🌿🌺 ❁﷽❁
🌹بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم
✅ اولین آیه سوره حمد(1)
🌷به نام خداوند بخشنده ى مهربان
🌿تفسیر آیه :
درسهاى تربيتى سوره ى حمد
قبل از تفسسير سوره حمد سيمايى از درسهاى اين سوره را ترسيم نموده و در صفحات بعد به شرح آن مى پردازيم؛
11- انسان در تلاوت سوره ى حمد با «بسم اللَّه» از غير خدا قطع اميد مى كند.
22- با «ربّ العالمين» و «مالك يوم الدين» احساس مى كند كه مربوب و مملوك است و خودخواهى و غرور را كنار مى گذارد.
33- با كلمه «عالمين» ميان خود و تمام هستى ارتباط برقرار مى كند.
4- با «الرّحمن الرّحيم» خود را در سايه لطف او مى داند.
5 - با «مالك يوم الدين» غفلتش از آينده زدوده مى شود.
6- با گفتن «ايّاك نعبد» ريا و شهرت طلبى را زايل مى كند.
7- با «ايّاك نستعين» از ابرقدرت ها نمى هراسد.
8 - از «انعمت» مى فهمد كه نعمت ها به دست اوست.
99- با «اهدنا» رهسپارى در راه حقّ و طريق مستقيم را درخواست مى كند.
100- در «صراط الّذين انعمت عليهم» همبستگى خود را با پيروان حقّ اعلام مى كند.
111- با «غير المغضوب عليهم» و «لا الضّالّين» بيزارى و برائت از باطل و اهل باطل را ابراز مى دارد.
در ميان اقوام و ملل مختلف، رسم است كه كارهاى مهم و با ارزش را به نام بزرگى از بزرگان خويش كه مورد احترام و علاقه ى آنهاست، شروع مى كنند تا آن كار ميمون و مبارك گردد و به انجام رسد. البتّه آنان بر اساس اعتقادات صحيح يا فاسد خويش عمل مى كنند. گاهى به نام بت ها وطاغوت ها وگاهى با نام خدا و به دست اولياى خدا، كار را شروع مى كنند. چنانكه در جنگ خندق، اوّلين كلنگ را رسول خداصلى الله عليه وآله بر زمين زد.(7)
«بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم» سر آغاز كتاب الهى است. «بسم اللَّه» نه تنها در ابتداى قرآن، بلكه در آغاز تمام كتاب هاى آسمانى بوده است. در سر لوحه ى كار و عمل همه ى انبيا «بسم اللَّه» قرار داشت. وقتى كشتى حضرت نوح در ميان امواج طوفان به راه افتاد، نوح عليه السلام به ياران خود گفت: سوار شويد كه «بسم اللَّه مجراها و مرساها»(8) يعنى حركت و توقّف اين كشتى با نام خداست. حضرت سليمان عليه السلام نيز وقتى ملكه سبا را به ايمان فراخواند، دعوتنامه خود را با جمله ى «بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم»(9) آغاز نمود.
حضرت على عليه السلام فرمود: «بسم اللَّه»، مايه بركت كارها و ترك آن موجب نافرجامى است. همچنين آن حضرت به شخصى كه جمله ى «بسم اللَّه» را مى نوشت، فرمود: «جَوِّدها» آنرا نيكو بنويس.(10)
بر زبان آوردن «بسم اللَّه» در شروع هر كارى سفارش شده است؛ در خوردن و خوابيدن ونوشتن، سوارشدن بر مركب ومسافرت وبسيارى كارهاى ديگر. حتّى اگر حيوانى بدون نام خدا ذبح شود، مصرف گوشت آن حرام است و اين رمز آن است كه خوراك انسان هاى هدف دار و موحّد نيز بايد جهت الهى داشته باشد.
در حديث مى خوانيم: «بسم اللَّه» را فراموش نكن، حتّى در نوشتن يك بيت شعر. و رواياتى در پاداش كسى كه اوّلين بار «بسم اللَّه» را به كودك ياد بدهد، وارد شده است.(11)
سؤال: چرا در شروع هر كارى «بسم اللَّه» سفارش شده است؟
پاسخ: «بسم اللَّه» آرم ونشانه ى مسلمانى است وبايد همه كارهاى او رنگ الهى داشته باشد. همان گونه كه محصولات و كالاهاى ساخت يك كارخانه، آرم و علامت آن كارخانه را دارد؛ خواه به صورت جزيى باشد يا كلّى. مثلاً يك كارخانه چينى سازى، علامت خود را روى تمام ظروف مى زند، خواه ظرف هاى بزرگ باشد يا ظرف هاى كوچك. يا اينكه پرچم هر كشورى هم بر فراز ادارات و مدارس و پادگان هاى آن كشور است و هم بر فراز كشتى هاى آن كشور در درياها، و هم بر روى ميز ادارى كارمندان.
سؤال: آيا «بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم» آيه اى مستقل است؟
پاسخ: به اعتقاد اهل بيت رسول اللّه عليهم السلام كه صد سال سابقه بر ساير رهبران فقهى مذاهب دارند و در راه خدا به شهادت رسيده و در قرآن نيز عصمت و پاكى آنها به صراحت بيان شده است، آيه «بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم» آيه اى مستقل و جزء قرآن است. فخر رازى در تفسير خويش شانزده دليل آورده كه «بسم اللَّه» جزء سوره است. آلوسى نيز همين اعتقاد را دارد. در مسند احمد نيز «بسم اللَّه» جزء سوره شمرده شده است.(12) برخى از افراد كه بسم اللَّه را جزء سوره ندانسته و يا در نماز آن را ترك كرده اند، مورد اعتراض واقع شده اند. در مستدرك حاكم آمده است: روزى معاويه در نماز «بسم اللَّه» نگفت، مردم به او اعتراض كردند كه «أسرقت أم نَيستَ»، آيه را دزديدى يا فراموش كردى؟!(13)
امامان معصوم عليهم السلام اصرار داشتند كه در نماز، بسم اللَّه را بلند بگويند. امام باقرعليه السلام در مورد كسانى كه «بسم اللَّه» را در نماز نمى خواندند و يا جزء سوره نمى شمردند، مى فرمود: «سَرقوا اكرم آية»(14) بهترين آيه قرآن را به سرقت بردند. در سنن بيهقى در ضمن حديثى آمده است:
ادامه در پست بعد⬇️⬇️
ادامه پست قبل⬆️⬆️
چرا بعضی "بسم الله"را جزء سوره قرار نداده اند!(15)
شهیدمطهّرى قدس سره در تفسير سوره حمد، ابن عباس، عاصم، كسايى، ابن عمر، ابن زبير، عطاء، ابن طاووس، فخررازى وسيوطى را از جمله كسانى معرّفى مى كند كه بسم اللَّه را جزء سوره مى دانستند.
در تفسير قرطبى از امام صادق عليه السلام نقل شده است: «بسم اللَّه» تاج سوره هاست. تنها در آغاز سوره برائت (سوره توبه) «بسم اللَّه» نيامده و اين به فرموده حضرت على عليه السلام به خاطر آن است كه «بسم اللَّه» كلمه امان و رحمت است، واعلام برائت از كفّار و مشركان، با اظهار محبّت ورحمت سازگار نيست.(16)
سيماى «بسم اللّه»
. «بسم اللَّه» نشانگر رنگ وصبغه ى الهى وبيانگر جهت گيرى توحيدى ماست.(17)
. «بسم اللَّه» رمز توحيد است وذكر نام ديگران به جاى آن رمز كفر، و قرين كردن نام خدا بانام ديگران، نشانه ى شرك. نه در كنار نام خدا، نام ديگرى را ببريم ونه به جاى نام او.(18)
. «بسم اللَّه» رمز بقا ودوام است. زيرا هرچه رنگ خدايى نداشته باشد، فانى است.(19)
. «بسم اللَّه» رمز عشق به خدا وتوكّل به اوست. به كسى كه رحمان و رحيم است عشق مى ورزيم و كارمان را با توكّل به او آغاز مى كنيم، كه بردن نام او سبب جلب رحمت است.
. «بسم اللَّه» رمز خروج از تكبّر و اظهار عجز به درگاه الهى است.
. «بسم اللَّه» گام اوّل در مسير بندگى و عبوديّت است.
. «بسم اللَّه» مايه فرار شيطان است. كسى كه خدا را همراه داشت، شيطان در او مؤثّر نمى افتد.
. «بسم اللَّه» عامل قداست يافتن كارها و بيمه كردن آنهاست.
. «بسم اللَّه» ذكر خداست، يعنى خدايا! من تو را فراموش نكرده ام.
. «بسم اللَّه» بيانگر انگيزه ماست، يعنى خدايا هدفم تو هستى نه مردم، نه طاغوت ها ونه جلوه ها و نه هوس ها.
. امام رضاعليه السلام فرمود: «بسم اللَّه» به اسم اعظم الهى، از سياهى چشم به سفيدى آن نزديك تر است.(20)
-----
7) بحار، ج 20 ص 218.
8) هود، 41.
9) نمل، 30.
10) كنزالعمّال، ح 29558.
11) تفسيربرهان، ج 1، ص 43.
12) مسند احمد، ج 3، ص 177 و ج 4، ص 85.
13) مستدرك، ج 3، ص 233.
14) بحار، ج 85، ص 20.
15) سنن بيهقى، ج 2، ص 50.
16) تفسير مجمع البيان و فخررازى.
17) امام رضاعليه السلام مى فرمايد: بسم اللَّه يعنى نشان بندگى خدا را بر خود مى نهم. تفسير نورالثقلين.
18) نه فقط ذات او، بلكه نام او نيز از هر شريكى منزّه است؛ «سبّح اسم ربّك الاعلى» حتّى شروع كردن كار به نام خدا و محمدصلى الله عليه وآله ممنوع است. اثبات الهداة، ج 7، ص 482.
19) كلّ شى ء هالك الاّ وجهه» قصص، 88.
20) تفسير راهنما.
📜پیام آیه:
«بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم» در آغاز سوره، رمز آن است كه مطالب سوره، از مبدأ حقّ و مظهر رحمت نازل شده است.
- «بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم» در آغاز كتاب آسمانى، يعنى هدايت تنها با استعانت از او محقّق مى شود.(21)
- «بسم اللَّه» كلامى كه سخن خداوند با مردم و سخن مردم با خدا، با آن شروع مى شود.
- رحمت الهى همچون ذات او ابدى و هميشگى است. «اللَّه الرّحمن الرّحيم»
- بيان رحمت الهى در قالب هاى گوناگون، نشانه ى اصرار بر رحمت است. (هم قالب «رحمن»، هم قالب «رحيم») «الرّحمن الرّحيم»
- شايد آوردن كلمه رحمان و رحيم در آغاز كتاب، نشانه اين باشد كه قرآن جلوه اى از رحمت الهى است، همان گونه كه اصل آفرينش و بعثت جلوه لطف ورحمت اوست. «الرّحمن الرّحيم»
-----
21) شايد معناى اينكه مى گويند: تمام قرآن در سوره حمد، و تمام سوره حمد در بسم اللَّه، و تمام بسم اللَّه در حرف (باء) خلاصه مى شود، اين باشد كه آفرينش هستى و هدايت آن، همه با استمداد از اوست. چنانكه رسالت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نيز با نام او آغاز گرديد. «اقرأ باسم ربّك»
منبع:تفسیر نور
🌷 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن🌷
✨اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم✨
🌿🌺 @Nahjolbalaghe1
📌 فراز ١
✍ خطبه ١ نهج البلاغه دشتي
🎇🎇🎇🎇🎇#خطبه١🎇🎇🎇🎇🎇
آغاز آفرینش آسمان و زمین و آفرینش انسان
✔️ عجز انسان از شناخت ذات خدا
🔷 سپاس خداوندی که سخنوران از ستودن او عاجزند،
و حسابگران از شمارش نعمتهای او ناتوان،
و تلاشگران از ادای حق او درمانده اند،
خدایی که افکار ژرف اندیش، ذات او را درک نمی کنند و دست غواصان دریای علوم به او نخواهد رسید.
پروردگاری که برای صفات او حد و مرزی وجود ندارد، و تعریف کاملی نمی توان یافت
و برای خدا وقتی معین، و سرآمدی مشخص نمی توان تعیین کرد.
مخلوقات را با قدرت خود آفرید، و با رحمت خود بادها را به حرکت درآورد و به وسیله کوه ها اضطراب و لرزش زمین را به آرامش تبدیل کرد....
⛅️اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج⛅️
کانال #نهج_البلاغه
http://eitaa.com/joinchat/1166016514Ca3f8e39137
💠 با هم نهج البلاغه بخوانيم💠
🎇
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇🎇
🌷🌿
❁﷽❁
🌹الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
حمد آیه(2)
🌷سپاس و ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است.
🌿تفسیر آیه:
«ربّ» به كسى گفته مى شود كه هم مالك وصاحب چيزى است و هم در رشد و پرورش آن نقش دارد.
خداوند هم صاحب حقيقى عالم است و هم مدبّر و پروردگار آن. پس همه هستى حركت تكاملى دارد و در مسيرى كه خداوند معيّن كرده، هدايت مى شود.
علاوه بر سوره حمد، چهار سوره ى انعام، كهف، سبأ وفاطر نيز با جمله «الحمدللّه» آغاز گرديده، ولى فقط در سوره حمد بعد از آن «ربّ العالمين» آمده است.
مفهوم حمد، تركيبى از مفهوم مدح و شكر است. انسان در برابر جمال و كمال و زيبايى، زبان به ستايش و در برابر نعمت و خدمت واحسان ديگران، زبان به تشكّر مى گشايد. خداوند متعال به خاطر كمال و جمالش، شايسته ى ستايش وبه خاطر احسان ها و نعمت هايش، لايق شكرگزارى است.
«الحمدللّه»، بهترين نوع تشكّر از خداوند است. هر كس در هرجا، با هر زبانى، هرگونه ستايشى از هر كمال و زيبايى دارد، در حقيقت سرچشمه ى آن را ستايش مى كند. البتّه حمد خداوند منافاتى با سپاسگزارى از مخلوق ندارد، به شرط آنكه به امر خداوند و در خط و مسير او باشد.
خداوند، پروردگار همه ى آفريده هاست. «و هو ربّ كلّ شى ء»(22) آنچه در آسمان ها و زمين و ميان آنهاست، پروردگارشان اوست. «ربّ السّموات والارض و مابينهما»(23) حضرت على عليه السلام مى فرمايد: «من الجمادات والحيوانات»؛ او پروردگار جاندار و بى جان است. «له الخلق والامر تبارك اللّه ربّ العالمين» هم آفرينش از اوست و هم اداره ى آن، و او مربى و پرورش دهنده ى همه است.(24)
مراد از «عالَمين» يا فقط انسان ها هستند، مانند آيه 70 سوره حجر كه قوم لوط به حضرت لوط گفتند: «أوَ لم ننهك عن العالمين» آيا ما تو را از ملاقات با مردم نهى نكرديم؟ و يا مراد همه ى عوالم هستى است. «عالَم» به معناى مخلوقات و «عالَمين» به معناى تمام مخلوقات نيز استعمال شده است. از اين آيه فهميده مى شود كه تمام هستى يك پروردگار دارد و آنچه در جاهليت و در ميان بعضى از ملّت ها اعتقاد داشتند كه براى هر نوع از پديده ها خدايى است و آن را مدبّر و ربّ النّوع آن مى پنداشتند، باطل است.
-----
22) انعام، 164.
23) شعراء، 24.
24) تفسير نورالثقلين.
📜پیام آیه:
همه ستايش ها براى اوست. «الحمدللَّه»(25)
- خداوند در تربيت و رشد هستى اجبارى ندارد. زيرا حمد براى كارهاى غير اجبارى است. «الحمدللَّه»
- همه هستى زيباست و تدبير همه هستى نيكوست. زيرا حمد براى زيبايى و نيكويى است. «الحمدللَّه»
- دليل ستايش ما، پروردگارى اوست. «الحمدللَّه ربّ العالمين»
- رابطه ى خداوند با مخلوقات، رابطه ى دائمى و تنگاتنگ است. «ربّ العالمين» (نقاش و بنّا هنر خود را عرضه مى كند و مى رود، ولى مربّى بايد هر لحظه نظارت داشته باشد.)
- همه ى هستى، تحت تربيت خداوند يكتاست. «ربّ العالمين»
- امكان رشد و تربيت، در همه ى موجودات وجود دارد. «ربّ العالمين»
- خداوند هم انسان ها را با راهنمايى انبيا تربيت مى كند، (تربيت تشريعى) و هم جمادات ونباتات وحيوانات را رشد وپرورش مى دهد. (تربيت تكوينى) «ربّ العالمين»
- مؤمنان در آغاز كتاب (قرآن) با نيايش به درگاه خداوند متعال، «الحمدللّه ربّ العالمين» مى گويند و در پايان كار در بهشت نيز، همان شعار را مى دهند كه «آخر دعواهم أن الحمدللّه ربّ العالمين»(26)
-----
25) الف ولام در «الحمد» به معناى تمام حمد و جنس ستايش است.
26) يونس، 10.
منبع:تفسیر نور
🌷 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن🌷
✨اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم✨
🌷🌷 @Nahjolbalaghe1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹📹📹
◀️ تلاوت زیبای سوره حمد 🌷
استاد عبدالباسط عبد الصمد🌷
کانال :نهج البلاغه
http://eitaa.com/joinchat/1166016514Ca3f8e39137
🌿🌺
❁﷽❁
🌹الرَّحْمـنِ الرَّحِيمِ
حمد آیه(3)
🌷(خدايى كه) بخشنده و مهربان است
🌿تفسیر آیه:
خداوند رحمت را برخود واجب كرده است، «كتب ربّكم على نفسه الرّحمة»(27) و رحمت او بر همه چيز سايه گسترده است. «و رحمتى وسعت كلّ شى ء»(28)
همچنين پيامبر و كتاب او مايه رحمتند، «رحمةً للعالمين»(29) آفرينش وپرورش او براساس رحمت است و اگر عقوبت نيز مى دهد از روى لطف است.
بخشيدن گناهان و قبول توبه ى بندگان و عيب پوشى از آنان و دادن فرصت براى جبران اشتباهات، همه مظاهر رحمت و مهربانى اوست.
-----
27) انعام، 54.
28) اعراف، 156.
29) انبياء، 107.
📜پیام آیه:
تدبير وتربيت الهى، همراه محبّت و رحمت است. (در كنار كلمه «ربّ»، كلمه «رحمن» آمده است.) «ربّ العالمين الرحمن الرحيم»
- همچنان كه تعليم نيازمند رحم و مهربانى است، «الرّحمن علّم القرآن»(30) تربيت و تزكيه نيز بايد بر اساس رحم و مهربانى باشد. «ربّ العالمين الرّحمن الرّحيم»
- رحمانيّت خداوند، دليل بر ستايش اوست. «الحمدللَّه... الرّحمن الرّحيم»
-----
30) الرحمن، 1-2.
منبع: تفسیر نور
🌷 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن🌷
✨اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم✨
🌺🌺 @Nahjolbalaghe1
📌 فراز ١
✍ خطبه ١ نهج البلاغه دشتي
🎇🎇🎇🎇🎇#خطبه١🎇🎇🎇🎇🎇
آغاز آفرینش آسمان و...
✔️ عجز انسان از شناخت ذات خدا
🔷 سپاس خداوندی که سخنوران از ستودن او عاجزند،
و حسابگران از شمارش نعمتهای او ناتوان،
و تلاشگران از ادای حق او درمانده اند،
خدایی که افکار ژرف اندیش، ذات او را درک نمی کنند و دست غواصان دریای علوم به او نخواهد رسید.
پروردگاری که برای صفات او حد و مرزی وجود ندارد، و تعریف کاملی نمی توان یافت
و برای خدا وقتی معین، و سرآمدی مشخص نمی توان تعیین کرد.
مخلوقات را با قدرت خود آفرید، و با رحمت خود بادها را به حرکت درآورد و به وسیله کوه ها اضطراب و لرزش زمین را به آرامش تبدیل کرد....🔹
⛅️اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج⛅️
نهج البلاغه🌺
http://eitaa.com/joinchat/1166016514Ca3f8e39137
💠 با هم نهج البلاغه بخوانيم💠
🎇
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇🎇
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
🌿🌺 ❁﷽❁ 🌹الرَّحْمـنِ الرَّحِيمِ حمد آیه(3) 🌷(خدايى كه) بخشنده و م
🌻🌻🌻🌻
#تفسیر_حدیث
🌷(انا النقطه تحت الباء بسم الله الرحمن الرحیم ) حضرت علی (ع)🌷
در بیان استاد ابراهیمی دینانی🌷
🔺وقتی که لشکریان دشمن قرآنها را سر نیزه کردن در جنگ و حضرت علی (ع) به پیروانش دستوردادند که گول نخورید اینها کاغذ و مرکبی بیش نیست قرآن منم 🔺
🔹طبق قرآن ناطق در واقع حقیقت قرآن ولی مطلق خداست و اینکه من زبان قرآنم یعنی قرآنی که حرف میزند یعنی تجسم قرآن است یعنی قلب مبارک امیرالمومنین (ع) یعنی هویتش ،هویت قرآنی است ،هویت غیبی است و تجسم حقایق قرآن است.
⬅️غیر از این جنبه تاریخی روایتی هم هست در خطبه البیان حدیثی است که حضرت فرمود🔰🔰
✳️هر چه در کتب آسمانی هست از تورات و انجیل و زبور و صحف همه در (قرآن کریم) است ،یعنی قرآن کریم شامل همه حقایق کتب آسمانی گذشته است .
✳️ و هر چه در قرآن کریم هست همه در سوره (حمد) مجتمع است یعنی حقایق قرآن در سوره حمد است.
✳️ و هر چه در سوره حمد است در کلمه (بسم الله الرحمن الرحیم) نهفته است .
✳️و هر چه در کلمه بسم الله الرحمن الرحیم نهفته است در (با) بسم الله نهفته است.
🔹🔹🔹 جمله آخر حضرت فرمود
انا النقطه تحت الباء ⬅️ آن نقطه زیر با بسم الله من هستم.
💠هر چند برخی اهل قشر در سند خطبه البیان تردید کردند ولی جای هیچ تردید نیست سندش پیدا شده است.بعضی از اهل قشر که با این مسایل باطنی انس و الفتی ندارند می گویند این حدیث مجهول است برای اینکه آن موقع خط کوفی بوده (ب) نبوده نقطه ای نبوده ،این مهم نیست که خط کوفی بوده یا هر خط دیگری بوده یا نقطه را می گذاشتن یا نمی گذاشتن
🔺طبیعت حال بسم الله با (ب) شروع می شود و (ب) یک نقطه است.یعنی بستن لب با یک نقطه شروع می شود.
ما یک جسم داریم🔰
🔸جسم دارای سه بعد است طول و عرض و ارتفاع
🔸سطح پایان جسم است یعنی آنجا که جسم تمام میشود
🔸 خط آنجایی که سطح پایان می گیرد
🔸 خط کجا تمام میشود ،خط تمام نمیشود مگر به نقطه
جسم ⬅️طول و عرض و ارتفاع
سطح⬅️ طول و عرض
خط ⬅️ طول محض
نقطه ⬅️ قابل قسمت نیست
از جسم به سطح رسیدیم بعد به خط و سپس به نقطه رسیدیم و از نقطه به آغاز
✅طبق این محاسبه ریاضی ,هندسی نقطه یعنی امر غیر قابل قسمت.نقطه تحت الباء،نقطه ای که از هیچ جهت قابل تقسیم نیست و سرآغاز هر بعد و هر امتداد و هر اندازه ای است ،خط را از نقطه آغاز می کنیم و از خط به سطح و به جسم و سپس اندازه ها را تعیین میکنیم.
✅ هر چیز از نقطه آغاز می شود و نقطه پایان همه اندازه هاست ،اما خود نقطه قابل تقسیم نیست.اما خط و سطح و جسم قابل تقسیم است. و چون تقسیم دارد اندازه دارد ،اندازه یعنی قدر یعنی هندسه
💠هندسه یعنی اندازه
💠بنابراین قدر یعنی اندازه گیری
♦️ هر چیز دراین عالم قابل اندازه گیری است این عالم ،عالم اندازه گیری است و اگر نتوانیم اندازه گیری کنیم تمام علوم از کار می افتند ،همه علوم مبتنی بر ریاضیات است و در ریاضیات اندازه گیری می کنیم و این محاسبه و اندازه گیری از نقطه شروع می شود .
✍وقتی حضرت فرمودند انا تحت الباء ، نقطه سمبل است ،می خواهد بگوید من یک حقیقت غیر قابل تقسیم هستم
🔷شب قدر شبی است که آن نقطه به اندازه می آید ،از آن نقطه غیر قابل تقسیم آغاز میشود و به قدر می آید به اندازه می آید ،این عالم ،عالم اندازه است ،می آید تا ذرات این عالم تشکیل شود ،حقایق قرآن در عالم علم موازن با حقایق عالم هستی است ،قرآن کتاب تدوین است و عالم هستی کتاب تکوین است و کتاب تدوین منطبق با کتاب تکوین است.
🔷این کتاب تکوین (عالم) از یک نقطه آغاز شده و لیله القدر همان شبی است که از قضا به قدر می آید ،از اجمال به تفصیل می آید و از نقطه به خط و سطح و جسم می آید .
┈••❊✬💠✬❊••┈
.
🗓 امروز جمعه ۲۶رجب؛
ﻭﻓﺎﺕ حضرت «ابوطالب»؛ پدرِ #امیرالمؤمنین(ع).✨
➖➖➖➖➖➖
🏴🍃 در چنین روزی ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ(ع) ﺳﻪﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ #ﻫﺠﺮﺕ ﻭ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۰ﺑﻌﺜﺖ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ.
💎 نام آن حضرت "عمران" و ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺣﻠﺖ بالغ بر ۸۰ﺳﺎﻝ داشتهاند.
✅ ﺍﻳﻤﺎﻥِ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ(ع) :
👈 ﻣﺠﻠﺴﻰ(ره) ﻣﻰﻓﺮﻣﺎﻳﺪ :
🔹« ﺑﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﺑﻪ #ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ(ص)، اتفاق نظر وجود دارد و ﺍﻣﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥِ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺷﻴﻌﻪ و منابع اصلیِ آن ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺍﺳﺖ.»🔹
🌸 همچنین #امام_ﺭﺿﺎ(ع) به حضرت عبدالعظیم حسنی ﻣﻰﻓﺮﻣﺎید :
«اگرتو در ایمان ابوطالب(ع) شک کنی، جایگاهت به سوی آتش جهنّم است.»🔥
🔸 "ﺍﺻﺒﻎ اﺑﻦ ﻧﺒﺎﺗﻪ" ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ :
🌷 « #اﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ(ع) ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺑﺨﺪﺍﻗﺴﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﭘﺪﺭﻡ ﻭ ﺟﺪّﻡ ﻋﺒﺪﺍﻟﻤﻄﻠّﺐ ﻭ ﻫﺎﺷﻢ ﻭ ﻋﺒﺪِﻣﻨﺎﻑ ﺑُﺖها را عبادت ﻧﻜﺮﺩﻩﺍﻧﺪ. آنها بهﺳﻮﻯ ﻛﻌﺒﻪ ﻧﻤﺎﺯﻣﻰﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺩﻳﻦ #ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ مُتمسّک ﺑﻮﺩﻧﺪ».🌷
💠 ﺍﺑﻦﺍﺑﻰﺍﻟﺤﺪﻳﺪ ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ :
« اﮔﺮ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻭﭘﺴﺮﺵ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ، ﺍﺯ ﺩﻳﻦ ﺍﺛﺮﻯ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ این چنین ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺷﻮﺩ. ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﺩﺭﻣﻜّﻪ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ(ص) ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ ﭘﺴﺮﺵ نیز ﺩﺭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺑﻰﺩﺭﻳﻎ ﺍﺯ #ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ(ص) ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻭ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻰﻧﻤﻮﺩ.»
🍁 #ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ(ص) با شنیدن خبر ﻭﻓﺎﺕ ﺍﺑﻮﻃﺎلب(ع) ﺑﻪ ﺷﺪﺕ غمگین و ﻣﺤﺰﻭﻥ ﺷﺪه ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ :
🌿 «ﺍﻯﻋﻤﻮ! صلۂ ﺭَﺣِﻢ ﻭ #ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻰ ﻛﺮﺩﻯ ﻭ ﺟَﺰﺍﻯ ﺧﻴﺮ ﺩﻳﺪﻯ. ﺍﻯﻋﻤﻮ! ﺩﺭﻛﻮﭼﻜﻰ ﻣﺮﺍ ﻛﻔﺎﻟﺖ ﻛﺮﺩﻯ ﻭ ﺩﺭﺑﺰﺭﮔﻰ ﻣﺮﺍ ﻧﺼﺮﺕ ﻭﺣﻤﺎﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻯ.»🌿
💐 امام صادق(ع) میفرماید :
☀️ « #امیرالمؤمنین(ع) فرمود: سوگند به آنکه محمّد را به حق مبعوث کرد، روز #قیامت نورِ ابوطالب نورِ تمام آفریدگان را تحتالشعاع قرار میدهد، مگر پنج نور؛ نورِ محمّد(ص)، نورِ من، نورِ فاطمه، نورِ حسن، نورِ حسین و امامان از فرزندان حسین. نورِ ابوطالب از نورِ ماست که #خداوند آن را دوهزار سال پیش از آفرینش حضرت آدم آفریده است».☀️
--------------------
📚 ﻣﺼﺒﺎﺡ ﺍﻟﻤﺘﻬﺠّﺪ، ﺹ۷۴۹
📚 ﻣﻨﺘﺨﺐ ﺍﻟﺘّﻮﺍﺭﻳﺦ، ﺹ۴۳
📚 سرّالسلسلة العلویّة، ص۳
📚 ﻧﻔﺎﺋﺢ ﺍﻟﻌﻠﺎﻡ، ﺹ۱۵۸
📚 بحارالانوار، ج۳۵ صص۱۳۸و۱۳۹
📚 عمدة الطالب، ص۲۱
📚 اصول کافی، ج۱ ص۴۴۵
📚 الغدیر، ج۷ ص۴۰۹
📚 کمال الدین، ص۱۷۵
📚 ﺷﺮﺡ نهج البلاغه، ﺝ۱۴ ﺹ۸۴
نهج البلاغه🌺
⬇️⬇️
http://eitaa.com/joinchat/1166016514Ca3f8e39137
✍برخی از سنت های رفتاری پیامبر اکرم (ص) :
١. تبعیت از مؤذن و تکرار کلماتی که مؤذن می گفت.
٢. نماز شب.
٣. سه قسمت کردن آب در زمان نوشیدن..
۴. با طهارت خوابیدن
۵. به دیدار یکدیگر رفتن به خاطر خدا.
۶. تکاندن زیرانداز قبل از خواب
٧. همکاری کردن با اعضای خانواده در امور منزل.
٨. تغییر دادن اثرات پیری (خضاب کردن).
٩. لباس سفید پوشیدن.
١٠. دست دادن هنگام ملاقات..
١١. خوابیدن روی قسمت راست بدن..
١٢.عیادت کردن مریض..
١٣.به کسی که عطسه کرد، زمانی که می گوید الحمدلله می فرمود یرحمک الله..
١۴.برداشتن چیزهای مزاحم از مسیر..
١۵.خوردن خرما و رطب .
١۶.فوت نکردن در نوشیدنی .
🌹«کتاب سنن النبی_علامه طباطبایی»
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
🌿🌺 ❁﷽❁ 🌹الرَّحْمـنِ الرَّحِيمِ حمد آیه(3) 🌷(خدايى كه) بخشنده و م
🌷🌿
❁﷽❁
🌷مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ
سوره حمد آیه (4)
🌹(خدايى كه) مالك روز جزاست
🌿تفسیر آیه:
مالكيّت خداوند، حقيقى است و شامل احاطه و سلطنت است، ولى مالكيّت هاى اعتبارى، از سلطه ى مالك خارج مى شود و تحت سلطه ى واقعى او نيست. «مالك يوم الدين»
با آنكه خداوند مالك حقيقى همه چيز در همه وقت است، ولى مالكيّت او در روز قيامت و معاد جلوه ى ديگرى دارد؛
* در آن روز تمام واسطه ها واسباب نسبت به كفار قطع مى شوند. «تقطّعت بهم الاسباب»(31)
* نسبت ها و خويشاوندى ها نسبت به كفار از بين مى رود. «فلا انساب بينهم»(32)
* براى كفار مال و ثروت و فرزندان، سودى ندارند. «لاينفع مال و لابنون»(33)
* بستگان و نزديكان نيز فايده اى نمى رسانند. «لن تنفعكم ارحامكم»(34)
* نه زبان كفار، اجازه عذر تراشى دارد و نه فكر آنها، فرصت تدبير. تنها راه چاره لطف خداوند است كه صاحب اختيار آن روز است.
لفظ «دين» در معانى گوناگون به كار رفته است:
الف: مجموعه ى قوانين آسمانى. «إنّ الدّين عنداللَّه الاسلام»(35)
ب: عمل و اطاعت. «للّه الدّين الخالص»(36)
ج: حساب و جزا. «مالك يوم الدّين»
«يوم الدّين» در قرآن به معناى روز قيامت است كه روز كيفر و پاداش مى باشد. «يسئلون ايّان يوم الدّين»(37) مى پرسند روز قيامت چه وقت است؟
قرآن در مقام معرّفى اين روز، مى فرمايد: «ثم ما ادراك ما يوم الدّين . يوم لا تملك نفس شيئاً و الامر يومئذ للّه»(38) (اى پيامبر!) نمى دانى روز دين چه روزى است؟ روزى كه هيچ كس براى كسى كارآيى ندارد وآن روز تنها حكم و فرمان با خداست.
«مالك يوم الدّين» نوعى انذار و هشدار است، ولى با قرار گرفتن در كنار آيه ى «الرّحمن الرّحيم» معلوم مى شود كه بشارت و انذار بايد در كنار هم باشند. نظير آيه شريفه ديگر كه مى فرمايد: «نبّى ء عبادى انّى أنا الغفور الرّحيم . و أنّ عذابى هو العذاب الاليم»(39) به بندگانم خبر ده كه من بسيار مهربان و آمرزنده ام، ولى عذاب و مجازات من نيز دردناك است. همچنين در آيه ديگر خود را چنين معرّفى مى كند: «قابل التَّوب شديد العقاب»(40) خداوند پذيرنده ى توبه مردمان وعقوبت كننده ى شديد گناهكاران است.
در اوّلين سوره ى قرآن، مالكيتَ خداوند عنوان شده است، «مالكِ يوم الدّين» و در آخرين سوره، مَلِكيت او. «ملك النّاس»
-----
31) بقره، 166.
32) مؤمنون، 101.
33) شعراء، 88.
34) ممتحنه، 3.
35) آل عمران، 19.
36) زمر، 3.
37) ذاريات، 12.
38) انفطار، 18 - 19.
39) حجر، 49 - 50.
40) غافر، 3.
📜پیام آیه:
- خداوند متعال، از جهات مختلف قابل عبادت است و ما بايد حمد و سپاس او را به جا آوريم. به خاطر كمال ذات و صفات او كه «اللّه» است، به خاطر احسان و تربيت او كه «ربّ العالمين» است و به خاطر اميد و انتظار رحم و لطف او كه «الرّحمن الرّحيم» است و به خاطر قدرت و هيبت او كه «مالك يوم الدّين» است.
- قيامت، پرتوى از ربوبيّت اوست. «ربّ العالمين... مالك يوم الدين»
- قيامت، جلوه اى از رحمت خداوند است. «الرّحمن الرّحيم مالك يوم الدين»
منبع: تفسیر نور
🌷 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن🌷
✨اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم✨
🌷🌷
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
🌷🌿 ❁﷽❁ 🌷مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ سوره حمد آیه (4) 🌹(خدايى
🌿🌺
❁﷽❁
🌷إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِين
ُ سوره حمد آیه(5)
🌷(خدايا) تنها ترا مى پرستيم و تنها از تو يارى مى جوئيم
🌿تفسیر آیه:
انسان بايد به حكم عقل، بندگى خداوند را بپذيرد. ما انسان ها عاشق كمال هستيم و نيازمند رشد و تربيت، و خداوند نيز جامع تمام كمالات و ربّ همه ى هستى است. اگر به مهر و محبّت نيازمنديم او رحمان و رحيم است و اگر از آينده دور نگرانيم، او صاحب اختيار و مالك آن روز است. پس چرا به سوى ديگران برويم؟! عقل حكم مى كند كه تنها بايد او را پرستيد و از او كمك خواست. نه بنده هوى و هوس خود بود و نه بنده زر و زور ديگران.
در نماز، گويا شخص نمازگزار به نمايندگى از تمام خداپرستان مى گويد: خدايا! نه فقط من كه همه ى ما بنده توايم، ونه تنها من كه همه ى ما محتاج و نيازمند لطف توايم.
خدايا! من كسى جز تو را ندارم «ايّاك» ولى تو غير مرا فراوان دارى و همه هستى عبد و بنده ى تو هستند. «ان كلّ من فى السموات و الارض الاّ اتى الرّحمن عبداً»(41) در آسمان ها و زمين هيچ چيزى نيست مگر اين كه بنده و فرمان بردار خداوند رحمان هستند.
جمله «نعبد» هم اشاره به اين دارد كه نماز به جماعت خوانده شود و هم بيانگر اين است كه مسلمانان همگى برادر و در يك خط هستند.
مراحل پرواز معنوى، عبارت است از: ثنا، ارتباط و سپس دعا. بنابراين اوّل سوره ى حمد ثناست، آيه ى «ايّاك نعبد» ارتباط و آيات بعد، دعا مى باشد.
گفتگو با محبوب واقعى شيرين است، شايد به خاطر همين كلمه «ايّاك» تكرار شد.
-----
41) مريم، 93.
📜پیام آیه:
ابتدا بايد بندگى خدا كرد، آنگاه از او حاجت خواست. «نعبد، نستعين»
- بندگى، تنها در برابر خداوند رواست نه ديگران. «ايّاك نعبد»
- گر چه عبادت از ماست، ولى در عبادت كردن نيز نيازمند كمك او هستيم. «ايّاك نعبد و ايّاك نستعين»(42)
- «ايّاك نعبد و ايّاك نستعين» يعنى نه جبر است و نه تفويض. چون مى گوييم: «نعبد» پس داراى اختيار هستيم و نه مجبور. وچون مى گوييم: «نستعين» پس نياز به او داريم و امور به ما تفويض نشده است.
- شناخت خداوند و صفات او، مقدمّه دست يابى به توحيد و يكتاپرستى است. «ربّ العالمين، الرّحمن الرّحيم، مالك يوم الدّين، ايّاك نعبد»
- از آداب دعا و پرستش اين است كه انسان خودرا مطرح نكند و خود را در حضور خداوند احساس كند. «ايّاك نعبد...»
- توجّه به معاد، يكى از انگيزه هاى عبادت است. «مالك يوم الدّين ايّاك نعبد»
-----
422) و ما كنا لنهتدى لولا ان هدانا اللَّه» اگر هدايت الهى نبود ما هدايت نمى يافتيم. اعراف، 43.
منبع:تفسیر نور
🌷 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن🌷
✨اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم✨
🌷🌷 @Nahjolbalaghe1
↷❈🔅❂📃❂🔅❈↶
#هر_روز_با_نهج_البلاغـہ
#حڪمتهاے_نهج_البلاغـہ_
🌷حکمت ۱
قَالَ ( عليه السلام ) : كُنْ فِي الْفِتْنَةِ كَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَيُرْكَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ . درود خدا بر او فرمود: در فتنه ها، چونان شتر دوساله باش، نه پشتي دارد كه سواري دهد، و نه پستاني تا او را بدوشند.
#نهج_البلاغه
http://eitaa.com/joinchat/1166016514Ca3f8e39137
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
🌿🌺 ❁﷽❁ 🌷إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِين ُ سوره حمد آیه(5)
🌿🌺
❁﷽❁
🌹اهدِنا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ
سوره حمد،آیه (6)
🌷(خداوندا!) ما را به راه راست هدايت فرما
🌿تفسیر آیه:
در قرآن مجيد دو نوع هدايت مطرح شده است:
الف: هدايت تكوينى، نظير هدايت زنبور عسل كه چگونه از شهد گلها بمكد و چگونه كندو بسازد. و يا هدايت و راهنمايى پرندگان در مهاجرت هاى زمستانى و تابستانى. آنجا كه قرآن مى فرمايد: «ربّنا الّذى اعطى كلّ شى ء خلقه ثم هدى»(43) بيانگر اين نوع از هدايت است.
ب: هدايت تشريعى كه همان فرستادن انبياى الهى و كتب آسمانى براى هدايت بشر است.
كلمه ى «صراط»(44) بيش از چهل مرتبه در قرآن آمده است. انتخاب راه و خط فكرى صحيح، نشانه ى شخصيت انسان است.
راههاى غير الهى متعدّدى در برابر انسان قرار دارد كه او بايد يكى را انتخاب كند:
* راه خواسته ها و توقعات هاى خود.
* راه انتظارات وهوس هاى مردم.
* راه وسوسه هاى شيطان.
* راه طاغوت ها.
* راه نياكان و پيشينيان.
* راه خدا و اولياى خدا.
انسان مؤمن، راه خداوند واولياى او را انتخاب مى كند كه بر ديگر راهها امتيازاتى دارد:
الف: راه الهى ثابت است، بر خلاف راه هاى طاغوت ها و هوس هاى مردم و هوس هاى شخصى كه هر روز تغيير مى كنند.
ب: يك راه بيشتر نيست، در حالى كه راه هاى ديگر متعدّد و پراكنده اند.
ج: در پيمودن آن، انسان به مسير و مقصد مطمئن است.
د: در پيمودن آن، شكست و باخت وجود ندارد.
راه مستقيم، راه خداست. «انّ ربّى على صراطٍ مستقيم»(45)
* راه مستقيم، راه انبياست. «انّك لَمِن المرسلين على صراطٍ مستقيم»(46)
* راه مستقيم، راه بندگى خداست. «و أنِ اعبدونى هذا صراط مستقيم»(47)
* راه مستقيم، توكّل وتكيه بر خداست. «مَن يعتصم باللّه فقد هُدىَ الى صراط مستقيم»(48)
* راه مستقيم، يكتاپرستى و تنها يارى خواستن از اوست.(49)
* راه مستقيم، كتاب خداوند است.(50)
* راه مستقيم، راه فطرت سالم است.(51)
انسان، هم در انتخاب راه مستقيم و هم در تداوم آن بايد از خدا كمك بگيرد. مانند لامپى كه روشنى خود را هر لحظه از نيروگاه مى گيرد. «اهدنا الصّراط المستقيم»
در راه مستقيم بودن، تنها خواسته اى است كه هر مسلمان، در هر نماز از خداوند طلب مى كند، حتّى رسول اللَّه صلى الله عليه وآله و ائمّه اطهارعليهم السلام از خداوند ثابت ماندن در راه مستقيم را مى خواهند.
انسان بايد همواره، در هر نوع از كارهاى خويش، اعم از انتخاب شغل، دوست، رشته ى تحصيلى وهمسر، راه مستقيم را از خداوند بخواهد. زيرا چه بسا در عقايد، صحيح فكر كند، ولى در عمل دچار لغزش شود و يا بالعكس. پس هر لحظه، خواستن راه مستقيم از خدا، ضرورى است.
راه مستقيم مراتب و مراحلى دارد. حتّى كسانى كه در راه حقّ هستند، مانند اولياى خداوند، لازم است براى ماندن در راه و زيادشدن نورِ هدايت، دعا كنند. «والّذين اهتدوا زادَهم هُدى»(52)
راه مستقيم، همان راه ميانه و وسط است كه حضرت على عليه السلام مى فرمايد: «اليمين و الشمال مضلّة و الطريق الوسطى هى الجادّة»(53) انحراف به چپ و راست گمراهى و راه وسط، جاده ى هدايت است.
راه مستقيم يعنى ميانه روى واعتدال واحتراز از هر نوع افراط وتفريط، چه در عقيده و چه در عمل. يكى در عقايد از راه خارج مى شود وديگرى در عمل و اخلاق. يكى همه كارها را به خدا نسبت مى دهد، گويا انسان هيچ نقشى در سرنوشت خويش ندارد. و ديگرى خود را همه كاره و فعّال مايشاء دانسته و دست خدا را بسته مى داند. يكى رهبران آسمانى را همچون مردمان عادى و گاهى ساحر و مجنون معرّفى مى كند و ديگرى آن بزرگواران را در حدّ خدا مى پندارد. يكى زيارت امامان معصوم و شهدا را بدعت مى داند و ديگرى حتّى به درخت و ديوار، متوسل شده و ريسمان مى بندد. يكى اقتصاد را زير بنا مى داند و ديگرى، دنيا و امورات آن را ناديده مى انگارد.
در عمل نيز يكى غيرت نابجا دارد و ديگرى همسرش را بى حجاب به كوچه و بازار مى فرستد. يكى بخل مى ورزد و ديگرى بى حساب سخاوت به خرج مى دهد. يكى از خلق جدا مى شود و ديگرى حقّ را فداى خلق مى كند.
اينگونه رفتار وكردارها، انحراف از مسير مستقيم هدايت است. خداوند دين پا برجا واستوار خود را، راه مستقيم معرّفى مى كند.(54) در روايات آمده است كه امامان معصوم عليهم السلام مى فرمودند: راه مستقيم، ما هستيم.(55) يعنى نمونه ى عينى و عملى راه مستقيم و اسوه و الگو براى قدم برداشتن در راه، رهبران آسمانى هستند. آنها در دستورات خود درباره ى تمام مسائل زندگى از قبيل كار، تفريح، تحصيل، تغذيه، انفاق، انتقاد، قهر، صلح و علاقه به فرزند و ... ، نظر داده و ما را به اعتدال و ميانه روى سفارش كرده اند.(56) جالب آنكه ابليس در همين صراطِ مستقيم به كمين مى نشيند.(57)
در قرآن و روايات، نمونه هاى زيادى آمده كه در آنها به جنبه ى اعتدال، تأكيد و از افراط و تفريط نهى شده است. به موارد ذيل توجّه كنيد:
* «كلوا و اشربوا و لاتسرفوا»(58)
ادامه در پست بعدی⬇️⬇️
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
↷❈🔅❂📃❂🔅❈↶ #هر_روز_با_نهج_البلاغـہ #حڪمتهاے_نهج_البلاغـہ_ 🌷حکمت ۱ قَالَ ( عليه السلام ) : كُنْ ف
↷❈🔅❂📃❂🔅❈↶
#هر_روز_با_نهج_البلاغـہ
#حڪمتهاے_نهج_البلاغـہ_
حکمت ۲
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : أَزْرَي بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ وَ رَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ وَ هَانَتْ معَلَيْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَيْهَا لِسَانَهُ .
و درود خدا بر او فرمود: آنكه جان را با طمع ورزي بپوشاند خود را پست كرده، و آنكه راز سختي هاي خود را آشكار سازد خود را خوار كرده، و آن كه زبان را بر خود، حاكم كند، خود را بي ارزش كرده است.
🌿🌹🍃🌹🌿
⛅️اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج...⛅️
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
🌿🌺 ❁﷽❁ 🌹اهدِنا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ سوره حمد،آیه (6)
ادامه پست قبلی (آیه ۶) ⬆️⬆️
بخوریدو بیاشامید ولی اسراف نكنيد.
* «لا تَجعل يدك مَغلولةً الى عُنقك و لاتبسُطها كلّ البَسط»(59) در انفاق، نه دست بر گردن قفل كن - دست بسته باش - و نه چنان گشاده دستى كن كه خود محتاج شوى.
* «الّذين اذا أنفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قواماً»(60) مومنان، به هنگام انفاق نه اهل اسرافند و نه اهل بخل، بلكه ميانه رو هستند.
* «لا تجهر بصلاتك و لاتخافت بها وابتغ بين ذلك سبيلاً»(61) نماز را نه بلند بخوان ونه آهسته، بلكه با صداى معتدل بخوان.
* نسبت به والدين احسان كن؛ «و بالوالدين احساناً»(62) امّا اگر تو را از راه خدا بازداشتند، اطاعت از آنها لازم نيست. «ان جاهداك على ان تشرك بى... فلاتطعهما»(63)
* پيامبر هم رسالت عمومى دارد؛ «و كان رسولاً نبيّاً»(64) و هم خانواده خويش را دعوت مى كند. «و كان يأمر أهله بالصّلاة»(65)
* اسلام هم نماز را سفارش مى كند كه ارتباط با خالق است؛ «اقيموا الصّلاة» و هم زكات را توصيه مى كند كه ارتباط با مردم است. «اتوا الزكاة»(66)
* نه محبت ها شما را از گواهى حقّ منحرف سازد؛ «شهداء لِلّه و لو على انفسكم»(67) و نه دشمنى ها شما را از عدالت دور كند. «و لا يَجرِمنّكم شَنئان قوم»(68)
* مؤمنان هم دافعه دارند؛ «أشداء على الكفار» و هم جاذبه دارند. «رحماء بينهم»(69)
* هم ايمان و باور قلبى لازم است؛ «امنوا» و هم عمل صالح. «عملوا الصالحات»(70)
* هم اشك و دعا و درخواست پيروزى از خدا لازم است؛ «ربّنا افرغ علينا صبراً»(71) و هم صبورى وپايدارى در سختى ها. «عشرون صابرون يغلبوا مأتين»(72) شب عاشورا امام حسين عليه السلام هم مناجات مى كرد و هم شمشير تيز مى كرد.
* روز عرفه و شب عيد قربان، زائر خانه ى خدا دعا مى خواند و روز عيد بايد در قربانگاه با خون آشنا شود.
* اسلام مالكيّت را مى پذيرد، «الناس مسلّطون على اموالهم»(73) ولى اجازه ضرر زدن به ديگرى را نمى دهد و آن را محدود مى سازد. «لا ضَرر و لا ضِرار»(74)
آرى، اسلام دين يك بعدى نيست كه تنها به جنبه اى توجّه كند و جوانب ديگر را فراموش كند، بلكه در هر كارى اعتدال وميانه روى وراه مستقيم را سفارش مى كند.
-----
43) طه، 50.
44) صراط» در قيامت نام پلى است بر روى دوزخ كه همه ى مردم بايد از روى آن عبور كنند.
45) هود، 56.
46) يس، 3 - 4.
47) يس، 61.
48) آل عمران، 101.
49) بنا بر اينكه الف و لام در «الصراط» اشاره به همان راه يكتاپرستى در آيه قبل باشد.
50) بنابر روايتى در تفسير مجمع البيان، ج 1، ص 58.
51) بنابر روايتى از امام صادق عليه السلام در تفسير صافى، ج 1، ص 86.
52) كسى كه مى گويد «الحمدللَّه ربّ العالمين الرّحمن الرّحيم...» مراحلى از هدايت را پشت سر گذارده است، بنابراين درخواست او، هدايت به مرحله بالاترى است.
53) بحار، ج 87، ص 3.
54) قل انّنى هَدانى ربّى الى صراط مستقيم» انعام، 161.
55) تفسير نورالثقلين، ج 1 ص 20.
56) در اين باره مى توان به كتاب اصول كافى، باب الاقتصاد فى العبادات مراجعه نمود.
57) شيطان به خدا گفت: «لاقعدنّ لهم صراطك المستقيم» اعراف، 16.
58) اعراف، 31.
59) اسراء، 29.
60) فرقان، 67.
61) اسراء، 110.
62) بقره، 83.
63) لقمان، 15.
64) مريم، 51.
65) مريم، 15.
66) بقره، 43.
67) نساء، 135.
68) مائده، 8.
69) فتح، 9.
70) بقره، 25.
71) بقره، 250.
72) انفال، 65.
73) بحار، ج 2، ص 272.
74) كافى، ج 5، ص 28.
📜پیام آیه:
همه ى هستى، در مسيرى كه خداوند اراده كرده در حركتند. خدايا! ما را نيز در راهى كه خود دوست دارى قرار بده. «اهدنا الصراط المستقيم»
- درخواست هدايت به راه مستقيم، مهم ترين خواسته ى يكتاپرستان است. «ايّاك نعبد... اهدنا الصراط المستقيم»
- براى دست يابى به راه مستقيم، بايد دعا نمود. «اهدنا الصراط المستقيم»
- ابتدا ستايش، آنگاه استمداد و دعا. «الحمدللَّه... اهدنا»
- بهترين نمونه استعانت از خدا، درخواست راه مستقيم است. «ايّاك نستعين اهدنا اهدنا الصّراط المستقيم»
منبع:تفسیر نور
🌷 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن🌷
✨اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم✨
🌷🌿 @Nahjolbalaghe1
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
↷❈🔅❂📃❂🔅❈↶ #هر_روز_با_نهج_البلاغـہ #حڪمتهاے_نهج_البلاغـہ_ حکمت ۲ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : أَزْ
↷❈🔅❂📃❂🔅❈↶
#هر_روز_با_نهج_البلاغـہ
#حڪمتهاے_نهج_البلاغـہ_
🌹حکمت۳
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : الْبُخْلُ عَارٌ وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ وَ الْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِيبٌ فِي بَلْدَتِهِ .
🌺 و درود خدا بر او فرمود:
بخل ننگ، و ترس نقصان است. و تهيدستي مرد زيرك را در برهان كند مي سازد، و انسان تهيدست در شهر خويش نیز بیگانه است.
⛅️#اللهُــم_َّعَجِّــل_ْلِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج...⛅️
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
📌 فراز ١ ✍ خطبه ١ نهج البلاغه دشتي 🎇🎇🎇🎇🎇#خطبه١🎇🎇🎇🎇🎇 آغاز آفرینش آسمان و... ✔️ عجز انسان از ش
📌 فراز ٢
✍ خطبه ١ نهج البلاغه دشتي
🎇🎇🎇🎇🎇#خطبه١🎇🎇🎇🎇🎇
آغاز آفرینش آسمان و...
✔️دین و شناخت خدا
🔷 سرآغاز دین خداشناسی است،
و کمال شناخت خدا، باور داشتن او،
و کمال باور داشتن خدا، شهادت به یگانگی اوست،
و کمال توحید (شهادت بر یگانگی خدا) اخلاص، و کمال اخلاص، خدا را از صفات مخلوقات جدا کردن است،
زیرا هر صفتی نشان می دهد که غیر از موصوف، و هر موصوفی گواهی می دهد که غیر از صفت است،
پس کسی که خدا را با صفت مخلوقات تعریف کند او را به چیزی نزدیک کرده،
و با نزدیک کردن خدا به چیزی، دو خدا، مطرح شده، و با مطرح شدن دو خدا، اجزایی برای او تصور نموده، و با تصور اجزا برای خدا، او را نشناخته است...🔹
⛅️#اللهُــم_َّعَجِّــل_ْلِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج...⛅️
#بازخواني
💠 با هم نهج البلاغه بخوانيم💠
🎇
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇🎇
🌷 نهج البلاغه نامه های مولا امیرالمومنین امام علی علیه السلام🌷
نامه شماره یک :
و من كتاب له ع إلى أهل الكوفة عند مسيره من المدينة إلى البصرة
مِنْ عَبْدِ اَللَّهِ عَلِيٍّ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ إِلَى أَهْلِ اَلْكُوفَةِ جَبْهَةِ اَلْأَنْصَارِ وَ سَنَامِ اَلْعَرَبِ أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّي أُخْبِرُكُمْ عَنْ أَمْرِ عُثْمَانَ حَتَّى يَكُونَ سَمْعُهُ كَعِيَانِهِ إِنَّ اَلنَّاسَ طَعَنُوا عَلَيْهِ فَكُنْتُ رَجُلاً مِنَ اَلْمُهَاجِرِينَ أُكْثِرُ اِسْتِعْتَابَهُ وَ أُقِلُّ عِتَابَهُ وَ كَانَ طَلْحَةُ وَ اَلزُّبَيْرُ أَهْوَنُ سَيْرِهِمَا فِيهِ اَلْوَجِيفُ وَ أَرْفَقُ حِدَائِهِمَا اَلْعَنِيفُ وَ كَانَ مِنْ عَائِشَةَ فِيهِ فَلْتَةُ غَضَبٍ فَأُتِيحَ لَهُ قَوْمٌ فَقَتَلُوهُ وَ بَايَعَنِي اَلنَّاسُ غَيْرَ مُسْتَكْرَهِينَ وَ لاَ مُجْبَرِينَ بَلْ طَائِعِينَ مُخَيَّرِينَ.
وَ اِعْلَمُوا أَنَّ دَارَ اَلْهِجْرَةِ قَدْ قَلَعَتْ بِأَهْلِهَا وَ قَلَعُوا بِهَا وَ جَاشَتْ جَيْشَ اَلْمِرْجَلِ وَ قَامَتِ اَلْفِتْنَةُ عَلَى اَلْقُطْبِ فَأَسْرِعُوا إِلَى أَمِيرِكُمْ وَ بَادِرُوا جِهَادَ عَدُوِّكُمْ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.
ترجمه:
نامه اى به مردم كوفه هنگام حركتش از مدينه به بصره .
از بنده خدا ، على ، امير المؤمنين به مردم كوفه كه بزرگواران ياران و ارجمندان عرب اند .
اما بعد . شما را از كار عثمان خبر مى دهم ، به گونهاى كه شنيدنش چون ديدن باشد : مردم بر او خرده گرفتند و من كه مردى از مهاجران بودم ، همواره خشنودى او را مىخواستم و كمتر سرزنش مى كردم . ولى طلحه و زبير در باره او شيوه ديگر داشتند و آسانترين كارشان ، تاختن بر او بود و نرمترين رفتارشان ، رفتارى ناهموار بود . بناگاه ، عايشه بىتأمل بر او خشم گرفت و مردمى بر او شوريدند و كشتندش . آنگاه مردم با من بيعت كردند نه از روى اكراه يا اجبار ، بل به رضا و اختيار .
بدانيد كه سراى هجرت [ مدينه ] مردمش را از خود راند و مردم نيز از آنجا رفتند . ناگاه ، چون ديگى كه بر آتش باشد ، جوشيدن گرفت و فتنه سر برداشت . پس به سوى اميرتان بشتابيد و اگر خدا خواهد ، براى جهاد با دشمن ، به پيش تازيد.
⛅️#اللهُــم_َّعَجِّــل_ْلِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج...⛅️
🌸 قرآن و نهج البلاغه 🌸🍃
ادامه پست قبلی (آیه ۶) ⬆️⬆️ بخوریدو بیاشامید ولی اسراف نكنيد. * «لا تَجعل يدك مَغلولةً الى عُنقك و
🌿🌺
❁﷽❁
🌹صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ
سوره حمد آیه(7)
🌷(خداوندا! ما را به) راه كسانى كه آنها را مشمول نعمت خود ساختى، (هدايت كن) نه غضب شدگان و نه گمراهان!
🌿تفسیر آیه:
اين آيه راه مستقيم را، راه كسانى معرّفى مى كند كه مورد نعمت الهى واقع شده اند وعبارتند از: انبيا، صدّيقين، شهدا وصالحين.(75) توجّه به راه اين بزرگواران و آرزوى پيمودن آن وتلقين اين آرزو به خود، ما را از خطر كجروى وقرار گرفتن در خطوط انحرافى باز مى دارد. بعد از اين درخواست، از خداوند تقاضا دارد كه او را در مسير غضب شدگان وگمراهان قرار ندهد. زيرا بنى اسرائيل نيز به گفته قرآن، مورد نعمت قرار گرفتند، ولى در اثر ناسپاسى ولجاجت گرفتار غضب شدند.
قرآن، مردم را به سه دسته تقسيم مى نمايد: كسانى كه مورد نعمت هدايت قرار گرفته وثابت قدم ماندند، غضب شدگان و گمراهان.
مراد از نعمت در «انعمتَ عليهم»، نعمتِ هدايت است. زيرا در آيه ى قبل سخن از هدايت بود. علاوه بر آنكه نعمت هاى مادى را كفّار ومنحرفين وديگران نيز دارند.
هدايت شدگان نيز مورد خطرند و بايد دائماً از خدا بخواهيم كه مسير ما، به غضب و گمراهى كشيده نشود.
مغضوبين در قرآن
در قرآن، افرادى همانند فرعون و قارون و ابولهب و امّت هايى همچون قوم عاد، ثمود و بنى اسرائيل، به عنوان غضب شدگان معرّفى شده اند.(76)
بنى اسرائيل كه داستان زندگى و تمدّن آنها در قرآن بيان شده است، زمانى بر مردم روزگار خويش برترى داشتند؛ «فَضّلتُكم على العالَمين»(77) لكن بعد از اين فضيلت و برترى، به خاطر رفتار خودشان، دچار قهر و غضب خداوند شدند. «و باؤوا بغضب من اللّه»(78) اين تغيير سرنوشت، به علّت تغيير در رفتار و كردار آنان بوده است؛ دانشمندان يهود، دستورات وقوانين آسمانى تورات را تحريف كردند، «يحرّفون الكلم»(79) وتجّار وثروتمندان آنان نيز به ربا وحرام خوارى و رفاه طلبى روى آوردند، «اخذهم الرّبا»(80) وعامّه مردم نيز در برابر دعوت به جهاد و مبارزه، از روى تن پرورى و ترس، از رفتن به جبهه نبرد و ورود به سرزمينِ مقدّس، سر باز زدند. «فاذهب انت و ربّك فقاتلا انّا هاهُنا قاعدون»(81) به خاطر اين انحرافات، خدا آنان را از اوج عزّت و فضيلت، به نهايت ذلّت و سرافكندگى مبتلا ساخت.
ما در هر نماز، از خداوند مى خواهيم كه مانند غضب شدگان نباشيم. يعنى نه اهل تحريف آيات و نه اهل ربا و نه اهل فرار از جهاد در راه حقّ، و همچنين از گمراهان نباشيم، آنان كه حقّ را رها كرده و به سراغ باطل مى روند و در دين و باور خود غلوّ و افراط كرده و يا از هوى و هوس خود و يا ديگران پيروى مى كنند.(82)
انسان در اين سوره، عشق و علاقه و تولاّى خود را به انبيا و شهدا و صالحان و راه آنان، اظهار و ابراز داشته و از مغضوبان و گمراهان تاريخ نيز برائت و دورى مى جويد و اين مصداق تولّى و تبرّى است.
ضالّين در قرآن
«ضلالت» كه حدود دويست مرتبه اين واژه با مشتقاتش در قرآن آمده است. گاهى در مورد تحيّر بكار مى رود، «و وَجدَك ضالاً»(83) وگاهى به معناى ضايع شدن است، «اضلّ اعمالهم»(84) ولى اكثراً به معناى گمراهى وهمراه با تعبيرات گوناگونى نظير: «ضلال مبين»، «ضلال بعيد»، «ضلال كبير» به چشم مى خورد.
در قرآن افرادى به عنوان گمراه معرّفى شده اند، از جمله: كسانى كه ايمان خود را به كفر تبديل كردند،(85) مشركان،(86) كفار،(87) عصيان گران،(88) مسلمانانى كه كفّار را سرپرست و دوست خود گرفتند،(89) كسانى كه مردم را از راه خدا باز مى دارند، كسانى كه به خدا يا رسول خدا توهين مى كنند، آنان كه حقّ را كتمان مى كنند و كسانى كه از رحمت خدا مأيوسند.
در قرآن نام برخى به عنوان گمراه كننده آمده است، از قبيل: ابليس، فرعون، سامرى، دوست بد، رؤسا ونياكان منحرف.
گمراهان خود بستر وزمينه ى انحراف را فراهم و گمراه كنندگان از اين بسترها و شرايط آماده، استفاده مى كنند. بسترهاى انحراف در قرآن عبارتند از: 1. هوسها،(90) 2. بت ها،(91) 3. گناهان(92)،4. پذيرش ولايت باطل،(93)5. جهل و نادانى.(94)
-----
75) من يطع اللّه والرّسول فاولئك مع الّذين انعم اللّه عليهم من النبيّين والصدّيقين والشهداء والصالحين»، كسانى كه خدا و رسول را پيروى كنند، آنان با كسانى هستند كه خدا آنها را نعمت داده است، از پيامبران، راستگويان، شهدا و صالحان. نساء، 69 و آيه 59 سوره مريم.
76) در آيات متعدّدى از قرآن ويژگى هاى گمراهان و غضب شدگان و مصاديق آنها بيان شده است كه براى نمونه به موارد ذيل اشاره مى شود:
* منافقان و مشركان و بدگمانان به خداوند. نساء، 116 و فتح، 6.
* كافران به آيات الهى و قاتلان انبياء الهى. بقره، 61.
* اهل كتاب كه در برابر دعوت به حقّ سركشى كرده اند. آل عمران، 110 - 112.
* فراريان از جهاد. انفال، 16.
ادامه در پست بعد⬇️⬇️