🌺🌿
✅هر روز یک آیه همراه با تفسیر 🔽
✨سوره بقره
✨بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم✨
🍃فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُو اللّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ (249)
🍃پس هنگامى كه طالوت، سپاهيان را با خود بيرون برد، به آنها گفت: خداوند شمارا به يك نهر آب آزمايش مى كند، پس هر كه از آن بنوشد از من نيست و هركس از آن نخورد از من هست، مگر آنكه با دست، مشتى برگيرد (و بياشامد.) پس (همين كه به نهر آب رسيدند،) جز اندكى همه از آن نوشيدند، سپس هنگامى كه او و ياوران با ايمان او از آن نهر گذشتند، (و دشمن را ديدند) گفتند: امروز ما توانايى مقابله با جالوت و سپاهيان او را نداريم. امّا آنها كه اعتقاد داشتند خدا را ملاقات خواهند كرد (و به روز قيامت ايمان داشتند) گفتند: چه بسا گروهى اندك كه با اذن خدا بر گروهى بسيار پيروز شدند و خداوند با صابران (و استقامت كنندگان) است.
🌿نکته:
كلمه «جنود» جمع «جُند» به معناى لشكر است و حضور چندين لشكر بعد از اعراض گروه هايى از مردم، نشانه كثرت جمعيّت آنان است.
اين آيه خبر از مردودى گروه زيادى از بنى اسرائيل مى دهد كه از صحنه آزمايش نوشيدن آب و تحمل تشنگى، سربلند بيرون نيامدند. امّا اين گروه باقيمانده، آزمايش ديگرى داشتند كه آزمايش روحى و معنوى بود. وقتى آنان با سپاه انبوه جالوت مواجه شدند، گفتند: ما توانايى مقابله با اين سپاه مسلح را نداريم. ولى آنهايى كه به روز قيامت ايمان داشتند، گفتند: پيروزى به دست خداست، اى بسا گروه هاى اندك كه به اذن خداوند بر سپاهيان بزرگ پيروز مى شوند.
پيروزى در يك مرحله از آزمايش، كافى نيست. افرادى در بعضى از مراحل موفق مى شوند، ولى در مرحله اى ديگر شكست مى خورند. در اين داستان گروهى رهبر را بخاطر فقر نپذيرفتند، گروهى در آزمايش شكم، شكست خوردند و گروهى در برخورد با دشمن خود را باختند.
طالوت در ابتدا جمعيّت را به خود نسبت نداد و نفرمود: «جنوده»، بلكه فرمود: «بالجنود» گرچه لشكريان انبوه بودند و فرماندهى او را پذيرفته اند، ولى هنوز ميزان فرمانبرى آنان را آزمايش نكرده است، ولى بعد از آزمايش، به خود نسبت مى دهد. «فانّه منّى»
امام باقر عليه السلام مى فرمايد: افرادى كه تا آخر كار به طالوت وفادار ماندند، سيصد و سيزده نفر بودند. [674]
حساب دو گروه روشن است، هر كس ننوشد قطعاً خودى است و هر كس بنوشد قطعاً بيگانه است، ولى كسانى كه با مشت نوشيدند، نه خودى هستند و نه بيگانه. بايد آنان را نه مأيوس كرد ونه مشمول الطاف. لذا براى «من اغترف غرفة بيده» نه كلمه «منّى» بكار رفته ونه «ليس منّى».
كسانى كه دستشان به اموال مردم يا اموال دولتى رسيد، ولى با كرامت وزهد از كنارش گذشتند و حرص و طمع آنان را آلوده نكرد، حزب اللّهى هستند و كسانى كه پشت خود را با ذخيره اموال مى بندند، مؤمن واقعى نيستند. «فمن شرب منه فليس منّى و من لم يطعمه فانّه منّى»
-----
674) تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 251.
📜پیام:
- يكى از وظايف فرمانده نظامى آن است كه نيروهاى رزمى را از تماشاچيان جدا سازد. «فصل طالوت بالجنود»
- يكى از راههاى آزمايش، ممنوعيّت هاى موسمى است. راحت طلبى و عدم تحمل فشارها و سختى هاى موسمى و موقّتى، با سلحشورى سازگارى ندارد. «انّ اللّه مبتليكم بنهر»
- قبل از برخورد و مقابله با دشمن، بايد تمرين مقاومت كرد. «مبتليكم بنهر»
- مدير بايد نيروهاى غير مفيد را طرد كند. «فمن شرب منه فليس منّى»
- تسليم فرمانده بودن، رمز موفقيّت است. «من لم يطعمه فانّه منّى»
- حسابِ نيازِ ضرورى، از حسابِ رفاه كامل جداست. «الاّ من اغترف غرفةً بيده»
- كسانى كه از ميدان امتحان پيروز بيرون آيند، اندك هستند. «الا قليلاً»
- انقلابى بودن مهم نيست، انقلابى ماندن مهم است. در اين ماجرا شعار دهنده بسيار بود، ولى آنان كه در آزمايشات موفق شدند، اندك بودند. «الاّقليلاًمنهم»
- ايمان به معاد و وعده هاى الهى، توانايى ايستادگى در برابر سختى ها و مشكلات را ايجاد مى كند. «ملاقوا اللّه»
- ايمان، درجاتى دارد. با اينكه گروهى همراه با طالوت بودند و به او ايمان داشتند و از نوشيدن آب هم گذشتند؛ «آمنوا معه» ولى هر مؤمنى رزمنده نيست، تنها مؤمنانى رزمنده هستند كه به لقاء اللّه ايمان داشته باشند. «يظنّون انّهم ملاقوا اللّه»
✅ادامه مطلب در پست بعدی⬇️
↕️ادامه تفسیر آیه۲۴۹
- فراوانى عِدّه و عُدّه ى دشمن در برابر اراده ى خداوند چيزى نيست. «كم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرة باذن اللّه»
- نيروهاى كيفى برنيروهاى كمّى برترى دارند. «كم من فئة قليلة غلبت...»
- مؤمن مخلص، پيروزى را از خدا مى داند. «باذن اللّه»
- مسلمانان اگر صبور و پايدار باشند، نبايد از تعداد زياد دشمن هراس داشته باشند. زيرا خداوند با صابران است. «واللّه مع الصابرين»
منبع: تفسیرنور
✨ اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن✨
✨اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم✨
🌿🌺
@Nahjolbalaghe1
🌷🌷
📚نهج البلاغه/خطبه ۱۷۱ در آغاز نبرد صفين فرمود
🌺نيايش در آستانه جنگ
اي خداي آسمان برافراشته، و فضاي نگاه داشته، كه آن را زمينه پيدايش شب و روز، و جريان گردش ماه و خورشيد، و مسير آمد و شد ستارگان سيار قرار داده اي، و جايگاه گروهي از فرشتگانت ساخته اي كه از عبادت تو خسته نمي گردند. اي پروردگار اين زمين، كه آن را جايگاه سكونت انسانها، و مكان رفت و آمد حشرات و چارپايان، و پديده هاي ديدني و ناديدني غير قابل شمارش قرار داده اي، و اي پروردگار كوههاي بلند و پابرجا، كه آن را براي زمين چونان ميخهاي محكم، و براي مخلوقات تكيه گاهي مطمئن ساخته اي. اگر بر دشمن پيروزمان ساختي، ما را از تجاوز بركنار دار، و بر راه حق استوار فرما، و چنانچه آنها را بر ما پيروز گرداندي شهادت نصيب ما فرموده و از شرك و فساد و فتنه ها، ما را نگهدار!
🌹روش بسيج نيروها در جنگ
كجايند آزادمرداني كه به حمايت مردم خويش برخيزند؟ كجايند غيور مرداني كه به هنگام نزول بلا و مشكلات مبارزه مي كنند؟ هان مردم!! ننگ و عار پشت سر شما، و بهشت در پيش روي شماست.
✨
🌹 #کانال_نهج_البلاغه✨
http://eitaa.com/joinchat/1166016514Ca3f8e39137
🌺
📕نهج البلاغه/حکمت۲۲۳
🌸حیا و عیب پوشی(اخلاقی،اجتماعی
وَ قَالَ ( عليه السلام ) :
🍃 مَنْ كَسَاهُ الْحَيَاءُ ثَوْبَهُ لَمْ يَرَ النَّاسُ عَيْبَه
ُو درود خدا بر او فرمود:
✅آن كس كه لباس حيا بپوشد، كسي عيب او را نبيد.
شرح و تفسير حکمت 223 نهج البلاغه
حیا حالتى نفسانى است كه سبب مى شود انسان در برابر زشتى ها حالت انقباض پيدا كرده و از آنها چشم بپوشاند.
در واقع، حيا سپرى است در مقابل اعمال قبيح و منكرات و اگر اين سپر وجود نداشته باشد، انسان به آسانى آلوده هر كار زشتى مى شود و تير قبايح بر بدن او فرو مى نشيند. «حيا» گاهى سبب ترك گناه و زشتى ها نمى شود، بلكه سبب پوشاندن و مخفى ساختن آن مى گردد كه اين نيز در حدّ خود اثر مثبتى است. امام(عليه السلام) در گفتار حكيمانه بالا به هر دو اشاره مى كند; حيا را به لباس (زيبايى) تشبيه كرده كه بر تن انسان مؤمن است و اگر عيبى نيز داشته باشد به وسيله آن پوشيده مى شود و مردم آن را نمى بينند.
«حيا» بنا به روايتى كه از امام صادق(عليه السلام) نقل شده، از ويژگى هاى انسان و داراى آثار بسيار زيادى در زندگى بشر است. ایشان در آن حديث خطاب به مفضل چنين مى فرمايد:
«اى مفضل! نگاه كن به صفتى كه خداوند تنها به انسان ارزانى داشته و حيوانات از آن محرومند; صفتى كه مقامش والا و غنايش بزرگ است; يعنى حيا. اگر حيا نبود، انسان ها از مهمانشان درست پذيرايى نمى كردند، به وعدههايشان وفا نمى نمودند، نيازهاى ديگران را برآورده نمى ساختند و به دنبال كارهاى خوب نبودند و از كارهاى زشت در هيچ چيز پرهيز نداشتند. به طورى كه بسيارى از كارهاى واجب نيز در پرتو حيا انجام مى شود; اگر حيا نبود، جمعى از مردم حق پدر و مادر را نيز ادا نمى كردند و صله رحم به جا نمى آورند و اداى امانت نمى نمودند و از هيچ كار زشتى پرهيز نداشتند. آيا نمى بينى خداوند چگونه براى انسان جميع صفاتى را كه در آن صلاح و كمالِ كار اوست به او ارزانى داشته است؟».
از اين حديث شريف به خوبى استفاده مى شود كه اثر حيا تنها پرهيز از زشتى ها و قبايح (آن گونه كه بسيارى گمان مى برند) نيست، بلكه آثار مثبت زيادى در انجام واجبات و رعايت آداب و اخلاق انسانى دارد. به همين دليل در حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)مى خوانيم: « آن كس كه حيا ندارد ايمان ندارد».
از امام اميرمؤمنان در غررالحكم آمده است:« كسى كه حيا ندارد هيچ خيرى در او نيست». البته آنچه گفته شد درباره حياء پسنديده است. نوعى از حياء مذموم آن است انسان از فرا گرفتن علم و دانش و پذيرفتن حقايق و انجام كارهاى نيك شرم داشته باشد و گاه به سبب آن از ترك مجالس گناه و پيشنهادهاى زشت افراد فاسد شرم مى كند و آلوده گناه مى شود.
نكته ها: يك اشتباه بزرگ
بعضى از نويسندگان بى خبر و بى بند و بار مى گويند: حيا نوعى ضعف نفس است و اگر پرده حيا دريده شود سبب قوت نفس خواهد بود، در حالى كه قضيه كاملاً بر عكس است; فرد بى حيا كسى است كه تسليم خواسته هاى نفسانى است و نمى تواند از آن روى گردان شود; ولى افراد با حيا بر اثر قدرت روحانى در برابر عوامل گناه مقاومت مى كنند و سد نيرومندى ميان خود و آنها به نام حيا قرار مى دهند. آرى! حيا در برابر نيكى ها مانند فرا گرفتن علم، دليل بر ضعف نفس است; ولى در برابر زشتى ها نشانه روشنى از قدرت نفس است. چه امورى سبب پاره شدن پرده حيا مى شود؟ زمانى كه گناه آشكارا انجام شود ابهت گناه شكسته مى شود و پرده حيا كنار مى رود و افراد در انجام گناهان كبيره جسور مى شوند. به همين دليل در روايات اسلامى آمده است كه گناه آشكار از گناه پنهان بسيار سنگين تر است همان گونه كه در حديثى از امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) مى خوانيم: « كسى كه گناه خود را آشكار و منتشر مى كند گرفتار خذلان مى شود و كسى كه گناه را بپوشاند عفو خدا شامل او مى گردد».
حتى براى مبارزه با افراد جسور و حرمت شكن و متجاهر به فسق، اجازه غيبت داده شده است. به همين دليل است كه هرگاه گناه آشكار شود و مردم از آن باخبر گردند، دستور داده شده است كه حد يا تعزير آشكارا انجام شود تا ابهت گناه به جاى خود برگردد و پرده حيا در سطح عموم پاره نشود. افشاگرى درباره گناهان اشخاص نيز آنها را جسور كرده و از حياى آنها مى كاهد و گاه به جايى مى رسد كه با زبان حال يا قال مى گويند: ما كه رسواى جهانيم غم دنيا سهل است و آب كه از سر گذشت چه يك قامت چه چند قامت. در حالى كه اگر در اين گونه موارد تغافل شود، كمك به حفظ حياى آن گناهكار خواهد شد. نيز به همين دليل در تعليمات اسلامى تكرار گناه صغيره به منزله گناه كبيره شمرده شده است، زيرا تكرار، سبب كم شدن زشتى گناه و پاره شدن پرده حيا مى شود.
🔹اهميت حيا در زنان
اين نكته نيز قابل توجه است كه در رواياتى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آمده: «حيا ده جزء دارد. نه جزء در زنان و يك جزء در مردان است». و اين براى ⬇️
↕️
آن است كه اگر حيا نباشد زنان آسيب پذير خواهند شد. در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است كه شش چيز خوب است; ولى از شش طائفه خوب تر; از جمله مى فرمايد: « حيا چيز خوبى است و از زنان زيبنده تر است». حيا به زنان ابهت، شخصيت و ارزش مى دهد و به گفته يكى از فلاسفه معروف، دختران حوا در طول تاريخ دريافتند كه عزت و احترامشان در اين است كه به دنبال مردان نروند، خود را متبذل نكنند و از دسترس مرد خود را دور نگه دارند آنها اين درس ها را در طول تاريخ دريافتند و به دختران خود ياد دادند.
@Nahjolbalaghe1
🌸🌸🌸
✅هر روز یک آیه همراه با تفسیر 🔽
✨سوره بقره
✨بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم✨
🌺وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْراً وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَي الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ (250)
🌺و هنگامى كه در برابر جالوت و سپاهيان او قرار گرفتند، گفتند: پروردگارا صبر و شكيبايى بر ما فرو ريز و قدمهاى ما را ثابت و استوار بدار و مارا بر گروه كافران پيروز فرما.
📜پیام:
- هميشه و به خصوص در جبهه ها، دعا همراه با حركت لازم است، نه دعا به جاى حركت. «برزوا لجالوت... ربّنا افرغ...»
- صبر و پيروزى، ملازم يكديگرند. در اثر صبر، ظفر آيد. «صبراً... وانصرنا»
- دعاهاى خود را با «ربّنا» آغاز كنيم. «ربّنا افرغ...»
- در شدايد، انسان به صبرِ بسيار محتاج است. «افرغ» به معناى نزول فراوان است. كلمه «صبراً» نيز در قالب نكره آمده است كه نشانه ى صبر بزرگ است.
- پشت سر گذاشتن امتحانات و موفقيّت در آنها شما را مغرور نكند، باز هم از خداوند استمداد نمائيد. «ثبت اقدامنا»
- وظيفه انسان، حركت و تلاش است، امّا پيروزى بدست خداست. «وانصرنا»
- پيروزى در جنگ، زمانى با ارزش است كه هدف رزمندگان برترى حقّ بر باطل باشد، نه برترى يكى بر ديگرى. «وانصرنا على القوم الكافرين»
منبع: تفسیرنور
✨ اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن✨
✨اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم✨
🌿🌺
@Nahjolbalaghe1