🎙 تفسیر صوتی آیات ۱۰۵ الی ۱۱۲ سوره مبارکه طه
مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۸۴ 🔸 نکوهش اعتماد به دنیا و کوتاهی در عمل ↩️ قرآن مجيد روز قيامت را يوم التغا
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۸۵
🔸نشانه پستی دنیا
🔺 در پستى دنيا همين بس!
درباره پستى دنيا و بى ارزش بودن زرق و برق آن در قرآن مجيد تعبيرات مختلفى ديده مى شود. گاهى از آن تعبير به لهو و لعب شده: (وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَهْوٌ وَلَعِبٌ)[1] و گاه از آن تعبير به زخرف شده و اين كه اگر مردمِ دنياپرست همگى به دنيا اقبال نمى كردند به قدرى دنيا بى ارزش بود كه براى كافران خانه هاى پرزرق و برق و زينتى قرار مى داديم: (وَلَوْلاَ أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِّنْ فَضَّة وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ * وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَاباً وَسُرُراً عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ * وَزُخْرُفاً وَإِنْ كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالاْخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ).[2]
و در احاديث اسلامى به برگ درخت نيم جويده در دهان ملخ تشبيه شده است (وَإِنَّ دُنْيَاكُمْ عِنْدِي لاََهْوَنُ مِنْ وَرَقَة فِي فَمِ جَرَادَة تَقْضَمُهَا).[3] و امثال اين تعبيرات.
آنچه در اين گفتار حكيمانه مى بينيم تعبير جديدى در اين زمينه است. امام(عليه السلام) مى فرمايد: «براى پستى دنيا (ى فريبنده و پرزرق و برق) همين بس كه معصيت خداوند فقط در آن انجام مى شود و براى رسيدن به پاداش الهى راهى جز ترك آن نيست»; (مِنْ هَوَانِ الدُّنْيَا عَلَى اللّهِ أَنَّهُ لاَ يُعْصَى إِلاَّ فِيهَا، وَ لاَ يُنَالُ مَا عِنْدَهُ إِلاَّ بِتَرْكِهَا).
امام(عليه السلام) در اين گفتار نورانى به دو نكته در پستى دنيا اشاره مى كند: نخست اين كه جاى معصيت الهى تنها اينجاست و دوم اين كه وسيله رسيدن به سعادت جاويدان ترك آن است.
عجيب آن است كه در حديثى از امام سجاد(عليه السلام) مى خوانيم كه مى فرمايد: «خَرَجنا مع الحُسَينِ فَما نَزَلَ مَنزِلا وما ارتَحَل مِنه إلاّ ذَكَر يحيى بنَ زكرِيّا وقَتْلَه وقال يَوماً: وَمِن هَوانِ الدُّنيا على اللهِ عزّ وجَلّ أنّ رأسَ يحيى بنَ زكرِيّا أُهدِيَ إلى بَغيّ مِن بَغايا بني إسرائيل; ما با امام حسين (پدرم به سوى كربلا) خارج شديم امام هر زمان در منزلى پياده مى شد و يا از آن حركت مى كرد به ياد يحيى بن زكريا و قتل او مى افتاد و روزى فرمود: در پستى دنيا در برابر خداوند متعال همين بس كه سر يحيى بن زكريا (پيامبر بزرگ الهى) براى زن آلوده اى از زنان آلوده بنى اسرائيل هديه فرستاده شد».[4] اين تعبير اشاره روشنى است به پيش بينى شهادت امام(عليه السلام).
امام كاظم(عليه السلام) در حديث معروف هشام بن حكم كه در آغاز جلد اوّل اصول كافى آمده است خطاب به هشام مى فرمايد: «يا هِشام! إنّ العُقَلاءَ ترَكوا فُضولَ الدُّنيا فَكَيف الذّنوب، وتَرْكُ الدّنيا مِن الفَضْلِ وتَرْكُ الذّنوبِ مِنَ الفَرْضِ; عاقلان اضافات دنيا را ترك كرده اند تا چه رسد به گناهان، چراكه ترك دنيا فضيلت است و ترك گناهان فريضه».[5]
از حديث بالا به خوبى استفاده مى شود كه منظور از ترك دنيا ترك ضروريات و نيازهاى زندگانى ساده نيست چراكه در احاديث ديگر، كمكى براى رسيدن به آخرت شمرده شده (نعم العون الدنيا على الآخرة)[6] بلكه به تعبير امام كاظم(عليه السلام) منظور فضول دنياست، زرق و برق ها، زينت و تجملات بى حساب و مانند آن است بنابراين هيچ منافاتى بين كلام حكيمانه بالا و رواياتى كه درباره لزوم برخوردارى از حدّ معقول زندگى آمده نيست.
در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم كه پيغمبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) از راهى عبور مى كرد، چشمش به بزغاله مرده اى افتاد كه در محل گردآورى زباله ها افتاده بود، به اصحابش فرمود: ارزش اين بزغاله چقدر است؟ عرض كردند: اگر زنده بود شايد به اندازه يك درهم نيز نبود. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «والّذِي نَفْسِى بِيَدِهِ لَلدُّنيا أهوَنُ عَلى اللهِ من هذا الجَدْى على أهْلِه; دنيا كم ارزش تر است در پيشگاه خدا از اين بزغاله در نزد صاحبانش»[7]. [8]
*
پی نوشت:
[1]. عنكبوت، آيه 64 .
[2]. زخرف، آيات 33-35.
[3]. نهج البلاغه، كلام 224.
[4]. بحارالانوار، ج 45، ص 90.
[5]. اصول كافى، ج 1، ص 17.
[6]. كافى، ج5، ص 72 .
[7]. كافى، ج 2، ص 129; بحارالانوار، ج 70، ص 55.
[8]. سند گفتار حكيمانه: مرحوم خطيب در مصادر مى گويد: اين گفتار حكيمانه را ابوعثمان جاحظ (متوفاى 255) در تعدادى از كتاب هايش نقل كرده و آمُدى نيز در غررالحكم با تفاوت مختصرى آورده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 280)
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
🔴 پيامبر (صلّي الله عليه و آله و سلّم) ميفرمايند:
در قيامت مـاري بسيار بزرگ🐍 ... بـه نـام "جريـش" سـر خود را از جهنّم🌋 بيرون ميآورد و با صداي بلند فرياد ميزند:
اَلجوُع! اَلجوُع! اَينَ اَهلي؟ اَينَ اهلي؟
گرسنهام! گرسنهام! اهل من كجايند؟
جبرئيل ميگويد: غذاي تو چيست؟😰
در جواب ميگويد:
💥1) كسي كه نمازش را ترك كرده است.
💥2)كسي كه زكات مال را نپرداخته است.
💥3)شراب خواران
💥4)كساني كه عاق والدين شدهاند.
💥5)كسي كه در مسجد به كلام دنيا تكلّم نمايد.
(در مسجد كه محلّ عبادت است، به امور دنيايي بپردازد.)
اين پنج گروه را، مانند مرغي كه دانه از زمين جمع ميكند، ميبلعد و به آتش ميبرد.
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
🔹 چکار کنیم تا گرفتار غضب الهی نشویم؟
🎥دکتر رفیعی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و چهل و هفت 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﺍﺑﻦ ﻛﺜﻴﺮ ﺍﻳﻦ ﺧﻄ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: چهارصد و چهل و هشت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ (ﺍﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﻧﻴﺰ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﭼﺎﭖ ﺩﻭﻡ ﺍﺳﺖ) ﺍﺑﻦ ﺣﺰﻡ ﺩﺭﺩﺭﺝ 4 ﺹ 145 ﻛﺘﺎﺏ "ﺍﻟﻤﺤﻠﻲ" ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻋﻠﻲ ﻭ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺩﺭ ﻗﻨﻮﺕ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎﻱ ﻭﺍﺟﺐ ﻭ ﻣﺴﺘﺤﺐ ﺧﻮﺩ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ. ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﻭﻃﻮﺍﻁ ﺩﺭ ﺹ0 33. ﻛﺘﺎﺏ "ﺍﻟﺨﺼﺎﻳﺺ" ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﺍﺳﺖ: ﻭ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺵ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻋﻤﺮ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻌﺰﻳﺰ ﺑﻪ ﺧﻠﺎﻓﺖ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻨﻊ ﻛﺮﺩ. ﻭ ﻫﻤﻴﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ ﺩﺭﺝ 3 ﺹ 144 ﻛﺘﺎﺏ "ﺍﺳﺪ ﺍﻟﻐﺎﺑﻪ" ﺑﻪ ﻟﻔﻆ ﻃﺒﺮﻱ ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
(ﺍﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﻧﻴﺰ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﭼﺎﭖ ﺩﻭﻡ ﺍﺳﺖ) ﻭ ﺍﺑﻮﻋﻤﺮ ﺩﺭ "ﺍﻟﺎﺳﺘﻴﻌﺎﺏ" ﺩﺭ ﻣﺒﺤﺚ ﻛﻨﻴﻪﻫﺎ ﺩﺭ ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﺑﻮ ﺍﻟﺎﻋﻮﺭ ﺳﻠﻤﻲ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﻭ (ﺍﺑﻮﺍﻟﺎﻋﻮﺭ) ﻭ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺻﻔﻴﻦ ﺑﺎ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺍﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺩﺷﻤﻨﻲ ﻭ ﻛﻴﻨﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺯ ﺳﺎﻳﺮﻳﻦ ﺳﺨﺘﺘﺮ ﺑﻮﺩ. ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺍﻭ ﺭﺍ ﻗﻨﻮﺕ ﻧﻤﺎﺯ ﺻﺒﺢ ﻳﺎﺩ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﻭ ﻣﻲﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ! ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻓﻊ ﻓﺮﻡ! ﻭ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﻗﻨﻮﺕ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﺪﺍ ﺩﺭﺝ 1 ﺭ 179 ﺗﺎﺭﻳﺨﺶ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻟﻔﻆ ﻃﺒﺮﻱ ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. (ﺍﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﻧﻴﺰ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﭼﺎﭖ ﺩﻭﻡ ﺍﺳﺖ) ﺯﻳﻠﻌﻲ ﺩﺭﺝ 2 ﺹ 131 ﻛﺘﺎﺏ "ﻧﺼﺐ ﺍﻟﺮﺍﻳﻪ" ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﮔﻮﻳﺪ: ﭼﻮﻥ ﺑﻴﻦ ﻋﻠﻲ ﻭ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺟﻨﮓ ﺑﺮ ﭘﺎ ﺷﺪ. ﻋﻠﻲ ﺩﺭ ﻗﻨﻮﺕ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺭﺍ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﻣﻲﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﺍﻫﻞ ﻛﻮﻓﻪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺣﻀﺮﺕ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻫﻢ ﻋﻠﻲ ﺭﺍ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺷﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ. ﻭ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﺍﺑﻮﺍﻟﻤﻈﻔﺮ، ﺳﺒﻄﺎﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ ﺣﻨﻔﻲ ﺩﺭ ﺹ 59 ﺗﺬﻛﺮﻩ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻋﻴﻦ ﻟﻔﻆ ﻃﺒﺮﻱ ﺗﺎ ﻗﻨﻮﺕ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻧﺒﺎﻟﻪ ﺁﻥ ﻧﺎﻡ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺣﻨﻔﻴﻪ ﻭ ﺷﺮﻳﺢ ﺑﻦ ﻫﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
[ جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ ۲۴۳]
ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺤﺪﻳﺪ ﺩﺭﺝ 1 ﺹ 20. "ﺷﺮﺡ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻠﺎﻏﻪ" ﺧﻮﺩ
ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﻛﺘﺎﺏ ﺻﻔﻴﻦ ﺍﺑﻦ ﺩﻳﺰﻳﻞ (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻟﺶ ﺩﺭ ﺹ 162 ﺝ 1 ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ) ﻭ ﺍﺯ ﻛﺘﺎﺏ ﺻﻔﻴﻦ ﻧﺼﺮ ﺑﻦ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺷﺒﻠﻨﺠﻲ ﺩﺭ ﺹ 110. " ﻧﻮﺭ ﺍﻟﺎﺑﺼﺎﺭ " ﺧﻮﺩ ﺁﻧﺮﺍ ﺫﻛﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻧﻔﺮﻳﻦ ﻋﺎﻳﺸﻪ ﺑﺮ ﻋﻤﺮﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺑﻜﺮ ﺑﻪ ﻋﺎﻳﺸﻪ ﺭﺳﻴﺪ ﺩﺭ ﻣﺮﮔﺶ ﺑﻴﻘﺮﺍﺭﻱ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺩﺭ ﻗﻨﻮﺕ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻭ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﻣﻲﻧﻤﻮﺩ. ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﻃﺒﺮﻱ ﺩﺭ ﺝ 6 ﺹ 60 ﺗﺎﺭﻳﺨﺶ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ ﺩﺭ ﺝ 3 ﺹ 155 " ﻛﺎﻣﻞ " ﺧﻮﺩ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻛﺜﻴﺮ ﺩﺭ ﺝ 314 7 ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺤﺪﻳﺪ ﺩﺭ ﺝ 2 ﺹ 33 " ﺷﺮﺡ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻠﺎﻏﻪ " ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2