فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر و پویانمایی زیبای کودکانه از مهربانی امام حسن عزیز و مهربان
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
🌷شنبههاو سهشنبهها شرح 🦋خطبه ها
🌹یکشنبهها و چهارشنبههاشرح 🌴حکمتها
🌷دوشنبهها و پنجشنبهها شرح 🕊نامه ها
#روزانهتفسیرقرآن
🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
🌺🍃
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا
《صَدَقَ اللهُ العَلیُ العَظیم》
هر کس که بعد از آشکار شدن هدایت براى
او، با پیامبر مخالفت کند، و از راهى جز راه مؤمنان پیروى نماید، ما او را به همان سو که مى رود مى بریم. و به دوزخ داخل مى کنیم. و چه بد فرجامى است.
(نساء/115)
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه نساء آیه (۱۱۵)🔹
✅شأن نزول:
در شأن نزول آیات سابق گفتیم: بشیر بن ابیرق ، پس از سرقت از مسلمانى، شخص بى گناهى را متهم ساخت و با صحنه سازى در حضور پیغمبر(صلى الله علیه وآله) خود را تبرئه کرد، ولى با نزول آیات گذشته رسوا شد، او به دنبال این رسوائى به جاى این که: توبه کند و به راه باز گردد، راه کفر را پیش گرفت و رسماً از زمره مسلمانان خارج گردید، آیه فوق نازل شد و ضمن اشاره به این موضوع، یک حکم کلى و عمومى اسلامى را بیان ساخت.
✔️تفسیر:
لجاجت در پیروى از باطل
هنگامى که انسان مرتکب خلافى مى شود، پس از آگاهى، دو راه در پیش دارد: راه بازگشت و توبه که اثر آن در شستشوى گناه در چند آیه پیش بیان گردید.
راه دیگر، راه لجاجت و عناد است که به نتیجه شوم آن در این آیه اشاره شده، مى فرماید:
کسى که بعد از آشکار شدن حق از در مخالفت و عناد در برابر پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آید و راهى جز راه مؤمنان انتخاب نماید، ما او را به همان راه که مى رود مى کشانیم و در قیامت به دوزخ مى فرستیم و چه جایگاه بدى در انتظار او است (وَ مَنْ یُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدى وَ یَتَّبِعْ غَیْرَ سَبیلِ الْمُؤْمِنینَ نُوَلِّهِ ما تَوَلّى وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصیراً).
باید توجه داشت: یُشاقِق از ماده شقاق به معنى مخالفت آگاهانه، توأم با عداوت و دشمنى است.
جمله مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدى: پس از روشن شدن هدایت و راه راست نیز این معنى را تأکید مى کند و در واقع چنین افرادى سرنوشتى بهتر از این نمى توانند داشته باشند.
سرنوشتى که هم عاقبت شوم در این جهان و هم عاقبت دردناک در آن جهان دارد.
اما در این جهان همان طور که قرآن مى گوید: روز به روز در مسیر غلط خود راسخ تر مى شوند و زاویه انحراف آنها از جاده حق، با پیشروى در بیراهه بیشتر مى گردد و این سرنوشتى است که خود آنها براى خویشتن انتخاب کرده اند، و بنائى است که پایه گذارى آن به دست خودشان شده است و بنابراین هیچگونه ستمى درباره آنها به عمل نیامده.
و این که مى فرماید: نُوَلِّهِ ما تَوَلّى: ما او را به همان راه که مى رود مى کشانیم اشاره به همین سلب توفیق معنوى، و عدم تشخیص حق و پیشروى در بیراهه است.
و آنجا که مى گوید، نُصْلِهِ جَهَنَّمَ اشاره به سرنوشت آنها در رستاخیز است.
درباره جمله نُوَلِّهِ ما تَوَلّى تفسیر دیگرى نیز هست و آن این که: ما چنین افراد را تحت سرپرستى معبودهاى ساختگى که براى خود انتخاب کرده اند، قرار مى دهیم .
نکته:
✅حجیت اجماع
یکى از دلائل چهارگانه فقه، اجماع به معنى اتفاق علماء و دانشمندان اسلامى در یک مسأله فقهى است.
در اصول فقه براى اثبات حجیت اجماع دلائل مختلفى ذکر کرده اند، از جمله آیه فوق است که جمعى آن را دلیل بر حجیت اجماع مى دانند; زیرا مى گوید:
هر کس طریقى غیر از طریق مؤمنان انتخاب کند، سرنوشت شومى در دنیا و آخرت دارد .
بنابراین، هنگامى که مؤمنان راهى را در مسأله اى برگزیدند، همه باید از آن پیروى کنند.
ولى حق این است که آیه فوق هیچگونه ارتباطى با مسأله حجیت اجماع ندارد.
البته ما اجماع را حجت مى دانیم مشروط به این که از آن کشف قول معصوم شود و یا معصوم شخصاً، ولو به طور ناشناس، در ضمن اصحابِ اجماع باشد، اما دلیل حجت چنین اجماعى همان حجیت سنت و قول معصوم است، نه آیه فوق.
این که مى گوئیم: آیه فوق دلیل حجیت اجماع نیست، به خاطر جهات ذیل است:
اوّلاً ـ مجازات هائى که در آیه تعیین شده براى کسانى است که آگاهانه، با پیغمبر(صلى الله علیه وآله) مخالفت کنند و راهى غیر راه مؤمنان را انتخاب نمایند، یعنى این دو باید دست به دست هم بدهند تا چنان ثمره شومى داشته باشد.
وانگهى باید از روى علم و آگاهى صورت گیرد، و این موضوع هیچگونه ارتباطى با مسأله حجیت اجماع فقهى ندارد و اجماع را به تنهائى حجت نمى کند.
زیرا اجماعى که در فقه مطرح است به این معنى است که: فقهاء همه، در مسأله اى فتواى واحدى داشته باشند، این فتوا یا مستند به دلیل است که مجتهد دیگر نیز باید آن را بررسى کند، تا بتواند فتوا دهد، نه این که مقلدانه بپذیرد و یا مستند به دلیلى نیست، مانند این که حکم ضرورى بین مسلمانان باشد، که معنى آن این است: این حکم جزء فرهنگ جامعه اسلامى شده ، و به مرحله یقین مى رسد و نیازى به تبدیل آن به اجماع نیست.
به تعبیر دیگر، اگر مراد از اجماع ، حکمى است که تمام افراد جامعه اسلامى آن را قبول داشته، پذیرفته و به آن عمل مى کنند، چنین مطلبى مورد بحث نیست.
و اگر منظور از اجماع ، حکمى است که جمعى مخالف آن هستند و دلیل آن را کافى نمى دانند، عدم تبعیت، مخالفت با سبیل مؤمنین نیست; چرا که سبیل مؤمنین به معنى راه مشخصى است که حتى غیر مسلمین نیز مى دانند که این راه مؤمنان است.
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
🔹ترجمه و شرح حکمت(۹۹)🔹
🔹تفسير دلپذير «إِنّا لِلّهِ و ...»:🔹
✅بازگشت همه بسوی اوست
💡امام(عليه السلام) در اين جمله پرمايه حكمت آميز تفسير جالبى براى جمله (إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) (1) كه از آيات قرآن مجيد است دارد، آيه اى كه مردم به هنگام گرفتار شدن در مصائب آن را براى تسلى خاطر بر زبان جارى مى كنند. هنگامى كه آن حضرت شنيد مردى مى گويد: (إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) فرمود: اينكه مى گوييم «إنّا لله» اقرار بر اين است كه ما مملوك خدا هستيم و اينكه مى گوئيم «وَإنّا إلَيْهِ راجِعُونَ» اقرار بر اين است كه همه سرانجام از دنيا مى رويم (و به آخرت مى پيونديم); (وَسَمِعَ رَجُلاً يَقُولُ: (إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) فَقَالَ(عليه السلام): إِنَّ قَوْلَنَا: (إِنّا لِلّهِ) إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْمُلْكِ; وَقَوْلَنَا: (وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) إِقْرَارٌ عَلَى أَنْفُسِنَا بِالْهُلْكِ).
بعضى از مفسران نهج البلاغه بر اين عقيده اند كه نظر مبارك امام(عليه السلام) اين است كه جمله اول اشاره به توحيد و جمله دوم اشاره به معاد است و به اين ترتيب جمله (إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) شهادت مجددى است بر اقرار به مبدأ و معاد. ولى بعضى ديگر معتقدند اين جمله كه به هنگام بروز مصائب گفته مى شود اشاره به اين است كه اگر خداوند جان كسى را گرفت، مِلك او بوده و همه از آنِ او و تحت فرمان او هستند. تا زمانى كه مصلحت بداند زنده مى مانيم و هر زمان كه مصلحت ببيند آنچه را كه داده باز پس مى گيرد و جمله دوم اشاره به اين است كه مرگ و فنا منحصر به عزيزى كه از دنيا رفته نيست; همه ما نيز در اين راه گام نهاده ايم و در اين مسير گام بر مى داريم و طبق ضرب المثل معروف عرب: «الْبَلَيَّةُ إذا عَمَّتْ طابَتْ; بلا هنگامى كه فراگير شود قابل تحمل خواهد بود» اين بلا فراگير است.
جمع ميان اين دو تفسير نيز مانعى ندارد و چه خوب است كه انسان، به هنگام پيش آمدن حوادث ناگوار اين جمله را با توجه به هر دو معنايى كه ذكر شد بر زبان جارى كند و حتى اگر فارسى زبان است اضافه نمايد: «ما از آن خداييم و به سوى او باز مى گرديم» كه به يقين مايه تسلى خاطر و مانع جزع و فزع و ناسپاسى است.(2)
*
✔️پی نوشت:
(1). بقره، آیه 156.
(2). سند گفتار حکیمانه: این کلام حکمت آمیز را با اضافاتى مرحوم ابن شعبه حرانى در کتاب تحف العقول (پیش از مرحوم سیّد رضى) آورده است و بعد از سیّد رضى، آمدى آن را در غررالحکم با مختصر تفاوتى ذکر کرده و در تحف العقول مردى که در حضور على(علیه السلام) این سخن را آغاز کرد «اشعث بن قیس» شمرده شده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 92)
@Nahjolbalaghe2