی اظهار آن است، برای شخص ممکن نیست بطور کامل آنچه در دل دارد مخفی نگه دارد، زیرا رعایت این پنهانکاری تنها برای عقل میسر است تا بر طبق مصلحتی که می بیند که آن را پنهان دارد، اما عقل گاهی به یک کار مهم دیگری سرگرم و از مراقبت بر پنهان داشتن غفلت می ورزد، در نتیجه خیال، آن را از دست عقل می رباید و در ضمن سخنان بی اندیشه بر زبان می آورد، و همینطور، چون تصورات و امور نفسانی ریشه ی آثار ظاهری انسان مانند زردی ترس و سرخی شرم می باشند، بعضی از امور پنهانی را نمی شود از آثار ظاهری در رنگ چشم و صورت جدا کرد، گواه بر این مطلب تجربه است.
📙شرح#حکمت_26
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص30
🔶 @Nahj_Et
🔆قَالَ علیه السلام امشِ بِدَائِکَ مَا مَشَی بِکَ
🔆بسیاری هستند که از مرض می ترسند با دیدن علائم مرض فورا به دکتر مراجعه می کنند و یا بستری می گردند. امام علی (علیه السلام) سفارش می کند در برابر مرض، خود را نبازید تا استقامتتان در برابر ناملایمات افزایش و بتوانید در برابر حوادث بدنی دوام بیاورید.
📙شرح#حکمت_27
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص32
🔶 @Nahj_Et
🍃🌺قَالَ علیه السلام أَفضَلُ الزّهدِ إِخفَاءُ الزّهدِ
🍃🌺بالاترین نوع پارسایی، پنهان داشتن آن است). پارسایی دو گونه است: پارسایی آشکارا و پارسایی پنهان که همین است پارسایی واقعی و سودمند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرموده است: براستی که خداوند نه به چهرههای ظاهر شما می نگرد و نه به رفتار شما، بلکه به دلهای شما می نگرد و از همین جهت است که این بالاترین نوع پارسایی است. و مقصود امام (علیه السلام) هم پارسایی پنهان است. به این ترتیب صفت را به موصوف اضافه کرده و آن را مقدم داشته است چون پنهان داشتن، مهمتر از خود پارسایی است، و از طرفی پارسایی ظاهری شاید از ریا و سمعه غیر قابل انفکاک باشد بنابراین کم ارزش است.
📙شرح#حکمت_28
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص33
🔶 @Nahj_Et
حکمت 15- مَا کُلُّ مَفْتُونٍ یُعَاتَبُ.mp3
2.31M
💢قَالَ علیه السلام إِذَا کُنتَ فِی إِدبَارٍ وَ المَوتُ فِی إِقبَالٍ فَمَا أَسرَعَ المُلتَقَی
💢وقتی که تو پشت به دنیا می کنی و مرگ رو به تو می آورد، پس چه زود با هم روبرو می شوید). این سخن در مورد دعوت به فرا رسیدن مرگ و آمادگی برای ملاقات با مرگ و دنیای پس از مرگ، به وسیله ی انجام اعمال شایسته می باشد. پشت کردن و رو آوردن، امور اعتباری اند، زیرا انسان به اعتبار لحظات مدت عمرش لحظه به لحظه در حال پشت کردن به دنیا است، و با این حساب، به همان نسبت که عمرش سپری می شود، مرگ به او نزدیک می شود و با در نظر گرفتن هر دو جهت، تلاقی به سرعت انجام می گیرد، و زود به هم می رسند.
📙شرح#حکمت_29
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص34
🔶 @Nahj_Et
✳️قَالَ علیه السلام الحَذَرَ الحَذَرَ فَوَاللّهِ لَقَد سَتَرَ حَتّی کَأَنّهُ قَد غَفَرَ
✳️(زنهار، به خدا سوگند، آن چنان پنهان داشته که گویی آمرزیده است). امام (علیه السلام) بدین وسیله انسان را از خشم الهی به سبب نافرمانی از او برحذر داشته است، به خاطر سهل انگاری و پوشیده داشتن گناه خود تا بدانجا که گویی آمرزیده است. عبارت: فوالله … مقدمه ی صغرا برای قیاس مضمری است که کبرای مقدر آن چنین است: هر کس تا بدان حد گناه بنده اش را پوشیده دارد، لازم است که بنده از خشم او برحذر بوده و از نافرمانی اش بپرهیزد و رو به اطاعت او آورد که هدف از لطف او نسبت به پوشیده داشتن گناه همین است که بنده برگردد.
📙شرح#حکمت_30
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص35
🔶 @Nahj_Et
📣آنچه لازم بود، گفتم❗️
▫️أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي قَدْ بَثَثْتُ لَكُمُ الْمَوَاعِظَ الَّتِي وَعَظَ [بِهَا الْأَنْبِيَاءُ] الْأَنْبِيَاءُ بِهَا أُمَمَهُمْ وَ أَدَّيْتُ إِلَيْكُمْ مَا أَدَّتِ الْأَوْصِيَاءُ إِلَى مَنْ بَعْدَهُمْ وَ أَدَّبْتُكُمْ بِسَوْطِي فَلَمْ تَسْتَقِيمُوا وَ حَدَوْتُكُمْ بِالزَّوَاجِرِ فَلَمْ تَسْتَوْسِقُوا. لِلَّهِ أَنْتُمْ، أَ تَتَوَقَّعُونَ إِمَاماً غَيْرِي يَطَأُ بِكُمُ الطَّرِيقَ وَ يُرْشِدُكُمُ السَّبِيلَ؟
🟤اى مردم من پند و اندرزهايى كه پيامبران در ميان امّت هاى خود داشتند در ميان شما نشر دادم، و وظايفى را كه جانشينان پيامبران گذشته در ميان مردم خود به انجام رساندند، تحقّق بخشيدم. با تازيانه شما را ادب كردم نپذيرفتيد، به راه راست نرفتيد، و با هشدارهاى فراوان شما را خواندم ولى جمع نشديد. شما را به خدا آيا منتظريد رهبرى جز من با شما همراهى كند و راه حق را به شما نشان دهد؟
✍اين تعبيرات نشان مى دهد که امام(عليه السلام) براى هدايت مردم کوفه که افرادى سست و پراکنده بودند از هر وسيله اى استفاده فرمود و کار فرهنگى گسترده اى را درباره آنها انجام داد تا آنجا که همه مواعظ انبيا واندرزهاى اوصيا را براى آنها جمع، و در اختيارشان قرار داد; ولى اين باران حيات بخش رحمت الهى، در آن شوره زارها اثر نکرد سپس محبّت و نرمش را کنار گذاشت و با شدت با آنها برخورد کرد. شايد به راه بيايند و متحد شوند; ولى اين ميخهاى آهنين در آن سنگهاى خارا فرو نرفت و معلوم شد کمترين نقص و عيبى در رهبرى و مديريت و فرماندهى نيست، بلکه همه عيب در آن گروه نابخرد و بى حميت بود. اين جمله ها نشان مى دهد اگر تمام انبيا و اوصيا براى هدايت آنها مى کوشيدند، هدايت نمى شدند.هرگاه پيشوايى چون من نتواند شما را به راه آورد کس ديگرى اين کار را نمى تواند انجام دهد.
📙#خطبه_182
🔶 @Nahj_Et
حکمت 16-تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِیرِ حَتَّى یَکُونَ الْحَتْفُ فِى التَّدْبِیرِ.mp3
3.09M
💠وَ قَالَ علیه السلام فَاعِلُ الخَیرِ خَیرٌ مِنهُ وَ فَاعِلُ الشّرّ شَرّ مِنهُ
💠انجام دهنده ی کار نیک از نیکی بهتر، و کننده ی کار بد از بدی بدتر است). البته که چنین است زیرا علت قویتر از معلول، و در نتیجه از نظر نیک و بد بودن و اثر آنها نیز بالاتر از خیر و یا شری است که برخاسته از آن علت است.
📙شرح#حکمت_32
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص37
🔶 @Nahj_E
🍃🌹قَالَ علیه السلام کُن سَمحاً وَ لَا تَکُن مُبَذّراً وَ کُن مُقَدّراً وَ لَا تَکُن مُقَتّراً
🍃🌹بخشنده باش، اما اسرافکاری نکن و میانه رو باش، ولی سختگیر مباش). این سخن امام (علیه السلام) فرمانی است به کسب فضیلت بخشش و بزرگواری و خودداری از انحراف به سمت افراط و تفریط، طرف افراط، همان اسرافکاری و طرف تفریط سختگیری و تنگ نظری است.
📙شرح#حکمت_33
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص38
🔶 @Nahj_Et
🪐از حرص خود بكاه و به سهم خود قانع باش
📿اعْلَمُوا عِلْماً يَقِيناً، أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ -وَ إِنْ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ وَ اشْتَدَّتْ طَلِبَتُهُ وَ قَوِيَتْ مَكِيدَتُهُ- أَكْثَرَ مِمَّا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ، وَ لَمْ يَحُلْ بَيْنَ الْعَبْدِ فِي ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِيلَتِهِ وَ بَيْنَ أَنْ يَبْلُغَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ
🟠به يقين بدانيد خدا براى بنده اش ـ اگرچه بسيار چاره جو وسختكوش و در طرح نقشه ها قوى باشد ـ بيش از آنچه در كتاب الهى براى او (از روزى) مقدر شده قرار نداده است كسى كه از اين حقيقت آگاه باشد و به آن عمل كند آسايش و راحتى و منفعتش از همه كس بيشتر است و آن كس كه آن را ترك گويد ودر آن شك و ترديد كند از همه مردم گرفتارتر و زيانكارتر است
✍نتيجه گيرى امیر المومنین عليه السلام كاملاً روشن و منطقى است؛ افراد حريص كه دائمآ براى رسيدن به آنچه برايشان مقدّر نشده دست و پا مى زنند، پيوسته در زحمتند و روحشان در عذاب و جسمشان خسته و ناتوان است، و به عكس، آنهايى كه به مقدرات الهى قانع هستند، نه حرص و آز بر آنها غلبه مى كند و نه پيوسته در تلاش و عذاب و زياده خواهى هستند.
📙#حکمت_273
🔶 @Nahj_Et
حکمت 17-عَنْ قَوْلِ الرَّسُولِ ص غَیِّرُوا الشَّیْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا ….mp3
2.63M
🍃🌼قَالَ علیه السلام أَشرَفُ الغِنَی تَرکُ المُنَی
🍃🌼بالاترین توانگری ترک آرزوهاست). منی جمیع منیه به معنی آرزو داشتن. از آنجا که این خوی ناپسند همراه با صفات پست دیگری مانند حرص و آز و امثال آنهاست، و کمترین حد آرزو سرگرمی به کارهای بی فایده است، امام (علیه السلام) در تشویق به ترک آن، تعبیر به برترین توانگری و بلکه عین آن فرموده است. بدیهی است که رها کردن آرزو مستلزم پیشه ساختن قناعت، و لازمه ی قناعت، توانگری معنوی و بی نیازی روحی است.
📙شرح#حکمت_34
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص39
🔶 @Nahj_Et
⭐️قَالَ علیه السلام مَن أَسرَعَ إِلَی النّاسِ بِمَا یَکرَهُونَ قَالُوا فِیهِ بِمَا لَا یَعلَمُونَ
⭐️هر کس به عملی بشتابد که باعث رنجش مردم گردد، درباره ی او، چیزهایی بگویند که نمی دانند). از آنجا که طبع انسانی از آزار نفرت دارد، و نسبت به آزاردهنده ی کینه و دشمنی می ورزد، بیشتر مردم طبعا نام شخص موذی را به راست یا دروغ و یا به احتمال به زشتی می برند، تا شنوندگان را در رفع اذیت او، با خود موافق و هماهنگ سازند.
📙شرح#حکمت_35
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص40
🔶 @Nahj_Et
💠قَالَ علیه السلام وَ قَد لَقِیَهُ عِندَ مَسِیرِهِ إِلَی الشّامِ دَهَاقِینُ الأَنبَارِ فَتَرَجّلُوا لَهُ وَ اشتَدّوا بَینَ یَدَیهِ فَقَالَ
💠مَا هَذَا ألّذِی صَنَعتُمُوهُ فَقَالُوا خُلُقٌ مِنّا نُعَظّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا فَقَالَ وَ اللّهِ مَا یَنتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُکُم وَ إِنّکُم لَتَشُقّونَ عَلَی أَنفُسِکُم فِی دُنیَاکُم وَ تَشقَونَ بِهِ فِی آخِرَتِکُم وَ مَا أَخسَرَ المَشَقّةَ وَرَاءَهَا العِقَابُ وَ أَربَحَ الدّعَةَ مَعَهَا الأَمَانُ مِنَ النّارِ
🔹🔹دهقانان شهر انبار، امام (علیه السلام) را به هنگام رفتن به شام، ملاقات کردند و برای احترام از اسبها پیاده شدند و در پیشاپیش آن بزرگوار شروع به دویدن کردند، امام (علیه السلام) فرمود: (این چه کاری است؟ گفتند: این رسم ماست که فرمانروایان خود را بدین وسیله احترام می کنیم. آنگاه امام (علیه السلام) فرمود: به خدا قسم، فرمانروایان شما در این کار سودی نمی برند و شما خود را در دنیا به زحمت انداخته اید و در آخرت به عذاب و بدبختی دچار می کنید. و چه زیانبخش است رنجی که به دنبال آن کیفری باشد، و چه سودمند است آن آسایشی که ایمنی از عذاب دوزخ را به همراه داشته باشد). اشتدوا بین یدیه، یعنی پیشاپیش او دویدند، و بدبختی اخروی در همین است، زیرا این عمل تعظیم غیر خداست. حاصل سخن، برحذر داشتن مردم از عملی است که انجام دادند، به وسیله ی قیاس مضمری که صغرای آن عبارت: و الله … آخرتکم است. و به کبرای قیاس با این جمله اشاره فرموده است: و ما اخسر المشقه و رائها العقاب، که در حقیقت چنین است و هر چه برای انسان رنجی داشته باشد که به دنبال آن کیفری باشد، بدترین نوع خسارت است. و از طرفی به وسیله ی پیامد آسایش و راحتی در دنیا به همراه ایمنی از آتش دوزخ آنان را به ترک این عمل وادار نموده است، گویا فرموده است: سزاوار است که آنان این زحمت را قبول نکنند، زیرا ترک این عمل باعث آسایش و راحتی به همراه ایمنی از آتش است، و هر آنچه این چنین باشد، بالاترین سودها خواهد بود. و البته این عمل باعث بدبختی آنها در آخرت است، چون تعظیم غیر خداست به نحوی که جز برای خدا سزاوار نیست
📙شرح#حکمت_37
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص42
🔶 @Nahj_Et