eitaa logo
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
248 دنبال‌کننده
406 عکس
41 ویدیو
10 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽🇮🇷 ☀️در غسل لازم نیست اعضاء از بالا به پایین شسته شود ☀️با یک غسل می توان نیت چند غسل واجب و مستحب را داشت ☀️کسی که غسل جنابت کرده، نباید برای نماز وضو بگیرید
#صبحها #دعای_عهد_با #امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه
🌿🌺🌿 ❁﷽❁ 🌹وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُواْ هَـذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُواْ مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّداً وَقُولُواْ حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ بقره (58) 🌷و (به خاطر بياوريد) زمانى كه گفتيم: وارد اين قريه (بيت المقدّس) شويد و از (نعمت هاى فراوان) آن، هر چه مى خواهيد با گوارايى بخوريد و از درِ (معبد بيت المقدّس) سجده كنان و خاشعانه وارد شويد و بگوييد: «حِطّة» (گناهان ما را بريز)، تا ما خطاهاى شما را ببخشيم و به نيكوكاران، پاداشى افزون خواهيم داد. 🌿چنانكه در سوره ى مائده [346] آمده، مراد از «قريه» در اين آيه، بيت المقدّس است. پس از چهل سال ماندن در بيابان تيه، بنى اسرائيل مأمور شد كه وارد شهر بيت المقدّس شده و به معبد درآيند و موقع داخل شدن به مسجد، كلمه ى مباركه «حِطّة» را بگويند. «حطّة» به معناى ريزش گناهان و طلب عفو و اظهار توبه است. در تفسير اطيب البيان آمده است كه مراد از باب، دروازه ى شهر نيست، بلكه درب مسجد است كه الآن هم به نام «باب الحطّة» معروف مى باشد و مراد از «سُجّداً» نيز سجده ى شكر، بعد از ورود به مسجد است. ----- 346) مائده، 21. 📜 تأمين معاش مردم، مقدّم بر فرمان به عبادت و مقدّمه اى بر آن است. «كلوا... سجّداً» - براى ورود به مكان هاى مقدّس، احترام مخصوص لازم است.«ادخلوا...سجداً» - بخشش، از اوست، امّا استغفار و طلب آمرزش، بايد از سوى ما باشد. «قولوا حطّة نغفر لكم» - آداب دعا وشيوه توبه را نيز بايد از خدا بياموزيم. «ادخلوا...سجّداً وقولوا حطّة» - عمل به دستورات خداوند، زمينه ى آمرزش ماست. «ادخلوا... قولوا... نغفر لكم» - استغفار، براى گناهكار مايه ى آمرزش و براى نيكوكار اعتلاى درجه است. «نغفر لكم خطاياكم و سنزيد المحسنين منبع: تفسیر نور ✨اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم✨ 🌷 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن🌷
📚نهج البلاغه/حکمت۵۸ - 🌹وَ قَالَ ( عليه السلام ) : الْمَالُ مَادَّةُ الشَّهَوَاتِ . 🍃🌷و درود خدا بر او فرمود: ثروت، ريشه شهوت هاست. 🇮🇷
🌺🌿 ❁﷽❁ " اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ وَ یَجعَلُکُم خُلَفاءَ الاَرضِ ءَاِلهٌ مَّعَ اللهِ قَلیلاً مَا تَذَکَّرُونَ "  «  نمل . آیه 62» آیا آن کیست که دعای مضطر را اجابت می کند و گفتاری را بر طرف می سازد و شما مسلمانان را جانشینان زمین قرار می دهد . آیا با وجود خدای یکتا ، معبودی هست ؟! چه کم است اندرز گیری شما . یکی از شرایط اجابت دعا آن است که انسان چشم از عالم اسباب به کلی برگیرد و تمام قلب و روحش را در اختیار خدا قرار دهد . همه چیز را از آن او بداند و حل هر مشکلی را به دست او ببینید و این درک و دید در حال اضطرار دست می دهد . تا آدمی بیچاره و درمانده نشود ، دعاهایش آن واقعیت و حقیقت را که در حال اضطرار واجد است را ندارد . خدا وقتی دعا را مستجاب می کند که داعی ، به راستی او را بخواند ، نه اینکه در دعا رو به خدا کند و دل به اسباب ظاهری داشته باشد و این وقتی صورت می گیرد که امید داعی از همه اسباب ظاهری قطع شده باشد ، یعنی بداند که دیگر هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند گره از کارش بگشاید ، آن وقت است که دست و دلش با هم متوجه خدا می شود ، اگر انسان به این مرحله برسد مهمترین شرط اجابت دعا را فراهم ساخته است . خلافت هم ، آن خلافت زمینی است که خدا برای انسانها قرار داده ، تا با آن به هر طوری که خواستند تصرف کنند .این تصرفات ، اموری است که با زندگی و معاش ارتباط دارد و گاهی ناگواریها و عوامل سوء انسان را از این تصرف باز می دارد . اگر خدای تعالی در چنین فرضی به دعای آن شخص مضطر ، کشف سوء از او بکند ، در حقیقت خلافتی را که به او داده بود تکمیل کرده است . پس خلیفه قرار دادن انسان مستلزم این اجابت دعا و کشف سوئی است که او را مضطر و بیچاره می کند . در بعضی روایات این آیه تفسیر به قیام حضرت مهدی (عج) شده است. ·        از امام باقر (ع) روایت شده که فرمود : « به خدا سوگند گویا من مهدی (ع) را می بینم که پشت به حجر الاسود زده و خدا را به حق خود می خواند ... به خدا سوگند مضطر در کتاب الله در آیه امن یجیب ... او است .»   ·        در حدیث دیگری از امام صادق (ع ) چنین آمده : « این آیه در مورد مهدی از آل محمد(ص) نازل شده ، به خدا سوگند مضطر او است . هنگامی که در مقام ابراهیم دو رکعت نماز به جا می آورد و دست به درگاه خداوند متعال بر می دارد دعای او را اجابت می کند . ناراحتی ها را برطرف می سازد و او را خلیفه روی زمین قرار می دهد . » بدون شک منظور ازاین تفسیر منحصر ساختن مفهوم آیه به وجود مبارک مهدی (ع) نیست، بلکه یکی از مصداق های روشن آن وجود مبارک ایشان است که در آن زمان که همه جا را فساد گرفته باشد ، درها بسته شده ، کارد به استخوان رسیده ، بشریت در بن بست سختی قرار گرفته و حالت اضطرار در کل عالم نمایان است ، در آن هنگام در مقدسترین تقطه روی زمین دست به دعا بر می دارد و تقاضای « کشف سوء » می کند و خداوند این دعا را سرآغاز انقلاب مقدس جهانی او قرار می دهد و به مصداق « و یجعلکم خلفا الارض » او و یارانش را خلفای روی زمین می کند. 📚برداشت از تفسیر المیزان و نمونه   ⛅️...⛅️
🌿🌺🌺🌿 🔴 یکی از اعتقادات در زندگی بسیاری از مردم مربوط به گرفتن است! 💠 این است که بدون در امری که برایشان به صورت یک مشکل پیشامد کرده است به سرعت گرفته و نتیجه استخاره را محور تصمیم خود قرار می‌دهند. در حالیکه اسلام در مرحله اول سفارش به مشورت با اهل تجربه و خبره و نیز تفکر و تدبر در حل مشکلات دارد. چه بسا با مشورت و تعقل، مشکل حل گردد. 💠 این است که بسیاری از مردم در صورت نیاز به استخاره نیت آن را بلد نیستند مثلا می‌گویند من استخاره می‌گیرم ببینم آیا فلان اتفاق برایم می‌افتد یا نه؟ در حالیکه استخاره یعنی طلب خیر از خدا یعنی باید اینگونه نیت کرد که خدایا اگر فلان کار را انجام دهم خوب و خیر است در نزد تو یا خیر؟؟ یعنی نتیجه استخاره باید خوب یا بد بودن فلان کار باشد نه اینکه ببینیم مثلا آیا در امتحان قبول می‌شوم یا نه؟ 💠 این است که بسیاری از مردم اعتقاد دارند نمی‌توان خلاف استخاره عمل کرد و عمل به خلاف استخاره را گناه می‌دانند. در حالیکه هیچ ایرادی در اینکار نیست بله برخی بزرگان فرموده‌اند صدقه‌ای داده شود و خلاف استخاره عمل نماید. 💠 این است که برخی در اکثر امور و غیر مهم استخاره می‌گیرند. این خلاف دستورات اسلام است چرا که اینکار قدرت و استقلال را از انسان سلب کرده و او را فردی سست عنصر و غیر قابل اعتماد در تصمیم‌گیریها بار می‌آورد و او را تبدیل به فردی می‌نماید که به سمت گوشه‌گیری و عدم مشورت و تعامل با اطرافیان حرکت می‌کند./نادرست های منتسب به دین 🇮🇷
📚نهج البلاغه‌/نامه۳۸ 📜به مردم مصر 🔹ويژگيهاي بي مانند مالك اشتر 🌹از بنده خدا، علي امير مومنان، به مردمي كه براي خدا به خشم آمدند، آن هنگام كه ديگران خدا را در زمين نافرماني كردند، و حق او را نابود نمودند، پس ستم، خيمه خود را بر سر نيك و بد، مسافر و حاضر، و بر همگان، برافراشت، نه معروفي ماند كه در پناه آن آرامش يابند، و نه كسي از زشتيها نهي مي كرد پس از ستايش پروردگار! من بنده اي از بندگان خدا را به سوي شما فرستادم، كه در روزهاي وحشت، نمي خوابد، و در لحظه هاي ترس از دشمن روي نمي گرداند، بر بدكاران از شعله هاي آتش تندتر است، او مالك پسر حارث مذحجي است، آنجا كه با حق است، سخن او بشنويد، و از او اطاعت كنيد، او شمشيري از شمشيرهاي خداست، كه نه تيزي آن كند مي شود، و نه ضربت آن بي اثر است، اگر شما را فرمان كوچ كردن داد، كوچ كنيد، و اگر گفت بايستيد، بايستيد، كه او در پيش روي و عقب نشيني و حمله، بدون فرمان من اقدام نمي كند مردم مصر! من شما را بر خود برگزيدم كه او را براي شما فرستادم، زيرا او را خيرخواه شما ديدم، و سرسختي او را در برابر دشمنانتان پسنديدم. 🇮🇷
📚نهج البلاغه/خطبه۳۶ 🔹در بيم دادن نهروانيان 🍃تلاش در هدايت دشمن 🔹شما را از اين مي ترسانم! مبادا صبح كنيد در حالي كه جنازه هاي شما در اطراف رود نهروان و زمينهاي پست و بلند آن افتاده باشد، بدون آن كه برهان روشني از پروردگار، و حجت و دليل قاطعي داشته باشيد، از خانه ها آواره گشته و به دام قضا گرفتار شديد. من شما را از اين حكميت نهي كردم ولي با سرسختي مخالفت نموديد، تا به دلخواه شما كشانده شدم. شما اي سبكسران، و بيخردان، اي ناكسان و بي پدران، من كه اين فاجعه را ببار نياوردم و هرگز زيان شما را نخواستم (زيرا امام همواره با حكميت مخالف بود) 🌿🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🌺🌿 ❁﷽❁ 🍃🌷فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَي الَّذِينَ ظَلَمُواْ رِجْزاً مِّنَ السَّمَاء بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ  بقره(59) 🍃🌹امّا ستمگران (آن سخن را) به سخن ديگرى غير از آنچه به ايشان گفته شده بود، تبديل كردند (وبه جاى حطّه، به عنوان مسخره گفتند: حنطه، يعنى گندم.) پس ما بر آن ستمكاران به سزاى گناهى كه مرتكب مى شدند، عذابى از آسمان فرو فرستاديم. 🌿نکات تفسیری در آيات 161 و162 سوره اعراف، مشابه اين آيه وآيه ى قبل تكرار شده وكلمه ى «رجز» به معناى عذاب، بيمارى طاعون و حالت اضطراب بكار رفته است. سنّت خداوند، نزول رحمت است و به همين دليل، بهترين غذا «منّ وسَلوى » براى بنى اسرائيل نازل شد، ولى بخاطر كج روى، عذاب از آسمان نازل مى شود. 📜پیام آیه:  ظلم و گناه، زمينه ساز تغيير و تحريف قانون است. «فبدّل الّذين ظلموا» - تا وقتى كه روش و شيوه كارى بيان نشده، انسان آزاد است تا با نظر خود عمل كند، ولى بعد از بيان روشها، عذرى در تغيير آن نيست. «قيل لهم» - جزاى تحريف گران قوانين الهى، قهر و عذاب است. «رجزاً من السماء» - همه ى پاداش ها و كيفرها مربوط به آخرت نيست، بلكه بعضى از كيفرها در همين دنيا صورت مى پذيرد. «فانزلنا... رجزاً من السماء» - اگر كج روى براى انسان عادت شد، قهر الهى فرا مى رسد. « كانوا يفسقون» منبع:تفسیر نور 🌷 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن🌷 ✨اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم✨ کانال🌷 https://eitaa.com/Nahjolbalaghe1
🌿🌺 📚نهج البلاغه/حکمت۵۹- 🌹وَ قَالَ ( عليه السلام ) : مَنْ حَذَّرَكَ كَمَنْ بَشَّرَكَ . 🌷و درود خدا بر او فرمود: آنكه تو را هشدار داد، چون كسي است كه مژده داد. @Nahjolbalaghe1
📕نهج البلاغه/خطبه۳۷-ذكر فضائل خود 🌷ويژگيها و فضائل امام علي (ع) 🍃آنگاه كه همه از ترس سست شده، كنار كشيدند، من قيام كردم، و آن هنگام كه همه خود را پنهان كردند من آشكارا به ميدان آمدم، و آن زمان كه همه لب فرو بستند، من سخن گفتم، و آن وقت كه همه باز ايستادند من با راهنمايي نور خدا به راه افتادم، در مقام حرف و شعار صدايم از همه آهسته تر بود اما در عمل برتر و پيشتاز بودم، زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز كردم، و پاداش سبقت در فضيلتها را بردم. همانند كوهي كه تندبادها آن را به حركت درنمي آورد، و طوفانها آن را از جاي برنمي كند، كسي نمي توانست عيبي در من بيابد، و سخن چيني جاي عيبجويي در من نمي يافت. خوارترين افراد نزد من عزيز است تا حق او را باز گردانم، و نيرومندها در نظر من پست و ناتوانند تا حق را از آنها باز ستانم. ✅علت سكوت و كناره گيري از خلافت در برابر خواسته هاي خدا راضي، و تسليم فرمان او هستم، آيا مي پنداريد من به رسول خدا (ص) دروغي روا دارم؟ به خدا سوگند! من نخستين كسي هستم كه او را تصديق كردم، و هرگز اول كسي نخواهم بود كه او را تكذيب كنم. در كار خود انديشيدم ديدم پيش از بيعت، پيمان اطاعت و پيروي از سفارش رسول خدا (ص )را برعهده دارم، كه از من براي ديگري پيمان گرفت (پيامبر (ص) فرمود اگر در امر حكومت كار به جدال و خونريزي كشانده شود، سكوت كن) 🌺 @Nahjolbalaghe1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜نهج البلاغه/نامه۳۹-به عمروعاص 🔻افشاي بردگي عمروعاص تو دين خود را پيرو كسي قرار دادي كه گمراهيش آشكار است، پرده اش دريده، و افراد بزرگوار در همنشيني با او لكه دار، و در معاشرت با او به سبك مغزي متهم مي گردند، تو در پي او مي روي، و چونان سگي گرسنه بدنبال پس مانده شكار شير هستي، به بخشش او نظر دوختي كه قسمتهاي اضافي شكارش را به سوي تو افكند، پس دنيا و آخرت خود را تباه كردي، در حالي كه اگر به حق مي پيوستي به خواسته هاي خود مي رسيدي. اگر خدا مرا بر تو و پسر ابوسفيان مسلط گرداند، سزاي زشتيهاي شما را خواهم داد، اما اگر قدرت آن را نيافتم و باقي مانديد آنچه در پيش روي داريد براي شما بدتر است. با درود. @Nahjolbalaghe1
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
خاطرات برادر آزاده ⬇️ 🍂🍂 🔻ملاصالح قاری 2⃣1⃣ 👈 بخش اول: مبارزه و زندان شاه صبح یکی از روزهای پایی
خاطرات برادر آزاده⬇️ 🍂🍂 🔻ملاصالح قاری 3⃣1⃣ 👈 بخش اول: مبارزه و زندان شاه مأموران من را کشان کشان از سلول بیرون بردند. فردای آن روز انگار دوران تلخ گذشته داشت تکرار می شد. خودم را در محاصره مأموران شکنجه گر دیدم. چشمانم را با پارچه ای بستند و دست و پایم را به زنجیر کشیدند. سوار بر ماشینی با شیشه های مات برای محاکمه ای دیگر راهی دادگاه شدم. وقتی ماشین به حرکت درآمد، حس کردم به جز خودم و مأموران، چند نفر دیگر هم در مینی بوس هستند. وقتی به دادگاه رسیدیم و وارد ساختمان شدیم، به محض بازکردن چشمانم، سه نفر دیگر را هم در کنارم دیدم که جرمشان سیاسی بود. نوبت به محاکمه من که رسید، دادستان مدرکی را که درباره من داشت، به قاضی نشان داد و اتهامات بی اساس دیگری به من نسبت داد و در نهایت قاضی دادگاه من را مجرم بالفطره معرفی و به اعدام محکوم کرد. با شنیدن حکم تعیین شده قلبم فرو ریخت! دهانم خشک و بدنم داغ شده بود. چشمانم مات و مبهوت به لبهای قاضی و حکمی که قرائت می کرد، خیره مانده بود. اشک در چشمانم حلقه زد. انگار در آن لحظه روحم را به سختی از بدنم بیرون می کشیدند. دردی نادیدنی به روح و جسمم مسلط شده بود. بیشترین چیزی که آزارم می داد، این بود که چگونه بنی سعیدی حاضر شده بود در لباس دوست، هم محله و هم زبانم، به خاطر پست و مقام بی ارزش چندروزه دنیا، حتی تا زندان اهواز برای نابودی ام بیاید. سرم را با تأسف تکان دادم و آرام زمزمه کردم: - افوض امرى الى الله... دخيلك يا الله. ... .. کارم را به خدا می سپارم. به تو پناه می برم یا الله _ وکیلم دو سال پیگیر وضعیتم بود. دو سالی که بر من سخت و تلخ گذشت و هر روزش برایم یک سال بود و بالاخره به خانواده خبر داد که بعد از محاکمه ای دوباره به اعدام محکومم کرده اند. این خبر درد و رنجشان را بیشتر کرده بود. نمیدانستم آنها در چه وضعیتی هستند و این خبر بد روحیه خانواده را خراب کرده و باعث بیماری روحی پدر و مادرم شده بود. | در سلول کوچکم که دیر به دیر درش باز می شد، در لحظات سختی که بر من میگذشت، یاد خدا بودم. سلولی که در آن تقریبا حساب شب وروز از دستم در رفته بود و فقط روزی دو بار پنجره کوچکش برای ظرف غذا باز می شد و دست مأموری را می دیدم که ظرف را میداد. در باز شد و دو مأمور داخل آمدند. هنوز درد آخرین شکنجه ام را بر پشت و کمرم احساس می کردم و به سختی راست می نشستم. سرم را به زیر انداختم و خود را به خدا سپردم. صدای یکی از مأمورها در گوشم نشست: - پاشو بایست! از آخرین محاکمه مدتی می گذشت و می ترسیدم باز هم برای آزارم آمده باشند. در این سلول انفرادی چنان لحظات بر من سخت گذشته بود که آنها هم بر من گریه می کردند. کمی به خود جرئت دادم و از مأمور پرسیدم: . - من را کجا میبرید؟ . گفت: - تبعيدا چشمانم گرد شد. ادامه دارد... 🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#صبحها #دعای_عهد_با #امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه
🌿🌺🌿🌺🌿 ❁﷽❁ 🌷وَإِذِ اسْتَسْقَي مُوسَي لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ كُلُواْ وَاشْرَبُواْ مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِي الأَرْضِ مُفْسِدِين بقرهَ (60) 🌹و (بخاطر بياور) زمانى كه موسى براى قوم خويش طلب آب كرد، به او گفتيم: عصاى خود را به سنگ بزن، ناگاه دوازده چشمه ى آب از آن بشكافت و جوشيد، (بطورى كه) هر يك از افراد (طوائف دوازده گانه بنى اسرائيل) آبشخور خود را شناخت. (گفتيم:) از روزى الهى بخوريد و بياشاميد و در زمين، تبهكارانه فساد نكنيد! 🌿تفسیر آیه: در عدد دوازده، رمزى نهفته است. عدد ماهها، عدد نقباى بنى اسرائيل و تعداد حواريون حضرت عيسى عليه السلام و عدد ائمه ى معصومين عليهم السلام، دوازده است. در آيه، همراه با كلمه ى «مفسدين »، «لاتعثوا» نيز آمده است. «عثوا» به معنى فساد شديد است و شايد در كنار هم قرار گرفتن اين دو كلمه، مى خواهد از توجّه و تعمّد و روحيّه ى فساد انگيزى نهى كند. چرا كه لغزشِ غير عمد و بدون قصد فتنه انگيزى، مورد عفو قرار مى گيرد. 📜پیام آیه: انبيا، در فكر تأمين نيازهاى مادّى مردم نيز هستند. «اذ استسقى موسى لقومه» - همه چيز، حتّى آبِ خوردن را از خداوند بخواهيم. «استسقى» - قوانين طبيعت، محكوم اراده ى خداوند است. «اضرب... فانفجرت» خداوند هم سبب ساز و هم سبب سوز است. با يك عصا واز دست يك نفر، يك بار آب را مى خشكاند و يك بار آب را جارى مى سازد. - دعاى انبيا، مستجاب است. «استسقى، فانفجرت» - جارى شدن آب با زدن عصا به سنگ، يك معجزه است و پيدايش دوازده چشمه براى دوازده قبيله، معجزه اى ديگر. «اثنتا عشرة» - توزيع منظّم و عادلانه و حساب شده، مايه ى امنيّت و صفاست و مانع پيدا شدن اختلاف است. «قد علم كل اناس مشربهم» - بهره گيرى از نعمت هاى الهى، نبايد زمينه ساز فساد باشد. «كلوا... ولاتعثوا» - براى جلوگيرى از فساد، از محبّت ها و لطف خداوند به انسان بگوييد. «كلوا و اشربوا... ولاتعثوا» /تفسیر نور 🌷 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن🌷 ✨اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم✨ 🌺 @Nahjolbalaghe1
📕نهج البلاغه/حکمت ۶۰ 🔹وَ قَالَ ( عليه السلام ) : اللِّسَانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ . 🌷و درود خدا بر او فرمود: زبان تربيت نشده درنده اي است كه اگر رهايش كني مي گزد. 🌷 @Nahjolbalaghe1
هدایت شده از کانال پرسمان دینی
پرسمان آيا محل ايستادن خانمها در نماز، بايد عقب تر از مردها باشد؟ @Porseman_channel آيات عظام امام، بهجت، صافى و نورى: خير، اگر جلوتر از مرد هم بايستد اشكال ندارد؛ ولى بهتر است زن عقبتر از مرد بايستد. آيةاللَّه تبريزى: بايد حداقل بين زن و مرد يك وجب فاصله باشد و با رعايت فاصله، اگر زن هم جلوتر بايستد، نمازش صحيح است. آيةاللَّه خامنه اى: بنا بر احتياط واجب بايد حداقل بين زن و مرد يك وجب فاصله باشد و با رعايت فاصله، اگر زن هم جلوتر بايستد، نمازش صحيح است. آيات عظام فاضل و مكارم: زن بايد عقبتر از مرد بايستد؛ وگرنه نماز او باطل است و فرقى بين محرم و نامحرم نيست. آيةاللَّه سيستانى: بنابر احتياط لازم، زن بايد عقبتر از مرد بايستد و فرقى بين محرم و نامحرم نيست. آيةاللَّه وحيد: بايد بين مرد و زن در حال نماز، حداقل يك وجب فاصله باشد؛ ولى اگر زن برابر مرد يا جلوتر- در كمتر از فاصلهاى كه ذكر شد- بايستد و هر دو با هم وارد نماز شوند، بايد نماز را دوباره بخوانند. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜نهج البلاغه/نامه ۴۰-به يكي از كارگزاران خود 🔹نكوهش يك كارگزار 🍃پس از ياد خدا و درود! 🔺از تو خبري رسيده است كه اگر چنان كرده باشي، پروردگار خود را به خشم آورده، و امام خود را نافرماني كردي، و در امانت خود خيانت كردي. به من خبر رسيده كه كشت زمينها را برداشته، و آن چه را كه مي توانستي گرفته، و آنچه در اختيار داشتي به خيانت خورده اي، پس هر چه زودتر حساب اموال را براي من بفرست و بدان كه حسابرسي خداوند از حسابرسي مردم سخت تر است. با درود. 🌷 @Nahjolbalaghe1
📕نهج البلاغه/خطبه۳۸ معني شبهه 🍃ضرورت شناخت شبهات شبهه را براي اين شبهه ناميدند كه به حق شباهت دارد. اما دوستان خدا نور هدايت كننده آنها در شبهات، يقين است. و راهنماي آنان مسير هدايت الهي است، اما دشمنان خدا، دعوت كننده آنان در شبهات گمراهي است، و راهنماي آنان كوري است، آن كس كه از مرگ بترسد نجات نمي يابد، و آن كس كه مرگ را دوست دارد براي هميشه در دنيا نخواهد ماند. 🌺🍃 @Nahjolbalaghe1
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
خاطرات برادر آزاده⬇️ 🍂🍂 🔻ملاصالح قاری 3⃣1⃣ 👈 بخش اول: مبارزه و زندان شاه مأموران من را کشان کشان
🍂🍂 🔻ملاصالح قاری 4⃣1⃣ 👈 بخش اول: مبارزه و زندان شاه از مامور سوال کردم، _ من را کجا می برید؟ گفت : _ تبعید! چشمانم گرد شد. نمیدانستم چند وقت است که در این سلول انفرادی هستم. با ناراحتی گفتم: - چند وقت است در این دخمه هستم؟ - نمیدانی؟ نگاهش کردم و گفتم: - نه والله! جواب داد: - دو ماهی میشود. به سختی از جایم بلند شدم. یکی از مأمورها جلو آمد و دستبند به دست ها و زنجیر به پایم بست و با دیگری که بازویم را گرفته بود، من را به بیرون از ساختمان بردند. نور تند آفتاب به سر و رویم تابید. دستم را جلوی چشم هایم گذاشتم تا سایبان نور خورشید شود؛ اما از این که نور خورشید به سروصورتم میزد، احساس خوبی داشتم. اتوبوسی روشن در محوطه حیاط بود. همزمان با بیرون آمدنم، سه نفر دیگر مثل من دستبند به دست و زنجیر به پا آمدند و کنارم ایستادند. نگاهی به آنها کردم. خیلی زود یادم آمد که این سه نفر در آخرین جلسه دادگاه با من آنجا بودند و آنها هم محاکمه شدند. آهسته از یکی از آنها که با فاصله کنار دستم ایستاده بود، پرسیدم: - کجا می خواهند ببرندمان؟ - انتقالی! - انتقالی؟! این بار کجا؟ - همدان. چند ساعت از شب گذشته بود که اتوبوس به همدان رسید و پشت دروازه ای بزرگ از حرکت ایستاد. پوست صورتم از سرما یخ زده بود. اتوبوس داخل حیاط بزرگی رفت و از حرکت ایستاد. در باز شد و سربازی سلاح به دست بالا آمد و با صدایی بلند گفت: زود پیاده شوید! باورم نمی شد که از لرزیدن و سرما خلاص شده بودیم. انگار ما را درون یخچال گذاشته بودند. چهار زندانی سرمازده و لرزان به زور از جا بلند شدیم و با زنجیرهای یخ زده که به پوست پاهایمان می سایید به سختی قدم برمی داشتیم. وارد ساختمانی با سلول های متعدد شدیم. هوای داخل ساختمان زندان، گرمای مطبوع و دلچسبی داشت. چند دقیقه طول کشید تا لرزش بدنم کم شد. ما را داخل سلولی بردند و زنجیرهای دست و پایمان را باز کردند. سربازی با چند پتو به دست وارد شد و به طرف هرکدام دو تا پتو پرت کرد. وقتی در سلول به رویمان بسته شد، تن سرمازده مان را با پتوها پیچاندیم و هرکدام در گوشه ای کز کردیم. ادامه دارد... 🌿🌺
#صبحها #دعای_عهد_با #امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه
🌿🌺🍃🌺🌿 ❁﷽❁ 🍃🌹وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَي لَن نَّصْبِرَ عَلَيَ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّآئِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَي بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُواْ مِصْراً فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَآؤُوْاْ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُواْ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ بقره (61) 🍃🌷و (نيز بخاطر آوريد) زمانى كه گفتيد: اى موسى، ما هرگز يك نوع غذا را تحمّل نمى كنيم، پس پروردگارت را بخوان تا از آنچه (به طور طبيعى از) زمين مى روياند، از سبزى و خيار و سير و عدس و پيازش، براى ما (نيز) بروياند. موسى گفت: آيا (غذاى) پست تر را بجاى نعمت بهتر مى خواهيد؟ (اكنون كه چنين است بكوشيد از اين بيابان خارج شده و) وارد شهر شويد، كه هر چه خواستيد براى شما فراهم است. پس (مُهر) ذلّت و درماندگى، بر آنها زده شد و (مجدّداً) گرفتار غضب پروردگار شدند. اين بدان جهت بود كه آنها به آيات الهى كفر مى ورزيدند و پيامبران را به ناحقّ مى كشتند، و اين به سبب آن بود كه آنان گنهكار و سركش و متجاوز بودند. 🌿تفسیر آیه: بنى اسرائيل به جاى شكرگزارى از نعمت هاى «منّ و سلوى»، به فكر زياده خواهى و تنوّع طلبى افتاده و از غذاهاى زمينى خواستند و براى نمونه، تعدادى از آنها مانند: سبزى، خيار، پياز و سير را نام بردند. حضرت موسى در برابر اين درخواست ها، ضمن تأسّف از اينكه آنها نعمت هاى نيكو و بهتر را با نعمت هاى ساده عوض مى كنند، به آنها گفت: اگر بناى كاميابى از اينها را داريد، بايد به شهر رفته و با دشمنانتان بجنگيد، شما از يك سو حال جهاد نداريد و از طرف ديگر تمام امتيازات شهرنشينى را مى خواهيد. خداوند خبر مى دهد كه اين قوم با چنين ويژگى ها و خصوصيّات، به ذلّت و خوارى افتاده و گرفتار قهر و غضب الهى خواهند شد. تنوّع طلبى و افزون خواهى، دامى براى اسير شدن انسان هاست. استعمارگران نيز از همين خصيصه ى مردم، براى لباس، مسكن، مركب و تجمّلات استفاده كرده و مردم را به اسارت مى كشند. 📜پیام آیه: - شكم پرستى، عامل هبوط وسقوط انسان هاست. «لن نصبرعلى طعام واحد...اهبطوا» - رفاه طلبى، زمينه ى ذلّت و خوارى است. «لن نصبر... ضربت عليهم الذلّة...» - بى ادبى در گفتگو، نشانه ى روحيّه ى سركش وطغيانگر است. آنها مى توانستند بجاى «لن نصبر» هرگز صبر نمى كنيم، بگويند: يك نواختى غذا براى ما سنگين شده است. و يا بجاى «فادع لنا ربّك»، بگويند: «فادع لنا ربّنا» - بنى اسرائيل، نژاد پر توقّع و افزون طلب هستند. «فادع لنا، يخرج لنا» - بيان خواسته هاى جزيى، نشانه ى شدّت وابستگى و حقارت طبع است. «بقل، قثاء، فوم، عدس و بصل» - راضى بودن به آنچه خداوند خواسته و صبر بر آن، تأمين كننده ى خير و مصلحت واقعى انسان است. «أتستبدلون الّذى هو ادنى بالّذى هو خير...» - شهرنشينى و داشتن همه نوع امكانات، نشانه ى رشد و تكامل نيست، بلكه گاهى مايه ى سقوط و هبوط است. «اهبطوا مصراً» - كارهاى خطرناك، وابسته به افكار انحرافى وخطرناك است. «يكفرون، يقتلون» - تاريخ انبيا، با شهادت در راه خداوند گره خورده است. «يقتلون النبيين» - تعدّى و معصيت پى درپى، موجب كفر و كفر، عامل هر گونه جنايت است. «يكفرون، عصوا» - ذلّت و بدبختى، مربوط به نژاد نيست، بلكه مربوط به خصوصيّات و عقايد و اعمال انسان هاست. «ذلك بانّهم كانوا يكفرون» منبع: تفسیر نور 🌷 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن🌷 ✨اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم✨ @Nahjolbalaghe1