نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به نكتۀ مهمى در مسائل مربوط به پرسشها و جوابها اشاره كرده
💠🔹به خصوص اينكه بسيار ديدهايم هنگامى كه جوابهاى يك مسئله متعدد مىشود و يكى از آنها آسيبپذير است، مخالفان، همان يكى را مورد نقد قرار داده و بعد مىگويند: مشت، نمونۀ خروار است و پاسخهاى متين را نيز از اين طريق زير سؤال مىبرند. ابن ابى الحديد در شرح اين گفتار حكيمانه مىگويد: اين مانند آن است كه انسانى در بعضى از مسائل نظرى اشكالى ذكر كند آن هم در حضور جماعتى از اهل نظر، سپس آنها در گفتن پاسخ بر يكديگر پيشى گيرند و هركدام بخواهند بر ديگرى غلبه كنند و هركس هرچه به نظرش آمد ذكر كند. شك نيست كه در اين صورت حق مخفى مىشود و اين سخن در واقع به بحثكنندگان دربارۀ مسائل مختلف توصيه مىكند كه انصاف را در بحث خود با دوستان رعايت كنند و قصد مراء و قهر و غلبه بر ديگرى نداشته باشند. (كه در چنين شرايطى حق مخفى مىگردد). علامۀ مجلسى رحمه الله در شرح اين گفتار مىگويد: شايد در اين دستور حكيمانه توصيهاى به سؤال كنندگان نيز باشد كه يك مسئله را از افراد زيادى پرسش نكنند، زيرا جوابهاى متعدد سبب مىشود آنها در تشخيص حق، گرفتار شك و ترديد شوند
#حکمت_243
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السّلام دوازده فضيلت در اين خطبۀ كوتاه، براى اهل بيت برشمرده كه عظمت مقام آنها را به خ
💠🔹در حديث ديگرى از ابن عباس آمده است كه پيغمبر اكرم فرمود: «النّجوم أمان لأهل الأرض من الغرق و أهل بيتي أمان لأمّتي من الإختلاف فإذا خالفتها قبيلة من العرب اختلفوا فصاروا حزب إبليس؛ ستارگان امان براى اهل زمين هستند از غرق شدن (در دريا در شبهاى تاريك، زيرا به كمك آنها راه خود را پيدا مىكنند) و اهل بيت من امان امّت من از اختلافاتند، هرگاه قبيلهاى از عرب با آنها مخالفت كند اختلاف در ميان مردم ظاهر مىشود و حزب شيطان خواهند شد». سپس در ادامۀ سخن امام به سه وصف ديگر اشاره كرده مىفرمايد: «حلم آنها شما را از علمشان آگاه مىسازد و ظاهرشان از باطنشان و سكوتشان از منطق حكيمانۀ آنها شما را مطلع مىكند»؛ (يخبركم حلمهم عن علمهم، و ظاهرهم عن باطنهم، و صمتهم عن حكم منطقهم) . جملۀ «يخبركم حلمهم عن علمهم» نشان مىدهد كه ميان اين دو صفت «حلم» و «علم» رابطۀ نزديكى برقرار است، زيرا افراد جاهل بردبار نيستند و در برابر حوادث مختلف و سؤالاتى كه از آنها مىشود به زودى خشمگين و ناراحت مىشوند؛ ولى عالمان عميق در برابر اينگونه موضوعات خونسرد و بردبارند
#خطبه_239
🔶 @Nahj_Et
💠خدایا! بنای دین او را ازآنچه دیگران برآورده اند، عالی تر قرار ده. او را بر سر خوان کرمت گرامی دار، وبر شرافت مقام او در خود بیفزا، وسیله تقرب خویش را به او عنایت فرما و بلندی مقام و فضیلت او را بی مانند گردان، و ما را از یاران او محشور فرما، چنان که نه زیانکار باشیم و نه پشیمان، نه دور از راه حق باشیم و نه گمراه کننده بندگان، نه فریب هوای نفس خوریم و نه وسوسه شیطان.
#خطبه_106
🔶 @Nahj_Et
💠🔹همان گونه كه در بيان اسناد اين كلام شريف اشاره شد، اين سخن مربوط به خطبۀ 27 نهج البلاغه است. توضيح اينكه يكى از شيطنتهاى معاويه اين بود كه براى تضعيف روحيۀ مردم عراق و به خصوص سربازان اميرمؤمنان على عليه السلام گهگاهى عدهاى را مىفرستاد تا حملههاى غافلگيرانه و ناجوانمردانهاى به شهرهايى كه نزديك مرز شام بود انجام دهند؛ عدهاى را به قتل برسانند، جمعى را مجروح كنند واموالى را به غارت ببرند. اين همان روشى است كه در طول تاريخ جباران خودكامه از آن بهرهگيرى مىكردند. در يكى از اين حملات كه در شهر مرزى انبار (اين شهر اكنون نزديك مرزهاى سوريه و اردن است) بهوسيلۀ «سفيان بن اوس» انجام گرفت، هنگامى كه خبر به امام عليه السلام رسيد بسيار ناراحت شد. در كوفه خطبهاى خواند (خطبۀ 27 نهجالبلاغه معروف به خطبۀ جهاد) و سخت لشكريان، اصحاب خود و مردم كوفه را ملامت و نكوهش كرد، زيرا اين جسارت اصحاب معاويه ناشى از بىتفاوتى مردم كوفه بود.
#حکمت_261
🔶 @Nahj_Et
#نقش_عقل_در_دوری_از_گمراهی
🔹امیرالمومنین علیهالسلام:
💥کَفَاکَ مِنْ عَقْلِکَ مَا أَوْضَحَ لَکَ سُبُلَ غَیِّکَ مِنْ رُشْدِکَ.
🌎 از عقلت آن اندازه تو را بس كه راههاى گمراهيت را از رستگاريت برتو ظاهركند.
#حكمت_421
🔶 @Nahj_Et
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
🔴خودت را برتر از آن بدان که به پستی گناه تن بدهی
___
#نهج_البلاغه
☀️اکرم نفسک عن کل دنیه ..... فانک لن تعتاض بما تبذل من نفسک عوضا
💠 نفس خود را از هرگونه پستی بازدار، ...زیرا نمی توانی به اندازه آبرویی که از دست می دهی بهایی به دست آوری
📚 #نامه_31
🎤شهید#مطهری
🔶 @Nahj_Et
💠🔹براى اين سخن كه به نظر مىرسد به صورت ضربالمثلى عمومى درآمده، دو تفسير گفته شده است: نخست اين كه انسان وقتى گرفتار مصيبتى مىشود، مثلاً عزيزى را از دست مىدهد، يقين دارد كه باز نمىگردد و به همين دليل به تدريج آرامش خود را باز مىيابد. در حالى كه وقتى مالش را به ناحق ببرند هر زمان در فكر است كه از طريقى بتواند آن را بازگرداند. به همين دليل خواب و آرامش ندارد. در تفسير ديگرى گفته شده كه اين گفتار حكيمانه كنايهاى است از بسيارى از تودههاى مردم كه دلبستگى آنها به مال و ثروتشان حتى بيش از دلبستگى به فرزندان و عزيزانشان است و گاه حتى تا پاى جان براى نگهدارى اموالشان مىايستند و اين ضرب المثل فارسى كه مىگويند: «مال است نه جان تا بتوان آسان داد»، شاهد بر آن است. گاه گفته شده است كه از دست دادن عزيزان نهتنها سبب ذلت انسان نمىشود بلكه دوستان و علاقهمندان، چنين شخصى را عزيز مىدارند و احترام مىكنند تا مصيبت خود را فراموش كند؛ ولى غارت اموال و ربودن آن به وسيلۀ زورمندان غاصب نوعى ذلت براى انسان است، ازاينرو انسان نمىتواند آن را تحمل كند.
#حکمت_307
🔶 @Nahj_Et
💠🔹در اين كلام شريف، امام عليه السلام پاسخ دندانشكنى به ايراد بعضى از يهود مىدهد كه از روى سرزنش به امام عليه السلام عرض كردند: «شما هنوز پيغمبرتان را دفن نكرده بوديد دربارۀ او اختلاف كرديد»؛ (وَ قَالَ لَهُ بَعْضُ الْيَهُودِ مَا دَفَنْتُمْ نَبِيَّكُمْ حَتَّى اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ) . «امام عليه السلام در پاسخ فرمود: ما دربارۀ او اختلاف نكرديم، بلكه در آنچه از طرف او به ما رسيده بود در امر خلافت اختلاف كرديم؛ ولى شما در حيات موسى پس از عبور از نيل (با مشاهدۀ آن همه معجزات) هنوز پاهايتان خشك نشده بود به پيامبرتان گفتيد: براى ما بتى قرار بده، همان گونه كه آنها (اشاره به بتپرستانى است كه بر سر راهشان بودند) بتهايى دارند و موسى به شما گفت: شما جمعيت نادانى هستيد. (چراكه اين همه معجزات را ديدهايد و هنوز در اصل توحيد فرو ماندهايد)
#حکمت_317
🔶 @Nahj_Et
مرگ از نظر قرآن ⁉️ 📖
از قرآن کاملاً میتوانیم استنباط کنیم که انسان یک خودی دارد غیر از این اعضا و جوارح و غیر از آنچه که «تن» نامیده میشود، برای اینکه میبینیم وقتی قرآن ماهیت مرگ را بیان میکند از آن به «توفّی خود» تعبیر میکند.
مرگ از نظر قرآن یعنی استیفاء کامل «خود» از طرف خداوند به وسیلة فرشتگان الهی: اللهُ یتَوَفَّى اْلأنْفُسَ حینَ مَوْتِها. «توفّی» از مادة «وفی» است که «وفا» و «استیفاء» از همین ریشه است. وقتی چیزی را به تمام و کمال بدهند یا بگیرند مادة «وفی» را به کار میبرند. «ایفاءکرد» یعنی به تمام و کمال داد، و «توفّی کرد» یعنی به تمام و کمال تحویل گرفت. قرآن میگوید که در وقت مردن خداوند نفسها (یا همان خودها) را به تمام و کمال تحویل میگیرد.
یا میفرماید: قُلْ یتَوَفَّاکمْ مَلَک الْمَوْتِ الَّذی وُکلَ بِکمْ یا: إنَّ الَّذینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکةُ ظالِمی أنْفُسِهِمْ .
در اینجا «نفس» نیامده بلکه با ضمیر بیان شده است. اصلا تعبیر قرآن دقیقاً این است که در وقت مرگ، افراد گرفته میشوند و برده میشوند. به علاوه انسان که میمیرد با اینکه تنش به نصّ قرآن و به حکم حسّ و حکم بدیهی میپوسد و خاک میشود و به تعبیر
خود قرآن «رُفات» میشود و هر ذرهای از آن به جایی میرود، در عین حال قرآن میگوید انسان پس از آنکه میمیرد و قبل از قیامت باز حیات دارد، ذیحیات است، یا حیات سعید و یا حیات شقی.
دربارة شهدا مگر نمیفرماید:
ولاتَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللهِ أمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ. فَرِحینَ بِما آتاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یسْتَبْشِرُونَ بِالَّذینَ لَمْ یلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ
📚 #استاد_مطهری، انسان شناسی قرآن، ص154،155🇮🇷✨
🔶 @Nahj_Et