eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹تفسیر سوره اعراف آیات (۹۶ الی ۱۰۰)🔹 🔹عمران و آبادى در سایه ایمان و تقوا در آیات گذشته، سرگذشت اقوا
🔹 تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات (۹۶ الی ۱۰۰)🔹 در این که چگونه خداوند حسّ تشخیص را از این دسته مجرمان مى گیرد، در جلد اول تفسیر نمونه ، ذیل آیه ۷ سوره بقره توضیح بیشترى آمده است. ✔️نکته ها: ۱ ـ منظور از برکات زمین و آسمان، چیست؟ در میان مفسران گفتگو است: بعضى آن را به نزول باران و روئیدن گیاهان تفسیر کرده اند. و بعضى به اجابت دعا و حل مشکلات زندگى.(۱) ولى این احتمال نیز وجود دارد که منظور از برکات آسمانى، برکات معنوى و منظور از برکات زمینى برکات مادى بوده باشد. اما با توجه به آیات گذشته، تفسیر اول از همه مناسب تر است; زیرا: در آیات گذشته که مجازات هاى شدید مجرمان و طغیانگران را شرح مى داد، گاهى اشاره به فرود آمدن سیلاب از آسمان، و طغیان چشمه ها از زمین (همانند طوفان نوح). گاهى اشاره به صاعقه ها و صیحه هاى آسمانى. و گاهى زلزله هاى وحشتناک زمینى شده بود. در آیه مورد بحث این حقیقت مطرح است که این مجازات ها واکنش اعمال خود آنها بود و گرنه اگر انسان پاک و با ایمان باشد به جاى این که عذاب از آسمان و زمین فرا رسد، برکات خدا از آسمان و زمین بر او مى بارد، این انسان است که برکات را تبدیل به بلاها مى کند. ۲ ـ مفهوم برکات برکات جمع برکت است و همان طور که سابقاً گفتیم، این کلمه در اصل به معنى ثبات و استقرار چیزى است و به هر نعمت و موهبتى که پایدار بماند اطلاق مى گردد، در برابر موجودات بى برکت که زود فانى، نابود و بى اثر مى شوند. قابل توجه این که: ایمان و تقوا نه تنها سبب نزول برکات الهى مى شود، بلکه باعث مى گردد آنچه در اختیار انسان قرار گرفته در مصارف مورد نیاز به کار گرفته شود. فى المثل امروز ملاحظه مى کنیم قسمت بسیار مهمى از نیروهاى انسانى و منابع اقتصادى در مسیر مسابقه تسلیحاتى و ساختن سلاح هاى نابودکننده صرف مى گردد، اینها مواهبى هستند فاقد هر گونه برکت، به زودى از میان مى روند و نه تنها نتیجه اى نخواهند داشت، ویرانى هم به بار مى آورند. ولى اگر جوامع انسانى ایمان و تقوا داشته باشند، این مواهب الهى به شکل دیگرى در میان آنها در مى آید و طبعاً آثار آن باقى و برقرار خواهد ماند و مصداق کلمه برکات خواهند بود. ۳ ـ تعبیر به أخذ در آیه فوق کلمه أخذ که به معنى گرفتن است، در مفهوم مجازات و کیفر دادن به کار رفته، و این در حقیقت به خاطر آن است که معمولاً کسى را که مى خواهند مجازات کنند، نخست مى گیرند و او را با وسائلى مى بندند که هیچ گونه قدرت فرار نداشته باشد، سپس او را کیفر مى دهند. ۴ ـ مفهوم وسیع ایمان و برکات گر چه آیه شریفه مورد بحث، ناظر به وضع اقوام پیشین است ولى مسلماً مفهوم آن یک مفهوم وسیع و عمومى و دائمى است، و انحصار به هیچ قوم و ملتى ندارد و این یک سنت الهى است که افراد بى ایمان و آلوده و فاسد گرفتار انواع واکنش ها در همین زندگى دنیاى خود خواهند شد. گاهى بلاهاى آسمان و زمین بر سر آنها مى بارد. گاهى آتش جنگ هاى جهانى یا منطقه اى سرمایه هاى آنها را در کام خود فرو مى گیرد. و گاهى ناامنى هاى جسمانى و روانى آنها را تحت فشار قرار مى دهد، و به تعبیر قرآن، این وابسته به کسب و اکتساب و اعمالى است که خود انسان انجام مى دهد، فیض خدا محدود و ممنوع نیست، همان طور که مجازات او اختصاص به قوم و ملت معینى ندارد! ۵ ـ چرا ملل فاقد ایمان زندگى مرفه دارند؟ از آنچه در بالا گفتیم پاسخ یک سؤال که زیاد در میان جمعى مورد بحث و گفتگو است، روشن مى گردد و آن این که: اگر ایمان و تقوا، موجب نزول انواع برکات الهى است و نقطه مقابل آن باعث سلب برکات است; چرا ملت هاى بى ایمانى را مشاهده مى کنیم که غرق ناز و نعمتند، در حالى که جمعى از افراد با ایمان به سختى روزگار مى گذرانند؟! پاسخ این سؤال با توجه به دو نکته روشن مى گردد: الف ـ این که تصور مى شود ملت هاى فاقد ایمان و پرهیزگارى غرق در ناز و نعمتند، اشتباه بزرگى است که از اشتباه دیگرى یعنى ثروت را دلیل بر خوشبختى گرفتن سرچشمه مى گیرد. معمولاً مردم این طور فکر مى کنند که: هر ملتى صنایعش پیشرفته تر و ثروتش بیشتر باشد خوش بخت تر است در حالى که اگر به درون این جوامع نفوذ کنیم و دردهاى جانکاهى که روح و جسم آنها را در هم مى کوبد، از نزدیک ببینیم قبول خواهیم کرد که بسیارى از آنها از بیچاره ترین مردم روى زمین هستند، بگذریم از این که همان پیشرفت نسبى، نتیجه به کار بستن اصولى همانند کوشش و تلاش و نظم و حسّ مسئولیت است که در متن تعلیمات انبیاء قرار دارد. در همین ایام که این قسمت از تفسیر را مى نویسیم، این خبر در جرائد منتشر شد که در نیویورک یعنى یکى از ثروتمندترین و پیشرفته ترین نقاط دنیاى مادى، بر اثر خاموشى ناگهانى برق، صحنه عجیبى به وجود آمد، بسیارى از مردم به مغازه ها حمله بردند و هستى آنها را غارت کردند، تا آنجا که سه هزار نفر از غارتگران به وسیله پلیس بازداشت شدند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
به هر حال همسايگان در اسلام احترام خاصى دارند بر عکس آنچه امروز در دنياى مادى مى بينيم که گاه دو نفر
🔹ترجمه و شرح نامه(۴۷) بخش دوم🔹 ↩️در سومين توصيه امام(عليه السلام) سخن از قرآن به ميان مى آورد و مى فرمايد: «خدا را خدا را، که عمل به احکام قرآن را فراموش ننماييد، نکند ديگران در عمل به آن بر شما پيشى گيرند»; (وَاللهَ اللهَ فِي الْقُرْآنِ، لاَ يَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُکُمْ). اين سخن اشاره به آن است که نکند شما تنها به تلاوت قرآن و قرائت و تجويد آن قناعت کنيد و محتواى آن را به فراموشى بسپاريد در حالى که بيگانگانِ از اسلام به محتواى آن عمل کنند. مثلاً آنها در ارائه اجناس خود به بازار، صدق و امانت را رعايت کنند; ولى شما چنين نباشيد و يا آنها به پيمان هاى خود عمل کنند و شما راه پيمان شکنى پيش گيريد. آنها در تحصيل علوم مختلف و نظم و انضباط بکوشند و شما بى اعتنا باشيد و عقب بمانيد. همان گونه که امروز متأسفانه در بعضى از جوامع انسانى مشاهده مى کنيم که حتى اجناس توليد شده در کشور خود را با مارک هاى بيگانگان به بازار مى فرستند و اين بدان مفهوم است که مردم به اجناس کشورهاى خارجى اعتماد دارند; ولى به اجناس خودشان اعتماد ندارند. آنها پيوسته براى پيشرفت هاى علمى نهايت تلاش و کوشش را دارند در حالى که جمع کثيرى از مسلمانان در زمانى که آنها نهضت علمى داشتند گويا در خواب فرو رفته بودند. اين امرى است بسيار دردناک. در حديثى آمده است که زياد بن لبيد نزد پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) بود، حضرت مطلبى فرمود سپس اضافه کرد: اين موضوع هنگامى رخ مى دهد که علم از ميان شما برچيده مى شود. زياد مى گويد: گفتيم چگونه علم برچيده مى شود در حالى که ما قرآن مى خوانيم و فرزندان و فرزندان فرزندان ما تا روز قيامت قارى قرآن خواهند بود. پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله)فرمود: واى بر تو زياد. من تو را از افراد با فضيلت مدينه مى دانستم (اين چه سخنى است که مى گويى؟) آيا يهود و نصارا تورات و انجيل را نمى خوانند در حالى که عمل به چيزى از دستورات آن نمى کنند. (بترسيد از اينکه شما هم به همين سرنوشت گرفتار شويد). درباره اهمّيّت قرآن در خود قرآن و در روايات اسلامى تعبيرات بسيار مهمى وارد شده که فوق تصوّر است و در خطبه هاى نهج البلاغه نيز سخنان بسيار بلند و پرمعنايى آمده است که در بحث هاى پيشين گذشت; ولى اينجا تنها به ذکر بخشى از خطبه 182 که در جلد هفتم از آن بحث کرديم بسنده مى کنيم و آن اينکه امام اميرالمؤمنين(عليه السلام) براى از دست رفتن برادران راستينش تأسف مى خورد و آنها را اين گونه مى ستايد: «أَوِّهِ عَلَى إِخْوَانِيَ الَّذِينَ تَلَوُا الْقُرْآنَ فَأَحْکَمُوهُ وَتَدَبَّرُوا الْفَرْضَ فَأَقَامُوهُ أَحْيَوُا السُّنَّةَ وَأَمَاتُوا الْبِدْعَةَ دُعُوا لِلْجِهَادِ فَأَجَابُوا وَ وَثِقُوا بِالْقَائِدِ فَاتَّبَعُوهُ; آه کجا رفتند برادران من آنها که قرآن را تلاوت مى کردند و استوار مى ساختند. در فرايض قرآن تدبّر مى کردند و آن رابرپا مى کردند. سنّت را زنده نگه مى داشتند و بدعت را مى ميراندند. هنگامى که به سوى جهاد دعوت مى شدند اجابت مى کردند و به رهبر خويش اطمينان داشتند و از او پيروى مى کردند». آن گاه امام(عليه السلام) در چهارمين توصيه خود به سراغ نماز مى رود و براى اهمّيّت آن چنين توصيه مى کند: «خدا را خدا را، که نماز را برپا داريد، چرا که ستون دين شماست»; (وَاللهَ اللهَ فِي الصَّلاَةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِکُمْ). تعبير «ستون دين» به طور گسترده در روايات معصومان(عليهم السلام) آمده است از جمله پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «إِنَّ عَمُودَ الدِّينِ الصَّلاَةُ وَهِيَ أَوَّلُ مَا يُنْظَرُ فِيهِ مِنْ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ فَإِنْ صَحَّتْ نُظِرَ فِي عَمَلِهِ وَإِنْ لَمْ تَصِحَّ لَمْ يُنْظَرْ فِي بَقِيَّةِ عَمَلِهِ; نماز ستون دين است و آن نخستين چيزى از اعمال انسان است که (در قيامت) به آن نظر مى شود. اگر نماز صحيح بود به ساير اعمال (خوب او) رسيدگى مى شود و اگر صحيح نبود به ساير اعمال او توجّه نخواهد شد». امام باقر(عليه السلام) اين سخن را به صورت گسترده ترى بيان فرمود: «الصَّلاَةُ عَمُودُ الدِّينِ مَثَلُهَا کَمَثَلِ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَتِ الاَْوْتَادُ وَالاَْطْنَابُ وَإِذَا مَالَ الْعَمُودُ وَانْکَسَرَ لَمْ يَثْبُتْ وَتِدٌ وَلاَ طُنُبٌ; نماز ستون دين است مانند ستون خيمه; هنگامى که ستون خيمه ثابت و برقرار باشد طناب ها و ميخ ها کارآيى دارند و اگر ستون خيمه کج شود يا بشکند از ميخ ها و طناب ها کارى ساخته نيست». دليل آن اين است که نماز، انسان را پيوسته به ياد خدا مى اندازد و روح تقوا را در انسان زنده مى کند، لذا او را از فحشا، منکرات و ترک طاعات باز مى دارد و به اين ترتيب خيمه دين برپا مى ماند; اما ترک نماز، انسان را به خدافراموشى مى کشاند و آن کس که خدا را فراموش کند آلوده هر کار خلافى مى شود.«
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*❁﷽❁* *دعای روز دوم* *ماه مبارک رمضان🌙* *___________________
🔹دعای ماه رمضان بعد از هر نماز فرضیه یاعلی یا عظیم یاغفور...