eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و هفده 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی 11- ﺷﻴﺦ ﺍﺑﻮ ﺍﻟﺤﺴﻦ ﺷﺮﻳﻒ ﺩﺭ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و هجده 🔷 6- ﺳﺒﻂ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ ﺣﻨﻔﻲ (ﺩﺭﮔﺬﺷﺘﻪ 654 ﻩ. ﻕ) ﻛﻪ ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻟﺶ ﺩﺭﺝ 1 ﺹ 195 ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺍﻟﻐﺪﻳﺮ ﮔﺬﺷﺖ - ﺩﺭ ﺹ 62 (ﺗﺬﻛﺮﻩ ﺧﻮﺍﺹ ﺍﻟﺎﻣﻪ)، ﻫﻤﻪ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻣﺨﺘﺼﺮﻱ ﺩﺭ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺑﻴﺎﺕ، ﻧﻘﻞ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 7- ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺤﺪﻳﺪ (ﺩﺭﮔﺬﺷﺘﻪ 658 ﻩ. ﻕ) ﺩﺭﺝ 2 (ﺷﺮﺡ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻠﺎﻏﻪ) ﺹ 377، ﺩﻭ ﺑﻴﺖ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺭﺍ ﺫﻛﺮ ﻭ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺷﻬﺮﺕ ﺁﻥ، ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻗﺪﺭ ﺍﻛﺘﻔﺎ ﻣﻴﻨﻤﺎﻳﺪ 8 - ﺍﺑﻮ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻳﻮﺳﻒ ﻛﻨﺠﻲ ﺷﺎﻓﻌﻲ (ﺩﺭﮔﺬﺷﺘﻪ 658 ﻩ. ﻕ) [ جلد ۳ ﺻﻔﺤﻪ 48] ﺩﺭ ﺹ 41 ﻛﺘﺎﺏ (ﻣﻨﺎﻗﺐ ﻁ. ﻣﺼﺮ) ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺭﺍ ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ، ﻭ ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺍﺳﺘﺪﻟﺎﻝ ﺑﺮﺳﺒﻘﺖ ﻋﻠﻲ ﺑﻪ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﮔﻮﻳﺪ: ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻋﻠﻲ (ﻛﺮﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺟﻬﻪ) ﺩﺭ ﺍﺑﻴﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺑﻪ ﻗﺴﻤﺘﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﻴﻨﻤﺎﻳﺪ ﻭ ﺭﺍﻭﻳﺎﻥ ﻣﻮﺛﻖ ﻫﻢ، ﺁﻧﺮﺍ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﻴﺖ ﺍﻭﻝ، ﺳﻮﻡ، ﭘﻨﺠﻢ ﻭ ﻫﻔﺘﻢ ﺭﺍ ﺫﻛﺮ ﻣﻴﻜﻨﺪ. 9 - ﺳﻌﻴﺪ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻓﺮﻏﺎﻧﻲ (ﺩﺭﮔﺬﺷﺘﻪ 699 ﻩ. ﻕ) ﻛﻪ ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻟﺶ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 199 ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺍﻟﻐﺪﻳﺮ ﮔﺬﺷﺖ - ﺩﺭ ﺷﺮﺡ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺗﺎﺋﻴﻪ ﺍﺑﻦ ﻓﺎﺭﺽ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮ: ﻭ ﺍﻭﺿﺢ ﺑﺎﻟﺘﺎﻭﻳﻞ ﻣﺎ ﻛﺎﻥ ﻣﺸﻜﻠﺎ ﻋﻠﻲ ﺑﻌﻠﻢ ﻧﺎﻟﻪ ﺑﺎﻟﻮﺻﻴﻪ. ﻋﻠﻲ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻂ ﻋﻠﻤﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻛﺮﺩﻩ، ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺸﻜﻞ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺎ ﺗﺎﻭﻳﻠﺎﺕ ﺻﺤﻴﺢ ﺭﻭﺷﻦ ﻭ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻣﻲ‌ﺳﺎﺯﺩ " ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺑﻴﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺷﺮﺡ ﻭ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ: ﻭ ﺍﻭﺻﺎﻧﻲ ﺍﻟﻨﺒﻲ ﻋﻠﻲ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻟﺎﻣﺘﻪ ﺭﺿﻲ ﻣﻨﻪ ﺑﺤﻜﻤﻲ ﻭ ﺍﻭﺣﺐ ﻟﻲ ﻭﻟﺎﻳﺘﻪ ﻋﻠﻴﻜﻢ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻳﻮﻡ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﮔﺮﺍﻣﻲ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﻭﺻﻴﺖ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻣﺘﺶ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺣﻜﻤﻢ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺩﺍﺩ، ﻭ ﺁﻥ ﻭﻟﺎﻳﺘﻴﻜﻪ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺷﺖ، ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﻟﺎﺯﻡ ﺷﻤﺮﺩ 10 - ﺷﻴﺦ ﺍﻟﺎﺳﻠﺎﻡ، ﺍﺑﻮ ﺍﺳﺤﻖ ﺣﻤﻮﻱ (ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ 722 ﻩ. ﻕ) - ﻛﻪ ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻟﺶ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 200 ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺍﻟﻐﺪﻳﺮ ﮔﺬﺷﺖ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺭﺍ ﺩﺭ (ﻓﺮﺍﺋﺪ ﺍﻟﺴﻤﻄﻴﻦ) ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺁﻥ ﺗﺎﺑﻴﺖ ﻭﻟﺎﻳﺖ ﺫﻛﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻳﻚ ﺑﻴﺖ ﻫﻢ، ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﺒﺎﺭﺗﺴﺖ ﺍﺯ: ﻭ ﺍﻭﺻﺎﻧﻲ ﺍﻟﻨﺒﻲ ﻋﻠﻲ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻟﺎﻣﺘﻪ، ﺭﺿﻲ ﻣﻨﻪ ﺑﺤﻜﻤﻲ 11- ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻔﺪﺍ، (ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ 732 ﻩ. ﻕ) ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 118 ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺧﻮﺩ، ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻴﺘﻲ ﻛﻪ ﺳﺒﻘﺖ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻥ ﻣﻴﻜﻨﺪ، ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۶۰ الی ۶۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔹 سرگذشت شگفت ا
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۶۰ الی ۶۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ کلمه حُقُب به معنى مدت طولانى است که بعضى آن را به هشتاد سال تفسیر کرده اند و منظور موسى(علیه السلام) از ذکر این کلمه این بوده است که: من دست از تلاش و کوشش خود براى پیدا کردن گم شده ام، برنخواهم داشت، هر چند سال ها به این سیر خود ادامه دهم. از مجموع آنچه در بالا گفته شد، آشکارا پیدا است که موسى(علیه السلام) به سراغ گمشده مهمى مى رفت، و در به در دنبال آن مى گشت، عزم خود را جزم و تصمیم خویش را راسخ کرده بود که: تا مقصود خود را پیدا نکند از پاى ننشیند. گمشده اى که موسى(علیه السلام) مأمور یافتن آن بود، در سرنوشتش بسیار اثر داشت و فصل تازه اى در زندگانى او مى گشود. آرى، او به دنبال مرد عالم و دانشمندى مى گشت که: مى توانست حجاب ها و پرده هائى را از جلو چشمش کنار زند، حقایق تازه اى را به او نشان دهد، و درهاى علوم و دانش هائى را به رویش بگشاید. و به زودى خواهیم دید که: او براى پیدا کردن محل این عالم بزرگ، نشانه اى در دست داشت و به دنبال آن نشانه در حرکت بود. * * * به هر حال هنگامى که به محل پیوند آن دو دریا، رسیدند ماهى اى را که همراه داشتند فراموش کردند (فَلَمّا بَلَغا مَجْمَعَ بَیْنِهِما نَسِیا حُوتَهُما). اما عجب این که: ماهى راه خود را در دریا پیش گرفت و روان شد (فَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ سَرَباً).(۱) در این که: آیا این ماهى که ظاهراً به عنوان غذا تهیه کرده بودند، ماهى بریان یا نمک زده یا ماهى تازه بوده که معجزآسا زنده شد و در آب پرید و حرکت کرد، میان مفسران گفتگو بسیار است. در پاره اى از کتب تفاسیر نیز، سخن از وجود چشمه آب حیات در آن منطقه و پاشیده شدن مقدارى از آن بر ماهى، و جان گرفتن ماهى، به میان آمده، ولى این احتمال نیز وجود دارد که: ماهى هنوز کاملاً نمرده بود; زیرا هستند ماهى هائى که بعد از خارج شدن از آب مدت قابل ملاحظه اى به صورت نیمه جان باقى مى مانند، و اگر در این مدت در آب بیفتند، حیات عادى خود را از سر مى گیرند. ✍پی نوشت: ۱ ـ سَرَب (بر وزن جَرَب) به گونه که راغب در مفردات گوید به معنى راه رفتن در سراشیبى است و سَرْب (بر وزن حَرْب) به معنى راه سراشیبى است. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۵۸ ❌مغرور نشدن از نعمتها و صبر در بلاها 🔄 بلا در لباس نعمت و نعمت در شكل بلا:
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۵۹ ✅ ترغیب به تربیت نفس 🔺اى اسيران هوس! امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه خود به دو مطلب اشاره مى كند: نخست دنياپرستان را مخاطب قرار داده مى فرمايد: «اى اسيران حرص در دنيا بازايستيد»؛ (يَا أَسْرَى الرَّغْبَةِ أَقْصِرُوا). تعبير به «اسير» بيان بسيار مناسبى است، زيرا دنياپرستانى كه گرفتار حرص در دنيا مى شوند به جايى مى رسند كه از خود اراده اى ندارند و همچون اسير، شب و روز در فكر به چنگ آوردن اموال بيشتر يا مقامات بالاترند و چقدر زشت است انسانى كه گل سرسبد جهان آفرينش است چنان اسير حرص شود كه اراده خود را از دست بدهد. افزون بر اين، تشبيه به «اسير» دليل بر بى ارزش بودن اين افراد است، زيرا همواره به اسيران با ديده حقارت مى نگريستند و براى آنها مقام و موقعيتى قائل نبودند و در بسيارى از موارد آنها را به صورت بردگان خريد و فروش مى كردند. آنگاه امام عليه السلام دليلى براى دستور بازايستادن اسيران حرص ذكر كرده مى فرمايد: «زيرا افراد دلبسته به دنيا را جز صداى برخورد دندان هاى حوادث سخت، به خود نمى آورد»؛ (فَإِنَّ آلْمُعَرِّجَ عَلَى آلدُّنْيَا لاَ يَرُوعُهُ مِنْهَا إِلاَّ صَرِيفُ أَنْيَابِ آلْحِدْثَانِ). امام عليه السلام در اينجا تشبيه شگفتى كرده، حوادث سخت را به حيوانات درنده اى شبيه مى داند كه به هنگام حمله دندان هايشان را به هم مى سايند و دندان قروچه مى كنند به گونه اى كه صداى دندانهاى آنها شنيده مى شود. امام عليه السلام مى فرمايد : حوادث خطرناك هنگامى كه دامان آنها را گرفت و همچون حيوان درنده اى كه لحظه اى پيش از حمله دندانهايش را به هم مى سايد به آنها حمله ور مى شود وهنگامى بيدار مى شوند كه كار از كار گذشته است. افراد زيادى را سراغ داريم يا در تاريخ نامشان آمده كه چنان غرق زرق و برق دنيا و هوا و هوسها مى شدند كه هيچ موعظه اى در آنها موثر نمى شد. تنها زمانى بيدار مى شدند كه حوادث سخت و خطرناك دامن آنها را گرفته بود. علامه شوشترى؛ در شرح نهج البلاغه خود ماجراى عبرت انگيزى از كامل ابن اثير نقل مى كند كه شبى از شبها جعفر برمكى (وزير معروف و پرقدرت هارون) در مجلس عياشى خود نشسته بود و زن آوازه خوانى براى او آواز مى خواند از جمله اين شعر را در ميان آوازش خواند: وَلَوْ فُوديتَ مِنْ حَدَثِ اللَّيالي        فَدَيْتُکَ بِالطَّريفِ وَبِالتّلادِ اگر بتوانى از حوادث ناگوار شبها رهايى يابى من جوايز زيبا و پرقيمتى را فداى تو خواهم كرد. در اين هنگام ناگهان مسرور خادم، (جلاد) هارون الرشيد وارد شد. (جعفر تعجب كرد) مسرور گفت: آمده ام سر تو را براى هارون ببرم. جعفر خودش را روى پاى مسرور انداخت و آن را مى بوسيد و تقاضا مى كرد كه اين كار را به تأخير بيندازد و او را زنده نزد هارون ببرد تا هرچه او خواست درباره اش تصميم بگيرد؛ ولى مسرور نپذيرفت و در همان جا سر او را از تن جدا كرد و در دامنش انداخت و نزد هارون برد. اين داستان با تفاوتهايى در كتب ديگر مانند الوافى بالوفيات آمده است؛ از جمله اينكه مسرور جعفر را نكشت و نزد هارون برد و در آنجا هارون دستور داد سر او را از تن جدا كنند و بعد از آن نيز دستور داد سر مسرور، قاتل او را از تن جدا كنند و گفت: من نمى خواهم قاتل جعفر را (كه روزى مورد علاقه شديد من بود) ببينم. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ رسول خدا صلي الله عليه واله می فرمایند : به همه آشکارا سلام ده، تا خیر و برکتِ خانه‌ات زیاد شود. أفشِ السَّلامَ یَکثُر خَیرُ بَیتِکَ. Say peace to everybody openly in order to may blesses of your home be increased. میزان الحکمه، ح ۹۰۱۶ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅روایت شنیدنی امیرالمؤمنین(ع) از اشتیاق مومنان واقعی به قیامت 🎥 استاد انصاریان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا