«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
(۲۵)قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي ۖ فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ
( موسى) گفت: «پروردگارا! من تنها اختیار خودم و برادرم را دارم، میان ما
و این جمعیّت گنهکار، جدایى بیفکن.»
(مائده/۲۵)
***
(۲۶)قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ ۛ أَرْبَعِينَ سَنَةً ۛ يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ
خداوند (به موسى) فرمود: «این سرزمین ( مقدّس)، تا چهل سال بر آنها ممنوع است (و به آن نخواهند رسید). پیوسته در زمین [= در این بیابان]، سرگردان خواهند بود. و درباره (سرنوشت) این جمعیت گنهکار، غمگین مباش.»
(مائده/۲۶)
《صَدَقَ اللهُ العَلیُ العَظیم》
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه مائده آیه های(۲۵و۲۶)🔹
✅آیه(۲۵)
در این آیه مى خوانیم که موسى به کلّى از جمعیت مأیوس گشت و دست به دعا برداشت و جدائى خود را از آنها با این عبارت تقاضا کرد: پروردگارا! من تنها اختیاردار خود و برادرم هستم، خداوندا! میان ما و جمعیت فاسقان و متمرّدان جدائى بیفکن تا نتیجه اعمال خود را ببینند و اصلاح شوند
(۲۵) (قالَ رَبِّ إِنِّی لا أَمْلِکُ إِلاّ نَفْسی وَ أَخی فَافْرُقْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقینَ).
البته کارى که بنى اسرائیل کردند یعنى ردّ صریح فرمان پیامبرشان در سر حدّ کفر بود، و اگر مى بینیم قرآن لقب فاسق به آنها داده است به خاطر آن است که فاسق معنى وسیعى دارد و هر نوع خروج از رسم عبودیت و بندگى خدا را شامل مى شود، لذا درباره شیطان نیز مى خوانیم: فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ: در برابر فرمان خدا فاسق گردید و مخالفت کرد .(۱۱)
ذکر این نکته نیز لازم است که: از جمله مِنَ الَّذِیْنَ یَخافُونَ در آیات گذشته چنین استفاده مى شود که اقلیتى در میان بنى اسرائیل بودند که از خدا مى ترسیدند و یوشع و کالیب جزء آنها محسوب مى شدند.
ولى در اینجا مى بینیم موسى تنها از خودش و برادرش هارون اسم مى برد و اشاره اى به آنها نمى کند، شاید این موضوع به خاطر آن باشد که هارون، هم جانشین موسى(علیه السلام) بود و هم شاخص ترین فرد بنى اسرائیل بعد از موسى، و لذا نام او را به خصوص برده است.
* * *
✅آیه(۲۶)
سرانجام دعاى موسى(علیه السلام) به اجابت رسید و بنى اسرائیل نتیجه شوم اعمال خود را گرفتند; زیرا از طرف خداوند به موسى(علیه السلام) چنین وحى فرستاده شد که: این جمعیت از ورود در این سرزمین مقدس که مملوّ از انواع مواهب مادّى و معنوى بود، تا چهل سال محروم خواهند ماند
(۲۶)(قالَ فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ أَرْبَعینَ سَنَةً).
به علاوه در این چهل سال باید در بیابان ها سرگردان باشند (یَتیهُونَ فِی الأَرْضِ).(۱۲)
سپس به موسى(علیه السلام) مى گوید: هر چه بر سر این جمعیت در این مدت بیاید به جا است هیچ گاه درباره آنها از این سرنوشت غمگین مباش (فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفاسِقینَ).
جمله اخیر شاید براى این باشد که پس از صدور فرمان مجازات سرگردانى بنى اسرائیل به مدت چهل سال در بیابان ها، عواطف موسى(علیه السلام) تحریک شد و شاید ـ همان طور که در تورات کنونى آمده است ـ درخواست عفو و گذشت از درگاه خداوند درباره آنها نمود.
ولى به زودى به او پاسخ داده شد که: آنها چنین استحقاقى را دارند، نه استحقاق عفو و گذشت; زیرا آنها همان طور که قرآن مى گوید: افراد فاسق، متمرّد و سرکشى بودند و هر کس چنین باشد چنین سرنوشتى براى او حتمى است.
باید توجه داشت: این محرومیت چهل ساله، هرگز جنبه انتقامى نداشت (همان طور که هیچ یک از مجازات هاى الهى چنین نیست، بلکه یا سازنده است و یا نتیجه عمل است).
در حقیقت، فلسفه اى داشت و آن این که: بنى اسرائیل سالیان دراز در زیر ضربات استعمار فرعون به سر برده بودند و رسوبات این دوران به صورت عقده هاى حقارت، خود کم بینى و احساس ذلت و کمبود در روح آنها لانه کرده بود، لذا حاضر نشدند در مدتى کوتاه زیر نظر رهبرى بزرگ همانند موسى(علیه السلام)روح و جان خود را شستشو دهند و با یک جهش سریع براى زندگى نوینى که توأم با افتخار، قدرت و سربلندى باشد آماده شوند، و آنچه را به موسى(علیه السلام) در مورد عدم اقدام به یک جهاد آزادى بخش در سرزمین هاى مقدس گفتند، دلیل روشن این حقیقت بود.
لذا مى بایست سالیان دراز در بیابان ها سرگردان بمانند و نسل موجود که نسل ضعیف و ناتوان بود تدریجاً از میان برود، نسلى نو در محیط صحرا، در محیط آزادى و حریت، در آغوش تعلیمات الهى، و در عین حال در میان مشکلات و سختى ها که به روح و جسم انسان توان و نیرو مى بخشد پرورش یابد، تا بتواند دست به چنان جهادى بزند و حکومت حق را در سرزمین هاى مقدس بر پا دارد!
✅پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹شرح خطبه(۱۸)بخش دوم🔹 ⬇️وصف قرآن کریم: سپس بار ديگر امام(
✨﴾﷽﴿✨
🔹شرح خطبه(۱۸)ادامه بخش دوم🔹
...در پاسخ اين سؤال بايد به سه نکته توجّه کرد:
نخست اين که در قرآن مجيد احکام کليّه و قواعد گسترده و عمومات و اطلاقاتى وجود دارد که بسيارى از مشکلات را مى توان با آن حل کرد; مثلا، آيه «اَوْفُوا بِالْعُقُودِ» در معاملات، و آيه «وَ ما جَعَلَ عَلَيْکُمْ فِى الدّينِ مِنْ حَرَج» در ابواب عبادات، و «لا تُضارَّ والِدَة بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُود لَهُ بِوَلَدِهِ»در حقوق والدين و آيات ديگرى از اين قبيل، پاسخگوى بسيارى از سؤالات و مسائل مستحدثه است.
ديگر اين که قرآن مجيد با صراحت يکى از منابع اصلى احکام الهى و معارف اسلامى را «سنّت پيامبر» مى شمارد و مى گويد: «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا; آنچه پيامبر براى شما مى آورد بگيريد و آنچه شما را از آن نهى مى کند خوددارى نماييد!» و نيز در جاى ديگر پيامبر را به عنوان تبيين کننده و شارح قرآن معرفى کرده و مى فرمايد: «وَ اَنْزَلْنا اِلَيْکَ الذِّکْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ اِلَيْهِمْ».
پيامبر نيز طبق صريح «حديث ثقلين»، اهل بيت و عترت را نيز به عنوان يکى از منابع مطمئن احکام و معارف اسلامى معرفى فرموده است و به يقين اگر به توصيه هاى قرآن و پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) عمل شود هيچ سؤالى در زمينه احکام و غير آن بدون پاسخ نخواهد ماند.
سوّم اين که از روايات مختلف اسلامى به خوبى استفاده مى شود که قرآن ظاهر و باطنى دارد، ظاهر آن معانى و مفهوماتى است که در دسترس همه قرار گرفته و از آن بهره مند مى شوند; ولى باطن آن معانى و مفاهيم ديگرى است که تنها در اختيار پيامبر و پيشوايان معصوم قرار دارد که با درک و ديد ديگرى آيات را مى نگرند و از آن بهره گيرى و استفاده فراوانى مى کنند. بنابراين اگر ثقلين (قرآن و اهل بيت) در کنار هم قرار گيرند و مردم در ميان اين دو جدايى نيفکنند، از اين بخش از محتواى قرآن که راه گشايى فراوانى دارد، بهره مى گيرند.
شايد روايت معروف امام صادق(عليه السلام) که مى گويد: «اَنَا اَعْلَمُ کِتابَ اللهِ وَ فيهِ بَدْءُ الْخَلْقِ وَ ما هُوَ کائِن اِلى يَوْمِ الْقيامَةِ وَ فيهِ خَبَرُ السَّماءِ وَ خَبَرُ الاَرْضِ وَ خَبَرُ الْجَنَّةِ وَ خَبَرُ النّارِ وَ خَبَرُ ما کانَ وَ ما هُوَ کائِن، اَعْلَمُ ذلِکَ کَما اَنْظُرُ اِلى کَفّىِ اِنَّ اللهَ يَقُولُ فيهِ تِبْيان کُلِّ شَىء; من به خوبى کتاب خدا را مى دانم، در آن آغاز آفرينش و آنچه تا روز قيامت به وقوع مى پيوند وجود دارد، و همچنين است در آن خبر آسمان و زمين و خبر بهشت و دوزخ و خبر آنچه بوده و آنچه خواهد بود. من همه اينها را مى دانم آن گونه که به کف دستم نگاه مى کنم! خداوند مى فرمايد: «در قرآن بيان همه چيز است».
در نهج البلاغه نيز آمده است:
«وَ فِى الْقُرآنِ نَبَاءُ ما قَبْلَکُمْ وَ خَبَرُ ما بَعْدَکُمْ وَ حُکْمُ ما بَيْنَکُمْ; در قرآن خبرهاى پيش از شما و خبرهاى بعد از شما، و حکم در ميان شما وجود دارد (گذشته و آينده و حال، همه در آن جمع است)».
در تعبير ديگرى امام(عليه السلام) درباره قرآن مى فرمايد:
«اَلا اِنَّ فيهِ عِلْمَ ما يَأتي وَ الْحَدِيثَ عَنِ الْماضي وَ دَواءَ دائِکُمْ وَ نَظْمَ ما بَيْنَکُمْ; آگاه باشيد! در قرآن علوم مربوط به آينده و اخبار مربوط به گذشته و داروى بيماريها و نظم ميان شماست».
اين سخن تنها در احاديث اهل بيت(عليهم السلام) نيامده است; بلکه از طرق اهل سنّت نيز نقل شده است:
«سيوطى» در «درّالمنثور» از صحابى معروف «ابن مسعود» نقل مى کند: «اِنَّ فيهِ عِلْمَ الاَوَّلينَ وَ الآخِرِينَ; در قرآن علم اوّلين و آخرين است.» و از «اوزاعى» نقل مى کند که در تفسير آيه «وَنَزَّلْنا عَلَيْکَ الْکِتابَ تِبْياناً لِکُلِّ شَىء. قالَ: بِالسُّنَّةِ; گفت منظور اين است که به وسيله سنّت همه حقايقى که در قرآن وجود دارد، کشف مى شود».
«سيوطى» در کتاب «اتقان»، اين معنا را از پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) نقل کرده که فرمود: «در کتاب خدا خبر پيش از شما و خبر بعد از شما، و حکم ميان شماست.»
سپس مى افزايد: «اين حديث را «ترمذى» و غير او آورده اند.
* * *
زيبايى و عمق قرآن:
در سوّمين و آخرين فراز اين خطبه، امام(عليه السلام) به توصيف قرآن مجيد مى پردازد و در پنج جمله کوتاه و بسيار پرمعنا حقايق زنده اى را درباره اهميّت قرآن بيان مى کند تا تکميلى براى بحثهاى گذشته باشد و نشان دهد که فقها و قضات اسلامى نبايد هرگز از قرآن غافل بشوند و حقايق و احکام آن را دست کم بگيرند و نبايد با داشتن قرآن، خود را نيازمند به منبع ديگرى (جز منبع سنّت که آن هم از قرآن برخاسته و شارع و مبيّن آن است) بدانند.
در اوّلين توصيف مى فرمايد: «قرآن ظاهرش بسيار زيبا و شگفت آور است» (وَ اِنَّ الْقُرآنَ ظاهِرُهُ اَنيق(14))
✅ادامه دارد....
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و سی و هشتم
❇️ پیامی به لشکر شام
[ اواخر ماه محرم فرارسید. به مرثدبنحارث الجشمی که هنگام غروب آفتاب، لشکریان شام را خطاب کند و پیام مرا به آنان برساند. مرثد خطاب به آنان گفت: آگاه باشید که امیرالمومنین به شما میگوید: ]
🔻من به شما فرصت دادم تا به سوی حق بازگردید و پیروی از حق را گردن نهید و در این فرصت، از کتاب خدا برای شما دلیل آوردم و شما را به پذیرش کتاب خدا دعوت کردم. ولی شما از سرکشی دست برنداشتید و زیر بار حق نرفتید. اکنون عادلانه و منصفانه شما اعلام جنگ میکنم؛ زیرا خداوند خیانتکاران را دوست ندارد.
❇️ آغازگر جنگ با دشمن نباشید
[ روز اول صفر، جنگ بین دو لشکر آغاز شد. در میان لشکریانم خطبهای ایراد کردم و تذکراتی به آنها دادم، از جمله: ]
🔻شما جنگ با دشمن را آغاز نکنید تا آنها شروع کنند. آنکس را که پشت کرده است و میگریزد، نکشید. به آن که لز پای افتاده است و قدرت دفاع ندارد، آسیب نرسانید. کسانی را که بر زمین افتادهاند، برهنه و بیآبرو نسازید. اعضای بدن کشتگان را قطع نکنید. وارد خیمههای آنان نشوید. به زنان تعرض نکنید. به هیچکس اهانت و فحاشی نکنید.
❇️ فراخوانی به سوی خدا و جهاد با دشمن خدا
🔻[ در روزهای آغازین ماه صفر، یکی از فرماندهان لشکر شام به نام شمربنابرهه به همراه جمعی از سپاهیان شام به لشکر ما پیوستند و موجب ضعف و تخریب روحیه لشکریان شام شدند. در میان یارانم، در حالی که جمع پرشماری از اصحاب رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نیز در اطرافم ایستاده بودند، سخنرانی کردم: ]
🔻ای مردم، به سخن گوش فرا دهید و آن را به خاطر بسپارید و حفظش کنید. خودبزرگبینی و تکبر شاخهای از احساس قدرت و زورمندی است و فخرفروشی به دیگران، نتیجه کبر و غرور است. به راستی که شیطان دشمنی حاضر است و وعدههای پوچ و باطل به شما میدهد.
🔻بدانید که مسلمان برادر مسلمان است. به یکدیگر اهانت نکنید و همدیگر را خوار نسازید؛ زیرا گذرگاههای دین به یک راه منتهی شده و همه در نهایت، به مقصد میرساند. هر کس از آن راهها حرکت کند، به موفقیت دست مییابد و هر کس راه دیگری در پیش گیرد، از حق دور میافتد و نابود میشود. به طور حتم، مسلمان در امانت خیانت نمیورزد و خلف وعده نمیکند و در سخن گفتن دروغ نمیگوید.
🔻ما اهل بیت رحمتیم که سخن راست میگوییم و رفتار ما صحیح و توأم با میانهروی است. خاتم پیامبران از ما بود و رهبران اسلام در میان ما حضور دارند و قاریان قرآن نیز از ما هستند. ما شما را به سوی خدا، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، جهاد با دشمن خدا، سختکوشی و شدت عمل در راه خدا، کسب رضای الهی، برپایی نماز، اعطای زکات، انجام حج خانه خدا، روزهداری ماه رمضان و پرداخت حقوق صاحبان حق دعوت میکنیم.
🔻از شگفتترین شگفتیها این است که امروز معاویةبنابیسفیان و عمروبنعاص مدعی شدهاند مردم را به یاری دین خدا دعوت میکنند! حالآنکه شما به یقین میدانید من حتی لحظهای به مخالفت با رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نپرداختهام و هرگز نافرمانی او نکردهام؛ بلکه با تمام وجود به یاری او شتافتم...
🔻به خدا سوگند، هر امتی پس از پیامبر خویش گرفتار اختلاف و پریشانی شد، بهیقین در آن اختلاف، اهل باطل بر طرفداران حق پیروزی یافتند؛ مگر زمانی که خدا جز این خواسته باشد!
📚منابع؛
۱. تاریخ طبری، ج۴، ص۶
۲. مروج الذهب، ج۲، ص۴۱۸
۳. الکامل، ج۳، ص۲۹۳
۴. شیخ طوسی، الأمالی، مجلس اول، ح۱۳، ص۱۰
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
جوجه های قشنگ.mp3
4.65M
🐥 #قصه_های_کودکانه | جوجه های قشنگ
🎙 با اجرای نورالزینب و نورالزهرا خانم حافظی
📚 قصه های خیلی قشنگ
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
🌷شنبههاو سهشنبهها شرح 🦋خطبه ها
🌹یکشنبهها و چهارشنبههاشرح 🌴حکمتها
🌷دوشنبهها و پنجشنبهها شرح 🕊نامه ها
#روزانهتفسیرقرآن
🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
🌺🍃
@Nahjolbalaghe2