🌺🌿
📕نهج البلاغه/حکمت۲۲۴
✨✨برخی از ارزشهای اخلاقی(اخلاقی،اجتماعی)
🌸وَ قَالَ ( عليه السلام ) :
بِكَثْرَةِ الصَّمْتِ تَكُونُ الْهَيْبَةُ وَ بِالنَّصَفَةِ يَكْثُرُ الْمُوَاصِلُونَ وَ بِالْإِفْضَالِ تَعْظُمُ الْأَقْدَارُ وَ بِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ وَ بِاحْتِمَالِ الْمُؤَنِ يَجِبُ السُّؤْدُدُ وَ بِالسِّيرَةِ الْعَادِلَةِ يُقْهَرُ الْمُنَاوِئُ وَ بِالْحِلْمِ عَنِ السَّفِيهِ تَكْثُرُ الْأَنْصَارُ عَلَيْهِ
🌸و درود خدا بر او فرمود:
با سكوت بسيار، شكوه انسان بيشتر شود، و باانصاف بودن، دوستان را فراوان كند، و با بخشش، قدر و منزلت انسان بالا رود، و با فروتني، نعمت كامل شود، و با پرداخت هزينه ها، بزرگي و سروري ثابت گردد، و روش عادلانه، مخالفان را درهم شكند، و با شكيبايي برابر بي خرد، ياران انسان زياد گردند
🌿شرح و تفسیر حکمت ۲۲۴
👇👇👇
http://balaq.ir/post/661
@Nahjolbalaghe1
🌺🌿
✅هر روز یک آیه همراه با تفسیر 🔽
✨سوره بقره
✨بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم✨
🌸فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَـكِنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَي الْعَالَمِينَ (251)
🌹سپس آنها (طالوت و ياران او) به اذن خداوند، سپاه دشمن را درهم شكستند و داود (كه جوانى كم سن و سال، ولى مؤمن، شجاع و از ياران طالوت بود،) جالوت را (كه فرمانده سپاه دشمن بود) كشت، و خداوند حكومت و حكمت به او عطا نمود و از آنچه مى خواست به او آموخت. و اگر خداوند (فساد) بعضى از مردم را به وسيله بعضى ديگر دفع نكند، قطعاً زمين را فساد مى گرفت. ولى خداوند نسبت به جهانيان لطف و احسان دارد.
🌿نکته:
بر اساس روايات، داود عليه السلام بر اثر همين شجاعت و دلاورى به مقام نبوّت رسيد و فرزندش سليمان عليه السلام نيز از انبياى الهى گرديد.
در روايات مى خوانيم كه رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمودند: خداوند به خاطر يك مسلمان صالح، بلا را از صد هزار خانه از همسايگان دور مى كند. سپس آن حضرت اين آيه را تلاوت نمودند: «فلولا دفع اللّه الناس ...» [675]
با توجّه به آيات گذشته معلوم مى شود كه عوامل پيروزى در چند چيز است:
- رهبر توانا و لايق. «زاده بَسطةً فى العلم والجسم»
- پيروان مؤمن. «قال الّذين يظنّون انّهم ملاقوا اللّه»
- توكّل. «كم مِن فئة قليلة غَلبت فئة كثيرة باذن اللّه»
- صبر و استقامت. «ربّنا أفرغ علينا صبراً و ثبّت اقدامنا»
- انگيزه ى الهى داشتن. «وانصُرنا على القوم الكافرين»
-----
675) تفسير درّالمنثور، ج 1، ص 764.
📜پیام:
- گرچه تلاش وجهاد از شما بود، امّا شكست دشمن بدست خداوند است. «فهزموهم باذن اللّه»
- دعاهاى خالصانه رزمندگان و مجاهدان، مستجاب مى شود. «وانصرنا على القوم الكافرين. فهزموهم باذن اللّه»
- تا استعداد، لياقت، ايثار و سابقه درخشانى نباشد، كسى مورد لطف خاصّ الهى قرار نمى گيرد. «وقتل داود جالوت واتاه اللّه الملك و الحكمة»
- در جبهه و جهاد، لبه ى تيز حمله به سوى فرماندهى دشمن باشد. «قتل داود جالوت»
- نام كسانى را كه در جنگ مردانگى از خود نشان داده اند، زنده نگاه داريد. «قتل داود»
- نابودى رهبر كفر، با تار ومار شدن لشكر او برابر است. «فهزموهم... قتل داود جالوت»
- اگر در برابر متجاوز و ظالم دفاع صورت نگيرد، فساد و تباهى زمين را فرا خواهد گرفت. «لولا دفع اللّه الناس... لفسدت الارض»
- جنگ با مفسدان، يك ضرورت است. اگر عنصر مضرّ حذف نشود، عناصر ديگر به تباهى كشيده مى شوند. «لولا دفع اللّه الناس... لفسدت الارض»
- اراده وفضل الهى از راه عوامل طبيعى عملى مى شود. «دفع اللّه... بعضهم ببعض»
- حكم جهاد ودفاع در برابر متجاوز، فضل الهى است. «اللّه ذوفضل على العالمين»
منبع: تفسیرنور
✨ اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن✨
✨اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم✨
🌿🌺
@Nahjolbalaghe1
🌸🌸
📚نهج البلاغه/خطبه ۱۷۳/فراز ۱
💎شايسته خلافت
پيامبر اسلام (ص) امين وحي پروردگار، و خاتم پيامبران، و بشارت دهنده رحمت، و بيم دهنده كيفر الهي است.
🌿ويژگيهاي رهبر اسلامي
اي مردم! سزاوارترين اشخاص به خلافت، آنكه در تحقق حكومت نيرومندتر، و در آگاهي از فرمان خدا داناتر باشد، تا اگر آشوبگري به فتنه گري برخيزد، به حق باز گردانده شود، و اگر سر باز زد با او مبارزه شود. بجانم سوگند! اگر شرط انتخاب رهبر، حضور تمامي مردم باشد هرگز راهي براي تحقق آن وجود نخواهد داشت، بلكه آگاهان داراي صلاحيت و راي، و اهل حل و عقد (خبرگان ملت) رهبر و خليفه را انتخاب مي كنند، كه عمل آنها نسبت به ديگر مسلمانان نافذ است، آنگاه نه حاضران بيعت كننده، حق تجديد نظر دارند و نه آنان كه در انتخابات حضور نداشتند حق انتخابي ديگر را خواهند داشت آگاه باشيد! من با دو كس پيكار مي كنم، كسي چيزي را ادعا كند كه از آن او نباشد، و آن كس كه از اداي حق سر باز زند.
اي بندگان خدا! شما را به تقوي و ترس از عذاب خدا سفارش مي كنم، زيرا تقواي الهي بهترين سفارش مومنان، و بهترين پايان نامه كار در پيشگاه خداست، مردم! هم اكنون آتش جنگ بين شما و اهل قبله شعله ورشده است، و اين پرچم مبارزه را جز افراد آگاه و بااستقامت و عالم به جايگاه حق بدوش نمي كشند بنابراين آنچه فرمان دادند انجام دهيد، و از آنچه نهي كردند توقف كنيد، و در هيچ كاري تا روشن نشود شتاب نكنيد، زيرا در آنچه شما اكراه داريد توان تغييراتي داريم.
✨
🌹 #کانال_نهج_البلاغه✨
http://eitaa.com/joinchat/1166016514Ca3f8e39137
🌺
📕نهج البلاغه/حکمت ۲۲۵
🍂حسادت و بیماری( اخلاقی بهداشتی)
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَاد
ِو درود خدا بر او فرمود: شگفتا كه حسودان از سلامتي خود غافل مانده اند!
🌿شرح و تفسیر حکمت ۲۲۵
امام علی (عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به يكى از آفات حسد اشاره كرده مى فرمايد: «در شگفتم كه چگونه حسودان از سلامتى خويش غافل اند»; (الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ، عَنْ سَلاَمَةِ الاَْجْسَادِ!). «حُسّاد» جمع «حسود» است. روشن ترين تفسير براى گفتار حكيمانه بالا آن است كه حسد روح و قلب انسان را مى فشارد و بر اثر اين فشار، انسان بيمار مى شود و گاهى از شدت حسد دق مى كند و مى ميرد، زيرا مى بيند شخص محسود داراى نعمت هاى مختلفى است.
هرچه نعمت او بيشتر مى شود، غم و اندوه حسود فزون تر مى گردد. گاه به حالت افسردگى كشيده مى شود و گاه به بيمارى جسمانى مبتلا مى گردد، زيرا رابطه روح و جسم به اندازه اى است كه ناراحتى هاى روحى فورا در جسم اثر مى گذارد و سلامت انسان را مختل مى كند. بنابراين حسودان آرزو مى كنند نعمت شخصى كه مورد حسد است زائل گردد; خواه اين نعمت مقام باشد يا مال و ثروت. در حالى كه با حسد خويش نعمتى را كه از آن نعمت ها بزرگ تر است از دست مى دهند و آن نعمت سلامتى است كه هيچ نعمتى با آن برابرى نمى كند. اگر تمام دنيا را به كسى بدهند; ولى مبتلا به بيمارى سرطان يا فلج و از كارافتادگى دست و پا و سر و صورت باشد كمترين ارزشى براى او ندارد و اگر همه چيز را از او بگيرند و سلامتى را به او باز گردانند به يقين خوشحال خواهد شد. آرى. بعد از ايمان و عقل كه از نعمت هاى معنوى است برترين نعمت مادى سلامت جسم است كه حسود آن را به آسانى از دست مى دهد. بعضى از شارحان نهج البلاغه معناى ديگرى براى اين كلام مولا ارائه كرده اند كه بسيار بعيد به نظر مى رسد و آن اين كه امام(عليه السلام) مى فرمايد: چرا حاسدان نسبت به مال و جاه ديگران حسادت می ورزند؟ چرا نسبت به سلامتى آنها كه از مال و جاه برتر است حسودى ندارند؟ اين در واقع كنايه از اهميت نعمت سلامتى است. روشن است كه هدف مولا اين نيست، زيرا معناى اين سخن آن مى شود كه حسودان را تشويق كنيم بر سلامتى ديگران حسادت بورزند.
از سويى ديگر حسادت در جايى است كه انسان فاقد نعمتى باشد و ديگرى را واجد آن بداند و با توجه به اين كه حاسدان غالباً از سلامت برخوردارند، حسادت نسبت به سلامتى ديگران معنا ندارد. آنچه تفسير اول را تأييد و تثبيت مى كند روايات فراوانى است كه در نهج البلاغه يا كتب ديگر از اميرمؤمنان(عليه السلام) نقل شده است. از جمله در حكمت ۲۵۶ مى خوانيم: «صِحَّةُ الْجَسَدِ، مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ; صحت بدن بر اثر كمى حسد حاصل مى شود». در حديث ديگرى كه مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار نقل كرده است مى فرمايد: «الْحَسَدُ لا يَجْلِبُ إلاَّ مَضَرَّةً وَغَيْظاً يُوهِنُ قَلْبَكَ وَيُمِرِّضُ جِسْمَكَ; حسد جز زيان و خشمى كه قلب تو را سست مى كند و بدنت را بيمار مى سازد به بار نمى آورد».
در حديث ديگرى نيز از آن حضرت آمده است: «لا راحَةَ لِحَسُود; حسود هرگز به آسودگى نمى رسد». آفات حسد منحصر به اين مورد نيست گرچه اين مورد بسيار مهم است. يكى ديگر از آفات حسد آن است كه تلاش و كوشش و نيروى انسان را به جاى اين كه به جنبه هاى مثبت سوق دهد در جنبه هاى منفى نابود مى كند به گونه اى كه اگر تلاشى را كه براى زوال نعمت الهى از ديگرى به كار مى گيرد جهت به دست آوردن براى خويش به كار مى گرفت چه بسا از محسود هم برتر و بالاتر مى شد. از اين گذشته، حسد ممكن است به ايمان و توحيد انسان لطمه بزند، زيرا حسود در اعماق دلش خدا را در تقسيم نعمت ها حكيم نمى شمارد، زيرا اگر قسمت الهى را روى حكمت مى دانست و به آن راضى بود در دام حسد گرفتار نمى شد.
@Nahjolbalaghe1