بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
#حکمت_289 نهج البلاغه: «الگوی کامل انسانیت»
وَ قَالَ (علیه السلام): «وَ كَانَ لَا يَشْكُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ بُرْئِهِ. وَ كَانَ يَقُولُ مَا يَفْعَلُ وَ لَا يَقُولُ مَا لَا يَفْعَلُ. وَ كَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْكَلَامِ لَمْ يُغْلَبْ عَلَى السُّكُوتِ، وَ كَانَ عَلَى مَا يَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ يَتَكَلَّمَ. وَ كَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ، يَنْظُرُ أَيُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى، [فَخَالَفَهُ] فَيُخَالِفُهُ. فَعَلَيْكُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِيهَا، فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوهَا، فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِيلِ خَيْرٌ مِنْ تَرْكِ الْكَثِير.»
و درود خدا بر او، فرمود: «از درد شكوه نمى كرد، مگر پس از تندرستى و بهبودى، آنچه عمل مى كرد مى گفت، و بدانچه عمل نمى كرد چيزى نمى گفت، اگر در سخن گفتن بر او پيشى مى گرفتند در سكوت مغلوب نمى گرديد. و بر شنيدن بيشتر از سخن گفتن حريص بود.
اگر بر سر دو راهى دو كار قرار مى گرفت، مى انديشيد كه كدام يك با خواسته نفس نزديك تر است با آن مخالفت مى كرد.
پس بر شما باد روى آوردن به اينگونه از ارزش هاى اخلاقى، و با يكديگر در كسب آنها رقابت كنيد، و اگر نتوانستيد، بدانيد كه به دست آوردن برخى از آن ارزش هاى اخلاقى بهتر از رها كردن همه است.»
ترجمه مرحوم «استاد محمد دشتی»
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به اثر زيانبار ترك صبر و پيشه نمودن جزع اشاره كرده مىفرمايد: «كسى كه صبر و شكيبايى او را نجات ندهد بىتابى او را از پاى در مىآورد»؛ (مَنْ لَمْ يُنْجِهِ الصَّبْرُ أَهْلَكَهُ الْجَزَعُ) . به يقين در طول زندگى انسان، مصائب و مشكلات فراوانى است كه هيچكس از آن بر كنار نمىماند. عكس العملى كه انسان مىتواند در مقابل اين حوادث دردناك و غمانگيز نشان بدهد يكى از دو چيز است: نخست صبر و تحمل و شكرگزارى به درگاه خدا و دقت در يافتن راه نجات از آن مشكل يا مصيبت و حداقل كاستن از آثار زيانبار آن است. ديگر جزع و بىتابى است كه هم اعصاب انسان را در هم مىكوبد و او را گرفتار بيمارىهاى مختلف كرده و گاه به مرگ مىكشاند و هم سبب ناشكرى به درگاه خداوند و وزر و وبال براى سراى ديگر مىشود. انسان عاقل راه نخست را بر مىگزيند كه هم اجر صابران را دارد و هم فوايد و بركات صبر را. بنابراين مفهوم اين كلام حكيمانه بسيار روشن و شفاف است و اينكه بعضى تصور كردهاند در مفهوم آن پيچدگى است كاملاً اشتباه است.
#حکمت_189
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به اثر زيانبار ترك صبر و پيشه نمودن جزع اشاره كرده مىفرم
💠ادامه حکمت ۱۸۹
🔹در ضمن از آنچه گفته شد معلوم شد كه هلاكت در اين جمله هلاك دنيوى و اخروى هر دو را شامل مىشود همانطور كه (نجات) در پرتو صبر نيز نجات دنيوى و اخروى را در بر مىگيرد، هرچند گاهى در بعضى از روايات تنها به هلاكت اخروى اشاره شده؛ مانند حديثى از امام صادق عليه السلام كه مىفرمايد: «اتَّقُوا اللّٰه وَ اصْبِرُوا فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ يَصْبِرْ أهْلَكَهُ الْجَزَعُ وَ إنَّما هَلاكُهُ فِى الْجَزَعِ أَنَّهُ إذا جَزِعَ لَمْ يُؤجَرْ ؛ تقواى الهى پيشه كنيد و در برابر مشكلات و مصائب صبر و شكيبايى داشته باشيد، زيرا كسى كه صبر نكند جزع او را هلاك خواهد كرد و هلاكت او در جزع اين است كه وقتى بىتابى كند اجر و پاداشى به او داده نخواهد شد»
#حکمت_189
🔶 @Nahj_Et
🔸خود شناسی انسان🔸⤵️🍃
خودشناسی به معنی این است که انسان مقام واقعی خویش را در عالم وجود درک کند؛ بداند خاکی محض نیست، پرتوی از روح الهی در او هست؛ بداند که در معرفت میتواند بر فرشتگان پیشی بگیرد؛ بداند که او آزاد و مختار و مسئول خویشتن و مسئول افراد دیگر و مسئول آباد کردن جهان و بهتر کردن جهان است
(او شما را از زمین بیافرید و عمران آن را از شما خواست) (1)؛ بداند که او امانتدار الهی است؛ بداند که بر حسب تصادف برتری نیافته است تا استبداد بورزد و همه چیز را برای شخص خود تصاحب کند و مسئولیت و تکلیفی برای خویشتن قائل نباشد.
استاد مطهری، انسان در قرآن، ص29
🍃✨
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکمت_ربانی
🎥بیانات حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی
«فرازهایی از تفسیر کلمات حکیمانه امیر المؤمنین سلام الله علیه»
شماره21
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹مىدانيم عبادات نيز مانند انسان، روح و جسمى دارند. امام عليه السلام در اين كلام حكيمانهاش اشاره
💠ادامه حکمت ۱۴۵
🔹مثلاً در نماز اگر حضور قلب نباشد و انسان اذكار و افعال آن را در حالى بجا آورد كه فكر او مشغول برنامههاى دنياى مادى اوست به يقين از نتايج تربيتى آن كه باز داشتن از گناه (نهى از فحشا و منكر) و قرب الى اللّٰه (الصَّلاةُ قُرْبانُ كُلُّ تَقِىٍّ) و شستشوى دل از زنگار گناه است محروم خواهد ماند. همچنين روزه برنامههاى ظاهرى مانند خوددارى از خوردنى و نوشيدنى و بعضى ديگر از لذات نفسانى دارد و فلسفهاى كه عبارت از تقويت ايمان و اراده و مبارزه با هواى نفس و شيطان است كه اگر آنها حاصل نشود نتيجۀ روزه كه تقوا است: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» حاصل نمىگردد و انسان را از عذاب الهى باز نمىدارد و سپرى در برابر آتش نمىشود. به همين دليل در روايات اسلامى تأكيد زيادى بر آداب نماز و روزه و ساير عبادات شده است تا عبادات افزون بر اسقاط تكليف به درجۀ قبولى در نزد پرورگار برسد
#حکمت_145
🔶 @Nahj_Et
💠🔹كتاب «غارات» ثقفى چنين بر مىآيد كه امام عليه السّلام اين خطبه را زمانى ايراد كرد كه دو نفر فرستاده محمّد بن ابى بكر براى تقاضاى كمك قبل از وقوع جنگ ميان او و «عمرو بن عاص» در سرزمين مصر، نزد امام عليه السّلام آمدند. امام عليه السّلام برخاست و مردم را به مسجد دعوت كرد و ماجرا را براى آنها بيان كرد؛ اما گروه اندكى براى جهاد اعلام آمادگى كردند. شب هنگام به سوى اشراف كوفه فرستاد و آنها را به دار الاماره جمع فرمود؛ در حالى كه بسيار اندوهگين بود؛ زيرا مىدانست شكست محمّد بن ابى بكر و افتادن مصر به دست طرفداران معاويه، ضربۀ بسيار سنگينى است. امام عليه السّلام اين خطبه را در نكوهش ياران نافرمان خويش ايراد كرد و از همه براى دفع فتنه ابن عاص از مصر كمك خواست. از آن چه گفته شد محتواى خطبه به خوبى روشن مىشود؛ مجموعهاى است از كلمهها و سرزنشها و تشويقها و ترغيب به جهاد با دشمن و ذكر عواقب شوم سستى و تنبلى در اين راه. *
#خطبه_180
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه، آيندۀ شوم بناهايى را بيان مىكند كه با وسائل غصبى ساخته شوند، مىفرمايد: «سنگ غصبى در بناى خانه گروگان ويرانى آن است»؛ (الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا) . اشاره به اينكه همانگونه كه «رهن» و گروگان، سبب مىشود انسان، مطالباتش را وصول كند، سنگ غصبى هم سبب مىشود كه ويرانى براى خانه وصول شود. مرحوم مغنية در كتاب فى ظلال نهج البلاغه در شرح اين كلام حكيمانه مىگويد: كسى كه بنايى كند يا چيزى در اختيار بگيرد يا بخورد يا بنوشد يا به هر صورتى، از اموال ديگران (بدون رضاى آنها) بهره گيرد، سرانجام كارش وبال و خسران است، هرچند اين زيان پس از مدتى صورت گيرد و اگر كسى بپرسد اين آسمانخراشهايى كه از خون ملتهاى بىگناه بنا شده و محكم در جاى خود ايستاده و ويران نمىشود چگونه است؟ در پاسخ آنها مىگوييم: اگر اينها ويران نشود بناكنندۀ آنها به زودى آنها را ترك گفته و به قبور تاريك و متعفنى پناه مىبرند... اضافه بر اين، بناى راسخ، همان وجدان پاك و روح آرامى است كه انسان بدون هرگونه نگرانى زندگى كند. (آيا بانيان آنها چنيناند؟ قطعاً نيستند). مرحوم طبرسى در مجمع البيان از ابن عباس نقل مىكند كه مىگويد: من از قرآن به خوبى استفاه كردهام كه ظلم و ستم خانهها را ويران مىسازد. سپس به آيۀ شريفۀ سورۀ «نمل» تمسك مىكند كه مىفرمايد: «فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خٰاوِيَةً بِمٰا ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» ؛ اين خانههاى آنهاست در حالى كه بهخاطر ظلم و ستمشان فرو ريخته؛ و در اين نشانۀ روشنى است براى كسانى كه آگاهند»
#حکمت_240
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه روش سؤال صحيح را بيان كرده و فرق ميان جستوجوگران حقطلب را با پرسش كنندگان بهانهجو بيان مىدارد. «امام عليه السلام در پاسخ كسى كه از مسئلۀ پيچيدهاى سؤال كرده بود فرمود: براى فراگيرى سؤال كن، نه براى ايجاد دردسر (و بهانهجويى)»؛ (وَ قال عليه السلام لِسَائِلٍ سَأَلَهُ عَنْ مُعْضِلَةٍ: سَلْ تَفَقُّهاً، وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتاً) . «مَعْضِلَة» به معناى مسئلۀ پيچيدهاى است كه انسان را به زحمت مىاندازد. «تعنت» به معناى به زحمت افكندن است
#حکمت_320
🔶 @Nahj_Et
💠 حدیث روز 💠
💎 توصیه امام رضا علیهالسلام به فرزندان
🔻امام رضا عليهالسلام:
عَلَيْكَ بِطاعَةِ الأَبِ وَ بِرِّهِ وَ التَّواضُعِ وَ الخُضُوعِ وَالاْءعْظامِ وَ الاْءكْرامِ لَهُ وَ حَفْضِ الصَّوْتِ بِحَضْرَتِهِ
❇️ بر تو باد كه از پدر،
فرمانبردارى كنى،
به او نيكى كنى،
در برابرش فروتنى و كرنش کنی،
بزرگداشت و احترام داشتهباشى و
صدايت را در حضور او پايين بياورى.
📚 فقه الرضا عليه السلام، ص ۳۳۴
🌸ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، آقا امام رضا علیه اسلام مبارکباد🌸
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به كسانى كه حق را با تمام ظهور و بروز آن فهم نمىكنند هشدار مىدهد و مىفرمايد: «صبح براى آنها كه دو چشم بينا دارند روشن است»؛ (قَدْ أَضَاءَ الصُّبْحُ لِذِي عَيْنَيْنِ) . اشاره به اينكه كسانى كه چشم بصيرت دارند حق را به خوبى درك مىكنند، زيرا نشانههاى آن كاملاً آشكار است؛ خواه اين حق به معناى ذات پاك پروردگار باشد آنگونه كه قرآن مجيد مىفرمايد: «سَنُرِيهِمْ آيٰاتِنٰا فِي اَلْآفٰاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتّٰى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ اَلْحَقُّ أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» ؛ به زودى نشانههاى خود را در اطراف عالم و در درون جانشان به آنها نشان مىدهيم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است. آيا كافى نيست كه پروردگارت بر همه چيز شاهد و گواه است» و يا اينكه مراد از صبح قرآن مجيد است، همانگونه كه مىفرمايد: «قَدْ جٰاءَكُمْ مِنَ اَللّٰهِ نُورٌ وَ كِتٰابٌ مُبِينٌ» ؛ (آرى) از طرف خدا نور و كتاب روشنگرى به سوى شما آمد». يا اينكه منظور آيين اسلام و آورندۀ آن باشد آنگونه كه قرآن مىفرمايد: «لاٰ إِكْرٰاهَ فِي اَلدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ اَلرُّشْدُ مِنَ اَلْغَيِّ» ؛ اكراهى در قبول دين نيست.
#حکمت_169
🔶 @Nahj_Et
خودم را با ضعیف ترین افراد جامعه اندازه گیری کنم 🕋✨
احوالات حضرت امیر علیه السلام ...
در بحار جلد نهم ، چاپ قدیم تبریز، صفحۀ 578 در احوالات حضرت امیر علیهالسلام از کافی چنین نقل میکند:
قالَ اَمیرُالْمُؤْمِنینَ عَلَیهِالسَّلامُ: إنَّ اللهَ جَعَلَنی إماماً لِخَلْقِهِ
خدا مرا پیشوای مخلوقات خودش قرار داده است.
فَفَرَضَ عَلَی التَّقْدیرَ فی نَفْسی
به همین دلیل که امام و پیشوا هستم بر من «تقدیر» را لازم کرده است. مقصود از تقدیر، اندازهگیری کردن با پایینترین طبقات است که خود حضرت تصریح میفرماید:
فَفَرَضَ عَلَی التَّقْدیرَ فی نَفْسی وَ مَطْعَمی و َمَشْرَبی وَ مَلْبَسی کضُعَفاء ِالنّاسِ
بر من لازم کرده است که در خوراکم، آشامیدنیهایم و لباسهایم خودم را با ضعیفترین افراد مردم اندازهگیری کنم. کی یقْتَدِی الْفَقیرُ بِفَقْری وَ لا یطْغِی الْغَنِی غِناهُ
برای این که فقیر به فقر من اقتدا کند
(با توجه به آن حدیث دیگر مقصود این است که فقیر وقتی میبیند من که امام هستم مثل خودش زندگی میکنم ناراحت نمیشود)، غنی هم طغیان نمیکند و مغرور نمیشود که من چنینم؛ تا بخواهد افتخار کند میگویند امام و پیشوا که مثل تو زندگی نمیکند.
استاد مطهری، انسان شناسی قرآن، ص274،275 🍂🦋
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به كسانى كه حق را با تمام ظهور و بروز آن فهم نمىكنند هشدار
💠🔹زيرا) راه راست از راه انحرافى روشن شده است» و يا اين كه مراد رسول گرامى اسلام باشد همانگونه كه مىخوانيم: «يٰا أَيُّهَا اَلنَّبِيُّ إِنّٰا أَرْسَلْنٰاكَ شٰاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً * وَ دٰاعِياً إِلَى اَللّٰهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرٰاجاً مُنِيراً» ؛ اى پيامبر! ما تو را گواه فرستاديم و بشارتدهنده و بيمدهنده؛ و تو را دعوت كننده به سوى خدا به فرمان او قرار داديم و چراغى روشنى بخش». يا مقصود خود حضرت (و امامان اهلبيت) باشد، چنان كه در زيارت «جامعه» آمده است: «خَلَقَكُمُ اللّٰه أنواراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقينَ حَتّىٰ مَنَّ عَلَيْنا بِكُمْ» . و در خطبۀ 87 نهج البلاغه نيز به اين معنا اشاره شده است
#حکمت_169
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار پربار خود تشبيه ديگرى براى دنياى فريبنده بيان كرده و به همگان هشدار داده است، مىفرمايد: «دنيا مانند مار (خوش و خط و خال) است كه به هنگام لمس كردن نرم به نظر مىرسد در حالى كه سم كشنده در درون آن است (به همين دليل) مغرورِ نادان به سوى آن مىرود و خردمند عاقل از آن حذر مىكند»؛ (مَثَلُ الدُّنْيَا كَمَثَلِ الْحَيَّةِ لَيِّنٌ مَسُّهَا، وَ السَّمُّ النَّاقِعُ فِي جَوْفِهَا، يَهْوِي إِلَيْهَا الْغِرُّ الْجَاهِلُ، وَ يَحْذَرُهَا ذُو اللُّبِّ الْعَاقِلُ) . طبيعت دنيا داراى اين دو ويژگى ظاهرى فريبنده و باطنى خطرناك است؛ كاخها، زر و زيورها، لباسها، غذاهاى رنگارنگ و عيش و نوشها مظاهر جذاب دنياست؛ ولى در درون، غفلت، بىخبرى از خدا آلوده شدن به انواع گناهان را براى به دست آوردن يا حفظ آن با خود دارد. روى اين جهت امام عليه السلام در عبارات مختلفش با ذكر مثالهاى متعدد تناقض اين ظاهر و باطن را آشكار ساخته و هشدار داده است. در ذيل نامۀ 68 كه امام عليه السلام پيش از دوران خلافت ظاهرىاش به سلمان فارسى قدس سره نگاشته، همين مثل را با كمى تفاوت بيان فرموده است
#حکمت_119
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکمت_ربانی
🎥بیانات حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی
«فرازهایی از تفسیر کلمات حکیمانه امیر المؤمنین سلام الله علیه»
شماره22
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار پربار خود تشبيه ديگرى براى دنياى فريبنده بيان كرده و به همگان هشدار
💠ادامه حکمت ۱۱۹
🔹ما تشبيهاتى براى دنيا از آيات قرآن و روايات اسلامى جمعآورى كرديم كه به هجده تشبيه بالغ مىشد و نشان داديم كه چگونه خداى متعال در قرآن و سپس پيشوايان معصوم در احاديث خود براى بيدار كردن غافلانِ بىخبر، از مثالهاى حسى مختلف بهره گرفتهاند. تعدد و تكثر اين امثله به خوبى نشان مىدهد كه تا چه اندازه اين مسئله داراى اهميت است. در مثال مورد نظر تضاد ظاهر و باطن دنيا با تمثيل به مار نشان داده شده كه به هنگام لمس آن بسيار نرم و ملايم به نظر مىرسد و انسانِ بىخبر از لمس آن لذت مىبرد در حالى كه اگر يك لحظه غافل شود سم «ناقع» (سم قاتل و جانگدازى) كه در درون اين حيوان خطرناك است از طريق نيش آن به بدن انسان منتقل مىشود
#حکمت_119
🔶 @Nahj_Et
💠امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به نكتۀ لطيفى در مورد حسن ظن مردم نسبت به انسان مىكند، مىفرمايد: «كسى كه به تو گمان خوبى دارد گمانش را (با عمل) تصديق كن»؛ (مَنْ ظَنَّ بِكَ خَيْراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ) . اشاره به اينكه، بسيار مىشود افراد به سبب خاطرۀ خوبى كه از كسى دارند و او را باسخاوت و خيّر و مثبت مىدانند گمان مىبرند حل مشكل آنها - خواه مشكل مالى باشد يا جز آن - به دست اوست و به سراغ وى مىروند. امام عليه السلام مىفرمايد: در اينگونه موارد بايد به حل مشكل آنها پرداخت و حسن ظن آنها را عملاً تصديق كرد. اين كار از يكسو سبب حل مشكلات مردم مىگردد و از سويى ديگر بر شخصيت انسان مىافزايد و گمانى را كه مردم در حق او دارند تثبيت مىكند و اصولاً اينگونه حسن ظنها نوعى توفيق اجبارى است كه براى نيكوكاران حاصل مىشود. بعضى از دانشمندان گفتهاند: «هر گاه نقطۀ مقابل آن براى انسان رخ دهد؛ يعنى كسى به او سوءظن پيدا كند كه مثلا آدمى بخيل و تندخو و بداخلاق است در اينجا با اعمال نيك بايد سوء ظن آنها را تكذيب كرد، همانگونه كه با اعمال نيك، حسن ظن را عملاً تصديق مىكند».
#حکمت_248
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به نكتۀ لطيفى در مورد حسن ظن مردم نسبت به انسان مىكن
💠ادامه حکمت۲۴۸
🔹اين كلام حكيمانه - همانگونه كه در بحث سند اشاره شد - پيش از اين در لابهلاى نصيحت امام عليه السلام به فرزند دلبندش امام حسن عليه السلام آمده است. در آنجا گفتيم: اشاره به اين است كه اگر كسى مثلاً تو را اهل خير و بذل و بخشش و سخاوت مىداند و از تو چيزى مىخواهد به او كمك كن تا گمان او را تصديق كرده باشى و بزرگوارى تو تثبيت شود. اينگونه رفتار دو مزيّت دارد؛ هم خوشبينى و حسن ظن مردم را تثبيت مىكند و هم با اين خوشبينىها انسان به راه خير كشيده مىشود. بسيار اتفاق مىافتد كه افرادى نزد انسان مىآيند و مىگويند مشكلى داريم كه گمان مىكنيم تنها به دست تو حل مىشود
#حکمت_248
🔶 @Nahj_Et