eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌺
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : 🌷شنبه‌‌‌‌ها‌و سه‌شنبه‌ها شرح 🦋خطبه ها 🌹یکشنبه‌ها و چهار‌شنبه‌هاشرح 🌴حکمتها 🌷دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها شرح 🕊نامه ها و مطالب متنوع دیگر 🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند 🌺🍃 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌺
✨﴾﷽﴿✨ ⬇️ادامه تفسیر سوره مبارکه آل عمران آیه (۱۶۲) 🔹آنها که در جهاد شرکت نکردند🔹 🔹در آیات گذشته از جوانب مختلف درباره جنگ احد و نتائج آن بحث شد، اکنون نوبت منافقان و مؤمنان سست ایمانى است که به پیروى از آنها در میدان جنگ، حضور نیافتند; زیرا در روایات مى خوانیم: هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمان حرکت به سوى احد را صادر کرد، جمعى از منافقان به بهانه این که یقین به وقوع جنگ ندارند از حضور در میدان، خوددارى کردند و بعضى از مسلمانان ضعیف الایمان نیز به آنها ملحق شدند، آیه مورد بحث، سرنوشت آنها را تشریح مى کند و مى گوید: آیا کسانى که فرمان خدا را اطاعت کردند و از خشنودى او پیروى نمودند، همانند کسانى هستند که به سوى خشم خدا بازگشتند و جایگاه آنها جهنم و بازگشت و پایان کار آنها، زشت و ناراحت کننده است 💐(أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللّهِ کَمَنْ باءَ بِسَخَط مِنَ اللّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ). * * * 🔹سپس مى فرماید: هر یک از آنها براى خود درجه و موقعیتى در پیشگاه خدا دارند 🌺(هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللّهِ). اشاره به این که نه تنها منافقان تن پرور و مجاهدان با هم فرق دارند، بلکه هر یک از کسانى که در این دو صف قرار دارند به تفاوت درجه فداکارى و جانبازى و یا نفاق و دشمنى با حق در پیشگاه خدا درجه خاصى خواهند داشت که از صفر شروع مى شود و تا ما فوق آنچه تصور شود ادامه مى یابد. 💡جالب توجه این که: در روایتى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) نقل شده که فرمود: هر درجه اى به اندازه فاصله میان آسمان و زمین است.(۱) 💡و در حدیث دیگرى وارد شده: بهشتیان، کسانى را که در درجات علیین (بالا) قرار دارند آن چنان مى بینند که ستاره اى در آسمان دیده مى شود.(۲) اما باید توجه داشت که درجه معمولاً به پله هائى گفته مى شود که انسان به وسیله آنها به نقطه مرتفعى صعود مى کند و اما پله هائى که از آن براى پائین رفتن به نقطه گودى استفاده مى شود دَرْک (بر وزن مرگ) مى گویند و لذا درباره پیامبران در سوره بقره آیه ۲۵۳ مى خوانیم: وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجات و درباره منافقان در سوره نساء آیه ۱۴۵ مى خوانیم: إِنَّ الْمُنافِقینَ فِی الدَّرْکِ الأَسْفَلِ مِنَ النّارِ . 🔹ولى در آیه مورد بحث، چون سخن از هر دو طایفه در میان بوده، جانب طایفه مؤمنان، گرفته شده و تعبیر به درجه شده است (این طرز بیان را در اصطلاح ادبى تغلیب مى گویند). 🔹 در پایان آیه مى فرماید: خداوند نسبت به اعمال همه آنها بینا است (وَ اللّهُ بَصیرٌ بِما یَعْمَلُونَ). و به خوبى مى داند هر کسى طبق نیت، ایمان و عمل خود، شایسته کدامین درجه است. * * * ✔️نکته: یک روش مؤثر تربیتى در قرآن مجید، بسیارى از حقایق مربوط به معارف دینى و اخلاقى و اجتماعى در قالب سؤال، طرح و طرفین مسأله در اختیار شنونده گذارده مى شود تا او با فکر خود یکى را انتخاب کند. این روش که باید آن را روش غیر مستقیم نامید، اثر فوق العاده اى در تأثیر برنامه هاى تربیتى دارد; زیرا انسان، معمولاً به افکار و برداشت هاى خود از مسائل مختلف، بیش از هر چیز اهمیت مى دهد. هنگامى که مسأله به صورت یک مطلب قطعى و جَزمى طرح شود، گاهى در مقابل آن، مقاومت بخرج مى دهد و همچون یک فکر بیگانه به آن مى نگرد، ولى هنگامى که به صورت سؤال طرح شود و پاسخ را از درون وجدان و قلب خود بشنود آن را فکر و تشخیص خود مى داند و به عنوان یک فکر و طرح آشنا به آن مى نگرد. لذا در مقابل آن مقاومت بخرج نمى دهد، این طرز تعلیم مخصوصاً در برابر افراد لجوج و همچنین در برابر کودکان مؤثر است. 🔹در قرآن از این روش استفاده فراوان شده که به چند نمونه از آن در اینجا اشاره مى کنیم: ۱ ـ هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لایَعْلَمُونَ: آیا دانایان با نادانان مساویند ؟(۳) ۲ ـ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الأَعْمى وَ الْبَصیرُ أَ فَلا تَتَفَکَّرُونَ: بگو: آیا نابینا با شخص بینا مساوى است آیا فکر نمى کنید ؟(۴) ۳ ـ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الأَعْمى وَ الْبَصیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِی الظُّلُماتُ وَ النُّورِ: بگو: آیا شخص بینا با شخص نابینا مساوى است آیا تاریکى با روشنائى یکسان است ؟(۵) * * * ۱ ـ نور الثقلین ، جلد ۱، صفحه ۴٠۶، مؤسسه اسماعیلیان، طبع چهارم، ۱۴۱۲ هـ ق ـ تفسیر عیاشى ، جلد ۱، صفحه ۲٠۵، چاپخانه علمیه، ۱۳۸٠ هـ ق ـ بحار الانوار ، جلد ۶۶، صفحه ۱۷۱. ۲ ـ مجمع البیان ، ذیل آیه مورد بحث ـ تفسیر التبیان ، جلد ۳، صفحه ۳۷، مکتب الاعلام الاسلامى، ۱۴٠۹ هـ ق ـ مسند احمد ، جلد ۳، صفحه ۷۲ و ۹۳، دار صادر بیروت. ۳ ـ زمر، آیه ۹. ۴ ـ انعام، آیه ۵٠. ۵ ـ رعد، آیه ۱۶. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌺
✨﴾﷽﴿✨ ⬇️ادامه ترجمه و شرح نامه های نهج‌البلاغه ✅نامه ۲۸ بخش ششم 🔹موضوع: جواب مولا علی علیه السلام به نامه معاویه🔹 🔹در سومين معرفى مى افزايد: «آنها لباس شهادت در تن دارند و بهترين ملاقات براى آنها ملاقات با پروردگارشان است»; (مُتَسَرْبِلِينَ(7) سَرَابِيلَ الْمَوْتِ أَحَبُّ اللِّقَاءِ إِلَيْهِمْ لِقَاءُ رَبِّهِمْ). در چهارمين وصف مى فرمايد: «و همراه آنها لشکرى از فرزندان بدرند با شمشيرهاى هاشمى که مى دانى لبه تيز آنها با پيکر برادر و دايى و جد و خاندانت چه کرد و آن (مجازات) از ستمکاران دور نيست»; (وَقَدْ صَحِبَتْهُمْ ذُرِّيَّةٌ بَدْرِيَّةٌ سُيُوفٌ هَاشِمِيَّةٌ، قَدْ عَرَفْتَ مَوَاقِعَ نِصَالِهَا(8) فِي أَخِيکَ وَخَالِکَ وَجَدِّکَ وَأَهْلِکَ (وَما هِيَ مِنَ الظّالِمِينَ بِبَعِيد)). امام(عليه السلام) تمام گفتنى ها را در بيان اين چهار وصف آورده است; از يک سو ايمان آنها به خدا و عشقشان به شهادت و لقاى پروردگار که مهم ترين انگيزه جهاد است و ديگر سابقه درخشان آنها، همچون شرکت در جنگ بدر و در هم کوبيدن دشمن با شمشيرهاى هاشمى و اضافه بر اينها عدد بى شمار و انبوه; و به حق که تعبيرات امام(عليه السلام) در اين نامه فصيح ترين و بليغ ترين و گوياترين و کوبنده ترين تعبيرات است. تعبير به «مُرْقِل» که دلالت بر سرعت دارد و «جَحْفَل» که به لشکر عظيمى اطلاق مى شود که سواران بسيارى در آن حضور دارند و تعبير به «سَاطِع قَتَامُهُمْ; غبار آنها در آسمان پراکنده است» همه اشاره به اين دارد که اين لشکر با انگيزه تمام به سرعت به سوى ميدان جهاد مى رود; نه ترديدى در نياتشان است و نه شکى در هدف دارند; بلکه با قاطعيت گام به ميدان جهاد نهاده اند و عاشق شهادت در راه خداهستند. 🔹تعبير به «ذُرِّيَّةٌ بَدْرِيَّةٌ» مفهومش اين است که آنها فرزندان جنگ بدرند گويى در آن ميدان پرورش يافته اند. با توجّه به اينکه در لشکر امير مؤمنان على(عليه السلام) شمار زيادى از جنگ جويان بدر بودند، اين تعبير کاملا مطابق واقع است. بعضى گفته اند مفاد اين تعبير آن است که در لشکر امام(عليه السلام) گروهى از فرزندان جنگ جويان بدر حضور دارند در حالى که اين تفسير با تعبير امام(عليه السلام) سازگار نيست. منظور از «أخيک»; برادر معاويه، حنظلة بن ابى سفيان است و مقصود از «خالَکَ»; دايى معاويه وليد بن عتبه و منظور امام از «جَدَّکَ»; جد معاويه، جد مادرى او عتبة بن ربيعه است و مراد از «أهْلَکَ»; خاندان معاويه جمعى از عمو زادگان او هستند که در جنگ بدر در صفوف لشکر کفر حضور داشتند. 🔹جمله (وَما هِيَ مِنَ الظّالِمِينَ بِبَعِيد) بخشى از آيه 83 از سوره هود است که اشاره به عذاب دردناک و شديد قوم لوط مى کند. قومى که عذابشان از همه اقوام ستمکار و مشرک شديدتر بود، زيرا خداوند شهرهاى آنها را زير و رو کرد سپس بارانى از سنگ بر ويرانه هاى آن فرستاد. 💐(فَلَمّا جاءَ أَمْرُنا جَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَأَمْطَرْنا عَلَيْها حِجارَةً مِّن سِجِّيل مَّنْضُود * مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ وَمَا هِيَ مِنَ الظَّالِمينَ بِبَعيد)(9). شايان توجّه است که در کتاب صفين نصر بن مزاحم آمده است روزى سعد بن قيس، صحابى معروف برخاست و در ميان ياران خود خطبه خواند و گفت: اصحاب و ياران محمد(صلى الله عليه وآله) با ما هستند و در ميان جمعيّت ما. به خدايى که نسبت به بندگانش بصير است سوگند اگر فرمانده ما غلامى حبشى بود در حالى که هفتاد نفر از بدريين با ما هستند، مى بايست بينا و خوش دل باشيم حال چگونه خواهد بود در حالى که رييس ما پسر عموى پيغمبر ما از رزمندگان بدر است، او که در کوچکى با پيغمبر نماز خواند و در بزرگى با او جهاد کرد در حالى که معاويه از مشرکان آزاد شده روز فتح مکّه است. پدرش نيز چنين بود; ولى گروهى را اغوا کرده و وارد آتش دوزخ نموده و داغ ننگ را بر پيشانى آنها زده است.(10) * ✔️نکته: بدهکارى در لباس طلبکار! ضرب المثل معروفى است که از قديم گفته اند: «اگر مى خواهى بدهکار نشوى طلبکار شو» و معاويه از کسانى بود که از اين ضرب المثل استفاده فراوان مى کرد و نامه معاويه که امام(عليه السلام) نامه فوق را در جواب او نگاشته، مصداق بارز آن است، زيرا او در حالى که مرتکب کارهاى خلاف متعدّدى شده بود و پيشينه سويى داشت، دست بالا گرفته و نامه اى بسيار طلب کارانه براى امام(عليه السلام) نوشته است. اگر ليست بدهکارى هاى اجتماعى و اخلاقى و سوابق او را در نظر بگيريم خواهيم ديد که: 🔺1. او از نظر خانوادگى وضع عجيبى داشت; پدرش ابوسفيان دشمن شماره يک اسلام و آتش افروز جنگ هاى ضد اسلامى بود و مادرش هند معروف به جگرخوار زنى بود که در ميدان جنگ احد پهلوى افسر رشيد اسلام، حمزة بن عبدالمطلب را شکافت و جگر او را بيرون کشيد و بر دهان گذاشت... ادامه....⬇️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌺
🔹احکام شرعی🔹 🔺غصب ✅1. غصب آن است که انسان به ناحق بر اموال دیگران یا حقوق آنان مسلط شود، مانند سرقت یا تحویل ندادن امانت یا ملک اجاره شده سرموعد مقرر. ✅2. غصب، کاری است حرام و از گناهان بزرگ به شمار می رود. ✅3. اگر انسان چیزی را غصب کند علاوه برآنکه کار حرامی کرده است، باید آن را به صاحبش برگرداند و اگر از بین رفته باشد باید عوض آن را به او بدهد. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌺
✨﴾﷽﴿✨ ⬇️پرسش و پاسخ اعتقادی ❓چرا شیعه معتقد است پس از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله باید امامی معصوم، رهبری جامعه را بر عهده بگیرد؟ ✅پاسخ: هدف از خلقت جن و انس عبادت، معرفت و رسیدن به درجات بلند و مقامات والا است. قرآن کریم می‌فرماید: 💐«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ». . «جن و انس را خلق نکردم مگر برای این که مرا پرستش کنند». ولی راه رسیدن به آن تکامل مقصود را خداوند عالمیان می‌داند و عبادت لایق و شایسته درگاه قدسش را باید خود به مردم بنماید. از این جهت برای راهنمایی بشر باید کسانی را بفرستد تا او را به سر منزل مقصود رهنمون شوند، که نخستین آنها حضرت آدم و آخرین ایشان، رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله می‌باشد. 🔹ولی با پایان پذیرفتن نبوت، نیاز بشر به هدایت و رهبری به سوی کمال پایان نپذیرفته لذا به همان دلایلی که لازم بود خداوند انبیا را بفرستد، نیاز به تعیین انسان‌های کامل برای ادامه راه هدایت و سعادت وجود دارد که شیعه از این شاه راه، به «امامت» تعبیر می‌کند. پس همان برهان‌های عقلی و نقلی که لزوم عصمت انبیا را ثابت می‌کند، اقتضا می‌کند امام نیز که جانشین پیامبر و ادامه دهنده راه او و سکان دار هدایت امت است، معصوم باشد. 🔹گرچه دلایل عصمت انبیا و ائمه علیهم السلام بسیار است، به طور اختصار، دو دلیل عقلی که مورد پذیرش همه انسانهاست و یک دلیل قرآنی که نقطه اشتراک همه مسلمانان است و یک دلیل حدیثی بر لزوم عصمت امام و جانشین پیامبر صلی الله علیه وآله بیان می‌کنیم: 🔹دلایل عقلی عصمت ۱. عصمت یعنی مصون بودن از گناه، خطا و فراموشی. امام در مسیر هدایت بشر به سوی معرفت خداوند و کمالات انسانی پیشوا و راهنمای آنان است. در نتیجه اگر به عمد یا به اشتباه یا از روی فراموشی راه غلط را بپیماید یا مسیر انحرافی به مردم نشان دهد، آنان را از هدف اصلی باز داشته است؛ در نتیجه عالم هستی از مسیر خود منحرف می‌شود، زیرا از آن جایی که همه چیز برای بشر آفریده شده و بشر برای معرفت و کمال، این نتیجه خواه یا ناخواه حاصل نشده است. اگر راننده - چه از روی قصد و چه اشتباه یا فراموشی - از مسیر منحرف شود، مسافران به پرتگاه سقوط خواهند کرد. از این رو خداوند پیامبر و امام را که هدایتگر انسان‌ها هستند باید چنان قرار دهد که از سهو و خطا پاک و مبرا باشند تا بشر در سایه هدایت آنان به هدف والای آفرینش دست یابد و غرض از خلقت، از بین نرود. ۲- چون مردم برای رسیدن به هدف عالی خلقت، باید تمام او امر امام را به عنوان رهبر بدون چون و چرا بپذیرند و از فرمانش سرپیچی نکنند، لازم است بدانند که او به عمد آنها را از مسیر اصلی منحرف و در نشان دادن راه به آنان اشتباه نمی کند یا فراموشی بر او چیره نمی گردد تا با اطمینان، کلام او را بپذیرند و به آسانی به دنبال او حرکت کنند. 🔹اگر امام، معصوم و محفوظ از این امور نباشد، از کجا مردم بدانند که آن چه او می‌گوید همان است که خداوند فرموده و به آن چه رهنمون می‌شوند، همان صراط مستقیم است؟ مردم هیچ گاه در برابرکسی که در او احتمال گناه و اشتباه و سهو بدهند، تسلیم نمی شوند و از او پیروی و اطاعت نمی کنند و در نتیجه باز به آن هدف نهایی خلقت نمی رسند؛ پس خداوند باید رهبری معصوم را برای مردم بفرستد تا به راحتی قلوبشان را مسخر و به سوی کمال حقیقی رهنمونشان سازد. 🔹دلایل نقلی عصمت: الف) قرآن آیات قرآنی و کلمات نورانی خداوند متعال در اثبات عصمت امام، بسیارند اما در این مجال به بیان یکی از آنها می‌پردازیم: 💐«وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ». «[به خاطر آور] هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگون آزمود، و او از عهده این آزمایش‌ها بر آمد؛خداوند به او فرمود: من تو را پیشوای مردم قرار دادم. ابراهیم عرض کرد: از دودمان من [نیز امامانی قرار بده]خداوند فرمود؟ پیمان من به ستمکاران نمی رسد». 🔹برای استدلال به این آیه چند نکته لازم است: از کلمه {ومن ذریتی } استفاده می‌شود که رسیدن به مقام امامت مربوط به اواخر عمر حضرت ابراهیم علیه السلام است. ایشان تا سنین پیری دارای فرزند نمی شدند. چنان که از آیات متعدد قرآنی معلوم است؛ پس اعطای مقام بلند و عظیم امامت به او و تقاضای امامت برای نسلش، بعد از دوران نبوت و رسالت و مقام خلت اوست و حضرت در آن مراتب، امتحانات دشواری مانند گذشتن از مال، ذبح فرزندش حضرت اسماعیل علیه السلام، افتادن در آتش، هجرت از شهر و دیار، ترک فرزند و عیال و... را پشت سر گذاشته با کارنامه ای روشن و امتیازی بالا، سر بلند بیرون آمده .ادامه.....⬇️
هدایت شده از 🌺
⬆️اکنون نوبت ارتقا به مرتبه ای بالاتری است و امامت مقامی است که به او اعطا شد: {قال إنی جاعلک للناس إماما}. از جمله «انی جاعلک» ؛ «به درستی که من تو را قرار می‌دهم» استفاده می‌شود که مقام امامت به انتخاب مردم نیست بلکه به تعیین و نصب و قرار دادن خداوند است. حضرت ابراهیم که می‌دانست چه خون جگرها باید خورد تا به این مقام نایل شد و درخشش و عظمت چشمگیر این مقام معنوی، چشمش را خیره ساخته بود خواست تا ذریه اش نیز از این مقام بلند بی بهره نباشند، به درگاه الهی فرمود: «قال و من ذریتی» «از فرزندان و نسل من هم امامانی قرار بده» پس جوابی شنید که: {قال لا ینال عهدی الظالمین}؛«عهد من به ظالمین نمی رسد» از کلمه{عهدی}مه که به جای امامت آمده، چنین برداشت می‌شود که امامت عهدد. خداست و مردم را حق دخالت در این عهد نیست؛ پس تعیین امام به عهده خداست و آن را به ظالمان نمی دهد. حال باید دید قرآن چه کسی را ظالم خطاب می‌کند در قرآن ظلم سه گونه بیان شده است: ۱. ظلم به خداوند: «یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ». ۲. ظلم به مردم: «إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَی الَّذِینَ یَظْلِمُونَ النَّاسَ». ٣. ظلم به نفس: «وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ». انسان به هر کدام از این سه نوع، گرفتار باشد از ظالمان به حساب می‌آید. این آیه به روشنی می‌فرماید: ظالم به مقام امامت نمی رسد. پس اگر کسی در طول عمرش حتی یک روز بت پرستد یا به مردم ستمی روا دارد، یا گناهی مربوط به خودش از او سر بزند، ظالم است و به امامت نخواهد رسید. پس امام و رهبر باید از هر نظر معصوم و پاک باشد. در توضیح این قسمت باید گفت که ذریه حضرت ابراهیم یا هر کس که بخواهد به مقام امامت برسد، به چهار دسته تقسیم می‌شوند: ). ١. کسانی که از اول تا آخر عمر به گناه و خطا آلوده اند. ٢. کسانی که از ابتدای تولد تا هنگام تصدی مقام امامت ظلمی از آنها سر نزده ولی بعد از رسیدن به آن مقام ظلم می‌کنند (به خداوند یا مردم یا خودشان). ٣. کسانی که در ابتدای عمر ظالم بوده اند ولی در دوران امامت و رهبری پاک و معصومند. ۴. کسانی که پرونده عمرشان از ابتدا تا انتهای عمر پاک و سفید است. حضرت ابراهیم علیه السلام برای دو دسته اول قطعا تقاضای مقام بلند امامت نکرده زیرا می‌داند مقام امامت چه مقام عظیمی است که از مقام رسالت هم بالاتر است. پس هیچ گاه تقاضا نمی کند آن را به انسانی که همه عمر آلوده و یا در دوران رهبری مردم، آلوده می‌شود بدهند. خداوند دسته سوم را با جمله {لا ینال عهی الظالمین }از دور خارج می‌کند، پس تنها یک دسته می‌ماند که شایستگی مقام رفیع امامت را دارند و آنان کسانی هستند که تمام عمر، معصومند. ب) احادیث حدیث ثقلین «إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا أبدا - و إنهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض - لا تقدموهما فتهلکوا و لا تعلموهما فإنهما اعلم منکم... ؛ بدرستیکه من در میان شما دو امانت گران بها می‌گذارم، کتاب خدا و عترتم (یعنی) اهل بیتم تا وقتی به دامن آنها چنگ بزنید، هرگز گمراه نمی شوید. و این دو از هم جدا نمی شوند تا بر حوض (کوثر) بر من وارد شوند. از اینها پیشی نگیرید که هلاک می‌شوید و به آنها نیاموزید که از شما داناترند» به تصریح این حدیث که از نظر سند نزد شیعه و سنی صحیح و معتبر است و پیامبر صلی الله علیه وآله، عترت پاک خویش را قرین جدایی ناپذیر قرآن و به عنوان جانشین و یادگار خویش در میان امت، اعلام می‌کنند. از جمله «لا تقدموا» معلوم می‌شود که ایشان پیشوا هستند و مردم باید به آنان مراجعه کنند. همان طور که قرآن پیشوای مردم و رهبر آنهاست. از جمله «لن یفترقا؛ هرگز از هم جدا نمی شوند»، چنین به دست می‌آید که هر خصوصیتی در کتاب خدا هست، در وجود جانشینان پیامبر صلی الله علیه وآله هم باید باشد. که از جمله ویژگی‌های قرآن، عصمت از خطا و اشتباه است، چنان که خداوند متعال فرموده: {و انه لکتاب عزیز لا یأتیه الباطل من بین یدیه ولا من خلفه تنزیل من حکیم حمید}. « و این کتابی است شکست ناپذیر که هیچ گونه باطلی - چه از پیش، چه از پشت سر - به سراغ آن نمی آید. [و در آن راه ندارد]چرا که از سوی خداوند حکیم وشایسته ستایش، نازل شده است » پس اگر قرین قرآن یعنی عترت، معصوم نباشد، در این ویژگی از قرآن جدا می‌شود و این با جمله «لن یفترقا»، سازگار نیست؛ بنابراین از این جمله شریف رسول خدا صلی الله دعلیه وآله عصمت و پاکی اهل بیت علیهم السلام فهمیده می‌شود. @Nahjolbalaghe2
هدایت شده از 🌺
امام حسین علیه السلام: «از نشانه‌های نادانی، جدل با بی‌فکران است. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (١٦٠) اگر خدا شما را یاری کند، هیچ کس بر شما چیره و غالب نخواهد شد، و اگر شما را واگذارد، چه کسی بعد از او شما را یاری خواهد داد؟ و مؤمنان باید فقط بر خدا توکل کنند. سوره آل عمران آیه ۱۶۰
امام صادق عليه السّلام فرمودند: از آن جهت قم را قم نامیده اند که مردم آن بر گرد قائم آل محمّد صلوات الله علیه اجتماع نموده، و همراه او قیام می کنند، و در راه او پایداری می ورزند، و به یاریش بر می خیزند. 🔅انَّما سُمّی قُمْ لِانَّ اهْلَهُ یجْتَمِعُونَ مَعَ قائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیهِ، وَیقُومُونَ مَعَهُ وَیسْتَقیمُونَ عَلَیهِ وَینْصُرُونَهُ.
⭕️ عليه السلام:  💠مَن زارَها بِقُمَّ كَمَن زارَني. 🔷هر كس او [حضرت معصومه عليهاالسلام] را در قم زيارت كند، چنان است كه مرا زيارت كرده است. 📕كامل الزيارات، ص ۵۳۶
🌷به نام خدا وباسلام اهمیت صبر: ۵بار قرآن فرموده: پاداش بهشت به اهل بهشت، به خاطر صبرشان است: 🌷بما صبروا...۱۳۷اعراف،۱۱۱مومنون،۷۵فرقان،۵۴قصص،۱۲انسان 🌷دربهشت فرشتگان به اهل بهشت میگن: سلام برشما به خاطر صبرتون...۲۴رعد 🌷قرآن۲۵ بارفرموده صبور باشید 🌷۲ بار فرموده: به وسیله صبر ونماز،ازخداکمک بگیرید .۴۵ و۱۵۳بقره 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌺
✨﴾﷽﴿✨ ⬇️ادامه تفسیر سوره مبارکه آل عمران آیه (۱۶۴) ✅بزرگ ترین نعمت خداوند 🔹در این آیه، سخن از بزرگ ترین نعمت الهى یعنى نعمت بعثت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به میان آمده است و در حقیقت، پاسخى است به سؤالاتى که در ذهن بعضى از تازه مسلمانان، بعد از جنگ احد خطور مى کرد، که: چرا ما این همه گرفتار مشکلات و مصائب شویم؟ 💡قرآن به آنها مى گوید: خداوند بر مؤمنان منت گذارد (نعمت بزرگى بخشید) هنگامى که در میان آنها پیامبرى بر انگیخت (لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً). بنابراین، اگر در این راه، متحمل خسارت هائى شده اید، فراموش نکنید که خداوند، بزرگ ترین نعمت را در اختیار شما گذاشته، پیامبرى مبعوث کرده که شما را تربیت مى کند، و از گمراهى هاى آشکار بازمى دارد. هر اندازه براى حفظ این نعمت بزرگ، تلاش کنید و هر بهائى بپردازید باز هم ناچیز است. 🔹جالب توجه این که: ذکر این نعمت با جمله: لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِیْنَ: خداوند بر مؤمنان منت گذارد شروع شده است که شاید در بدو نظر تصور شود نا زیبا است. ولى هنگامى که به ریشه اصلى لغت منّت باز مى گردیم مطلب کاملاً روشن مى شود. ✔️توضیح این که: همان طور که راغب در کتاب مفردات مى گوید: این کلمه در اصل از مَنّ به معنى سنگ هائى است که با آن وزن مى کنند، به همین دلیل هر نعمت سنگین و گران بهائى را منّت مى گویند، که اگر جنبه عملى داشته باشد یعنى کسى عملاً نعمت بزرگى به دیگرى بدهد کاملاً زیبا و ارزنده است. و اما اگر کسى کار کوچک خود را با سخن، بزرگ کند و به رخ افراد بکشد، کارى است بسیار زشت. 🔹بنابراین، منّتى که نکوهیده است به معنى بزرگ شمردن نعمت ها در گفتار است، اما منّتى که زیبنده است همان بخشیدن نعمت هاى بزرگ است. 🔹خداوند در آیه فوق مى فرماید: پروردگار بر مؤمنان منت گذارد یعنى نعمت بزرگى عملاً در اختیار آنها نهاد. اما این که چرا تنها نام مؤمنان برده شده ـ در حالى که بعثت پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى هدایت عموم بشر است ـ به خاطر این است که از نظر نتیجه و تأثیر، تنها مؤمنان هستند که از این نعمت بزرگ استفاده مى کنند و آن را عملاً به خود اختصاص مى دهند. 🔹پس از آن مى فرماید: یکى از مزایاى این پیامبر(صلى الله علیه وآله) این است که: او از جنس خود آنها و از نوع بشر است (مِنْ أَنْفُسِهِمْ). نه از جنس فرشتگان و مانند آنها، تا احتیاجات و نیازمندى هاى بشر را دقیقاً درک کنند و دردها و مشکلات و مصائب و مسائل زندگى آنها را لمس نماید و با توجه به آن به تربیت آنها اقدام کند. ✔️به علاوه مهمترین قسمت برنامه تربیتى انبیاء، تبلیغات عملى آنها است به این معنى که اعمال آنها بهترین سرمشق و وسیله تربیت است; زیرا با زبان عمل ، بهتر از هر زبانى مى توان تبلیغ کرد و این در صورتى امکان پذیر است که تبلیغ کننده از جنس تبلیغ شونده باشد، با همان خصائص جسمى و با همان غرائز و ساختمان روحى. اگر پیامبران مثلاً از جنس فرشتگان بودند، این سؤال براى مردم باقى مى ماند که اگر آنها گناه نمى کنند آیا به خاطر این نیست که شهوت و غضب و نیازها و غرائز گوناگون بشرى ندارند؟ به این ترتیب، برنامه تبلیغات عملى آنها تعطیل مى شد، لذا پیامبران از جنس بشر انتخاب شدند با همان نیازها و غرائز تا بتوانند سرمشقى براى همگان باشند. 🔹سپس مى گوید: این پیامبر(صلى الله علیه وآله) سه برنامه مهم را درباره آنها اجرا مى کند: آیات او را بر آنها بخواند و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد (یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ). بنابراین، وظیفه نخست، خواندن آیات پروردگار بر آنها و آشنا ساختن گوش ها و افکار با این آیات است. و دیگر تعلیم، یعنى وارد ساختن این حقایق در درون جان آنها و به دنبال آن، تزکیه نفوس و تربیت ملکات اخلاقى و انسانى. از آنجا که هدف اصلى و نهائى تربیت است، در آیه، قبل از تعلیم ذکر شده، در حالى که از نظر تربیت طبیعى، تعلیم بر تربیت مقدم است. 🔹جمعیتى که از حقایق انسانى به کلى دورند، به آسانى تحت تربیت قرار نمى گیرند بلکه باید مدتى گوش هاى آنها را با سخنان الهى آشنا ساخت و وحشتى را که قبلاً از آن داشتند از آنها دور کرد، سپس وارد مرحله تعلیم اصولى شد و به دنبال آن محصول تربیتى آن را گرفت. ادامه. ...⬇️
هدایت شده از 🌺
ادامه⬆️ ✔️این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که منظور از تزکیه، پاک ساختن آنها از پلیدى هاى شرک، عقائد باطل، خرافى و خوهاى زشت حیوانى بوده; زیرا مادام که نهاد آدمى از این آلودگى ها پاک نشود، ممکن نیست آماده تعلیم کتاب الهى و حکمت و دانش واقعى شود، همان طور که اگر لوحى را از نقوش زشت، پاک نکنى هرگز آماده پذیرش نقوش زیبا نخواهد شد و به همین جهت تزکیه در آیه فوق بر تعلیم کتاب و حکمت یعنى معارف بلند و عالى اسلامى، مقدم شده است. 🔹اهمیت یک نعمت بزرگ آن گاه روشن مى شود که زمان برخوردارى از آن را با زمان هاى قبل مقایسه کنیم و فاصله آن دو را بیابیم، قرآن در جمله فوق مى گوید: هر چند درست است که آنها پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند (وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلال مُبین). یعنى نگاهى به دوران قبل از اسلام بکنید و ببینید در چه حال و روزى بودید و از کجا به کجا رسیدید. 🔹جالب توجه این که: قرآن از وضع دوران جاهلیت به ضَلال مُبِیْن: گمراهى آشکار تعبیر کرده است; زیرا: ضلال و گمراهى انواع و اقسامى دارد، بعضى از وسائل گمراهى طورى است که انسان به آسانى نمى تواند باطل بودن آنها را بفهمد و گاهى چنان است که هر کس مختصر عقل و شعورى داشته باشد، فورى پى به آن مى برد. 🔹مردم دنیا به ویژه مردم جزیرة العرب در زمان بعثت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در ضلالت و گمراهى روشنى بودند، سیه روزى و بدبختى، جهل و نادانى، و آلودگى هاى گوناگون معنوى در آن عصر، تمام نقاط جهان را فرا گرفته بود، و این وضع نا بسامان بر کسى پوشیده نبود. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ 🔹احکام شرعی🔹 🔺غیبت🔺 ✅1. بازگو کردن کاری که دیگری انجام داده، یا صفتی که دارد، در صورتی که دوست نداشته باشد برای دیگران بازگو کند، غیبت به حساب می آید و حرام می باشد. ✅2. غیبت ، هم برای گوینده و هم برای شنونده حرام است. ✅3. اگر کسی از شخصی غیبت کرده باشد، باید از آن گناه توبه کند و لازم نیست به او بگوید. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 🌺
✨﴾﷽﴿✨ ⬇️پرسش و پاسخ اعتقادی 🔹عصمت امام پیش از تصدی امامت🔹 ❓ به طور کلی آیا لازم است امام از اول تا آخر عمر، حتی پیش از تصدی امامت، معصوم باشد؟ ✅پاسخ: چون امام، رهبر انسان‌ها و مربی روح و روان آنهاست، باید صد در صد مورد اعتماد آنان باشد. کسی که خودش به گناه و خطا آلوده است، نمی تواند رشته ی دل‌های مردم را به دست گیرد و بر صراط مستقیم استوار سازد، گناه و معصیت، رهبری و تربیت او را بی اثر و بی فایده می‌نماید. ✅آری! اگر شخص امام، بد سابقه باشد، جایی در دل مردم نخواهد داشت و جانها پذیرای فرود کلماتش نخواهند بود. زیرا مردم گمان دارند که شخصی که تا دیروز آلوده بوده و امروز مدعی امامت شده از کجا معلوم که راست بگوید و ظاهر ساز و فریب کار نباشد؟! شاید برای منافع خویش به لباس زهد و تقوا درامده و عوام فریبی و ظاهر سازی می‌کند؟! پس اعتماد مردم از او سلب می‌شود و از هدف اصلی که همان هدایت مردم است، باز می‌ماند؛ بنابراین امام باید قبل از تصدی امامت نیز پاک و معصوم باشد. @Nahjolbalaghe2
روز جمعه اَلْحَمْدُ لِلّهِ الاْوَّلِ قَبْلَ الاِْنْشاَّءِ وَ الاِْحْیاَّءِ وَ الاْخِرِ بَعْدَ فَناَّءِ الاْشْیاَّءِ الْعَلیمِ الَّذى لا یَنْسى مَنْ ذَکَرَهُ وَ لا یَنْقُصُ مَنْ شَکَرَهُ وَ لا یَخیبُ مَنْ دَعاهُ وَ لا یَقْطَعُ رَجاَّءَ مَنْ رَجاهُ اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ وَ کَفى بِکَ شَهیداً وَ اُشْهِدُ جَمیعَ مَلاَّئِکَتِکَ وَ سُکّانَ سَماواتِکَ وَ حَمَلَهَ عَرْشِکَ وَ مَنْ بَعَثْتَ مِنْ اَنْبِیاَّئِکَ وَرُسُلِکَ وَ اَنْشَاْتَ مِنْ اَصْنافِ خَلْقِکَ اَنّى اَشْهَدُ اَنَّکَ اَنْتَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ وَ لا عَدیلَ وَ لا خُلْفَ لِقَوْلِکَ وَ لا تَبْدیلَ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه و عَبْدُکَ وَ رَسُولُکَ اَدّى ما حَمَّلْتَهُ اِلَى العِبادِ وَ جاهَدَ فِى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ حَقَّ الْجِهادِ وَ اَنَّهُ بَشَّرَ بِما هُوَ حَقُّ مِنَ الثَّوابِ وَ اَنْذَرَ بِما هُوَ صِدْقٌ مِنَ الْعِقابِ اَللّهُمَّ ثَبِّتْنى عَلى دینِکَ ما اَحْیَیْتَنى وَ لا تُزِغْ قَلْبى بَعْدَ  اِذْ هَدَیْتَنى وَ هَبْ لى مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهّابُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَعَلى آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنى مِنْ اَتْباعِهِ وَ شیعَتِهِ وَ احْشُرْنى فى زُمْرَتِهِ وَوَفِّقْنى لاِداَّءِ فَرْضِ الْجُمُعاتِ وَ ما اَوْجَبْتَ عَلَىَّ فیه مِنَ الطّاعاتِ وَقَسَمْتَ لاِهْلِها مِنَ الْعَطاءِ فى یَوْمِ الْجَزاَّءِ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ
✅ در غروب ، ۷ بار این دعا را بخوانید و تا هفته بعد از بلایا محفوظ بمانید :👇 🌷🍃اللَّهُمَ‏ صَلِّ‏ عَلَى سَیِّدِنَا‏ مُحَمَّدٍ 🌷🍃و آلِ‏ مُحَمَّد؛ وَ ادْفَعْ‏ عَنَّا الْبَلاءَ 🌷🍃الْمُبْرَمَ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأرْضِ، 🌷🍃إنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ 📚(ابواب الجنّات في آداب الجمعات، ص۲۶۴ ) 🌴💎🌹💎🌴
∞♥∞ 🍂 💠 جمعه، روز دعا ... ❤️🍃امیرالمومنین علی علیه السلام: 🔹"أكثروا المَسألَه فی یَومِ الجُمعَهِ و اَلدُّعاءِ فَاِنَّ فیه ساعاتٌ یُستَجابُ فیها الدّعاء و المَسألَه ما لَم تَدعوا بقطیعَهٍ و معصیهٍ او عقُوقٍ و اعلَمُوا اَنَّ الخَیرَ وَ اَلبِرَّ یُضاعَفان یَومَ اَلجُمعَه" 🔸"در روز زیاد دعا و درخواست داشته باشید؛ زیرا در آن، ساعاتی است كه دعا و خواستن مستجاب می‌شود به این شرط كه قطع رحم و معصیت و عاق، درخواست نشود." و بدانید خیر و نیكی در آن روز (از نظر پاداش) دو چندان می‌شود". 📚وسائل الشیعه، ج۵، ص۶۹، ح۲
پیامبر خدا به شدت گریه می‌کرد. امیرالمؤمنین پرسید: پدر و مادرم به فدایت، چرا گریه می‌کنید؟ فرمود: زنان امتم را در عذاب دیدم. فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) پرسید: مگر چه کرده بودند؟ فرمود: زنانی از موهایشان آویزان بودند، آن‌ها موهایشان را از مردان نامحرم نمی‌پوشاندند. زنانی از زبان‌شان آویزان بودند، آن‌ها شوهران‌شان را می‌آزردند... زنانی از پاهایشان آویزان بودند، آن‌ها بدون اجازه شوهر از خانه خارج می‌شدند. زنانی گوشت بدنشان را می‌خوردند، آن‌ها خود را برای مردم زینت می‌کردند... و در نهایت فرمود: وَيْلٌ لِامْرَأَةٍ أَغْضَبَتْ زَوْجَهَا وَ طُوبَى لِامْرَأَةٍ رَضِيَ عَنْهَا زَوْجُهَا[1] وای بر زنی که شوهرش رو عصبانی کند، و خوشا به حال زنی که شوهرش از او راضی باشد. از حرف‌های فمینیستی بگذریم... باور کنیم قیامتی در کار است و برایش برنامه‌ریزی کنیم... [1] وسائل الشيعة، ج‏20، ص: ۲۱۳